شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تهدید ذوب شدن اقیانوس منجمد شمالی


تهدید ذوب شدن اقیانوس منجمد شمالی
از اول تا ۱۲ دسامبر در شهر پزنان در لهستان گردهمایی سازمان ملل درباره آب و هوا برگزار شد. در همان زمان از سوی سازمان هواشناسی بین المللی زنگ خطری درباره گازهای گلخانه ای به صدا در آمد که یکی از دلایل اصلی گرم شدن کره خاکی هستند و سطح تمرکزشان به رکوردی جدید در سال ۲۰۰۷ رسیده است. این زنگ خطر به هیچ وجه انتزاعی نیست. نگرانی دانشمندان درباره امکان گسست لایه های یخ قطبی شاهد این امر است. «جریان پویای مربوط به ذوب یخ ها که در الگوهای موجود لحاظ نشده ولی مشاهدات اخیر آن را به خوبی نشان می دهد، می تواند بر شکنندگی توده های یخ قطبی در برابر گرم شدن دمای زمین بیفزاید و بالا آمدن سطح دریاها را باعث شود.»۱ این جمله کوتاه خلاصه ای است از چهارمین گزارش گروه متخصصان بین المللی آب و هوا (GIEC) که در ماه فوریه ۲۰۰۷ پخش شد و آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. گرچه رسانه ها از بالا آمدن ۱۸ تا ۵۹ سانتیمتری آب تا آخر این قرن خبر داده اند، پرسش درباره حدود الگوی به کار رفته در این پیش بینی مسکوت مانده است. این در حالی است که بسیاری از هواشناسان نگران آن هستند که به جای ذوب شدن تدریجی یخ ها به گسستی در لایه های یخی برسیم که به بالا آمدن بسیار سریع تر سطح آب ها بینجامد؛ سناریویی نگران کننده که دره ژرف میان شرایط اضطراری نجات آب وهوا و مذاکرات پیش بینی شده برای پیمان جدید «پسا کیوتو» را نشان می دهد به کنفرانس سازمان ملل ماه دسامبر امسال در پزنان و در ماه دسامبر ۲۰۰۹ در کپنهاگ ارائه خواهد شد. موضوع، مساله زندگی ده ها میلیون مردم به ویژه مردمان جنوب است.
در مناطق قطبی در فصل زمستان در قله های یخی حوضه های پهناور آب جاری به وجود می آیند و حفره هایی در توده های یخ ایجاد می کنند.۲ در گروئنلند همین تازگی ها چنین دریاچه ای به وسعت سه کیلومتر دیده شده که محتوایش در کمتر از ۲۴ دقیقه به مانند آب یک ظرفشویی خالی شده است. این آب ها زمانی که به سطح پایینی و صخره ای این یخچال ها می رسند، می توانند به کنده شدن ناگهانی قطعات عظیم یخ و بالا آمدن سطح آب منجر شوند. این تصویر کابوس قطب شناسان است.
● حتی یک دقیقه را هم نباید از دست داد
این جریان فعال سال هاست که در مناطق اقیانوس منجمد شمالی مشاهده شده است. قله های یخی منطقه گروئنلند آن میزان آب در خود دارند که بتوانند سطح آب اقیانوس ها را شش متر بالا بیاورند. وضعیت آنترکتیک جنوبی نیز نگران کننده است. مجموعه یخچال های این منطقه از چهار بخش تشکیل شده اند؛ قله های یخی شرقی، قله های یخی غربی، یخچال های این شبه جزیره و مناطق یخی که در اقیانوس شناورند. اگر قله های یخی شرقی آب شوند سطح اقیانوس ها ۵۰ متر بالا می آید.۳ در حال حاضر خوشبختانه وضعیتش ثابت مانده است. در عوض، ذوب شدن یخ های منطقه غربی این شبه جزیره، با بالا رفتن بی سابقه دمای هوا (افزایش سه درجه در طول ۵۰ سال گذشته) شتاب گرفته است. در شمال شرقی جایی که میانگین درجه حرارت تابستانی ۲/۲ درجه است، درجه حرارت هر ۱۰ سال ۵/۰ درجه بالا خواهد رفت. یخ های شبه جزیره و قله های یخی غربی هر کدامشان برای بالا بردن پنج متری سطح آب های دریاها کفایت می کنند. خطر روزافزون با دو خصوصیت دیده می شود؛ نخست آنکه دره های صخره ای این شبه جزیره از دره های گروئنلند باز تر و شیب کمتری دارند و در نتیجه توده های یخ سریع تر می توانند به سوی دریا روانه شوند.۴ در واقع سرعت لغزش این توده های یخی در سال های اخیر سه برابر شده است. دوم آنکه سطح صخره هایی که قله های یخی را بر خود دارند از سطح دریا پایین تر است و در بسیاری از جاها شیبش هم رو به دریاست.۵ آن چه متخصصان را نگران کرده این است که جریان آب های اقیانوس در قطب که روزبه روز گرم تر می شوند به این کناره ها نزدیک می شوند و این خطر وجود دارد که قله های یخی را از صخره های زیر آب جدا کنند.
از نظر جیمز هانسن سرپرست سازمان ناسا و هشت متخصص دیگری که با وی مقاله ای را در مجله دانش به چاپ رسانده اند خطر نزدیک تر از آن است که به نظر می آید.۶
این نتیجه گیری را از پژوهش درباره گذشته آب و هوای زمین به دست داده اند. در ۶۵ میلیون سال پیش، زمین تقریباً از یخ خالی بود. یخبندان منطقه آنترکتیک حدود ۳۵ میلیون سال پیش اتفاق افتاده است که با گذر از مرحله ای تطابق دارد که مرتبط است به تابش خورشیدی، به پدیده البدو۷ و به تمرکز جوی شرایط گلخانه ای. این پدیده ها شرایط را برای یخبندان آماده کردند. پس از آن سطح اقیانوس ها پایین آمد و بارش های جوی به صورت برف در قطب ها انباشته شدند. به گفته نویسندگان این مقاله ما در حال گذار از مرحله ای در جهتی معکوس هستیم.
باید این اخطارها را جدی گرفت. در واقع پیش بینی بالا آمدن سطح اقیانوس ها از سوی سازمان GIEC بسیار بی دقت بوده است. از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۶ بالا آمدن سطح آب ها ۳/۳ میلیمتر در سال بوده است در حالی که بالا آمدنی برابر دو میلیمتر(¸) در سال پیش بینی شده بود. این اختلاف ¶° درصدی ناشی از دشواری الگو سازی از تحولات یخچال هاست.
اگر بالا رفتن درجه حرارت به دو درجه سانتیگراد تا سال ۱۷۸۰ (آغاز دوره صنعتی) ثابت مانده بود، الگوی به دست آمده بالا رفتنی برابر ۴/۰ تا ۵/۱متر را در قرون متوالی نشان می دهد. این در حالی است که تفاوت ۶۰ درصدی کافی است که مبنا را بر تغییری میان ۶/۰ تا ۲/۲ متر بگذاریم همین اعداد هم احتمالاً با توجه به فروپاشی نامنظم قله های یخی، کم برآورد شده اند به ویژه اینکه مبنای زمانی کاملاً دگرگون می شود. در واقع اگر هانسن و همکارانش درست بگویند، برای پرهیز از فاجعه ای برگشت ناپذیر که تا چند دهه دیگر روی خواهد داد نباید حتی یک دقیقه را از دست دهیم.
بالا آمدن یک متری آب اقیانوس ها جان صدها میلیون انسان را به ویژه در سرزمین های جنوبی به خطر خواهد انداخت. ۱۰ میلیون مصری، ۳۰ میلیون بنگلادشی و یک چهارم مردم ویتنام باید جابه جا شوند،۹ لندن و نیویورک هم در خطر خواهند بود. با اشاره به شرایط دهشت انگیز سرپرست موسسه GIEC، راجندرا پشوری به تازگی اظهار امیدواری کرده است «گزارش جدید بهترین اطلاعات را درباره امکان آب شدن این دو منطقه (گروئنلند و آنترکتیک غربی) دارا باشد.»۱۰ متاسفانه این گزارش در سال ۲۰۱۳ ارائه خواهد شد که برای تاثیرگذاری بر کنفرانس های بین المللی ماه های دسامبر سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ که درباره راهکارهای «پساکیوتو» است خیلی دیر است.
جدی نگرفتن بالا آمدن سطح آب ها می توانست همان اندازه نگران کننده باشد که ندیده گرفتن پروژه های موجود سازمان GIEC. این پروژه ها که از سوی دولت ها حمایت می شوند مبنای مذاکراتی هستند که در دسامبر ۲۰۰۷ در بالی جریان داشت. تصمیم گیرندگان سیاسی این اقدامات پیشگیرانه را منظماً درحال نزول تفسیر می کنند.
به گفته سازمان GIEC برای محدود کردن دما بین دو تا ۴/۲ درجه، با توجه به دوران پیش صنعتی لازم است که پایین آوردن تولید گازها با اثر گلخانه ای حداکثر تا پیش از سال ۲۰۱۵ آغاز شود. با این کار می شود تولید این گازها را تا سال ۲۰۵۰ به ۵۰ تا ۸۵ درصد سال ۲۰۰۰ رساند. در چنین شرایطی، احترام به قانون آلوده کننده-پرداخت کننده، کشورهای توسعه یافته را وادار می کند که تلاش ویژه و مهمی را به کار گیرند و کاهش تولید گازهای یاد شده را تا سال ۲۰۵۰ به ۸۰ تا ۹۵ درصد برسانند. در این صورت در سطح جهانی این کاهش بین ۲۵ تا ۴۰ درصد خواهد بود. باز هم به گفته سازمان GIEC این کاهش در کشورهای در حال توسعه نیز اتفاق خواهد افتاد.
پیشنهادهای این سازمان که نسبت به پیشنهادهای هانسن و گروهش الزام آورند به همان اندازه مورد بی توجهی قرار گرفته اند. ژان پاسکال وان ایپرسل استاد دانشگاه کاتولیکی لوون و عضو دفتر GIEC مرتب اشاره کرده است اعضای گروه G۸ از کاهش ۵۰ درصدی می گویند نه از کاهش ۸۵ درصدی گازهای گلخانه ای که بخش مهم کار را شامل می شود.۱۱ گروه G۸ همچنین اهداف ویژه ای که کشورهای توسعه یافته در مسوولیت های عمده شان در تغییرات آب و هوا را نشانه می رود مسکوت می گذارند و این مساله ای ا ست که همه جا به چشم می خورد. برنامه «انرژی-آب وهوا» که توسط کمیسیون اروپایی برای مقطع زمانی ۲۰۲۰-۲۰۱۳ پیشنهاد شده است برای نمونه با تصمیم شورا در سال ۱۹۹۶ مبنی بر محدود کردن بالا رفتن دما به دو درجه نسبت به سال ۱۷۸۰ همخوانی ندارد. برنامه انرژی-آب وهوای بارک اوباما هم که پیش بینی کاهشی ۸۰ درصدی تا سال ۲۰۵۰ را می کند تا سال ۲۰۲۰ تنها سطح سال ۱۹۹۰ را در نظر دارد.۱۲
خلاصه، در حالی که نگرانی دانشمندان رو به افزایش است، حکومت ها به تکرار بیانیه هایشان می پردازند و در عمل اهدافشان را بر مبنای محافظه کارترین روش ها می گذارند و از «سازوکار نرمش پذیر» می گویند تا تلاش کشورهای شمالی را با کاهشی «خود به خودی» در تولید گازها هماهنگ سازند. منطق این گزینه توسط آقای نیکلا سترن اقتصاددان و رئیس سابق بانک جهانی توضیح داده شده است. وی در گزارشش به دولت بریتانیا در ماه اکتبر ۲۰۰۶ توصیه می کند: «از این کار به سرعت و در حجم بالا پرهیز کنند» چرا که «عدم اطمینانی بزرگ در مورد هزینه های کاهش گازهای یاد شده از ۶۰ تا ۸۰ درصد در مورد صنایع، هواپیمایی و دیگر حوزه ها وجود دارد.»۱۳ وی نگران است مذاکرات درباره آب وهوا اگر به نتیجه برسد، بیشتر به دل مشغولی های مربوط به مردم بپردازد تا به دل مشغولی های مربوط به سودهای اقتصادی.
دانیل تانورو
ترجمه: حافظیان
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه سرمایه