جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اعتیاد


اعتیاد
پدیده اعتیاد سوء مصرف مواد بعنوان یكی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی خاصه در میان نسل جوان توجه بسیاری از متخصصان و مسئولین، سیاسی فرهنگی، تربیتی و آموزشی بسیاری از كشورها را به خود معطوف ساخته است.
در كشور ایران به دلیل وجود بافت جوان جمعیتی این موضوع پیچیدگی خاص خود را یافته است. لذا شناسایی و تبیین درست آن برای یافتن ‌راه‌حلهای مناسب ضروری به نظر می‌رسد.
بر طبق آمار رسمی ۱.۵۰۰.۰۰۰ فرد (بیمار) وابسته به مواد وجود دارد كه حدود ۵% افراد بالغ جامعه را تشكیل می‌دهند (مكری، ۱۳۸۰ به نقل از رحیمی و همكاران ۱۳۷۸).
بررسیها و آمارهای موجود در زمینه سوء مصرف مواد در میان جمعیت جوان دانشگاهی اطلاعات متفاوتی را بدست می‌دهد، بعنوان مثال گزارش سالانه زمینه‌یابی دانشجویان آمریكایی كه تحت عنوان نگاهی به آینده چاپ شد (دی جونگ و همكاران ۱۹۹۸) آشكار ساخته است كه مصرف مواد غیر قانونی در میان دانشجویان در دهه ۹۰ مدام رو به افزایش بوده است. در همین زمینه‌یابی مشخص شده كه اكثر دانشجویان، مصرف مواد مخدر را خطر جدی تلقی نمی‌كنند.
گزارشهای غیر رسمی و شواهد بالینی در دانشگاههای ایران نیز درجاتی از مشكل را در میان دانشجویان نشان می‌دهند.بر اساس نتایج آخرین بررسی‌های انجام شده در زمینه شیوع اعتیاد در میان دانشجویان (مكری و همكاران ۱۳۸۲)، نسبت آمار دانشجویان معتاد به مصرف مواد با توجه به جمعیت معتاد كشور فراوانی بالایی ندارد.
اما از آنجایی این گروه نقش‌های متعدد و تعیین‌كننده‌ای در جامعه بعهده دارند، آسیب آنان حتی در میزان پایین لطمه‌های جبران ناپذیری فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را بدنبال خواهد داشت؛ لذا اتخاذ برنامه‌های پیشگیرانه در مورد آنان از الویت بسیار برخوردار است.
از آنجایی كه آموزش یكی از عمده‌ترین استراتژیهای پیشگیرانه در زمینه سوء مصرف و وابستگی به مواد محسوب می‌شود؛ طرح آموزش معاونین، مسئولین و كارشناسان امور دانشجویی دانشگاه به عنوان اولین گروههایی كه در تماس مستقیم با دانشجویان می‌باشند حساسیت و اهمیت بیشتری دارد. امید است از این طریق بتوان ضمن ارتقاء اطلاعات این گروه نسبت به موضوع اعتیاد و سوء مصرف مواد در میان دانشجویان، حساس سازی ذهنی مناسبی در راستای اتخاذ برنامه ها ‌و استراتژیهای حمایتی در دانشگاه به وقوع بپیوندد و سطح مشاركت مسئولین و اولیائ امور دانشجویان را در این زمینه افزایش دهد
● سازمان بهداشت جهانی مادهٔ مخدر را این‌گونه تعریف می‌كند:
هر ماده‌ای كه پس از وارد شدن به درون بدن بتواند بر یك یا چند عملكرد مغز تأثیر بگذارد،‌ مادهٔ مخدر است. این تعریف مخدرهایی نظیر توتون و مشروبات الكلی و مخدرهای غیر قانونی مانند هروئین و L..S.D را نیز در بر می گیرد.
ضمن اینكه در این تعریف مصرف‌كنندگان مواد مخدر نیز بیمار تلقی می‌شوند.
عادت كردن، خو گرفتن و خود را وقف عادتی نكوهیده كردن، اعتیاد تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، ابتلای اسارت آمیز به مادهٔ مخدر كه از نظر جسمی یا اجتماعی زیان‌آور شمرده شود،‌ اعتیاد نام دارد. اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست،‌ و عواقب آن به صور مختلف نظیر تحمل و وابستگی بدنی هویدا می‌شود.
در طب جدید به جای كلمهٔ اعتیاد، وابستگی به مواد به كار می‌رود كه همان مفهوم را دارد ولی دقیق‌تر و صحیح‌‌تر است. مفهوم این كلمه آن است كه انسان با استعمال نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می‌كند. به طوری كه بر اثر دستیابی و مصرف دارو احساس آرامش و لذت به او دست می‌دهد، اما با نرسیدن دارو، خماری، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی را تجربه می‌كند.
● در سال ۱۹۵۰: سازمان ملل متحد در مورد اعتیاد به مواد مخدر تعریف زیر را ارائه كرد:
اعتیاد به مواد مخدر عبارت است از مسمومیت تدریجی یا حادی كه به علت مصرف مداوم یك دارو، اعم از طبیعی یا تركیبی، ‌ایجاد می‌شود و به حال شخص و اجتماع زیان‌آور می‌باشد.به عبارت ساده‌تر، اعتیاد عبارت‌ است از وابستگی به موادی كه مصرف مكرر آن با كمیت مشخص و در زمانهای معین، از نظر مصرف كننده، ضروری و دارای ویژگی‌های زیر است:
▪ وابستگی جسمی ایجاد می‌كند.
▪ وابستگی روانی ایجاد می‌‌كند.
▪ پدیدهٔ تحمل در بدن نسبت به مواد مصرفی ایجاد می‌شود.
▪ مادهٔ مورد نیاز به هر شكل و از هر طریق باید به دست بیاید.
▪ ماده مصرفی بر مصرف كننده، خانواده و جامعه تأثیر مخرب دارد.
وابستگی جسمی حالتی است كه پس از مصرف مكرر ماده‌ای خاص در شخص ایجاد می‌شود و در صورت عدم مصرف یا از بین رفتن اثر آن، شخص دچار اختلالات شدید جسمی نظیر پا درد، آبریزش بینی، دردهای شدید استخوانی، بی قراری ، دل پیچه و ... می شود.
وابستگی روانی، میل به تكرار تجربه احساس رضایت ناشی از سوء‌مصرف مواد است. به بیان دیگر،‌فرد با مصرف مادهٔ مخدر، احساس رضایت را تجربه می‌نماید. این احساس رضایت و خشنودی،‌ میل به تجربه مجدد آن ماده را در ذهن برمی‌انگیزد كه خود باعث تكرار مصرف می‌شود. در واقع این حالت میل، گونه‌ای از شرطی شدن است؛ به طوری كه فرد عملاً با مصرف آن ماده در موقع ناراحتی، آن را تجربه می‌كند. در این نوع وابستگی، مصرف كننده علاوه بر مادهٔ مصرفی، ‌به شرایطی محیطی و آدابی كه ویژهٔ افراد مزبور است نیز وابسته می‌شود.
پدیدهٔ تحمل،‌ سازگاری انسان با مادهٔ مصرفی است و نشانهٔ آن تخفیف و كاهش واكنشهای جسمی، نسبت به مصرف مداوم مقدار معینی از یك ماده است. در نتیجه اگر مصرف كننده بخواهد همان حالات را تجربه كند، باید مقدار بیشتری از آن ماده را مصرف كند.
● مثال:
▪ اگر فرد روزی یك نخود تریاك مصرف می‌كرده است، به تدریج مجبور می‌شود روزی دو نخود مصرف كند.
▪ اگر فرد روزی دو بار حشیش می‌كشیده است، به تدریج مجبور می‌شود روزی پنج بار حشیش بكشد.
▪ منظور از سوء مصرف مواد مخدر، مصرف هر نوع ماده مخدری است كه زیانهای جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی به شخص مصرف كننده یا دیگران وارد می‌كند. به این ترتیب مصرف هرگونه ماده ممنوع یا تحت كنترل، بدون هدف درمانی، سوء مصرف شمرده می‌شود.
● مثال:
▪ مصرف تریاك در كشور ما غیر قانونی است. پس حتی یكبار كشیدن آن سوء مصرف است.
▪ مصرف مشروبات الكلی، گاهی باعث بروز عصبانیت و پرخاشگری می‌شود پس نوشیدن آن سوء مصرف است.
▪ منظور از ترك،‌بازگشت معتاد به دوره بهبودی با كاهش یا قطع ماده مصرفی است. از علایم ترك اعتیاد مثلاً تریاك، بروز درد در دستها و پاها و ترك حشیش ایجاد حالت تهوع می‌باشد.
● مثال:
▪ ترك تریاك باعث ایجاد درد در دست و پاها می‌شود.
▪ ترك حشیش گاهی باعث ایجاد حالت تهوع می‌شود.
معتاد كسی است كه بر اثر مصرف مكرر و مداوم مواد مخدر یا دارو به آن متكی شده باشد. به عبارت دیگر، قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر، معتاد شناخته می‌شود. از نظر جامعه شناسی، معتاد كسی است كه به مواد ایجاد‌كننده تغییرات غیر قابل قبول اجتماعی و فردی وابستگی دارد و در صورتی كه دارو به بدن وی نرسد، اختلالات روانی و فیزیكی موسوم به سندرم محرومیت در او ایجاد می‌شود.معتاد، فردی است كه بدون مصرف ماده مخدر یا داروی خاصی دچار علایم محرومیت شود.
منبع : دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری