سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حومه های شهری


حومه های شهری
● تعریف و فرآیند شکل گیری حومه:
از لحاظ جغرافیایی، حومه یک مکان فیزیکی است در منظر جامعه شناختی، حومه جایگاه طبقه کارگر و خصوصاً مهاجرین می باشد اگر چه در آنجا کم و بیش شاهد آرسیتو گراسی، کارکنان، تکنسین های کادر متوسط و جوانان با طبقه اجتماعی خاص می باشیم . طبق فرهنگ لغت اربانیسم، حومه یک قلعه و شهری شده در اطراف یک شهر است. واژه (Banl,eue) از دو قسمت Ban به معنی ممنوعیت و lieue به معنی مکان تشکیل شده است. حومه قبل از هر چیز یک تعریف اداری دارد و تحت نفوذ مرکز شهر است اما این تعریف اداری گاه، مطابق با واقعیت نیست: یعنی یک شهر می تواند دارای قلمرو یا ضمیمه ای کلی یا جزیی از حومه های خود باشد و یا حوزه ای که عمدتاً به منطقه مسکونی اختصاص می یابد و در بیرون از شهر قرار دارد، حومه خوانده می شود. پس یک حومه ممکن است به صورت روستا جلوه کند یا شهر را شامل شود.[۱] رشد پرشتاب شهر بر زایش حومه سبب است از نظر حقوقی، حومه قلمرو فراتر از حصار شهری را در بر می گیرد در حالیکه وابسته به شهر است به نظر ماکسن دریو از دیدگاه جغرافیایی حومه نیز متأثر از شهر و متناسب با خواست شهریان است و بر این اساس در فعالیت های کشاورزی حومه تأکید بر کشت سبزی و صیفی جات مورد نیاز است.
در زایش حومه ها نقش توسعه خطوط آهن و اتومبیل به ویژه وسایل نقلیه اختصاصی را نمی توان به دست کم گرفت، منتهی تأثیرگذاری آنها در زایش حومه ها و شکل پذیری میدان جاذبه شهری به گونه همسان نیست چرا که علی رغم پیشرفت های اقتصادی و تکنیکی هنوز نمی توان اثر مورفولوژی زمین را در تعیین مسیر خطوط آهن نادیده گرفت و بر این اساس حومه های نوزادی که بر اثر توسعه خطوط آهن در نقشه جغرافیا ظاهر می شوند تابع شبکه راه های آهنی هستند که در گسترش خود کم و بیش از شرایط طبیعی تبعیت کرده و بر این اساس در میدان جاذبه شهری نیز ناهماهنگی هایی را به وجود آورده اند اما گسترش شبکه خطوط اتوبوسرانی به ویژه وسایل ارتباطی اختصاصی در ناحیه شهری از انعطاف پذیری ویژه ای بهره مند است و به سادگی و با هزینه زیربنایی کم تر بر رشد و توسعه راه ها و ساخت حومه ها در پیرامون ما در شهرها کمک می کند و بر ایجاد منطقه شهری هماهنگ با میدان مغناطیسی یکنواخت و یکدست موجب می شود.[۲] بین حومه و حوادث اجتماعی ( از قبیل انقلاب صنعتی، اجتماعی و فرهنگی) وجود دارد. در اروپا ، انقلاب صنعتی، به دو دلیل اساساً ، علت مهاجرت، مهاجرت و شکل گیری حومه بوده است:
۱) یکی نیاز به نیروی کار برای بخش صنعت
۲) دیگری افزایش مسئولیت های اجتماعی و آموزشی به عنوان نمونه در ایران ظاهراً انقلاب سفید به عنوان انقلاب صنعتی را به عهده داشته است به طور کلی حومه مخصوصی جدید و مربوط به انقلاب صنعتی است زیرا به دلایل اداری یا کارکردی ساکنان دوست ها به شهرها آمدند و در حومه ها متمرکز شدند و به تدریج در اطراف جاده های اصلی جایگزین گردیدند. حومه، همانند دیگر اشکال شهری حالت کاربری نظام مند در فضا را یافته است اولین مرحله شکل گیری حومه- در پی انقلاب صنعتی بوده است این حومه ها بیشتر در اطراف شهرها صنعتی مثل پاریس یافت می شوند. کارخانه ها و سکونت گاه های کارگری، از عوامل اصلی پدید آمدن این حومه ها هستند نیاز به فضای مناسب بازار، خصوصاً بازارهای مصرفی صنعتی وجود رودخانه ها، کانال های آب ، نزدیکی به جاده های اصلی را می توان از دیگر عوامل این پدیده شمرد.
دومین مرحله شکل گیری حومه اغلب با گسترش محله های مسکونی ارتباط دارد در این مرحله حومه ها از لحاظ پایبندی به سنت ها، الگوهای مالی و مسکن و در دسترس بودن فضا، متضاد تند پدیده های اجتماعی نامناسب، مثل جنگ ها نیز می توانند عامل مهمی در شکل گیری حومه ها باشند، در این حالت بخش اعظم جمعیت حومه ها در کنار شهرها متمرکز می شوند که از مصونیت بیشتری برخوردار باشند. البته اگر جنگ های شهری رخ داده باشد شاید از این روست که معنی حومه مترادف با ناامنی است، اما بعد از جنگ ساکنان حومه ها به تدریج به حوزه های نفوذ شهر راه می یابند و روستاییان جایگزین آنها در حومه ها می گردند در پایان جنگ جهانی دوم در اروپا شاهد افزایش زاد و ولد و سرریز شدن جمعیت به طرف شهرها بود.
از این رو کشورهایی از جمله فرانسه با بحران مسکن مواجه شدند کدر این راستا دولت ها اقدام به ارائه طرح های مختلف نمودند در ۱۹۴۸ در فرانسه قانون آزادی اجاره مسکن تصویب شد که طبق آن ساکنان قبلی تحت نظارت قرار گرفتند تا از ایمنی خاصی برخوردار باشند از سوی دیگر دولت کلیه نهادهای مرتبط با امر مسکن را تشویق به ساخت ساختمان های جدید و پیشرفته با استحکام بیشتر نمود بر اساس این ضرورت ها در فرانسه موسسات (HLM) به کمک دولت شکل گرفتند دولت به تدریج از لحاظ مالی وارد امرو مربوط به مسکن گردید و امکانات فراوانی را برای ساخت (HLM)ها فراهم آورد. به طریقی می توان گفت که دولت مشارکتی اجباری را برای نهادهای و موسسات و دست اندرکار ساخت مسکن باعث شد برای حل مشکل مسکن مقررات و قوانین تنظیم شد که بیشتر بر محور ساخت استیجاری قرار داشت. سازمان های درگیر ساخت و ساز به طور سیستمی به سری (انبوه سازی) گردش یافتند. تراکم این ساختمان ها بین ۵۰۰ تا چند هزار نفر بود. هدف از انبوه سازی کاهش بحران مسکن و ایجاد اشتغال خصوصاً در (مناطق شهری دارای اولویت) (Z.U.P) بود به تدریج این مناطق شهری نیز شکل جدیدی از حومه ها را یافتند. با این تفاوت که با تراکم زیاد ولی در فضای محدود قرار داشتند.[۳]
● تقسیم بندی حومه ها و تحول آنها:
به نظر مدلن، فرایندهای شکل گیری حومه نشان می دهند که نه ما با یک مقوله واحدی که حومه نامیده می شود سر و کار نداریم بلکه با مقوله های متعددی به نام حومه روبرو هستیم از این رو، او به معرفی انواع مختلف حومه ها می پردازد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) حومه های صنعتی:
این حومه ها عمدتاً در دوران صنعتی قرن ۲۰ شکل گرفته اند. کشورهایی که دارای این حومه ها هستند بیشتر از فضاها جهت استقرار صنعت و اسکان کارگران صنایع استفاده نموده اند به تدریج با انتقال صنایع، این حومه ها تبدیل به محله ها شده اند.
ب) حومه های صنعتی سنتی:
این حومه ها در کنار خطوط راه آهن، مسیرهای آب و مناطق جدید صنعتی احداث شده اند.
ج) حومه های سکونتی:
این حومه ها جنبه های مختلفی دارند از نظر ساخت این حومه ها در اشکال زیر نمود پیدا می کنند:
مجتمع با بافت شهری متراکم، محله ها با خانه های انفرادی و محله های مشترک با برنامه ریزی اختیاری (مثل حومه های آمستردام) ، یا به شکل متراکم ، محله های قدیم و جدید (مثل حومه های متوسط پاریس) از نظر الگوی انسجام جمعیت شبکه های حمل و نقل متنوع تأسیسات، مکان های اشتغال ، مراکز خدمات رسانی و تجاری از نظر طبقه های اجتماعی، محله های انبوه و نامناسب از لحاظ کیفیت زندگی و انظر فاصله تا مرکز: محله های نزدیک متوسط یا بزرگ به چشم می خورد . از لحاظ آسیب شناختی یک سوال اساسی مطرح است : چرا مهاجرت به سوی حومه و حاشیه صورت می گیرد؟ ابتدا یادآوری می شود که از لحاظ رشد جمعیتی برای محله های قدیمی وجود دارد. لذا شهروندان یا تازه وارد باید در جاهای دیگری اسکان یابند. در اینجا محدودیت فیزیکی حومه ها از فضاهای موجودی است که از تازه واردان استقبال کند. این محدودیت قابل طرح است ولی حرکت گریز از مرکز دلایل دیگری دارد. شاید علت اصلی را بتوان در حضور قبلی روسای خانواده ها دانست که قبلاً وارد مناطق حاشیه ای شده اند این شناسایی قبلی از نظر اقتصادی آنها را ترغیب به مهاجرت می کند. آنهایی که از لحاظ اقتصادی، توانایی لازم را دارا هستند می توانند مستقیماً وارد مرکز شهر شوند و از لحاظ فرهنگی از امکانات مناسب تری برخوردار شوند با توجه به این که آنها مشکلات را می شناسند راحت تر می توانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و با تنش های فرهنگی کمتری مواجه شوند. رشد جمعیت حومه ها زمینه ساز ایجاد محله های منظم شده است و این محله ها با تخریب حلبی آبادها (مثل حلبی آبادهای داکار، آبیجان، نایروبی، دارالسلام و ... ) به شهرها متصل شده اند.
به عنوان نمونه پیکین در داکار با گسترش حومه خود از این طریق بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر را در خود جای داده است.[۴] و ماکس دریو، حومه ها را بر حسب فاصله­یی که از شهرها دارند به حومه های نزدیک، میانه ودور طبقه بندی می کند البته بر این تقسیم بندی نمی توان همیشه تأکید داشت چرا که بعضی از شهرهای کوچک فاقد حومه های نزدیک و دور و اصولاً شعاع جایگزینی حومه از شهر بر حسب اهمیت شهر تغییر می یابد و با توسعه شهرها و گسترش راه ها پس روی از پشت حصار شهرها آغاز می شود /// سنی ها رییس در مطالعه ی که زیر ////(suburbs) انجام داده حومه را زیر شش عنوان طبقه بندی کرده است:
۱) حومه های صنعتی که کارگران مراکز صنعتی این حومه ها از شهر می آیند.
۲) حومه های صنعتی که کارگران واحدهای صنعتی آن مقیم خود حومه هستند بدیهی است اگر این حومه ها به فاصله بیشتری از شهر قرار بگیرند و از خودمختاری نسبی برخوردار باشند به عنوان اقمار شهر باید از آنها نام برد.
۳ و ۴) حومه های نیمه اقامتگاهی و نیمه صنعتی
۵) حومه های خوابگاهی:
در سال ۱۹۲۲ آنوین نظریه ی متفاوت با نظریه ها وارد بیان کرد در طرح وی شهرکهای //// به صورت حومه های خوابگاهی در اطراف یک شهر بزرگ قرار می گرفتند. آنوین در این طرح ایجاد مراکز صنعتی اداری و تجاری را پیشنهاد نمی کند به این ترتیب وی نظریه هاوارد را درباره چگونگی کاربری های باغشهرها که نوعی از شهرک های //// هستند یعنی مجموعه های خودیار و متشکل از مساکن و مراکز کار و خدمات کنار می گذارد و در این طرح ساکنان یک شهر بزرگ مجبور بودند روزانه برای رفتن به سر کار خود از حومه به شهر و برعکس در رفت و آمد باشند بدین ترتیب از مشکلات ترافیکی که از معضلات اساسی شهرهای بزرگ بود کاسته شد.
۶) حومه های معدنی و یا صنعتی نواحی معدنی
ژرژ شابو و بوژ گارنیه: با عناوین دیگری حومه کار را طبقه بندی می کنند:
۱) حومه های اقامتگاهی دور افتاده
۲) حومه های اقامتگاهی فقیرنشین که جمعیت این حومه ها به سبب بالا بودن اجاره بهای ساختمان در شهر به این حومه ها پناه آورده اند.
۳) حومه های صنعتی:
آنجا که خانه های کارگران در پیرامون صنایع جایگزین شده است.
۴) حومه هایی که مردم شخصاً خانه های خود را با مصالح کم ارزش ساختمانی و غیربهداشتی می سازند و اکثراً این مساکن به شکل حلبی آباد است.
۵) حومه هایی مجهز با کوچه های فضادار و سالم و مساعد برای گذر و تبادل نظر حومه نشینان.
۶) حومه های که در گودها جایگزین شده و در گل فرو رفته است هر یک از تقسیم بندی ها از نظرگاه ////انجام گرفته و دور از نقد و انتقاد نمی تواند باشد. برای مثال در تقسیم بندی های بالا اشاره­یی به حومه های کشاورزی و توریستی نشده است. حومه ها به هر شکلی یا هر نقشی که باشند حالت ایستا ندارند و تابع تحول و توسعه اند این دگرگونی و آهنگ آن در رابطه با شهر و بر حسب میل و خواسته شهر انجام می گیرد این تحول را از مرکز شهر رو به حومه (سیلوی رمبر) جغرافیدان فرانسوی مورد تحلیل قرار داده که در خور توجه خاصی است. سیلوی رمبر براین اوراست از مرکز شهر رو به حومه شهر از دو عامل ساختمانی کهنه و نو متأثر است: مرکز شهر مظهر آثار تاریخی و گذشته شهر است و بیانگر فراز و فرود ادوار تاریخی و سمبل عظمت و زیبایی شهر است و اصولاً دست نخورده می ماند و جز به حکم ضرورتهای تاریخی مورد پاک سازی هماهنگ سازی و بازسازی قرار نمی گیرد و عظمت مرکز شهر در پناه حفظ این آثار و عدم تحمیل شرایط جدید شهرسازی //// مسیر است و این جا نقطه مقابل حومه بوده و هسته حفاظت شده شهر است در دوره این هسته حفاظت شده به تدریج آهنگ ملایم بناهای کهنه با ابنیه نوساز جابه جا می شود چرا که در همین قشر ایجاد مراکز بازرگانی ، اداری، فرهنگی و جهانگردی همچو تغییراتی را ضروری گردانده و در جمع سنگینی ساختمان با اثار و ابنیه قدیمی است بعد از مرکز شهر محلات قدیمی پای حصار شهری و برون از حصار قدیمی شهر به چشم می خورد و در این مرحله فرایندهای مختلط ساختمانی حاکم بر چشم انداز جغرافیایی شهر است: در محلات قدیمی درون و برون و از پای حصار شهری تضاد ساختمانی چشم گیرتر است در محلات قدیمی درون پای حاصر که به بخش (پرکردگی معروف است ساختمان های کهن موقعیتی خاص دارند و حاکمیت با ساختمانهای قدیمی است (از ۵۰ تا ۹۰ درصد کل ساختمان) اما ضرورت ایجاد محلات سکونتگاهی فضاهای خالی و باغات پیرامون هسته و به ویژه محلات برون از حصار شهری را مورد دگرگونی و ساخت وسیع تر قرار می دهد و رابطه موجود پیشین بین ساختارهای کهنه و نو به هم می خورد و ساختمانهای نوساز در بخش برون از پای حصار شهری فزونی می گیرد و موقعیت خاصی را به دست می آورد به گونه ای که از ۵۰ تا ۸۵ درصد ساختمانها نوساز است اما این دگرگونی ها تنها محدوده جغرافیایی شهر را در بر نمی گیرد بلکه پویایی حرکت ساختمانی را چه بسا توأم با حرص و ولع خاص و همراه با لجام گسیختگی و انجام معاملات سودآور املاک در حومه شهرها لمس خواهیم کرد چرا که حومه اولین دورنگاه توسعه شهری بوده و شهرگرایی در حومه جنگ اندازی بر اراضی مزروعی را ضروری می نماید با تخریب زمین های کشاورزی حومه عمران شهری به گونه فردی و اجتماعی آغاز می گردد.
منتهی آنجا که عمران فردی است و ساخت ها روی بخش های کوچکی از اراضی زراعی انجام می شود ساختار و چشم انداز ازراعی حومه کم تر تابع تغییراتی است برعکس در عمران گروهی و جمعی که سازمانهای وابسته به بخش خصوصی و یا دولتی بر مبنای ////// جامع به خانه سازی های وسیع دست می زنند عمیقاً چشم انداز و سیما جغرافیای حومه را همراه با تغییرات عمق در شکل زندگی و ترکیب اجتماعی حومه دگرگون ساخته و چه بسا که حومه را از تعادل طبیعی خود خارج می سازند.[۵]
حومه ها به هر دلیلی که تکوین یا بند فعالیتی را به عهده می گیرند بعضی از فعالیت ها خاص حومه است و در برخی از فعالیت های حومه و شهر تشابه و هماهنگی وجود دارد که هنوز //// و توجه خاصی است:
الف) عملکرد و نقش مشترک شهر و حومه:
بعضی از حومه ها به مقتضای شرایط جغرافیای خود نقش سکونتگاهی و یا خوابگاهی دارند این حومه ها در روز خالی از جمعیت و شب هنگام مملو از جمعیت می شود و به مقتضای همین نقش به مانند محلات سکونتگاهی شهرها منظر جغرافیایی و اجتماعی ویژه ای دارند حومه ها مردمی، اگر چه با نصب صنایع شکل و جان می گیرند ولی محیط های اقامتگاهی مناسبی نمی توانند باشند برعکس حومه های بهره مند از شرایط زیست محیطی ممتاز ، طبقات یا /// جامعه را به سوی خود می خوانند چنین انتخابی رابطه با مسایل اقتصادی //// با شرایط جغرافیایی و کلیمایی حومه ها نیست. در شهرهای بزرگی چون لندن، پاریس و //// وزش باد از غرب به شرق است و بر این اساس حومه های سمت غربی این شهرها به تبع شرایط آب و هوای جاذب و گرانی زمین به وسیله گروه های مرفه اجتماعی اشغال شده و حومه های شرقی که تحت تأثیر بادهای آلوده شهر قرار گرفته به اشغال طبقات فرودست تجامعه درآمده است اضافه کنیم که سمت غربی سه شهر یاد شده را جنگل و پارک می پوشاند و چشم اندازی زیبا به ساکنان خود عرضه می کند به طور کلی حومه های سکونتگاهی یا سه ساله اساسی روبرو هستند:
۱) مسأله حمل و نقل:
جمعیت حومه های سکونتگاهی روزانه چهار بار بین حومه و محل کار خود جا به جا می شوند و با یکسره شدن زمان کار در این جابه جایی به دو مورد کاهش می یابد حرکت صبحگاهی از حومه به شهر است و جهتی به مرکز شهر و جابه جایی عصر گاهان جهتی گریز از مرکز شهر دارد این حرکات در ساعات اوج جابه جایی بار خطوط و وسایل ارتباطی اعم از اتوبوس و ترن را بیشتر می کند و حرکت متلاطم و موجی جمعیت بر زندگی مردم شهر و جابه جا شوندگان اثر می گذارد برای تأمین و تعمیم رفاه عمومی سعی می شود در ساعات جابه جایی به ویژه به هنگام اوج حرکت بر تعداد و ظرفیت وسایل حمل و نقل اضافه شود و تعداد اتوبوس ها، واگن های مترو و تراموای های و الکتروکابین ها وقتی ترن های سریع السیر افزایش یابد. با وجود این همه وسایل سریع السیر و اتخاذ تدابیری در جهت جابه جایی جمعیت در زمان کیفیت جمعیت های متحرک علاوه بر اینکه روزانه ساعاتی از وقت خود را تلف می کنند به پرداخت تعرفه حمل و نقل بالنسبه سنگین تری هم تن می دهند.
۲- مسایل مالی حومه های خوابگاهی:
در کشورهایی که درآمدهای مالیاتی فعالیت های بازرگانی و صنعتی در حومه ها نقش اساسی دارند حومه های خوابگاهی به سبب نداشتن فعالیت های مورد نظر از لحاظ امکانات مالی در تنگنا قرار می گیرند و نمی توانند در توسعه خدماتی خودگام اساسی دارند برای رفع این مشکل سعی می شود و حومه های خوابگاهی را به یکی از حومه های صنعتی نزدیک وابسته کنند و یا اینکه درآمدهای مالیاتی کل منطقه شهری را به نسبت نیازهای واحدهای جغرافیایی از آن جمله حومه های خوابگاهی تصمیم و توزیع بکنند برعکس حومه های که دارای ایستگاههای توریستی و جهانگردی هستند و درآمدهای بیشتری دارند سعی می کنند امتیازات مالی خود را حفظ کرده و تحت هیچگونه شرایطی خود را به حومه های دیگر وابسته نکنند.
۳- تجدید سازمان حومه ها:
توسعه بعضی از حومه ها به سرعت و نامنظم انجام می گیرد و بر این اساس حومه نمی تواند بر ساکنان خود خدمات لازم را عرضه کند در این صورت حومه نشینان مجبور می شوند مقداری از نیازهای خود را از ما در شهرها بگیرند اگرچه انجام آن با تلف شدن وقت جمعیت حومه و با خفقان مرکز ما در شهرها در رابطه باشد برای رفع این مشکل شهرسازان بخشی از فعالیتهای خدماتی را بر حومه ها و یا اقمار شهرها و یا شهرهای کهن انتقال می دهند و یا با تغییراتی در تقسیم بندی حومه ها و ایجاد محدوده های ساختمانی و تأسیساتی در جهت رفع نیازهای حومه نشینان به ویژه در زمینه های خرید و گذران اوقات فراغت از کار آنان چاره اندیشی می کنند.
ب) نقش صنعتی حومه ها:
وسعت اراضی حومه ها از سویی و ارزانی بهای زمین از دیگر سو از موجبات نصب صنایع در حومه شهرها است لغزاندن صنایع شهری بر حومه ها بدان معنی نیست که حومه های کشاورزی را به نفع توسعه صنعتی از بین برد و با چنگ اندازی بر اراضی مزروعی حومه، سرمایه های شهری را در تخریب محیط های کشاورزی به کار گرفت به گونه ای که در نزدیک ترین حومه کشاوری پیش آمده است بلکه صنعتی کردن حومه ها با رعایت شرایط جغرافیایی ناظر بر نصب صنایع باید در اراضی غیرکشاورزی انجام پذیرد صنایع حومه وابسته به شهر است و سرمایه های شهری است که بر پویایی صنایع حومه سبب می شود به علاوه کادر فنی ، مدیریت و بخشی از نیروی انسانی صنایع حومه از شهر تأمین می شود و بوژوگارنیه بر این باور است جایگزینی صنایع در حومه و پیرامون شهرها که به پراکنش و نافشردگی صنایع می انجامد اقدامی است که در صورت اجرای طرح های ناحیه ای انجام گرفته در صورتی که عدم تمرکز صنایع در شهر و استان آن به حومه ها است که در مقیاس کشاوری و برمبنای طرح های ملی گرفته شده است.
● مسائل حومه ها
حومه با این مسائل دست و پنجه نرم می کند:
۱) تراکم شهری و مدیریت مبتنیبر محدوده های جاده ای که به صورت گریز به مرکز عمل می ماید مراکز تجاری حومه ای ایجاد شده اند و خانه سازی به صورت انبوه سازی می باشند امروزه اقدامات مربوط به بازسازی مدیریت و حیات بخشی به مراکز- شهرها بعضاً نتوانسته اند در مناطق آسیب پذیر حومه ای موفق باشند چون حومه ها فقط فضاهای مسکونی به شمار نمی روند بلکه فضاهای تجاری و صنعتی نیز محسوب می شوند از مسائل عمده ای از قبیل افزایش جمعیت مسکن نامناسب، آلودگی آب و هوا و ... انجام می برند. به طور کلی حومه شهرها، محل تلاقی فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی بین شهر و روستا به شمار می رود و کارگران مهاجر بیشترین نقش را در این ارتباط دارند حرکات کارگری در اروپا ، در مکزیک و ونزوئلا نمونه هایی عینی این امر می باشند. به طور خلاصه حومه مترادف یا وابستگی تراکم جمعیت، تحولات نامناسب و ... است شهرها و محله های حومه ای با جمعیت های زیاد، به دنبال استقلال هستند اما با این حال نمی توانند همانند لحظه های اصالتاً مستقل عمل نمایند در کشورهای جهان سوم شهرهای حومه ای از امکانات مالی کافی برخوردار نبوده و درگیر کنش های نامناسب هستند.
۲) تضادهای گروه های قومی در حومه ها از ویژگی های خاص آنها است نمونه های آن را می توان در لیون، مونترال یا سائوپولویانت در اروپا در شهرهای حومه ای کم تر ثروتمند کارگران مهاجر از شرایط خوبی برخوردار نیستند و این وضع موجب نقش های این نسل های مختلف جنبش ها و نهضت های مختلفی می گردد و از این رو باعث ساختارهای اجتماعی الگوهای فرهنگی و ایدئولوژی های گوناگون را پدید می آورد.
۳)مبارزات سیاسی و فرهنگی که از کلکته تا نیویورک ، از ریو تا لندن، از توکیو تا داکار، بیش از یک میلیارد انسان در حومه خود جای داده اند به چشم می خورد و امروزه حتی در شهرهای بزرگ و شهرهای جدید اروپا این حرکات نامناسب باعث عدم تحرک مطلوب گردیده است همین روند را نیز در حلبی ابادهای کشورهای جهان سوم شاهدیم. استارنونز در خصوص آمریکای لاتین اشاره به اهمیت سیاسی طبقه شبه کارگر دارد که از توانایی لازم برخوردار است و مانع اصلی ترک های وسیع در سطح کل می گردد مسئله اساسی حمییت های حومه های شهرها بیش از هر چیز فرهنگی است لذا برای فهم این موضوع باید رابطه نهادهای و حیات امروز را شناخت ساکنان حومه ها عمدتاً تابع قوانین هنجارها و مقررات نیستند و نیازهای خود را در ورای آنها از لحاظ مادی و اجتماعی تأمین می نمایند.[۶]
در کشورهای جهان سوم تحت عناوین مختلف محله های که بخش اعظم آنها را در اطراف شهرها ساختمان شده اند در شرایطی ناپایدار درصدهای خیلی بالایی از جمعیت شهرهای بزرگ را در خود جای می دهند این درصدها امروز به ۲۵% در کاندابلانک ۳۰% درجا کارتا ، ۴۰% در لیما و کاراکاس می رسند و در ارقام مطلق بیش از ۲۰ میلیون جمعیت کلکته در بوستسها که به صورت خوشه ای در اطراف شهر قرار گرفته اند زندگی می کنند البته تعدد این که تمام فضاهای فوق شهری با چنین فرمهایی اشغال شده اند درست نیست زیرا به عنوان مثال در اطراف قاهره، حومه های سکونتگاهی که به طبقات متوسط جامعه اختصاص دارند به طور سریع ضمن جستجوی موانع بهتری در قطاع پراکنده جمعیت حاشیه نشین روز به روز افزایش =یدا میکند فشرده ای را برای ستیز فضاهای قابل ساختمان موجب شده است با این همه اگر به چهره های دینامیکی ایجاد مسکن برنامه ریزی شده فوق شهری نیز اکتفا کنیم نمی توانیم استعدادهای عمومی را به هنگامی که قابلیت های ناحیه ای تغییر می کند نادیده بگیریم خواست ساکنین را به بهبود بخشیدن همیشگی بودن و مالک شدن در امریکای لاتین بالاخص در بار /// تا هدف زنده ماندن ساده در هند که بهره طلب شده توسط مالکین زمین به افزایش اضافی جمعیت و بی ثباتی در تصرفات که تمام عملیات و ابتکارات را در سطح تحولات داخلی شرقی می دهد و نیز آن را نفی می کند تغییر می نماید. به طور مشخص دینامیک (بهبود بخشیدن) مساکن در بین مسئولین که سنگینی وظیفه آن ها را خسته کرده بهتر شناخته شده و بیشتر مفید تشخیص داده شده است بهبود بخشی می تواند از یک گرایش کاملاً طبیعی ناشی شود، حاشیه نشینان ضمن تکمیل و بهتر کردن مسکن خود در پرتو پیشرفت شغلی- اجتماعی و استحکام مالکیت عنوان یکی از ارکان اساسی در می آیند با تشویق سازمان های بین المللی مثل بانک جهانی، نمونه های تجربه شده کم و بیش رضایت بخش بوده است مثل عملیات سیسین در اطراف اوگا در گودر ولتای علیا در تمام این عملیات نوعی دینامیک ارادی سعی در اصلاح یا رفع کمبودهای اصلی که در سایه تحول طبیعی حاصل شده اند دارد به طور عمومی دخالت از دو جهت پیشنهاد شده است:
۱) ورود تجهیزات در جهت نفع و استفاده عمومی مثل ایجاد منابع کوچک و محدود آب ایجاد سرویس های بهداشتی، درمانگاه های مجانی.
۲) ایجاد انگیزه بهبود مسکن که عبارت است از تبدیل یک مسکن روستایی و مانند آن به ابعاد و تعدادی که در رابطه با افزایش جمعیت یک خانوار رفع نیاز بکند با این همه انجام این عملیات مشکلاتی را به دلایل مختلف بر می انگیزد در سطح تکنیکی ، اگر توسل به مواد اولیه ساختمانی سنتی مورد نظر یا درخواست باشد اغلب لازم است که شهرنشینان مهارتی را که خیلی زود آن را فراموش می کند دوباره رونق دهند در مورد زمین محدود بودن قطعات که معمولاً کوچک هستند به احداث مکان فامیلی محدود منجر بنیادهای جدیدی را در اجتماع شهری موجب می شود با این وصف شرط اصلی تحول و پیشرفت محلات اطراف شهری حفظ امنیت مالکیتی است که به دست آمده است و بر حسب کشور این عمل ویژگی کم و بیش مبهمی به خود می گیرد که بدین جهت ساکنین به انجام بهبود بخش هایی که نفع آن ها چندان طولانی نیست متعهد نمی شوند برعکس وقتی که قوانین قضایی و اسناد مالکیت افراد را در مقابل جابه جایی های اجباری تضمین می کند رفتار ساکنین تغییر می یابد هدف از گفتار فوق طرح اولیه از تجزیه تحلیلی است که اصالت پویایی فضای فوق بهتری را در خارج از کشورهای صنعتی با /// مدل های تحول شهری در دنیا تأکید می کند.[۷]
محقق: ریحانه شاهمرادی لطف آباد
دانشجوی کارشناسی جغرافیا (برنامه ریزی روستایی)
منابع و مأخذ:
- شالین، کلود، دینامیک شهری یا پویایی شهرها، ترجمه اصغر نظریان، ناشر: معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی ش. ۱، ۱۳۷۲.
- فرید، یدالله، جغرافیا و شهرشناسی، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۶۸.
- ربانی-رسول، با همکاری فریدون وحیدا، جامعه شناسی شهری، اصفهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، سمت۱۳۸۱.
[۱] ربانی،رسول، با همکاری فریدون وحیرا، جامعه شناسی شهری،اصفهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب و علوم انسانی، سمت ۱۳۸۱.
[۲] فرید، یدالله، جغرافیا و شهرشناسی، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۶۸.
[۳] ربانی، رسول، با همکاری فریدون وحیدا، جامعه شناسی شهری، اصفهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، سمت. ۱۳۸۱، صفحه ۱.
[۴] ربانی- رسول با همکاری فریدون وحیدا، جامعه شناسی شهری، اصفهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، سمت،۱۳۸۱.
[۵] فرید- یدالله - جغرافیا و شهرشناسی- تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۶۸.
[۶] ربانی- رسول- با همکاری فریدون و حیدا، جامعه شناسی شهری، اصفهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، سمت،۱۳۸۱.
[۷] شالین، کلود، دینامیک شهری یا پویایی شهرها، ترجمه اصغر نظریان، ناشر: معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، ش۱ ،۱۳۷۲.
منبع : همکلاسی


همچنین مشاهده کنید