شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دموکراسی متعارض آمریکا در عراق جدیدآمریکا در سال‌های اشغال عراق


دموکراسی متعارض آمریکا در عراق جدیدآمریکا در سال‌های اشغال عراق
حسین امیر عبداللهیان رئیس ستاد وی‍ژه عراق در دوره حضور سید کمال خرازی به عنوان وزیر امور خارجه بود.
وی در این مدت از نزدیک با وقایع و حوادث پیرامون مسائل آمریکا در عراق و اشغال این کشور قرار داشت و در دوره منوچهر متکی نیز به عنوان عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایرانی در عراق با آمریکا و سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحرین به ایفای نقش می‌پردازد.
امیر عبداللهیان به تازگی کتابی را با عنوان "دموکراسی متعارض ایالات متحده آمریکا درعراق جدید" منتشر کرده است که در آن به سال های حضور آمریکا در عراق پس از صدام و اشغال این کشور پرداخته است.
وی در مقدمه کتاب خود در چهار صفحه توضیحاتی را ارائه کرده که متن کامل آن بدین شرح است؛
" حوادث ۱۱ سپتامبر نقطه عطفی در تاریخ معاصر روابط بین‌الملل می‌باشد. این حادثه تصمیمات و بازیگران جدیدی را وارد سیستم بین‌المللی کرده است. به بازیگران سنتی نقشی نوین بخشیده است. قواعد کهن ژئوپلیتیک در بازی‌های بین‌المللی را بازیافت و قواعد جدید مبتنی بر قدرت را وارد این بازی کرده است، مباحثی مهم و اساسی همچون هویت، جنگ تمدن‌ها، ائتلاف، اتحاد و تروریسم را به عنوان دستورالعمل جدید بین‌المللی باز تعریف کرده است.
اشغال افغانستان عراق،‌ حمایت علنی ایالات متحده آمریکا از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان (مقاومت سی و سه روزه حزب‌الله و مقاومت لبنان) و استقرار دفاع موشکی از پیامدهای حادثه مهم یازده سپتامبر است، حادثه‌ای که اکنون در غیرساختگی بودن آن تردید جدی وجود دارد.
عراقی یکی از مهم‌ترین چالش‌های ایالات متحده آمریکا و انگلیس به شمار می‌رود. تاثیرات داخلی منطقه‌ای و بین‌المللی ناشی از عراق و پیامدها و تحولات متأثر از آن،‌ توجه تمامی ناظران سیاسی و بین‌المللی را به خود جلب کرده است.
جنگ ایالات متحده در منطقه در شش محور سیاسی، نظامی، امنیتی،‌ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جریان است. این جنگ به رغم اینکه به ظاهر در عراق جریان دارد. اما عملا جنگی طولانی، غیرقابل پیش‌بینی و بدون مرز می‌باشد. حضور آمریکا و نیروهای نظامی چندملیتی به استعداد بیش از یکصد و چهل هزار نفر، هزینه نظامی ماهانه بالغ بر بیست میلیارد دلار، کشته شدن متوسط سالانه یک هزار نظامی آمریکایی و انگلیسی و یکصد و پنجاه هزار شهروند عراقی و نقش بازیگران جدید در این کشور،‌ در کنار اهمیت ژئوپلیتیک کشور مسلمان عراق، از جمله عوامل تاثیر گذار بر آینده تحولات عراق، منطقه و شکل‌گیری ساختار جدید نظام بین‌الملل هستند.
آنتونی کردزمن، از مسئولین مرکز مطالعات استراتژیک آمریکا در ارزیابی سیاست آمریکا در عراق می‌گوید: «ما (ایالات متحده آمریکا) برای آزادسازی عراق آمادگی لازم را نداشتیم در واقع تهاجم نظامی به عراق، به گسیل گاوی وحشی برای آزادی فروشگاه چینی آلات بی‌شباهت نبود،‌ در نتیجه تبعات آن از بسیاری جهات ویرانگر بوده است. قطعا عراق به نمونه‌ای برای انجام تغییر و تحول در خاورمیانه تبدیل نشده و در نهایت به بهترین وجه، ممکن است عراقی بهتر از دوره صدام داشته باشیم، ولی کشوری که سرمشقی برای کشورهای منطقه شود، نخواهد بود. از نظر برنامه‌ریزی برای جنگ و مدیریت بعد از عملیات بزرگ نظامی نیز، با توجه به هزینه‌های جانی و مالی بسیار، عملکرد مثبتی نداشته‌ایم. در ایجاد دولت فراگیر در عراق موفق نبوده‌ایم.
برای داشتن دموکراسی کارآمد از زیرساخت‌های لازم اجتماعی در عراق برخوردار نیستیم، دموکراسی نیازمند ثبات سیاسی و اجتماعی و مهیا بودن شرایط اقتصادی است، اما طرح روشنی برای رسیدگی به صنایع نفتی و زیرساخت‌های اقتصادی نداریم. بر این باورم که در انجام این کارها و چگونگی اصلاح وضعیت عراق، از توانمندی لازم برخوردار نبوده‌ایم. به جای واگذاری و مسئولیت‌های سیاسی و امنیتی به عراقی‌ها، ایده‌های مختلف را آزموده‌ایم بدون آنکه هیچ یک با وضعیت واقعی عراقی‌‌ها تناسب داشته باشد.» (www.csis.com)
اشغال کویت در (مرداد ۱۳۷۰) توسط عراق، بحران منطقه‌ای و بین‌المللی جدیدی را ایجاد نمود که تداوم این بحران منجر به اشغال عراق توسط ایالات متحده آمریکا و انگلیس در (فروردین ۱۳۸۱) شد. حمله نظامی به عراق توسط ایالات متحده آمریکا و انگلیس در (فروردین ۱۳۸۱) شد. حمله نظامی به عراق بدون توجه به دیدگاه‌های سازمان ملل متحد و حقوق بین‌المللی بشر دوستانه و با تصمیم یک جانبه آمریکا (و همراهی انگلیس) انجام شد.
این بحران در نوع خود به لحاظ ابعاد، وسعت و عمق، در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بی‌نظیر می‌باشد، چرا که در درجه اول شورای امنیت سازمان ملل متحد و پس از آن تمامی نهادهای سیاسی، حقوقی و اجتماعی بین‌المللی،‌ دولت‌های منطقه، اروپا و جامعه جهانی را درگیر ساخت و در نهایت جناح نومحافظه‌کار حاکم بر کاخ سفید را وارد چالش و جنگی دشوار و غیرقابل پیش‌بینی نمود، از این نظر، شاید بتوان این بحران بین‌المللی را «جنگ جهانی خاموش سوم» نامید.
با اشغال عراق و سقوط سریع بغداد، جرج دبلیوبوش در اقدامی شتابزده پایان عملیات نظامی در عراق را اعلام کرد،‌ آن را عملیات آزادی بخش نامید، پیروزی خود را جشن گرفت و از آغاز «دموکراسی سازی» در منطقه خاورمیانه و گسترش الگوی «عراق جدید» به «خاورمیانه بزرگ» سخن به میان آورد. وی سه مؤلفه فرآیند «دولت سازی» ، «برقراری امنیت و ثبات» و «بازسازی عراق» را به عنوان اولویت خود مطرح ساخت.
ایالات متحده بدون در نظر گرفتن متغیرهای دخیل در منطقه و عراق، از جمله عناصر استراتژیک، ایدئولوژیک، روانی، سیاسی و امنیتی عراق و منطقه زد که پیامدهای آن با توجه به ویژگی‌های بحران و وزن آمریکا در سیستم بین‌المللی، تمامی کنشگران بین‌المللی و منطقه‌ای را با چالش مواجه ساخت. گسترش پدیده شوم تروریسم در این کشور و تداوم غارت و نابسامانی، توسعه ناامنی‌ها و ... ایالات متحده را در عرصه پیچیده و متنوع عراق و منطقه آشکارتر ساخت.
در مجموعه حاضر در صدد یافتن پاسخ چرایی اتخاذ سیاست مهار عراق از سوی ایالات متحده آمریکا، سقوط صدام، اشغال عراق توسط بیگانگان و همچنین چرایی ناکامی آمریکا در عراق می‌باشیم.
بر مبنای سوالات فوق، مجموعه حاضر مشتمل بر دو فصل می‌باشد: در فصل اول تحت عنوان «از همکاری تا مهار»، با مروری بر تحولات عراق از زمان روی کار آمدن حزب بعث، اعمال استراتژی مهار عراق تسوط آمریکا، نقش قطعنامه های شورای امنیت و تاثیر تحریم‌های اقتصادی و نظامی این کشور در سقوط صدام، عملکرد صدام در برخورد با جامعه بین‌الملل و بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد و نهایتا حمله آمریکا و انگلیس به عراق و سقوط رژیم صدام مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل دوم تحت عنوان «دموکراسی متعارض ایالات متحده آمریکا در عراق جدید،‌ فرآیند دولت ـ ملت سازی،‌ گزارش بیکر ـ همیلتون و راهبرد ایالات متحده در عراق نوین، مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در موضوع عراق و امنیت منطقه خلیج فارس، واکاوی شده است.
در بخش ضمائم، با هدف بهره‌برداری مطلوبتر محققان و صاحب‌نظران ارجمند، مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها، مواضع و بیانیه‌های جمهوری اسلامی ایران در اجلاس‌های منطقه‌ای، همسایگان عراق و کنفرانس‌های بین‌المللی، با هدف آشنایی با روند دولت سازی در عراق و پیامدهای آن گردآوری شده است. همچنین ۷۹ راهکار ارائه شده توسط کمیته آمریکا موسوم به «گروه مطالعه عراق، کمیته بیکر ـ همیلتون»، که با هدف خروج آمریکا از بحران عراق به کاخ سفید توصیه شده، در کنار جدول قطعنامه‌های اساسی صادره از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحده آمده است.
در خاتمه، نمایه روزشمار تحولات عراق از زمان استقلال این کشور در پنج مقطع تاسیس کشور عراق، حمله عراق به جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۷-۱۳۵۹)، حمله صدام به کویت(۱۳۷۰)، اقدامات بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد در عراق و حمله ایالات متحده آمریکا به عراق (۱۳۸۲) به رشته تحریر درآمده است.
به رغم به کار بستن توصیه‌های اساتید ارجمند خود در گروه روابط بین‌الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، بدون تردید کاستی هایی از سوی مولف در محتوای کتاب وجود دارد که امیدوارم از رهنمودهای اساتید، محققان و دوستان اندیشمند خود در اصلاح آن برخوردار گردم. فرصت را مغتنم شمرده از زحمات سرکار خانم‌ها صدیقه فرانه جلوه و فاطمه هادی‌وش و جناب آقای محمدصادق فضلی در ساماندهی مطالب قدردانی می‌نمایم.
این مقدمه را با گرامیداشت یاد و خاطره شهید جاوید خلیل الله نعیمی دبیر اول سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد که در فروردین ماه ۱۳۸۲ در حمله‌ای تروریستی و ناجوانمردانه، مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد به شهادت رسید، به پایان می‌رسانم.
امیر عبداللهیان
منبع : سایت بصیرت