چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


تجلیلی بر آثار والتر (وندی)کارلوس


تجلیلی بر آثار والتر (وندی)کارلوس
«از سال‌ ۱۹۵۴، آهنگسازان‌ موسیقی‌ الکترونیک‌ توجه‌ خود را به‌ ترکیب‌ صداهای‌ الکترونیکی‌ و سازهای‌ سنّتی‌ معطوف‌ کرده‌اند. انضباط‌، به‌ همراه‌ مهارتهای‌ جد‌ّی‌ آهنگسازی‌، ایجاب‌ می‌کند که‌ آهنگسازان‌، غیر از تسلّط‌ بر ظرائف‌ موسیقی‌ سنّتی‌، به‌طور کلی‌ از حساسیتهای‌ ویژه‌ای‌ هم‌ برای‌ حل‌ مشکلات‌ آهنگسازی‌، برخوردار باشند.»والتر (وندی‌) کارلوس‌
بین‌ سازهای‌ زنده‌ و سازهای‌ نواری‌ (الکترونیک‌) می‌توان‌ همکاریهای‌ بی‌شماری‌ را برقرار کرد. این‌ همکاریها، آثار خود را در سطوح‌ ساختاری‌ از جمله‌: گام‌، ریتم‌ و غیره‌، نشان‌ می‌دهند. اینک‌، سازهای‌ الکترونیک‌ و سازهای‌ سنّتی‌ چنان‌ درهم‌آمیخته‌اند که‌ استقلال‌ آنها از یکدیگر، تقریباً بی‌معنی‌ است‌.
غیر از آهنگسازانی‌ چون‌ بادینگز‌۲ و بریو‌۳. تا قبل‌ از سال‌ ۱۹۸۰، آهنگسازان‌ ترجیح‌ می‌دادند از ارکستر یا گروههای‌ بزرگ‌ سازی‌ در ترکیب‌ با سازهای‌ الکترونیکی‌ استفاده‌ کنند، از سازهای‌ سنّتی‌ می‌شد برای‌ ایجاد صداهایی‌ شبیه‌ به‌ صداهای‌ الکترونیک‌ یا صداهای‌ کانکریت‌‌۴ (محض‌) استفاده‌ کرد و به‌ همین‌ دلیل‌ تا سالهای‌ ۱۹۶۰ که‌ اشتوکها وزن‌‌۵ از شیوه‌ نوینی‌ برای‌ نواختن‌ سازها استفاده‌ کرد، تغییری‌ در وضعیت‌ به‌ وجود نیامد.
پس‌ از پیدایش‌ ساز کنتاکت‌۶، بسیاری‌ از آهنگسازان‌ موسیقی‌ الکترونیک‌، گروههای‌ سازی‌ کوچک‌ و حتی‌ تک‌نوازانی‌ را که‌ برخی‌ از آنها در کار آهنگسازی‌، پیرو مکتب‌ نئوکلاسیسم‌ بودند، به‌ کار گرفتند. از جمله‌ این‌ آهنگسازان‌، می‌توان‌ به‌ اوتو لوئنینگ‌‌۷، چارلز ویتنبرگ‌‌۸ و والتر (وندی‌) کارلوس‌ اشاره‌ کرد که‌ برخی‌ از آنها، موسیقی‌ کلاسیک‌ را با ابزار موسیقی‌ الکترونیک‌ اجرا کردند.
والتر (وندی‌) کارلوس‌ از همان‌ ابتدای‌ کار، نه‌ در آهنگسازی‌ و نه‌ در نواختن‌ سینتی‌سایزر، از شیوه‌ موسیقی‌ سنّتی‌ پیروی‌ نکرد. کارلوس‌ در پاوتوکت‌‌۹ رودآیلند به‌ دنیا آمد و از شش‌ سالگی‌ آموزش‌ پیانو را آغاز کرد. او در هنرهای‌ گرافیک‌ و علوم‌ هم‌ استعداد فراوانی‌ داشت‌ و به‌ خاطر ساخت‌ یک‌ کامپیوتر خانگی‌، بورس‌ تحصیلی‌ نمایشگاه‌ علوم‌ وستینگهاوس‌‌‌۱۰ را به‌ دست‌ آورد. او پس‌ از آنکه‌ در موسیقی‌ و فیزیک‌ از دانشگاه‌ براون‌‌۱۱ فارغ‌التحصیل‌ شد، به‌ دانشگاه‌ کلمبیا رفت‌ و در آنجا تحت‌ نظر آهنگسازان‌ پیشروئی‌ چون‌ اوتو لوئنینگ‌ و ولادیمیر اوس‌ساچفسکی‌‌۱۲. در اولین‌ مرکز موسیقی‌ الکترونیک‌ امریکا، به‌ تحصیل‌ موسیقی‌ الکترونیک‌ پرداخت‌. پس‌ از فارغ‌التحصیل‌ شدن‌، به‌ عنوان‌ مهندس‌ ضبط‌ صدا شروع‌ به‌ کار کرد و با رابرت‌ موگ‌ ۱۳. آشنا شد و بعدها یکی‌ از اولین‌ مشتریهای‌ سازهای‌ او بود.
در سال‌ ۱۹۶۸، با استفاده‌ از سینتی‌سایزر موگ‌ قطعاتی‌ از باخ‌ را نواخت‌ و باعث‌ شد که‌ همه‌ موسیقیدانهای‌ جهان‌، این‌ سینتی‌سایزر را بشناسند. او به‌ خاطر این‌ ابداع‌ اعجاب‌آورش‌، سه‌ بار جایزه‌ موسیقی‌ گرمی‌۱۴ را ربود.
او نخستین‌ کسی‌ بود که‌ برای‌ خواندن‌ با سینتی‌سایزر، از وکودر‌۱۵ استفاده‌ کرد و آن‌ را در فیلم‌ «ساعت‌ پرتقالی‌» استنلی‌ کوبریک‌۱۶ به‌ کار برد. این‌ اتفاق‌ مدتها قبل‌ از ساخته‌ شدن‌ فیلمهای‌ سینمایی‌ درباره‌ جنگهای‌ فضایی‌ که‌ در آنها از موسیقی‌ الکترونیکی‌ استفاده‌ فراوانی‌ می‌شد، روی‌ داد.
کارلوس‌ پس‌ از عرضة‌ چندین‌ آلبوم‌ در زمینة‌ موسیقی‌ کلاسیک‌، موسیقی‌ دلهره‌آوری‌ را برای‌ فیلم‌ شاینینگ‌۱۷ کوبریک‌ و همچنین‌ برای‌ فیلم‌ سال‌ ۱۹۸۲ کمپانی‌ دیسنی‌۱۸ به‌ نام‌ ترون‌۱۹ ساخت‌ که‌ از اعتبار فراوانی‌ برخودار شدند. در این آثار، او ارکستر سمفونیک‌ را با سینتی‌سایزرهای‌ دیجیتال‌ و آنالوگ‌ درهم‌آمیخت‌.
اینک‌ کارلوس‌ به‌ عنوان‌ پیشگامی‌ بزرگ‌ در موسیقی‌ الکترونیک‌، با افراد حرفه‌ای‌ معتبری‌، در پروژه‌های‌ فراوانی‌ کار می‌کرد. در طی‌ سالهای‌ ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵، کارلوس‌ با همکاری‌ دوستش‌ لاری‌ فاوست‌۲۰ که‌ نوازندة‌ سینتی‌سایزر بود، در موسیقی‌ فیلم‌، تحو‌ّل‌ عظیمی‌ را ایجاد کرد. تکنیک‌ اختراعی‌ او به‌سرعت‌ در موسیقی‌ فیلمها و بازسازی‌ آثار قدیمی‌ به‌ کار گرفته‌ شد.
کارلوس‌ در دانشگاه‌ نیویورک‌، در انجمن‌ مهندسی‌ سمعی‌ بصری‌، کنفرانسهای‌ متعددی‌ را برگزار کرد. او در سایر نقاط‌ آمریکا هم‌ به‌ ایراد سخنرانی‌ پرداخت‌. او عضو انجمن‌ مهندسی‌ سمعی‌ بصری‌، انجمن‌ مهندسان‌ سینما و تلویزیون‌ و آکادمی‌ علوم‌ و هنرهاست‌.
کارلوس‌ در کارهای‌ اولیه‌ خود از تمهای‌ موسیقی‌ کلاسیک‌ استفاده‌ می‌کرد. او در این‌باره‌ می‌گوید:
«قصد داشتم‌ با استفاده‌ از ساز الکترونیک‌، بیشترین‌ آزادی‌ را برای‌ نوازنده‌ فراهم‌ آورم‌. نتهای‌ حاصل‌ از این‌ سازها، حتی‌الامکان‌ به‌ نتهای‌ طبیعی‌ شباهت‌ دارند و ترکیب‌ موسیقی‌ و تکنولوژی‌، هنگامی‌ که‌ آهنگساز. موسیقی‌ و تکنیک‌ را درست‌ می‌شناسد، امکانات‌ فراوانی‌ را در اختیار او قرار می‌دهد.»
در آثار اولیه‌ کارلوس‌، رویکرد نئوکلاسیک‌ بخوبی‌ آشکار است‌. حفظ‌ عناصر سنتی‌ همچون‌ ملودی‌، هارمونی‌ و ساختار رسمی‌ از پیش‌ تعیین‌شده‌، آهنگسازانی‌ را که‌ به‌طور سنتی‌ آموزش‌ دیده‌ بودند، قادر ساخت‌ که‌ راحت‌تر تکنیکهای‌ آهنگسازی‌ خود را به‌ ابزار الکترونیک‌ مجهز سازند.
شیرین مصفا
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید