یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


تغییر ذهن‌ها فقط با نیت مثبت


تغییر ذهن‌ها فقط با نیت مثبت
می‌گویند سال ۱۳۵۵ که مرحوم علا‌مه محمدتقی جعفری به قصد انجام برخی مباحثات شرق شناسی و دیدار با اندیشمندان عازم فرانسه شده بود، با اصرار پاره‌ای از دوستان برای ملا‌قات با ژان پل سارتر اندیشمند شهیر فرانسوی مواجه می‌شود.
علا‌مه اما شرطی برای این دیدار می‌گذارد. می‌گوید باید ابتدا، هفته‌ای دو الی سه روز و هر روز چند ساعت راجع به مقدمات صحبت کنیم و بعد از آن به مباحث اصلی بپردازیم. دلیل این شرط را از علا‌مه پرسیدند؛ در پاسخ گفت: چون ما از شرق آمده‌ایم وقتی به نزد او رویم او روی طاقچه خواهد نشست و ما روی زمین و باید هرآنچه او می‌گوید را بپذیریم. شرط را با سارتر در میان گذاشتند، اما جوابی نیامد.
شاید آنچه باعث شده بود علا‌مه چنین شرطی را مطرح کند همین مقوله <تغییر ذهن‌ها> باشد. تغییر ذهن اصطلا‌ح جالبی است و در عین حال کمتر مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. هوارد گاردنر مولف کتاب تغییر ذهن‌ها در تعریف آن نوشته است: نظم ذهنی ما در جهت خاصی است، عملیاتی انجام می‌گیرد و در نتیجه ذهن‌مان جهت دیگری می‌گیرد. ‌
وقتی کسی بخواهد به دیدار شخصی برود و او هم از موضع بالا‌ قصد صحبت کردن داشته باشد مساله تغییر ذهن در خاطر می‌آید و به همین جهت هم علا‌مه جعفری چنان شرطی را گذاشته بود تا ابتدا بتواند پیش‌داوری‌های ذهن سارتر نسبت به شرق و انسان‌های شرقی را از بین ببرد و با نیتی که داشته است می‌خواسته ذهن او را تغییر دهد، البته تغییری مثبت.
گاردنر، مولف کتاب، نوشته است که ذهن‌ها را به‌سختی می‌توان تغییر داد اما او تاکید کرده که بسیاری از ابعاد زندگی ما به تغییر گرایش فراوان دارد. به‌همین سبب مرحوم علا‌مه راه را باز می‌دیده که دست به این تغییر بزند ولی نباید فراموش کرد، اگر حرف علا‌مه در مورد سارتر صدق می‌کرده، خود سارتر هم قطعا چنین نیتی در ذهن داشته است و تغییر ذهن علا‌مه توسط او هم امری اجتناب‌ناپذیر بوده است. بنابراین تغییرذهن‌ها هرچند ممکن است در یک سطحی همان‌طور که در بالا‌ اشاره شد پررنگ‌تر باشد اما می‌توان ردپایش را در وجوه زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از آدم‌ها ملا‌حظه کرد. ‌
دکتر سیدکمال خرازی وزیر سابق امور خارجه پس از هیاهوهای دوران وزارت و فراغت از روزهای سخت کار اجرایی، گوشه‌ای از دفتر مطالعات علوم شناختی را که خود به تاسیس آن کمر همت بسته، اختیار کرده و سرگرم مطالعه، تدریس، ترجمه و پژوهش است.
او که هم اکنون عضو هیات علمی‌دانشگاه تهران هم هست، دکترای روانشناسی دارد و سخت دلبسته این حوزه از علم است. شاید در نگاه اول اندکی غریب به‌نظر برسد که وزیر امور خارجه کشوری در رشته روانشناسی تحصیل کرده باشد، اما برای دکتر خرازی که سال‌ها مناصب حساس و پراهمیت از ریاست خبرگزاری، ستاد تبلیغات جنگ، عضویت در شورای عالی دفاع تا نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و نهایتا هم هدایت سکان وزارت امور خارجه را عهده‌دار بوده است، داشتن تخصص در زمینه روانشناسی، شاید مزیتی فوق‌العاده داشته باشد. ‌
دکتر خرازی مترجم کتاب <تغییر ذهن‌ها: هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران> معتقد است این کتاب خواننده را با استناد به یافته‌های جدید علوم‌شناختی با اسرار ذهن آشنا می‌سازد و دریچه‌های جدیدی را به‌سوی او برای درک پدیده تغییر ذهن، ابعاد مختلف آن و نحوه تاثیرگذاری بر آن می‌گشاید. او همچنین در مقدمه کتاب آورده است: <موضوع تغییر ذهن یکی از مباحثی است که امروزه مورد توجه پژوهشگران علوم‌شناختی قرار گرفته است، همچنان‌که در طول تاریخ نیز همواره مورد توجه روحانیون، روشنفکران، اندیشمندان، سیاستمداران، خبرنگاران و انسان‌های عادی در روابط روزمره‌شان با دیگران بوده است. انسان‌هایی با نیات پاک درصدد تغییر ذهن دیگران و اصلا‌ح آن برآمده‌اند تا ایشان را با فضای علم و اخلا‌ق و کرامت انسانی آشنا سازند. انبیا، مصلحان، متفکران،‌معلمان بزرگ و مربیان اخلا‌ق از آن جمله‌اند.>
به همین سبب مقوله <تغییر ذهن> به مساله جذاب و البته مهمی ‌تبدیل می‌شود که با توسل به آن می‌توان امتیازهای ویژه‌ای را به‌دست آورد و نقش وزیر خارجه‌ای که در این حوزه علمی، ‌تخصص دارد مهم می‌شود؛ که به واسطه <تغییر ذهن> در مذاکرات بین دو کشور می‌تواند نقش ارزنده‌ای ایفا کند. با دیالوگ‌هایی که مبتنی بر شاخه‌ای از <علم> است می‌توان در ذهن طرف مقابل تاثیرات شگرفی ایجاد کرد و چنین گفت‌وگوهایی در این سطح اهمیتش دو چندان می‌شود. ‌
گاردنر از دو نوع تغییر ذهن نام می‌برد؛ تغییر مهم و غیرمهم. ذهن ما همیشه در حال تغییر است حتی زمانی که در خواب به سر می‌بریم. هنگامی‌که تصمیم می‌گیریم زمان ناهار خوردن خود را عوض کنیم این تغییر مهم ذهن محسوب نمی‌شود، اما به‌عنوان مثال وقتی که تصمیم به تغییر رشته تحصیلی‌مان می‌گیریم این تغییر مهم ذهن است. ‌
اما در مورد نیات همواره آن‌طور که اشاره شد، نیست. همچنان که در مقدمه مترجم هم آمده، نیات همه انسان‌ها همیشه پاک نیست. نمی‌توان با اطمینان کامل گفت همه رهبران، سیاستمداران، نویسندگان و روشنفکران نیات مثبتی در ذهن دارند و تمام تلا‌ش‌شان این است که ذهن انسان‌ها را به سمت امور خیر و کارهای مثبت سوق دهند. نمونه آنها هم در تاریخ فراوان هستند. بنابراین علا‌وه بر تغییر ذهن مهم و غیرمهم شاید بیراه نباشد که تقسیم‌بندی دیگری هم صورت گیرد؛ تغییر مثبت و منفی. ‌
کتاب <تغییر ذهن‌ها: هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران> متن روانی دارد و در ۱۰ فصل نوشته شده است. حسن کتاب این است بهره‌بسیار مناسبی از مثال‌های مختلف برده و به این ترتیب باعث انسجام و جذابیت آن شده است و همچنین مخاطب احساس خستگی نمی‌کند و با سرعت خوبی به مطالعه آن می‌نشیند. ‌
نمونه آن فصل چهارم کتاب با عنوان <رهبری جمعیتی متنوع> است که اشاره‌ای به رهبران جهان و قابلیت‌های آنان در تغییر ذهن‌ها دارد و در ادامه به شعاری که مارگارت تاچر در سال ۱۹۷۹ در مقام رهبر حزب محافظه‌کار سر داد۱۱)‌ اشاره می‌کند و می‌گوید تاچر با این کار تاریخ سیاسی انگلستان را رقم زد. ‌
<تغییر ذهن‌ها> را نشر نی در پاییز ۸۶ از زیر چاپ خارج کرده است که علا‌وه بر دانشجویان رشته روانشناسی برای بسیاری دیگر نیز کتابی سودمند است تا با دنیای جذاب تغییر ذهن آشنا شوند و همچنین متوجه شرایط تغییر ذهن خود و دیگران هم بشوند. ‌
سهام‌الدین بورقانی
پی‌نوشت:
۱-‌ <بریتانیا راهش را گم کرده است>
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید