یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


هدر رفتن سرسام‌آور منابع، پیامد یارانه‌های غیرهدفمند


هدر رفتن سرسام‌آور منابع، پیامد یارانه‌های غیرهدفمند
واقعیت آن است که تا کنون بیش از هر چیز مشکلات را در طرف عرضه دیده ایم و هنگام قضاوت نسبت به نابسامانی های موجود، از طرف تقاضا غافل بوده ایم. هدر رفتن منابع و الگوی نامناسب مصرفی، معضلی است که می توان در پس قطعی های مکرر برق، گاز و... که امروز مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم می کنند، اثر آن را به وضوح مشاهده کرد.
برای مقایسه مصرف انرژی از معیار "شدت انرژی" استفاده می شود که برابر نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی است. مطابق آمارها، ایران در کل جهان بالاترین میزان "شدت انرژی" را به خود اختصاص داده است. این معیار برای ایران ۱۷ برابر کشوری مثل ژاپن، ۵/۸ برابر اروپا، ۱/۲ برابر چین و ۸/۲ برابر کشورهای آسیای شرقی است. این آمار، میزان مصرف بی رویه انرژی را در ایران نشان می دهد. در واقع مصرف انرژی در ایران برابر مصرف انرژی در کشوری با جمعیت ۷۵۰ میلیون نفری است! رقمی که تصور آن چندان آسان نیست.
در مورد سایر منابع نیز وضعیتی مشابه حاکم است. الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر ۱۰۰ متر مکعب در سال است. بر این اساس، در کشور ما ۷۰ درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف می شود. از نظر مصرف برق، ایران نوزدهمین کشور پرمصرف برق در دنیاست.
آنچه بیش از هر چیز مصرف بالا و بی رویه منابع را در کشورمان رقم می زند، قیمت پایین این منابع به خاطر یارانه هایی است که به آنها تعلق می گیرد. برخی از این یارانه ها در کل جهان بی سابقه است. مثلاً در هیچ کشوری به برق یارانه تعلق نمی گیرد. در حالی که در ایران یارانه بالایی برای برق لحاظ می شود و این به خودی خود افزایش مصرف آن را رقم می زند.
محمد رضا خباز مخبر کمیسیون اقتصادی مجلس در این خصوص معتقد است: «هرکسی که اندکی با اقتصاد کشور آشنا باشد، می داند پرداخت یارانه با روش موجود بدترین شکل هدردادن منابع است.» ستاری فر رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت اصلاحات نیز با اشاره به طرح هدفمند کردن یارانه ها می گوید: «من معتقدم که وضع موجود مصرف انرژی در ایران قابل قبول نیست و هر کار اصلاحی به نفع کشور است.»
در واقع یکی از ضرورت هایی که صاحب نظران را نسبت به اجرایی کردن طرح هدفمند کردن یارانه ها مصمم می سازد، وضعیت نامطلوب توزیع و مصرف یارانه ها و نیز پیامدهای این نوع توزیع است. درخصوص هدر رفتن منابع، همه صاحب نظران و اقتصاددانان نظری مشابه دارند. مهدی هاشمی رفسنجانی در این خصوص می گوید: «در سال ۱۳۸۲، معیارهای مصرف انرژی کشور در بخش های نفت، ساختمان، حمل و نقل و لوازم خانگی به ترتیب ۲، ۵/۲، ۲/۲، ۷/۱ برابر استانداردهای جهانی بوده است. مصرف انرژی جهت گرمایش ساختمان در ایران حدود ۶/۲ برابر مصرف جهانی می باشد. مصرف انرژی برای تولید یک تن سیمان در ایران نیز ۳/۱ برابر مصرف دنیاست. وضع انرژی مصرفی برای تولید آجر نیز در این مورد خیلی خوشایند نیست و ۵/۵ برابر مقدار جهانی می باشد، همچنین فولاد ۵/۱، قند و شکر ۶۴/۱ و کاغذ ۷/۱ برابر مقدار جهانی است. به طور کلی در صنایع ذکر شده شاخص وزنی به طور متوسط در ایران ۸/۱ برابر بالاتر از مصرف جهانی انرژی است که در کل صنایع کشور این رقم حدود ۲ برابر در نظر گرفته می شود.»
او همچنین بر غیرقابل تحمل بودن وضعیت موجود و بدتر شدن آن در سال های آتی در صورت عدم اقدام درخور تأکید دارد: «مطابق با بررسی های به عمل آمده در سال ۱۳۸۲، میزان مصرف انرژی در ایران معادل ۲۰ میلیارد دلار می باشد که چنانچه روند انرژی به همین گونه ادامه یابد، در ۲۰ سال آینده حدود ۶۸۰ میلیارد دلار انرژی مصرف خواهیم کرد.»
از آنجا که بخش های تولیدی و خانوارها از عمده ترین مصرف کنندگان منابع به شمار می آیند، بیشترین میزان مصرف و اتلاف منابع نیز از جانب آنها صورت می گیرد. در بخش های تولیدی با توجه به نرخ پایین انرژی نسبت به هزینه های تولید، کارخانجات رغبتی برای صرفه جویی و جلوگیری از مصرف خارج از الگو ندارند. در واقع این هزینه ها برای آنها ناچیز قلمداد می شوند و به همین خاطر، میزان مصرف با روندی لجام گسیخته مواجه است. این مصرف لجام گسیخته در واقع دور ریختن سرمایه های ارزشمند کشور است. سرمایه هایی که بعضاً تجدیدناپذیر و پایان پذیرند. در برخی منابع، گاهی با کمبود سرمایه اولیه برای تولید یا احصا مواجه بوده ایم. به عنوان مثال، وزارت نیرو در ماه های پایانی سال گذشته اعلام کرد برای تولید برق با حدود ۵ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان کسری بودجه مواجه است. پرویز فتاح وزیر نیرو در مورد وضع کنونی می گوید: «مهمترین راهکار برای نجات و توسعه آتی صنعت برق و ایجاد فرهنگ صحیح در مصرف مردم حذف یارانه های پنهان در این صنعت است.»
با هدفمند شدن یارانه ها و واقعی شدن قیمت انرژی، میزان مصرف نیز متعادل خواهد شد و انگیزه مناسب برای افزایش میزان بهره وری انرژی چه در خانوارها و چه در تولید کنندگان ایجاد خواهد شد. علاوه بر این، صرفه جویی به کاهش هزینه های دولت می انجامد چراکه دولت دیگر به میزان بی رویه گذشته برای تولید انرژی هزینه نمی کند. اگرچه به جهت اینکه دولت خود بزرگترین مصرف کننده منابع است، بخشی از این صرفه جویی در منابع و کاهش هزینه ها جبران خواهد شد اما در کل می توان کاهش هزینه های دولت و سرمایه گذاری در بخش های مفید اقتصادی و زیر بنایی را شاهد بود.
روند افزایشی مصرف انرژی در کشور طی سال های آتی بیش از هر زمان کشور را با کمبود بودجه برای تأمین هزینه های تولید انرژی مواجه خواهد کرد. رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک رئیس جمهوری در این خصوص می گوید: «سال ۸۵، مصرف انرژی نسبت به سال پیش از آن حدود ۹/۸ درصد رشد داشت و در سال ۸۶ این میزان به ۹/۹ درصد بالغ شد. پیامد روند مصرف انرژی آن است که تا ۱۰ سال دیگر قادر به صدور نفت نخواهیم بود، این در حالی است که منابع بودجه کشور ۷۰ درصد از طریق نفت تأمین می شود.»
اگرچه همه صاحب نظران بر ضرورت تحول در نظام کنونی یارانه ای اتفاق نظر دارند، اما متأسفانه هنوز مردم با بسیاری از واقعیت ها آشنا نیستند و تنها به هزینه های احتمالی اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها فکر می کنند. برای ایجاد یک تحول اساسی در اقتصاد بیش از هر چیز نیازمند توجه همه جانبه دلسوزان و ایجاد یک عزم ملی برای تغییر هستیم. امری که بدون کنار گذاشتن سیاسی کاری ها و قضاوت های غیرمنصفانه ممکن نخواهد شد.
محمد مهدی تهرانی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید