پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


بحران اقتصادی امریکا و خاورمیانه


بحران اقتصادی امریکا و خاورمیانه
بحرانی که بازارهای مالی جهان را در هفته های جاری در برگرفته است، برای بسیاری از تحلیلگرانی که پیش بینی چنین روزی را از مدتها قبل از وقوع آن کرده بودند، غافلگیر کننده نبود. برخی بحران مالی اخیر را با بحران سال های ۱۹۳۰ مقایسه می کنند که باعث تغییر چشم انداز سیاسی جهان با ظهور نظامی گرایی و فاشیسم شد و جنگ جهانی دوم را رقم زد.
عوامل محکمی وجود دارد که نشان می دهد بحران امریکا که طی چند روز در تمامی جهان طنین افکند، پدیده ای چند بعدی است که در میان دلایل وابسته و متغیر، حمله نظامی امریکا به خاورمیانه و تهدیدهای این کشور علیه حکومت اسلامی در ایران از بنیادی ترین این دلایل است.
تاریخ شاهد خوبی است که نشان می دهد امریکا همواره توانسته است از عهده بحران های مالی طی نبردهای نظامی خارج از امریکا بر آید. دو جنگ جهانی و جنگ های کره، ویتنام و این اواخر جنگ خاورمیانه مثال های شفافی در این زمینه هستند.
این نظریه تا چه میزان در روابط بین المللی دنیای امروز قابل قبول است؟ ابعاد پنهان بحران اخیر چیست؟ تاثیرات این برحان در خاورمیانه به طور کلی و بر روی ایران به طور خاص به عنوان هدف اصلی امریکا چه خواهد بود؟ مدیریت این بحران باید چگونه باشد تا از وخامت اوضاع جلوگیری شود؟
بحرانی که بازارهای مالی جهانی را طی دو هفته اخیر فرا گرفته است در واقع برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی موضوع غافلگیر کننده ای نبود. دو سال پیش در سال ۲۰۰۶، یک پیش بینی مهم به چاپ رسید که در آن پیش بینی شده بود که به احتمال زیاد یک بحران مالی و اقتصادی در انتظار جهان است که با بحران مالی سال ۱۹۲۹ قابل مقایسه خواهد بود که بیشترین تاثیر را در سیاست بین المللی پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۸۹ خواهد داشت. این بحران را پایان دنیای غربی می دانند که از سال ۱۹۴۵ آن را می شناسیم. با اشاره به همان منبع، در صورتی که امریکا و یا اسراییل به ایران حمله نظامی کنند احتمال اینکه بحرانی اصلی آغاز شود ۱۰۰ درصد است.
این تحقیقات پیش بینی های خود را بر روی دو مهره اصلی این بحران متمرکز کرده است: ایران و امریکا. در اینجا به مبحث اصلی این تحقیق اشاره می کنیم:
ـ از یک طرف تصمیم ایران برای ایجاد یک بازار سهام نفتی با ارز معاملاتی یوو در ۲۰ مارس سال ۲۰۰۶ در تهران رو به رو هستیم که برای تمام تولید کنندگان منطقه ای قابل دسترسی بود
ـ از طرف دیگر تصمیم بانک مرکزی امریکا برای توقف چاپ ام ۳ از ۲۳ ماه مارس سال ۲۰۰۶ بود.[۱]
با توجه به این اطلاعات، این دو تصمیم اتخاذ شده با یکدیگر شاخص هایی را به وجود آورد و دلایل و پیامدهایی انتقال تاریخ در روند بین جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی سابق شده است. عظمت هر دوی این حوادث بعلاوه شباهت های آنها این بحران ها را کاتالیزه می کند و تمامی سستی ها و بی تعادلی ها را که در دهه گذشته در سیستم بین المللی وجود داشته است را توده وار کنار هم می گذارد.
در بررسی های بیشتر که در سال ۲۰۰۶ انجام شد پیش بینی شد که بحران جدید در ۶ بخش بسیار مهم اتفاق می افتد که تمام جهان را هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی تحت تاثیر قرار می دهد:
۱) بحران اعتبار دلار
۲) بحران ناهماهنگی مالی در امریکا
۳) بحران نفت
۴) بحران رهبری امریکا
۵) بحران جهان عرب و مسلمانان
۶) بحران رهبری جهانی
۷) بحران رهبری اروپا
همانطور که در پیش بینی بالا مشاهده می شود، بحران مالی در نوک قله سایر بحران ها وجود دارد و ما باید در انتظار بحرانی همه گیر در ادامه این روند باشیم.
شکی وجود ندارد که انعکاس بحران مالی اخیر را می توان در شرایط داخلی امریکا، جایی که رییس جمهور جدید به زودی سرنوشت خود را رقم خواهد زد مشاهده خواهد شد. اکنون دموکرات ها شانس بیشتری دارند تا بتوانند کاخ سفید را به تسخیر خود درآورند، این بدان دلیل نیست که آنها راه حل های منطقی تری برای حل بحران اخیر دارند بلکه به این دلیل است که جمهوری خواهان اعتبار خود را در رهبری جهانی و دولت امریکایی از دست داده اند.
شوکی که احتمالا امریکایی ها با آن مواجه هستند این است که در این شرایط با وجود آنکه از دموکراتها خوششان نمی آید، به آنها رای خواهند داد. اکنون جمهوری خواهان باید هزینه حضور در خاورمیانه را که همچنان ادامه دارد را نیز بپردازند. آنچه من بارها نیز تکرار کرده ام این است که اکثر جنگ های بزرگ امریکا توسط دموکرات ها پایه ریزی شده و توسط جمهوری خواهان به پایان رسیده است.
جهان انتظار دارد تا امریکا بتواند محیطی امن و بی دغدغه را برای همه به وجود آورد و این بحران بدون صدمه بگذرد. در شرایطی غیر از این باید در انتظار آینده ای پر از خشونت باشیم که موجب افزایش تروریسم و نظامی گری در سراسر جهان خواهد شد.
[۱] ام۳ (عرضه پول) انتشار شاخص مزبور بیشتر جنبه اطلاعی دارد و تغییر حجم پولها سپرده های نقد در مقادیر بالای میانگین سه ماهه لغزنده را نشان می دهد. رشد دائم شاخص بالای ۶درصد می تواند علامت افزایش احتمالی تورم و بالطبع افزایش نرخ بهره باشد.
منبع : دیپلماسی ایران