یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


هستی دوپاره یک زن


هستی دوپاره یک زن
موزه هنر فیلادلفیا این روزها نمایشگاهی از آثار نقاشی فریدا کالو نقاش نامدار مکزیکی را برپا کرده است .به بهانه این نمایشگاه مروری داریم به زندگی و آثار این هنرمند مکزیکی .‌فریدا کالو در سال ۱۹۰۷ در شهرک کوچکی به نام کویوکن، در حومه شهر مکزیکو، به دنیا آمد.
پدرش یک نقاش و عکاس یهودی-آلمانی با اصل و نسب رومانیایی بود. فریدا در سن شش سالگی دچار بیماری فلج اطفال شد و این باعث شد که پای راست او همیشه شدیداً لاغرتر از پای دیگرش باشد. با این وجود، شخصیت بی پروا و چابکش موجب شد که در طول زندگی بر ناتوانایی‌های جسمی خود چیره شود.
در سال ۱۹۲۵ کالو در تصادف مهیب اتوبوسی که بر آن سوار بود شدیداً مجروح شد. اراده قوی‌ که برای زیستن داشت به او اجازه داد که زنده بماند و از آسیب‌های جسمی‌اش جان سالم به در ببرد و در نهایت قادر به راه رفتن شود. با این وجود، درد پای فریدا هرگز به طور کامل او را ترک نکرد. ‌‌ پس از این تصادف، فریدا توجهش را از حرفه پزشکی به نقاشی معطوف کرد.
نقاشی‌های فریدا بازتابی از تجارب شخصی او هستند. فریدا در نقاشی‌هایش تاکید زیادی روی "رنج" و همچنین زندگی خشن زنان دارد. از ۱۴۳نقاشی که او کشیده ۵۴ تایشان ‌ازچهره‌خودش‌هستند. چهره‌نگاری‌های کالو از خودش آمیخته با مفاهیم و نمادهای شخصی هستند.
با سررشته‌ای که فریدا از علم پزشکی داشت، بعضی نقاشی‌هایش با دقت بسیار از کالبدشناسی بدن انسان کشیده شده‌اند. فرهنگ مکزیکی تأثیر زیادی روی کالو داشت و این شدیداً در نقاشی‌هایش مشخص هست. نقاشی‌های کالو مورد توجه نقاش بنام مکزیکی دیه‌گو ریورا، که بعداً با او ازدواج کرد، قرار گرفت. فریدا کالو تا حدود بیست سال پیش آوازه چندانی نداشت، ولی امروزه نامی ترین زن تاریخ هنر به شمار می رود. اما حتی امروز هم بیشتر منش و زندگی شخصی اوست که ابعادی اسطوره ای یافته و بر هنر او سایه افکنده است.فریدا کالو در سراسر عمر کوتاه خود با رنج و مصیبت زیست. رشته ای از سوانح غم انگیز و حوادث ناگوار، چنانکه خود در چند تابلو رسم کرده است، زندگی او را به قدیسین شهید شبیه ساخته است. ‌‌
زندگی خصوصی فریدا کالو نیز عرصه پیشامدهای ناگوار بود. یک بار با طنزی تلخ گفته است: دو حادثه مهیب سرنوشت مرا رقم زده اند؛ تصادف با اتوبوس و برخورد با دیگو ریورا. ‌فریدا دختری جوان بود که با ریورا ازدواج کرد و این آغاز رابطه ای دشوار و پرفراز و نشیب بود.
فریدا از رابطه نابرابر رنج می برد، اما نمی توانست خود را از وابستگی شدید به نقاش بزرگ رها کند. هنر کالو در اساس هنری شخصی است با رگه‌های تند حس گرایی، که بیان اندوه و مصیبت در مرکز آن قرار گرفته است.
در کارهای او اندوه چیزی عینی و ملموس است که گاه با احساس یا تأثر شدید به میان می آید. مهمترین کارهای کالو پرتره های اوست که برای برخی هنری بسته و محدود است که خودشیفتگی در آن به نهایت می‌رسد. به رغم این واقعیت، نگرش انسانی و آگاهی اجتماعی حتی در خصوصی ترین کارهای فریدا کالو آشکار است.‌
خودآگاهی تاریخی به هویت قومی از درونمایه های پایدار آفرینش هنری اوست. او به عنوان هنرمندی مدرن در جامعه ای در حال توسعه، دید تاریخی عمیقی داشت و پیوسته با بنیادهای فرهنگ ملی خود درگیر بود. ‌ فریدا کا لو از پدری آلمانی و مادری مکزیکی با ریشه سرخ پوستی به دنیا آمده بود. در حرکت تاریخی جامعه به سوی مناسبات نوین سرمایه داری، نه تنها فروپاشی ساختارهای سنتی، بلکه نابودی فرهنگ بومی را می دید.
می توان گفت که دوگانگی ذاتی و شخصی فریدا کالو تا حدی هویت همستیز و دوگانه جامعه متحول او را بازتابیده است. ‌کالو بسیاری از عناصر دوگانه را از بطن فرهنگ دوالیستی آزتک و آئین های کهن شرقی، برگرفته و بار نمادین آنها را شدت بخشیده است: سرما و گرما، نور و ظلمت، روز و شب، ماه و خورشید، روح و ماده، گوهر زنانه و مردانه... این دوگانگی در تابلوی معروف "دو فریدا" که بزرگترین اثر اوست، به روشنی تصویر شده است.
زنی می بینیم با وجودی یگانه که در قالب دو پیکر، هستی او دوپاره شده است: عناصر ناهمساز دو هویت مکزیکی و اروپایی به هر یک از آنها جسم و جان داده است. سمت راست، فریدای مدرن را می بینیم با تمام ظواهر و علقه های امروزین.
سمت چپ، فریدای بومی نشسته است، در جامه سنتی، با قلبی دریده که از رگانش خون جاری است. تکنیک مسلط در کارهای کالو ایجاد تقابل های تند در خطوط و طرح ها و رنگهاست که ارزش روانی و عاطفی را تا حد ممکن بالا می برند.
کالو در بسیاری از آثار خود، با بهره گیری از بن مایه ها و نمادهای اساطیری مانند خاک (زمین مادر)، ریشه، گیسو و خون از ساختارهای سنتی و بومی در برابر تعرض تمدن بورژوایی دفاع کرده است. وفاداری به زاد و بوم، با رنگمایه های گرم و ترکیب های نرم و هماهنگ، در تضادی شدید با سردی و سختی و زمختی جهان سرمایه قرار می گیرد.فریدا کالو هنرمندی یگانه و اصیل است که با سنت ها و مکتبهای هنری میانه ای ندارد.
با وجود این می توان سرچشمه های هنر او را تا حدی بازشناخت.‌طراحی تا حدی ابتدایی و غیر آکادمیک در بسیاری از تابلوهای فریدا کالو یادآور بیان مستقیم و بینش رمزآلود در آثار برخی از نقاشان بدوی است، مانند هانری روسو. هنر بومیان سرخ پوست مکزیک و نگارگری آئینی اقوام ازتک با باسمه ها و شمایل ها و ماسک های نمادین، یک منبع احتمالی دیگر است.
فریدا کالو با نقاشی مدرن غرب آشنایی نزدیک داشت، ردپای برخی از نقاشان مدرن به ویژه سوررئالیسم نمادگرای ماکس ارنست در برخی از کارهای او نمایان است.‌او در ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۴به خاطر انسداد جریان خون درگذشت. خاکستر او هم اکنون درون کوزه‌ای در خانه قدیمی او که حالا تبدیل به "موزه فریدا کالو" شده، باقی مانده‌است.‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید