شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مناسبات استراتژیک انرژی در جهان


جامعه مدرن با پیوستگی هر چه بیشتر به انرژی در تقریبا تمام فعالیتهای انسانی، رشد پیدا كرده است.اشكال مختلف به كارگیری انرژی در بخشهای مسكن، صنعت و حمل و نقل امروزه هویداست. انرژی همچنین در بخشهای نظامی اهمیتی حیاتی دارد. در واقع تلاش برای كنترل منابع نفتی یك دلیل اصلی برای بروز جنگ جهانی دوم به حساب می‌آید. به طور خلاصه، افزایش اتكای به انرژی، اهمیت امنیت انرژی را برجسته می‌كند. اولین شوك نفتی، پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال‌، ۱۹۷۳ امنیت انرژی و مهمتر از آن امنیت عرضه نفت را برای كشورهای صنعتی به خطر انداخت. از آن زمان، سیاستگذاران و تحلیلگران در جستجوی مفهوم امنیت انرژی و ابعاد آن بوده‌اند.كمیسیون اروپایی، امنیت انرژی را به عنوان توانایی ایجاد اطمینان در اینكه نیازهای ضروری انرژی در آینده قابل تأمین باشد هم به وسیله منابع محلی در دسترس به لحاظ اقتصادی و از طریق ذخایر استراتژیك و هم به وسیله استفاده از منابع خارجی باثبات و در دسترس تعریف می‌كند. برخی دیگر امنیت انرژی را به عنوان شرایطی می‌دانند كه در آن یك ملت و شهروندان و فعالان اقتصادی آن به منابع انرژی كافی با قیمت منطقی برای آینده فارغ از بحرانهای جدی دسترسی داشته باشند. به طور خلاصه امنیت انرژی به عرضه پایدار و مطمئن انرژی با قیمتهای منطقی اشاره دارد.پارامترهای مختلف امنیت انرژی در موارد زیر خلاصه می‌‌شود:
- تهدیدهای متفاوت امنیت انرژی شامل متغیرهای ژئوپلتیك، اقتصادی، فنی، روانشناختی و محیطی است.
- تعریف امنیت متضمن عنصر قیمت و نوسانهایی است كه دولتها در نتیجه كاهش یا افزایش قیمت با آن مواجه می‌شوند.قیمت نفت از كشوری به كشور دیگر با توجه به عوامل متعدد نظیر كیفیت نفت، مصارف نهایی، مالیاتها، سطوح انتقال و توانایی پالایش متفاوت است. برای مدت زمان طولانی، اوپك نقش موازنه دهنده تولید را در بازار نفت بازی كرده است. به این معنا كه وقتی كشورهایی نظیر روسیه، حوزه دریای خزر، شمال آفریقا، تولید نفت خود را افزایش می‌دهند، اوپك سهم تولید را به منظور جلوگیری از سقوط قیمتها كاهش می‌دهد. علاوه بر این از ابتدای این دهه و حتی تا ماههای اخیر، اوپك یك محدوده قیمت تعیین كرده است.
- قیمت‌های نفت تاثیری قوی بر توانایی نهادهای مالی برای سرمایه‌گذاری در توسعه منابع نفتی دارد. امنیت انرژی بستگی به سطوح مؤثر سرمایه‌گذاری در توسعه منابع، توانایی تولید و زیرساختهای تقاضا كه تولید را رشد می‌دهد، دارد. به طور سنتی، قیمتهای بالای نفت به انباشت منابع مالی در نزد شركت‌های ملی و بین‌المللی نفتی و سرمایه‌گذاری‌‌های بیشتر آنها منجر شده است.ضرورتا سرمایه‌گذاری های جدید، منابع جدیدی را به بازار اضافه كرده و به كاهش قیمت منجر می‌‌شود. به طور مشخص با سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در دهه ۱۹۹۰ در صنعت نفت، قیمت نفت ثابت باقی ماند. این شرایط به كمبود نفت و افزایش قیمتها از ابتدای سال ۲۰۰۰منجر شده است.
- برخی كشورهای اوپك، به طور خاص عربستان سعودی، به طور عمدی توانایی تولید بیشتر خود را برای تضمین ثبات بازارهای جهانی محدود كرده‌اند. همزمان رشد اقتصاد جهانی به ویژه در آسیای شرقی و جنوب شرقی، بازار نفت را با یك شوك تقاضای غیرقابل پیش بینی مواجه كرده است.این مهم محدود كردن توانایی در تولید نفت را از بین برده است.در عمل، صنعت بین‌المللی نفت وارد دوره ای از تحولات بنیادین شده است. در اواسط دهه ۲۰۰۰ توانایی ضعیف در تولید نفت یكی از پایین‌ترین سطوح خود را طی می‌كند.
- امنیت عرضه نفت با ایجاد تنوع در عرضه افزایش یافته است. پیوستن مناطق و كشورهای جدید به تولیدكنندگان نفت، ثبات بازارهای بین‌المللی نفت را بیشتر كرده است. بنابراین، افزایش عرضه از سوی روسیه، كشورهای حاشیه دریای خزر، آفریقای غربی و دیگر مناطق، آسیب پذیری ناشی از وابستگی بازار نفت را به یك منطقه خاص كاهش داده است. جنگها، عملیاتهای نظامی و بحرانهای سیاسی سبب شده تا انگیزه‌ها برای كاهش وابستگی به منطقه خلیج فارس و خاورمیانه افزایش یابد.هرچند وضعیت سیاسی خاورمیانه زمینه های زیادی را برای فهم این مهم فراهم كرده كه عرضه نفت از سال ۱۹۷۳ با وجود بحران های متعدد دچار انقطاع شده است، تولید كنندگان خاورمیانه نیز دریافته اند كه به كارگیری تحریم نفتی با اهداف سیاسی ناكارآمد است. در دهه های بعد، تولید كنندگان بزرگ نفت تولید خود را برای جبران هر گونه كاهش عرضه ناشی از بحران های سیاسی در سراسر دنیا افزایش داده‌اند.
- از نظر تولید كنندگان، امنیت تقاضا نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
دارندگان منابع بزرگ بارها، نگرانی خود را از بابت امنیت درازمدت تقاضا برای تولید خود ابراز داشته اند. این نگرانی بر دو مبنا استوار است.
الف: رشد ادواری الگوها و سیاستهایی كه تقاضا برای نفت را كاهش می دهد و استفاده از منابع دیگر انرژی را تشویق می‌كند.
ب: تولید كنندگان اوپك در ایجاد تنوع در اقتصادهای خود شكست خورده اند و همچنان وابستگی آنها به درآمدهای نفتی ادامه دارد. بنابراین نگرانی آنها نسبت به امنیت تقاضا، مربوط به درآمدهای نفتی آنهاست. در این چارچوب، رشد تقاضای نفت آسیا، از سوی كشورهای تولید كننده نفت اوپك با استقبال مواجه می‌شود.به طور خلاصه، جهانی شدن بازارهای نفت ثابت می كند كه هدف خودكفایی در انرژی منسوخ است. امنیت انرژی یك موضوع بین المللی است كه مستلزم رشد وابستگی متقابل میان تولیدكنندگان و مصرف كنندگان عمده است. افزایش شدید تقاضای نفت آسیای شرقی و جنوب شرقی در این زمینه قابل توجه است.گزارش اخیر شورای اطلاعات ملی آمریكا (NIC) پیش بینی می كند كه قرن ۲۱ قرن آسیاست. براساس این گزارش، ظهور چین، هند و دیگر قدرتهای آسیایی شبیه پیدایش اتحاد آلمان در قرن ۱۹ و ایالات متحده آمریكا قدرتمند در ابتدای قرن بیستم است. رشد سریع آسیا به طور شگفت انگیزی از ابتدای دهه ۱۹۹۰ با رهبری اقتصادهای چین و هند آغاز شد. جمعیت دو كشور هند و چین بالغ بر ۲/۲ میلیارد نفر یعنی بیش از یك سوم جمعیت جهان تخمین زده می شود. این دو كشور در زمره قدرتهای هسته ای دنیا به شمار می روند و توانمندی های نظامی (متعارف و غیرمتعارف) آنها بالاست. به طور خلاصه، آسیا، در حال تبدیل شدن به یك قدرت جهانی است و راهی كه در پیش گرفته در راستای ایفای نقشی فعال، دائمی و مؤثر در صحنه بین المللی است.ویژگی های مختلفی چشم انداز انرژی آسیا را تبیین می كند. نخست: ملت های آسیا- پاسیفیك محدودیت بالایی در داشتن منابع نفت و گاز .دارند. در واقع، این منطقه از لحاظ نفت پایین ترین ذخایر و از لحاظ گاز، سومین منطقه از لحاظ داشتن كمترین ذخایر گاز در دنیا به شمار می آید. دوم، شكاف میان تولید پایین نفت و گاز آسیا پاسیفیك و مصرف آن است. منطقه آسیا - پاسیفیك در حدود ۱۰/۲ درصد نفت جهان را تولید می كند. این در حالی است كه مصرف آن از كل مصرف جهانی در حدود ۲۸/۸ درصد است . این شكاف از طریق واردات از مناطق دیگر به ویژه از خلیج فارس پر شده است.اخیراً وابستگی متقابل انرژی میان تولید كنندگان اوپك و به ویژه كشورهای آسیا - پاسیفیك تقویت شده و برای ارتقاء آن در دهه های آینده نیز برنامه ریزی شده است. رشد مصرف نفت و گاز اقتصادهای آسیا - پاسیفیك با توجه به رشد اقتصادی بالای آنها، بیش از هر منطقه دیگر در جهان است. از سوی دیگر منطقه خلیج فارس دارنده بزرگترین و ارزان‌ترین منابع نفت و گاز دنیاست.با این حال سهم این منطقه در تولید جهانی نفت پایین تر از میزان و سهم آن در ذخایر جهانی نفت است. به عبارت دیگر، منطقه خلیج فارس در مقایسه با مناطق دیگر نظیر روسیه، دریای شمال و آمریكا كه نسبت به میزان ذخایر خود، تولید بالایی دارند، در این زمینه تولید نفت و گاز كمتری دارد. بنابراین برای افزایش تولید نفت منطقه و وابستگی بیشتر به نفت منطقه برنامه ریزی شده است. مشتریان نفت آسیا - پاسیفیك تقریباً اكثریت نیاز نفتی خود را از منطقه خلیج فارس تأمین می كنند.با در نظر گرفتن این شرایط، مصرف كنندگان آسیا - پاسیفیك در جست وجوی راه‌هایی برای تحكیم روابط انرژی با كشورهای خلیج فارس است. در سال ،۱۹۹۹ جیانگ زمین رئیس جمهور چین، از عربستان سعودی دیدار و از ایجاد روابط استراتژیك دو كشور در زمینه انرژی خبر داد. در سال ۲۰۰۴ شركت سینوپك چین، قراردادی برای بهره برداری از منابع گاز عربستان سعودی با دیگر شركتهای بین المللی امضا كرد. در همان سال، این شركت یادداشت تفاهمی برای خرید ۲۵۰ میلیون تن گاز طبیعی مایع شده از ایران به مدت ۳۰سال امضا كرد.ایران همچنین قصد دارد ۱۵۰ هزار بشكه نفت پس از توسعه میدان نفتی یادآوران از سوی شركت چینی سینوپك، به چین صادر كند. از ۱۹۹۴ ایران، هند و پاكستان در مورد احداث یك خط لوله صادرات گاز از ایران به دو مصرف كننده بزرگ آسیایی، مذاكراتی را آغاز كرده اند. ژاپن نیز طرح های مختلف نفتی را در خلیج فارس به ویژه در ایران و كویت در دست اجرا دارد.نتایج مختلفی از بحث چشم انداز انرژی در مناطق تولید و مصرف می توان گرفت. نخست اینكه، این دیدگاه كه امنیت انرژی از طریق كاهش وابستگی به یك منطقه خاص تأمین می شود غیرواقعی و انحرافی است. بازار نفت و (تا حدودی كمتر گاز طبیعی) جهانی و پیوسته است. دوم، به لحاظ شرایط، منطقه خلیج فارس همچنان به ایفای نقش فعال در بازارهای جهانی نفت و تأمین امنیت انرژی ادامه می دهد. سوم، رشد تقاضای انرژی آسیا - پاسیفیك باعث شده كه این منطقه مناسبات انرژی خود را در چشم انداز آینده تقویت و گسترده كند. چهارم، رشد مناسبات انرژی میان دو منطقه ماهیت سیاسی و استراتژیك یافته است. به لحاظ تاریخی، ملتهایی كه تقاضای بالای انرژی دارند، امنیت منابع انرژی خود را از طریق پیوندهای سیاسی و نظامی با عرضه كنندگان نفت و گاز تأمین می كنند. به لحاظ استراتژیك، قدرتهای آسیایی همچون چین و هند در موضوعاتی نظیر مشروعیت استفاده از انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز، مخالفت با تحریم های اقتصادی و حل مسالمت آمیز منازعه اعراب و اسرائیل كه دربردارنده حقوق فلسطینیها باشد هماهنگی و همكاری دارند.پنجم، این احتمال وجود دارد كه افزایش وابستگی آسیا پاسیفیك به ویژه چین به انرژی خلیج فارس، رقابت میان این كشور را به عنوان دومین واردكننده بزرگ نفت دنیا و آمریكا اولین واردكننده نفت دنیا در آینده تقویت كند.
نقل از همشهری – منبع اكونومیست
منبع : مجله گسترش صنعت


همچنین مشاهده کنید