جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه بوش در بین نخبگان اجرایی آمریکا


جایگاه بوش در بین نخبگان اجرایی آمریکا
«هری رید» رهبر حزب دمکرات آمریکا در موضعگیری بسیار حساس و جدی که حکایت از وخامت اوضاع سیاست داخلی آمریکا دارد، با لحنی تند، گفت: بوش به حیوانی وحشی و خطرناک تبدیل شده است که باید هرچه سریع تر کسی در برابرش بایستد و او را سرجایش بنشاند.
رهبر دمکراتهای سنای آمریکا در ادامه افزود: باید کسی این حیوان وحشی را مهار کند، بوش خطرناک شده است، و ما به نوبه خود نباید به وی اجازه دهیم هر میزان که اراده کند، بودجه نظامی در اختیار داشته باشد.
سخنان فوق، هر خواننده ای را در وهله نخست متوجه جریانها و اشخاص آمریکا ستیز و رهبران القاعده و سمپاتهای آنان می نماید.
این اظهارها در جامعه آمریکا از سوی شهروندان عادی مطرح نشده، بلکه از سوی نخبگان کلان اجرایی این کشور بیان گردیده است. به عبارت دیگر، ادعایی است که از سوی رهبر یکی از دو حزب مدعی قدرت آمریکا عنوان شده است.
ادبیات مذکور قبل از آنکه تصادفی باشد، از روی تأمل و نگرشی حسابگرانه به کار گرفته شده است. صفت منسوب به جرج بوش از یک آنارشیسم گسترده حکایت می کند که در ساختار قدرت کنونی جهان تبلور یافته و آمریکا پرچم دار آن است.
یکجانبه گرایی کاخ سفید در سالهای اخیر و بی توجهی حاکمان و سردمداران ایالات متحده به سازمان ملل، در تصمیم گیریهای کلان بین المللی، نه تنها جامعه جهانی را از منزوی نمودن بیش از پیش مجامع حقوقی بین المللی به ستوه آورده، بلکه صاحبان قدرت در واشنگتن را نیز به واکنش با ادبیات شایسته شخصیت بوش وادار نموده است تا از این منظر بتوانند از سیاستها و زیاده خواهیهای جنگ طلبان پرده بردارند.
دروغهای فرمانده جنگ عراق در خصوص ادعاهای بی اساسی که هیچ گاه مدرکی در خصوص تأیید آنها از سوی همکاران و دستیاران رئیس جمهور آمریکا ارایه نشده، همگی بیانگر این موضوع است که محبوبیت وی نزد افکارعمومی، در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
تبلیغات و تلاش ریاکارانه بوش یادآور حقه بازی و سوءمدیریت «لیندن جانسون» است که ایالات متحده را به جنگ ویتنام رهنمون ساخت.
جانسون به مردم آمریکا دروغ گفته بود و سربازان آمریکایی هیچ فتح و ظفری در ویتنام کسب نکردند، جز آن که گورستان آرامی برای جوانان آمریکایی فراهم شده بود.
ادعاهای نئومحافظه کاران کاخ سفید برای توجیه حمله به عراق در اذهان عمومی نمی تواند قابل دفاع باشد. این در حالی است که دستگاه عریض و طویل غول رسانه ای تاکنون با دروغهای سفارشی سردمداران جنگ طلب آمریکا، افکارعمومی را با سخنانی کاذب، به آینده ای امیدوارکننده وعده داده اند که تحقق نیافتن آن واکنش گسترده عمومی را در قالب تظاهرات در شهرهای گوناگون آمریکا، به دنبال داشته است.
تیم جرج بوش با ادعاهایی از قبیل وجود سلاحهای کشتارجمعی در عراق، ارتباط القاعده و صدام، احتمال حمله تروریستی صدام به آمریکا، خطرناک بودن صدام برای منطقه خاورمیانه و ... تلاش نمود مردم آمریکا را با سیاستهای یکجانبه گرایانه خود همراه نماید؛ ولی گذشت زمان و عدم توفیق ارتش آمریکا در راستای اهداف اعلام شده، خلاف دیدگاه های مقامهای این کشور را اثبات نمود.
رهبر حزب دمکرات سنای آمریکا در بیان میزان توحش جرج بوش گفت: او هر روز به دنبال افزایش بودجه نظامی است، گویی نمی داند کسانی که از ادامه این جنگ زیان می بینند، سربازان، بودجه کشور و مالیات دهندگان آمریکایی هستند.
اکنون مالیات دهندگان آمریکایی با پشتیبانی مالی خویش، حاکمان جنگ طلب را در پیگیری اهدافشان ترغیب می کنند. به عبارت دیگر، در این داد و ستد، مردم آمریکا مالیات می دهند و در قبال آن جنازه تحویل می گیرند.
سرمایه های مالی آمریکا در حالی که می تواند صرف عمران و آبادانی این کشور گردد، در راستای رسیدن به اهداف نئومحافظه کاران هزینه می شود. این در حالی است که طوفان کاترینا چگونگی امداد رسانی به شهروندان این کشور را در معرض قضاوتهای گسترده ای قرار داد؛ به نحوی که اکنون بی توجهی دولتمردان آمریکایی به شهروندانی که بخشی از هزینه های دولت را تأمین می کنند، از سوی محافل رسانه ای و روشنفکری، مورد اعتراض و انتقاد جدی قرار گرفته است.
اکنون، استعمال مفاهیمی که بیانگر عملکرد جرج بوش در سالهای حضورش در قدرت است، می تواند گوشه ای از شخصیت توسعه طلبانه او را به تصویر بکشد.
در هفته های اخیر، شاهد تظاهرات شهروندان آمریکایی در اعتراض به استمرار حضور نیروهای این کشور در عراق بودیم و تظاهرکنندگان آمریکایی از بوش به عنوان جنایتکار جنگی یاد کردند. با این مفاهیم می توان جایگاه رئیس جمهور آمریکا را در میان افکارعمومی جستجو کرد و این عبارتها بیان کننده قضاوت مردم این کشور در مورد سیاستهای جرج بوش است.
ناکامی رهبران واشنگتن در دستیابی به اهداف اعلامی در عراق و افغانستان، تاکنون توانسته با انتقادهای گسترده دمکراتها روبرو گردد و به عنوان پله ترقی و صعود این حزب در رقابتهای آتی انتخاباتی و همچنین به عنوان یک سرمایه تلقی شود.
بر اساس اظهارات «هری رید» وحشیگری جرج بوش می تواند علاوه بر پافشاری در عراق، از طریق افزایش بودجه نظامی- با وجود تأکید اکثریت کنگره، یعنی دمکراتها مبنی بر خروج این کشور از عراق- در خصوص پیش داوری قبل از ارایه گزارش آقای البرادعی درباره پاسخهای ارایه شده از سوی ایران، و تکرار مواضع گذشته فارغ از نتیجه به دست آمده از برنامه کاری ایران و آژانس، با وضوح بیشتری نمایان گردد.
شایان ذکر است، «باراک اوباما» نامزد دمکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در واکنش به اظهارات جرج بوش در خصوص به کارگیری عبارت جنگ جهانی سوم، تأکید نمود: دیپلماسی گاوچرانی دیگر کارایی ندارد!
به نظر می رسد، یکجانبه گرایی جناح بازها در سیاست خارجی از حمایت مردم و نخبگان در جامعه آمریکا برخوردار نیست و به کارگیری الفاظی از قبیل «گاوچران»، «جنایتکار جنگی» و «حیوان وحشی» در جامعه ای مدعی تمدن و پیشرفت، بیان کننده عمق نفرت و انزجار از سیاستهای سکاندار سیاست خارجی این کشور است.
جمهوریخواهان باید بدانند، ادبیات رایج کنونی محافل رسانه ای و نخبگان ایالات متحده، برآیند اذهان عمومی است که نتیجه آن به زودی در انتخابات ۲۰۰۸ متجلی خواهد شد.
غلامرضا قلندریان
منبع : روزنامه قدس