پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


چگونگی استقرار تئاتر در همه ایران ‌تئاتر برای همه


چگونگی استقرار تئاتر در همه ایران ‌تئاتر برای همه
اتفاق مهمی که در ابتدای سال ۸۷ از سوی مرکز هـنرهای نمایشی در مراکز ۳۰ استان کشور به وقوع پیوسته، برگزاری جشن اردیبهشت تئاتر ایران است کـــه در طـــول ایـــن مــاه و هــر روز در یــک اسـتـان بـرگـزار می‌شود و آخرین مرحله برگزاری و جشن نهایی آن در تــــالار وحــــدت تــهـــران اســـت.‌حــســـن ایـــن جــشــن، مـعـرفـی تـئـاتـر در سـراسـر ایـران است. البته تئاتر در کل ایران، معرف حضور همگان است اما این بار با اهمیت دادن به آن به عنوان یک هنر مردمی و فعال می‌توان در استقرار تئاتر به مفهوم واقعی آن کوشید.
متاسفانه در تـمــام شـهــرهــای ایــران، تـئــاتــر بــه شکـل حـرفـه‌ای دنبـال نــمــی‌شــود. اگــر تـئـاتـر در تـهـران را تـا انـدازه زیـادی تئاتر حرفه‌ای بدانیم، چنین جایگاه و منزلتی برای تئاتر در هیچ شهر دیگری در نظر گرفته نشده است. حتی در شهرهای بزرگی مانند مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهـواز و غـیره نیز چنین چیزی در حال حاضر برقرار نـــیـــســــت. بــــا آنـــکــــه شـــهــــرداری‌هـــا، حــوزه هـنــری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و غیره به تئاتر می‌پردازند، اما نوعی پراکندگی عجیب، مانع از استقرار تئاتری فعال در شــهــرهــای ایــران شــده اســت.
از ســوی دیــگــر تــئـاتـر به عنوان یک هنر فرهنگ‌ساز در جهان شناخته شده است. با آنکه این هنر برای ما وارداتی است اما همانند مـابـقـی کالاهای وارداتی قابلیت ایرانی شدن را دارد. فقط کافی است هنرمند ایرانی به دنبال کشف و ارائه ظرف و مظروف دلخواه خود در این هنر باشد. چنانچه تــاکــنــون نــیــز در ســطــح کــلان، گــروه‌هــا و هــنــرمـندان و نـظـریـه‌پـردازان ایـرانـی فـعـالیت گسترده‌ای را برای این منظور انجام داده‌اند و البته در اینجا نیز عدم انسجام کلی و پـراکـنـدگـی زمـانـی مـانـع از تحقق یک پژوهش قابل استناد و کاربردی شده است.
در عین حال حرکت‌ های گـروه هـنـر مـلـی، نـه بـه هـمـیـن نام و به صورت پراکنده تـوسـط کـارگـردانـان، نـمایشنامه‌نویسان و نمایشگران متعدد پیگیری شده است. آنچه عباس جوانمرد و علی نــصــیـریـان آغـاز کـردنـد، بـهرام بیضایی، بهزاد فراهانی، نصرت نویدی و دیگران ادامه دهنده این راه پیش از انـقـلاب بـودند. هدف این گروه رسیدن به الگوهای اجـرایـی کـاملا ایرانی بود. ایرانی به این معنا که ضمن نوآفرینی بر اساس الگوهای رایج نمایش‌های ایرانی، بتوان حرف و سخن امروزی را بیان کرد. به هر تقدیر، این نکته قابل پیش‌بینی است که تئاتر به عنوان یک هنر وارداتـی غـربـی نـمی‌تواند فرهنگ ما را تحت سیطره خـود درآورد، بـلـکـه مـا ایـرانـیان می‌توانیم از این امکان فــرهــنــگــی بــه بــهــتــریــن شـکـل و نـحو در ارائه مفاهیم و دغدغه‌های اساسی خود بهره‌مند شویم. این دیگر به اراده ملی ما برمی‌گردد که تا چه میزان بر پایه هویت ملی و در عین حال انسانی و فرامرزی بخواهیم برای عموم مردم فرهنگ‌سازی کنیم. همه این عوامل دست در دست هم می‌دهد که ما ناخواسته یا خواسته بپذیریم که تئاتر برای جامعه ایرانی به هر شکل و منظری مفید و ضروری است. تئاتر هم از جنبه سرگرم‌کنندگی و هم از جنبه محتوایی تاثیرگذار است و جوامع پویا و فعال بـــرای گـــریـــز از نـــاهــنــجـــاری‌هـــا دســـت بـــه دامـــن ابــزار و امکانات بالقوه هنجارساز می‌شوند.
● تئاتر
تئاتر یک مکان عمومی برای اجرای نمایش به منظور جذب اقشار مختلف جامعه است. تئاتر امروز بــرخــلاف تـئــاتــر قــدیــم‌تــر کـه منحصر به استفاده طبقه اشراف بود، امروز شکل عمومی‌تری به خود گرفته و اقـشـار مـخـتـلـف بـه ویژه طبقه متوسط را جذب خود می‌سازد. جالب اینجاست که ایران امروز با اکثریت جــمــعــیــــت مــتــــوســــط شــهــــرنـشـیـــن مـــواجـــه شـــده و اگــر نیازهای مطلوب این جامعه فراهم نشود، امکان رواج هـر نـوع تـهـدیـد و خـطـری وجـود دارد. هـنـر، ورزش، مناسک عبادی و آیینی، امور فرهنگی و تربیتی از جمله مواردی است که تحکم و استقرار نهادهای مرتبط با امـور، بـاعـث و بـانـی جـهـت‌دهی مثبت به یک جامعه شهری یا روستایی خواهد شد.
کمبود هر یک از این مـــــوارد نـــیـــــز خـــــلائـــــی را بـــــرای نـــفــــوذ و بــــرقــــراری امــــور غیراخلاقی و ضداجتماعی موجب خواهد شد.این روزهـا حتی در کوچکترین شهرهای کشورمان نیز آمـفـی‌تـئاترهای چندمنظوره برای اجرای برنامه‌های مــــخــــتــــلــــــــف در ایــــــــن شــــهــــــــرهـــــــا ســـــــاخـــتــــــه شــــــده اســــــت. اما با کمی تغییر این مکان‌ها قابلیت تئاتری شدن پیدا می‌کنند. مثلا با افزودن به عمق آمفی تئاتر و کاستن از دو یـا چـنـد ردیـف از صندلی‌ها فضای بیشتری برای اجـرای نـمـایش ایجاد می‌شود. با حذف سکو و البته تبدیل این مکان‌ها به فضاهای سیال و قابل انعطاف، به کــاربــردهــای تـئــاتــری بـیشتری رهنمون خواهند شد.
مثلا تالار مولوی و تالار چهارسو در تهران از چنین قـابـلـیـتـی بـرخـوردارنـد و اگـر چنین تالارهایی در همه شهرها ساخته شود به راحتی می‌توان از این فضا برای انواع اجراهای نمایشی بهره گرفت. بنابراین بودن یک مکان تئاتری، از ابتدایی‌ترین ضرورت‌های استقرار هنر تئاتر در هر شهری به شمار می‌آید که این تئاتر باید از سوی یک متولی فرهنگی حمایت مادی شود. ‌یک تئاتر علاوه بر هزینه‌های مرتبط با حفظ و نگهداری آن، بــــه لــحــــاظ آب، بــــرق، گـــاز، تــلــفـــن و دیــگـــر امـــور خدماتی، نیاز به وجود جمعی از کارکنان و یک مدیر دارد، بـنـابراین یک سازمان یا اداره دولتی باید چنین وظیفه‌ای را برای اداره یک تئاتر برعهده داشته باشد.
این مساله به این دلیل به دولت باید سپرده شود، چون هنوز در کشورمان چنین اموری در حیطه اختیارات بــخــــش خــصــــوصــــی نــیــســــت. حــتــــی در تــهـــران هـــم تئاترهای خصوصی از آن اهداف عالیه هنر تئاتر دور مانده‌اند و بیشتر با هدف سـرگـرم‌کـنـنـدگـی و جـذب مـخـاطـب بـیـشـتـر فعالیت می‌کنند. در صورتی که این نمی‌تواند یک هدف عالیه و متمرکز برای یک تئاتر فـرهـنـگ‌سـاز بـاشـد. بـنـابـرایـن بـا حــمـایـت‌های مادی دولـتـی مـی‌تـوان بـه چـنـیـن هـدفـی نـزدیـک‌تـر شـد. در کـشــــورهــــای اروپــــایـــی نــیـــز شــهـــرداری‌هـــا و وزارت فـرهـنـگ بیشترین حمایت را از تئاترهای خصوصی بــه عـمــل مــی‌آورنــد تــا در ورطــه درآمــدزایــی کــذایـی غوطه‌ور نشوند و بتوانند آثار درخور تاملی را تولید و اجرا کنند.
● ‌تشکیل گروه‌ها
‌تئاتر یک هنر گروهی است که یک وجه آن به عوامل هنری و ادبی متمرکز در یک گروه بستگی پیدا مــی‌کـنــد. کــارگــردان، مـشــاوران هـنــری و تحلیلگـران کارآمد (دراماتورژ)، نمایشنامه‌نویس، بازیگر، طراح صــحــنــه و لـباس، طراح نور، طراح گریم، آهنگساز، دستیاران و منشی‌ها و غیره از جمله عواملی هستند که شــــرکــــت آنـــان بـــرای تـــولــیــد یــک اثــر نـمــایـشــی لازم و ضروری است و با حذف هر یک از آنان به بدنه اثر هنری ضربه وارد می‌شود.
این عوامل باید با مدارج علمی و هنری و مرور دانشکده‌های تئاتری و هنری، مسلط به کار و تخصص خود باشند یا با طی دوره‌های کوتاه‌مدت، استعدادهای خود را به مرحله کاربردی و تــجـــربـــی نـــزدیـــک‌تـــر ســـاخـتــه بــاشـنــد. چـنــانـچــه امــروز بسیاری از هنرمندان با قبولی در دانشکده‌های دولتی مـستقر در تهران یا مراکز غیرانتفاعی و دانشگاه‌های آزاد ســــــــــراســــــــــر کـــــشـــــــــور بـــــــــه طـــــــــور تـــــخـــــصـــــصـــــــــی بـــــــــا گــرایــش‌هـای مختلف هنر تئاتر آشنا می‌شوند. حالا با این تحلیل می‌توان به بودن افراد متخصص در اکثر شهرها امیدوار بود، اما تشکیل و استقرار گروه‌ها نیاز به حمایت مادی از سوی نهادهای فرهنگی دارد. این افــراد بــایــد تـحــت لـوای گـروه‌هـای تـئـاتـری از حـقـوق مـنـــــاســـــب و مـــطـــلـــــوب بـــــرای ادامـــــه حــیــــات هــنــــری و چرخاندن زندگی روزمره خود برخوردار باشند. با گـسـتـرش مـراکـز صـدا و سـیـمـا در اسـتـان‌های کشور بسیاری از این هنرمندان جذب امور و فعالیت‌های خـاص ایـن ادارات شـده‌انـد و از تئاتر دور مانده‌اند یا بـــرخــی بــه دلـیــل نـبــودن یــک تـئــاتــر حــرفــه‌ای دیــگـــر از شـهـرهـای خـود دور افـتاده‌اند و با سکونت دائمی در تـهـران به فعالیت خود در این شهر ادامه داده‌اند. ایــن مــــــوارد از جـــمـــلــــــه آســـیــــــب‌هـــــایــــی اســــت کــــه در عــــدم گسترش هنر تئاتر در کشورمان به وقوع می‌پیوندد.
در ایـــن ســـال‌هـــا بـــه طـــور مـتــوســط هــر ســال ۱۰۰۰ نـفــر از دانشکـده‌هـای تئـاتری فارغ‌التحصیل می‌شوند. این افراد فراتر از نیازهای تئاتری شهر تهران هستند. مگر آن کـه در تـهـران، نـیاز هنر تئاتر در حد نیاز و به شکل استاندارد گسترده شده باشد. در این صورت نیز باز عـده‌ای از فـعـالـیـت در تـئـاتـر تـهـران بـاز می‌مانند چون محدودیت خاصی بر این وضعیت حاکم می‌شود. اما گسترش تـئــاتــر بــه منظـورهـای مختلـف آمـوزشـی و خـلاقیـت آموزشی از سوی نهادهای فرهنگی به هر صــورت مـمـکــن، اسـتـفــاده از نـیــروهـای تـربـیـت شـده انسانی را بالاتر می‌برد.
● ‌تماشاگران
تـمـاشـاگران جزئی لاینفک از تئاتر هستند که در نـــبــــــــودن آنــــــــان هــــیـــــــچ تــــئـــــــاتـــــــری اســــتــــقــــــرار و قــــــوام نـــمــــــی‌یــــــابــــــد. تماشاگران باید عادت به تئاتر دیدن کنند و این عادت از دوره مــــهــــــــــــدکــــــــــــودک و دبــــــســــــتــــــــــــان بــــــــــــایــــــــــــد آغـــــــــــاز شـــــــــــده و در دوره‌هــای بـعــدی تـکـمـیــل‌تــر شـود.
اگـر در شـهـری مـردم عـــادت بـــه تــئـــاتـــر دیـــدن نـــدارنـــد، بـــایـــد ایــن عــادت از طــریــق کارت‌های میهمان و برای چند بار صورت گیرد. در ابتدا باید تئاترهایی با جنبه‌های سرگرم‌کنندگی بالاتر تـــولــیـــد و بـــرای آنـــان اجـــرا شــود و بــه تــدریــج از جـنـبــه سرگرم‌کنندگی این تئاترها کاسته و به جنبه محتوایی این آثار افزوده شود.
پـس از مـدتـی ایـن افـراد حـتـی بـرای تــهــیــه بــلـیت حاضر به پرداخت پول هستند. البته این بلیت‌ها باید مناسب و ارزان بــــــــاشــــــــد. چــــــــون هـــــــدف از تــــئـــــــاتـــــــر در وهــــلـــــــه اول، ارائـــــــه آثـــــــار فرهنگ‌ساز است و بسیاری از مشکلات را حل کرده و آموزش‌های لازم را از طریق هـمـیـن تـئـاتـرهـا می‌توان به مـردم الـقـا کـرد. بـنـابـرایـن دولـت از طـریـق یارانه‌های مــخــصـــوص مــصـــارف فـــرهــنــگـــی بـــایـــد در چــنــیـــن راستایی حرکت کند. پس از آن کـه هـمـه شـهـرها یا هر شـهـری بـه وضـعـیـت مـطـلـوب فـرهـنـگـی رسـید، آن وقـت رفـتن به تئاتر و خریدن کتاب و امثالهم جزء لاینفک زندگی مردم خواهد شد.
منبع : روزنامه آفتاب یزد