پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی گذرا از تشکیل صهیونیسم تا بحران غزه


نگاهی گذرا از تشکیل صهیونیسم تا بحران غزه
قوم یهود به دلیل داشتن اعتقادات خاص و منحصر به فرد، از همان ابتدا خودشان را از اقوام، ادیان و نژادهای دیگر متمایز می‌کردند و برتریت و علوی برای خود در مقایسه با دیگران قائل بودند. علت این مسئله به چند عامل مهم بر می‌گردد:
۱) قوم یهود از صدر اسلام تاکنون، خصیصه ویژه‌ای داشتند که به جرات می‌توان گفت در ادیان دیگر به این شدت نبوده و آن «نژاد پرستی» است. یهود خود را قوم برتر دانسته، فضیلت و شرافت را مختص این قوم و دیگران را قومی پست و منفور می‌داند که باید در خدمت یهود بوده باشند.
نژاد پرستی یهود، امری غیرقابل انکار است و بسیاری از خطاها و عملکردهای ناپسند آنان از اینجا سرچشمه می‌گیرد. خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی به آن اشاره و یهود را سرزنش می‌کند. یکی از موارد مشهور در تبعیض نژادی، ایجاد فاصله طبقاتی بین اشراف و دیگر مردم است. آنها به سبب اینکه اشراف مورد اهانت واقع نشوند و از اجرای حدود معاف شوند، حدود الهی را به‌نفع آنها تغییر می‌دادند. قرآن کریم به این مسئله پرداخته، می‌فرماید: «الم تر الی الذین اوتو انصیبا من الکتاب یدعون الی کتاب الله لیحکم بینهم ثم یتولی فریق منهم و هم معرضون»(۱) آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب[آسمانی ] داشتند، به سوی کتاب الهی دعوت شدند تا میان آنها داوری کند: سپس گروهی از آنان [با آگاهی] روی می‌گردانند؛ در حالی که ]از قبول حق[ اعراض دارند؟!
۲) آنان دارای خصلت دیگری نیز هستندکه در قوم یهود نمود بیشتری دارد و آن، علاقه بیش از حد به مال و ثروت و به تعبیر دیگر «مال پرستی» است؛ هر چند با عقاید اصیل دین خودشان منافات دارد.
اگر آن روز، یهود جهت دستیابی به ثروت، بین اوس و خزرج تفرقه ایجاد می‌کرد تا با حمایت از طرف غالب، اموال طرف مغلوب را چپاول کند، امروز به شیوه مدرن‌تری وارد میدان می‌شود و برای به دست آوردن ذخایرملت‌ها به هر گونه حیله و تزویر و هر جنایتی دست می‌زند؛ زیرا در نظر یهود، حق با زور است و آزادی، توهمی بیش نیست و فقط زور است که می‌تواند در سیاست موفق شود.(۲)
یهود در «پروتکل» و یادداشت‌های کمیته خود چنین اعتراف می‌کند:
ما به وسیله جنگ‌های داخلی که تبدیل به جنگ‌های اجتماعی می‌شود، ملت‌ها را ضعیف می‌کنیم و هر کشوری را که بخواهد با ما به مخالفت برخیزد، با کشور همسایه‌اش به جنگ وامی داریم تا همه مجبور شوند در برابرسلاح مالی ما که در دست خود ما است، تسلیم شوند که افزایش تسلیحات و جنگ به سود ما است؛ زیرا از یک طرف در میان ملت‌ها حس احترام نسبت به خود ایجاد می‌کنیم و آنها می‌دانند که ما عامل نظم و بی‌نظمی هستیم و از طرف دیگر، قراردادهای اقتصادی و تعهدات مالی را بر آنها تحمیل می‌نماییم. (۳)
اگر زمینه‌های پیدایش صهیونیسم، بویژه کیفیت پیدایش اسرائیل بررسی شود، آشکار خواهد شد که یکی از اعمال غیر قانونی و خیانت آمیز آنها غصب سرزمین اعراب در فلسطین، لبنان و سوریه بود.
محرک جدیت اسرائیلی‌ها در غصب حاصلخیزترین اراضی و املاک اعراب چیزی جز حرص کسب ثروت نبوده است. اغلب املاک تصرف شده را در اختیار کولون‌های یهودی که در همسایگی روستاهای عربی سکنا داشتند، قرار می‌دادند. بدین‌ترتیب اراضی دولتی به میزان وسیعی افزایش یافت. برخی از کارمندان ادارات حکومت نظامی از این راه دست به معادلات شخصی پرمنفعتی زدند و با معاملات زمین و دیگر مستغلات ثروتی فراوان اندوختند و به زمین خواری خود ادامه دادند.
با اینکه از صدر اسلام تاکنون به سبب وجود این صفات ناپسند در قوم یهود این قوم همیشه در تبعید بوده، مکان مشخصی نداشتند و جهت رسیدن به اهداف منحصر به فرد خودشان احساس می‌کردند به تجمع و وحدت ویژه‌ای بین خودشان نیاز دارند. بدین منظور، نظریات مختلفی در این زمینه مطرح شد. بیشتر آنها در مورد این مسئله اتفاق نظر داشتند که یهود به وحدت نیاز دارد و باید این از هم گسستگی را به گونه‌ای زدود تا اینکه نوبت به تودور هرتزل رسید. وی نظریات خودش را در کتابی به‌نام دولت یهود مطرح، و مشاهده کرد که در زمانی کوتاه از دیدگاه او استقبال فراوانی شد؛ به این سبب به فکر تشکیل دولت صهیونیست افتاد که از آرمان مقدس و اصیل یهود نیز بسیار دور بود.
انگیزه ابتدایی تاسیس صهیونیسم
صهیونیسم، تشکل سیاسی‌ای است که با وسایل و ابزار ستم و خشونت، اهداف ظالمانه‌ای را دنبال می‌کند. هدف حزب این است که در فلسطین و سرزمین‌های عربی اطراف آن، دولت مستقل واحد یهودی پدیدآورند و همه یهودیان عالم را در این مملکت جمع کنند. این جمعیت به مناسبت یکی از قله‌هایی که در شهر بیت‌المقدس به نام «صهیون» وجود دارد، عنوان «صهیونیسم» را برای خویش برگزیده‌اند؛ البته در ابتدا هدف حزب در خصوص فلسطین نبود؛ بلکه فقط به منظور اینکه یهودیان عالم را از پراکندگی برهانند و در یک مکان جمع کنند این نهضت پایه‌ریزی شد و نام صهیون را نداشت. (۴)
فشارهایی که در کشورهای گوناگون مانند روسیه، لهستان و رومانی بر یهود وارد شد، این انگیزه را تقویت کرد؛ بویژه کشتار یهودیان روسیه در سال ۱۸۸۲ میلادی، سبب تشدید پیگیری آن شد. در این جهت و به سبب عوامل پدید آمده، یکی از سران یهود به‌ نام بینسکو، با تالیف کتاب خودمختاری، یهود را تحریک کرد که هر چه زودترمتشکل شوند. به دنبال این پیشنهاد، جمعیت «عشاق صهیون» پدید آمد که سرانجام موفق شدند چند قطعه کوچک از اراضی فلسطین را به چنگ آورند و مشغول عمران آنها شوند.
نهضت عشاق صهیون، ابتدا خیلی قابل توجه نبود و هدف سیاسی درستی نداشت تا این که تئودور هرتزل نویسنده یهودی اهل اتریش، وارد معرکه شد.
در جهت تاسیس حکومت صهیونیستی دو نظر حاکم بود که تا وقتی هرتزل بنیانگذار اصلی صهیونیسم زنده بود، حساسیت خاصی به منطقه‌ای معین بویژه فلسطین وجود نداشت. در قرن نوزدهم در ششمین کنگره صهیونیست‌ها، «اوگاندا» مرکزحکومت مطرح می‌شود که هرتزل در همین کنگره اعلام می‌کند: من‌ تردید ندارم که کنگره در مقام نماینده توده‌های مردم یهود این پیشنهاد را با حق‌شناسی خواهد پذیرفت. پیشنهاد این است که مستعمره‌ای یهودی نشین و خودمختار با دستگاه اداری یهودی و حکومتی محلی که در راس آن یک مامور عالی‌رتبه یهودی قرار خواهد داشت، در شرق آفریقا تاسیس شود. (۵)
در این زمینه نظریه دومی هم مطرح بود و طرفداران این نظریه از همان ابتدا حساسیت و توجه خاصی به سرزمین فلسطین داشتند و آنجا را همان سرزمین موعود می‌پنداشتند؛ بنابراین، در جهت رد نظریه اول حییم وایزمن می‌نویسد:
مناطقی که پیشنهاد شده‌اند یا بسیار سردند یا فوق‌العاده گرم و توسعه و عمرانشان مستلزم صرف سال‌ها کار و هزینه سرسام‌آور است. (۶) به عبارت دیگر این طرح‌ها از لحاظ اقتصادی پیشنهادات مناسبی نبودند. این گروه که از هواخواهان انگلستان بودند سرانجام تصمیم بر اشغال سرزمین فلسطین گرفتند.
امروز که سال‌های سال از اشغال فلسطین، این پاره‌تن اسلام می‌گذرد، دشمن سفاک صهیونیستی سعی بر شکستن اراده پولادین مردم مظلوم غزه که با حمایت از جنبش حماس سعی در جبران گذشته خود دارند، نموده است و با بمب و موشک جوان‌ها، زنان، کودکان و مردم مظلوم غزه را به خاک و خون می‌کشند.
● غزه
▪ نوار غزه در انگلیسی:
strip Gaza و در عربی قطاع غزه و در عبری (درتزوعات غزه) ناحیه‌ای است نوار گونه که در کنار دریای مدیترانه و در منطقه خاورمیانه قرار دارد. نوار غزه از جنوب غربی با مصر و از شمال و شرق با اسرائیل هم مرز است. منطقه نوار غزه ۴۱ کیلومتر طول و در بخش‌هایی از ۶ تا ۱۲ کیلومتر عرض دارد و مساحت کلی نوار غزه ۳۶۰ کیلومتر مربع است. نوار غزه نامش را از شهر غزه که بزرگترین شهر در منطقه نوار غزه است می‌گیرد. مردمی که در منطقه باریکه غزه زندگی می‌کنند تماما فلسطینی هستند و هم اکنون کنترل نوار غزه در دست نیروهای گروه حماس است.
حدود یک میلیون و سیصد هزار فلسطینی در نوار غزه زندگی می‌کنند، بیشتر این فلسطینیان را اعراب پناهنده‌ای تشکل می‌دهند که در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از اسرائیل خارج شدند و تا سال ۱۹۶۷، جمعیت نوار غزه شش برابر شد.
این منطقه دارای مرزی ۵۱ کیلومتری با اسرائیل و مرزی ۱۱ کیلومتری با مصر در نزدیکی شهر رفح است. خان یونس در ۷ کیلومتری شمال شرقی رفح واقع شده و شهرهای متعدد در طول ساحل بین این منطقه و شهر غزه واقع شده است. بیت‌لحیا و بیت حانون به ترتیب در شمال و شمال شرقی شهر غزه واقع شده‌اند.
خبر محاصره نوار غزه در ۲۰۰۸/۱/۲۴ و بعد از گذشت ۴۸ ساعت از تصمیم رژیم صهیونیستی مبنی بر قطع برق و جلوگیری از ورود سوخت و آب به نوار غزه به جماعت مذکور رسید و این در حالی است که محاصره از زمان پاکسازی نوار غزه در نیمه ژوئن سال گذشته (هشت ماه پیش) آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد، به عبارت دیگر، نوار غزه از تاریخ ۲۰۰۷/۶/۱۴ تاکنون با نبود دارو و غذا دست و پنجه نرم می‌کند و خبری از وسایل لازم برای تولید کالاهای صنعتی نیست تا جایی که نوار غزه با گذشت زمان به جهنمی غیر قابل تحمل مبدل شد که یک و نیم میلیون فلسطینی در آن به سر می‌بردند.
● اسرائیل از غزه چه می‌خواهد؟
اسرائیل با محاصره غیر انسانی غزه، عنان گسیخته به نیات پلید خود جامه عمل پوشانید و ساکنان بی‌دفاع این منطقه را در کمال بی‌رحمی در تاریکی مطلق و سرمای شدید زمستان بدون هیچ گونه احساس شرم و گناه و پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی رها کرد. اما اهداف اسرائیل از حمله به غزه در چند محور می‌گنجد.
۱) حماس را تحت فشارهای روحی و روانی قرار دهد و مسئول حوادث غزه معرفی کند تا سرپوشی برای ناتوانی و ناکامی این رژیم در مقابل ملت فلسطین و ملل عرب باشد.
۲) اسرائیل سعی در ایجاد تفرقه میان فتح و حماس دارد.
۳) اسرائیل سعی می‌کند با ترس و ایجاد ارعاب، پشتوانه مردمی حماس را از بین ببرد و با فشار بر آن، از حملات موشکی حماس برای شهرک سدیروت و دیگر شهرک‌های اسرائیلی جلوگیری کند.
۴) اسرائیل سعی در نابودی کامل دولت حماس دارد.
۵) اسرائیل سعی می‌کند، با نابودی حماس، مبارزه دیگرگروه‌های فلسطینی را متوقف سازد و زیر ساخت‌های آنان را نابود کند.
اما آنچه که واضح است ملت مظلوم و رنج دیده فلسطین و خصوصا نوار غزه دست از دفاع از سرزمین و مبارزان فلسطینی نمی‌کشند و شاید مسئله غزه نقطه عطف انتفاضه سوم و عاملی برای ریشه کن شدن اسرائیل باشد.
فاطمه علی‌زاده
نویسندگان: هدی فاضلی کبریا
پی‌نوشتها:
-۱ آل عمران، آیه ۲۳
-۲ نفیف عبدالفتاح طباره، چهره یهود در قرآن ص ۸
-۳ ژرژ لامبلن، اسرار سازمان مخفی بهود، ص ۶۸
-۴ اکرم رعیتر، سرگذشت فلسطین ص ۹۱ و ۹۲
-۵ یوری ایوانف، صهیونیسم، ص ؛۸۳ ولادیمیر،، ص ۱۰۰
-۶ همان صفحه ؛۸۴ ل استین، صهیونیسم ص ۲۴ و ۲۵
منبع : روزنامه رسالت