یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

قدرت فوکویی در پایتخت مذهبی ایران


قدرت فوکویی در پایتخت مذهبی ایران
بهره بردن از فوکو و متدولوژی وی عمر درازی در مطالعات سیاسی ما ندارد و در واقع اولین برخورد سوژه‌ها و فکت‌های ایرانی و اسلامی‌ با روش‌شناسی فوکو به سال ۱۳۷۸ و به قم نشینان بازمی‌گردد؛ هنگامی ‌که داود فیرحی دانش‌آموخته حوزه علمیه قم از رساله دکترای خود تحت عنوان «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» در دانشگاه تهران دفاع کرد. ۷ سال بعد زمانی که فیرحی به عضویت هیات علمی‌دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درآمده بود، راهنمایی رساله دکترا را برعهده گرفت که با کمک انگاره‌های فوکویی قصد بررسی شکل گیری اسلام سیاسی در ایران را داشت. سیدمحمدعلی حسینی‌زاده از دیگر دانش‌آموخته‌های حوزه علمیه قم که اکنون مدرس دانشگاه مفید است، صاحب این رساله بود.
در اقبال قمی‌ها از قدرت فوکویی و متدولوژی‌اش نباید شک داشت، چه اینکه سیدعلی‌اصغر سلطانی نیز در دانشگاه باقرالعلوم دست به پژوهشی فوکویی درباره ساز و کار روابط قدرت در جمهوری اسلامی ‌ایران زد. فیرحی با توسل به فوکو راهی جدید را در مطالعات موردی و کلی در حوزه دانش سیاسی در اسلام و ایران باز کرد، کاری که قبلا متفکران عرب انجام داده بودند. «تحلیل گفتمان» روش نوین و جذابی است که ناذات‌انگاری آن و نیز توانایی ساخت حقیقت توسط قدرت در آن مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. همانطور که گفته شد اولین پژوهش جدی ایرانی که در دستگاه تحلیل گفتمان انجام گرفت و قصد بررسی چگونگی شکل‌گیری دانش در سده میانه اسلام را داشت با عنوان «قدرت، دانش، مشروعیت در اسلام» توسط داوود فیرحی توسط نشر نی منتشر شد. دومین تلاش برای فهم گفتمانی مسائل ایران توسط سیدعلی‌اصغر سلطانی در کتاب «قدرت، گفتمان، زبان» انجام گرفت که مساعی وی متوجه سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ‌بود. اما سومین کار پژوهشی در این حوزه که به‌طور خاص به بررسی آن می‌پردازیم در دانشگاه مفید قم تهیه شده است.
«اسلام سیاسی در ایران» عنوان پژوهشی است که توسط سیدمحمدعلی حسینی‌زاده صورت گرفته است. قبل از ورود به بحث مخاطبان خود را متوجه این نکته سازم که کاربست گفتمان در تحلیل مسائل مربوط به جامعه ایرانی چندان سهل نیست. چه اینکه نگاه گفتمانی، لوازمی ‌را با خود به همراه دارد که شاید در نقاطی مقابل ایدئولوژی رسمی ‌یا حتی فرهنگ جامعه قرار گیرد و از این حیث پرداخت گفتمانی به مسائل ایران جسارت علمی‌ خاصی را می‌طلبد. در مورد «اسلام سیاسی در ایران» این جسارت به وضوح دیده می‌شود.
چه اینکه اگر فیرحی نگاه گفتمانی خود را معطوف به ۷ قرن پیش داشت یا سلطانی دوران اصلاحات را برای تحلیل گفتمانی خود برگزید اما حسینی‌زاده شکل‌گیری و استقرار اسلام سیاسی در ایران را بررسی کرده است. «سیدمحمدعلی حسینی‌زاده» با اتخاذ دیدگاه گفتمانی و فرض داشتن اسلام سیاسی به عنوان یک گفتمان، سیری پژوهشی در اثر خود را طی می‌کند.
سیدمحمدعلی حسینی‌زاده در اثر ارزشمند خود در پی آن است که با فاصله گرفتن از تحلیل‌های ایدئولوژیک و همیشگی که در حوزه بررسی‌های اسلام سیاسی و به خصوص انقلاب اسلامی‌ جریان دارد، موضع جدیدی را اتخاذ کند. موضعی بی‌طرف که در آن به همه گفتمان‌ها به مثابه شبکه‌های تولید حقیقت مدنظر خود، به دنبال چیرگی بر گفتمان‌های رقیب خود هستند و هیچ حقیقتی بر حقیقت دیگر برتری ندارد. بلکه آنچه مهم است جذب دال‌های رقیب است. در واقع نزد حسینی‌زاده و همه کسانی که پروا می‌کنند و از گفتمان فوکویی برای توضیح مسائل اسلام و ایران استفاده می‌کنند، هیچ پیشداشتی مطرح نیست.

امین محمدی‌زاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید