سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

غزه سند پایداری و مقاومت


غزه سند پایداری و مقاومت
بی تردید غزه یکی از سرسخت ترین سرزمین ها در این کره خاکی است که سال گذشته توانست ۲۲ روز را در برابر حملات بی پروای زمینی، دریایی و هوایی اسرائیل مقاومت کند بی آنکه پرچمی را به تسلیم برافراشته یا در پی چانه زنی بر سر مقاومت خود باشد. تاریخ گذشته این تکه از خاک فلسطین می تواند بهترین گواه بر سرسختی و تسلیم ناپذیری ساکنان آن باشد. غزه بارها از سوی کشورها و ممالک گوناگون در طول تاریخ خود از عثمانی ها گرفته تا مصری ها و اسرائیلی ها اشغال شد اما همچنان بر رویه خود پا فشرد و هرگز خود را به هیچ کشوری وابسته نکرد. اسرائیلی ها در سال ۱۹۶۷ این سرزمین را اشغال و سرانجام در سال ۲۰۰۵ پس از رنج ها و مصائب بی شماری که بر مردمانش تحمیل کردند به صورت داوطلبانه به اشغال آن پایان دادند.
آریل شارون نخست وزیر راستگرای افراطی اسرائیل که روزی به پدر شهرک سازی ها شهرت یافته بود سه سال پیش به رغم همه فشارهایی که در داخل و از سوی جناح راست متوجه او بود و حتی او را به انشعاب از حزب لیکود و تاسیس یک حزب میانه رو به نام کادیما وادار کرد، ناچار شد شهرک های یهودی نشین غزه را جمع و ارتش اسرائیل را از این ناحیه خارج سازد. در دوران اشغال غزه توسط اسرائیل، اهالی این منطقه دو تجربه تاریخی مهم را پشت سر گذاشته بودند که در تاریخ فلسطین به انتفاضه اول و انتفاضه دوم یا انتفاضه الاقصی شهرت یافت. گفته می شود در انتفاضه نخست دست کم یک هزار فلسطینی و در انتفاضه دوم نیز دست کم دو هزار نفر از اهالی غزه به شهادت رسیدند. جنگ ۲۲ روزه یی که در زمستان اخیر به وقوع پیوست و در آن دست کم ۱۳۰۰ نفر از جمله ۴۰۰ کودک شهید و نزدیک به شش هزار نفر مجروح شدند در واقع سومین فاجعه خونین و فراگیری بود که ۵/۱ میلیون فلسطینی ساکن غزه، آن را در تاریخ معاصر خود تجربه کردند. با این حال ساکنان غزه آنقدر در کوره حوادث متعددی که از اشغال بیگانگان حاصل می شد، آبدیده شده بودند که این بار نیز بتوانند در برابر تهاجمات گسترده و بی امان اسرائیل از پا در نیایند. سال ۲۰۰۵ اسرائیل با خروج از غزه این تکه زمین نافرمان را در آغوش دولت خودگردان فلسطین به رهبری یاسر عرفات انداخت.
اما این دولت به خصوص پس از مرگ عرفات و رهبری محمود عباس چنان قدرتی نداشت که بتواند غزه را در کنترل خود بگیرد. ساکنان غزه به دلیل وقوع انتفاضه های پیشین تمایل به گروه حماس داشتند و این جنبش نیز با استفاده از موقعیت پیش آمده قدرت را به دست گرفت. به محض حاکمیت حماس بر غزه تحریم های بین المللی و منطقه یی نیز آغاز شد. مصر از جنوب گذرگاه رفح را به روی فلسطینی ها بست و تنها در موارد خاص به بیماران، دانشجویان یا افراد سالخورده اجازه رفت و آمد می داد. اسرائیل تمامی گذرگاه های شمالی به روی غزه را بست و تنها به صورت قطره چکانی اجازه ورود بعضی کالاها ،مواد غذایی و سوختی را می داد. با اعمال تحریم های بین المللی از سوی کشورهای اروپایی و امریکا و سپس به مرور بعضی از کشورهای عرب، ۵/۱ میلیون ساکن غزه هر روز وضعیت سخت تری را پیش روی خود می دیدند. این محاصره یک سال ادامه داشت و بارها به چنان نقطه اوجی می رسید که در غزه دیگر نه برق بود، نه آب، نه غذا و نه دارو. با این حال ساکنان غزه که بیشترین شان را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند (بیش از ۵۰درصد) چاره یی جز ادامه مقاومت نداشتند.
آمارها واقعیت های تلخ و دهشتناکی را حکایت می کرد اما به نظر می رسید در سراسر جهان هیچ گوش شنوایی برای آنها پیدا نمی شد. این آمارها می گفت بیش از دوسوم جمعیت غزه زیر خط شدید فقرند و ۶۰ درصد اهالی از بیکاری مفرط رنج می برند. به طور طبیعی و تاریخی خانواده های غزه پرجمعیت هستند به نحوی که مادران به طور متوسط در طول حیات خود شش فرزند به دنیا می آورند. تحریم ها روز به روز بر این فقر و محرومیت می افزود و با فقدان برق و گاز اهالی حتی برای پخت نان به شیوه های سنتی پدران خود متوسل می شدند. اسرائیل بی توجه به تمام فراخوان های انسان دوستانه و حقوقی از سوی سازمان ملل متحد و سایر سازمان های بشردوستانه جهانی در زیر چتر حمایت گسترده و آشکار امریکا و متحدان غربی خود به این تحریم ها ادامه می داد و نمی گذاشت هیچ قایق کمک رسانی در غزه پهلو بگیرد. در همان حال دولت خودگردان و سایر دولت های عربی متحدش نظیر عربستان سعودی، اردن و مصر نیز انتظار می کشیدند که روزی کسی در غزه پرچم سفید را بلند کند اما این اتفاق هرگز رخ نداد.
در سال ۲۰۰۸ اسرائیل با میانجیگری مصر توانست آتش بس موقت و شش ماهه یی را با جنبش حماس امضا کند که به موجب آن گروه های فلسطینی متعهد می شدند دست از موشک پرانی به شهرک های جنوبی اسرائیل بردارند. حماس با رعایت دقیق این توافقنامه از یک سو نشان می داد دولتی مسوولیت پذیر است و از طرف دیگر امیدوار بود در طول این دوران اندکی از فشارهای اقتصادی کاسته شده و تحریم ها برداشته شود. اما نه تنها کسی به این خواسته اصلی و محوری توجه نمی کرد بلکه دوستان و دشمنان آنها از همین امر برای تهدید آنان به جنگ یا تشویق آنان به صلح استفاده می کردند و این ماجرایی است که در این تکه جغرافیایی از کره زمین همچنان ادامه دارد. جریان های راست افراطی در داخل اسرائیل که بر طبل جنگ با غزه می کوفتند، رقیبان اولمرت را که برای جانشینی او خیز برداشته بودند غ نظیر تزیپی لیونی وزیر امور خارجه و ایهود باراک وزیر دفاعف تشویق کردند با اعلام پایان آتش بس چشم انداز «نابودسازی دولت حماس در غزه» را پیش چشم اسرائیلی ها ترسیم کنند. به این ترتیب ساکنان غزه که در انتظار ارسال غذا، دارو و سوخت بودند ناگهان با انبوهی از موشک ها و بمب هایی مواجه شدند که از تاریخ ۷ تا ۲۹ دی ماه گذشته به صورت شبانه روزی بر سر آنان فرومی ریخت. اسرائیل تنها در روز نخست ۳۰ منطقه را در غزه هدف قرار داد و بیش از ۲۰۰ نفر را شهید کرد که بیشتر زنان و کودکان بودند. روزهای بعد نیز به همین شیوه ادامه می یافت. سران کشورهای عرب دچار سرگردانی و انفعال شده بودند و حتی قادر به برپایی نشست در سطح وزرای خارجه خود نبودند. کاندولیزا رایس وزیر خارجه امریکا پس از یک هفته سکوت به حمایت از اسرائیل برخاست و حمله اش به غزه را اقدامی برای دفاع از خود در برابر حملات موشکی فلسطینی ها توصیف کرد. اسرائیل همچنان حرث و نسل را در غزه ویران می کرد و مدارس، بیمارستان ها، اماکن مسکونی و حتی تونل های زیرزمینی نزدیکی رفح از بمباران هواپیماهای اسرائیلی در امان نبود.
غزه با خاک یکسان شد و بیش از سه میلیارد دلار به آن خسارت رسید. پس از ۱۴روز سازمان ملل قطعنامه ۱۸۶۰ را صادر کرد و در آن خواستار آتش بس فوری شد؛ موضوعی که بلافاصله با مخالفت اسرائیل مواجه شد. تا آن زمان دست کم ۸۰۰ فلسطینی شهید و بیش از سه هزار نفر مجروح شده بودند و نزدیک به پنج هزار منزل مسکونی ویران شده بود. افکار عمومی جهان برآشفته شد. ونزوئلا سفیر اسرائیل را اخراج کرد و بولیوی نیز در پی آن دست به چنین اقدامی زد. دولت های قطر و مراکش روابط خود را با اسرائیل قطع کردند. ترکیه و سوریه در کنار دولت خودگردان هر گونه مذاکره صلح با اسرائیل را متوقف کردند و پایتخت تمام کشورهای جهان هر روزه شاهد تظاهرات گسترده هزاران نفر بود که جنایت بی رحمانه و غیرانسانی اسرائیل را محکوم می کردند. اسرائیل می خواست حماس را نابود کرده و دولتش را در غزه برچیند اما هر چه پیش می رفت جز کشتار و ویرانی هیچ حاصلی به دست نمی آورد. دو تن از مقامات حماس در این حملات شهید شدند.
اما پرتاب موشک های فلسطینی همچنان ادامه داشت به نحوی که گاه در یک روز بیش از صد موشک به شهرک های یهودی نشین شلیک می شد. این نشان می داد از پرچم سفید هیچ خبری نیست و مقاومت فلسطینی ها همچنان ادامه دارد. سرانجام پس از ۲۲ روز اسرائیل ناچار شد به صورت یکجانبه آتش بس را برقرار کند؛ موضوعی که بلافاصله با واکنش حماس مواجه شد و این جنبش نیز ضمن دادن یک اولتیماتوم یک هفته یی آتش بس را پذیرفت. تا لحظه تنظیم این گزارش هنوز مقامات اسرائیلی و حماس در حال مذاکره برای برقراری یک آتش بس دائم یا موقت دیگر هستند. به محض اینکه بارقه امیدی برای یک آتش بس پیدا می شود ناگهان دوباره اظهار نظری سنجیده یا نسنجیده از داخل یا خارج ، از سوی حماس یا اسرائیل همه رشته ها را پنبه می کند و بیم از سر گرفته شدن درگیری ها را پیش چشم می آورد. با همه این احوال جنگ غزه نشان داد حماس آسیب ناپذیر است و پایگاه مستحکمی در این منطقه دارد.
تاریخ غزه نشان می دهد صهیونیست ها نیز می دانند از بین بردن حماس و درهم شکستن مقاومت فلسطینی ها در غزه کاری آسان نخواهد بود و پیش از آنها افراد تندرو دیگری چون آریل شارون نیز آن را آزمودند و به این نتیجه رسیدند که بهتر است خود را از دردسرهای غزه رها کنند. جنگ غزه به دولت خودگردان و سایر هم پیمانان عرب آن نیز نشان داد نمی توان این مقاومت را نادیده گرفت و باید در معادلات آینده خود هر طور شده حماس را به حساب آورد. امروزه غزه با حماس و مقاومت فلسطین عجین شده است و این واقعیتی است که دیگران ناچار به اعتراف بدان خواهند بود.
محمدعلی عسگری
خبرنگار گروه بین الملل حوزه خاورمیانه
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید