جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


معیارهای آوازخوانی گم شده است.


معیارهای آوازخوانی گم شده است.
● نواهای ایرانی:
به همان اندازه که اکثر علاقه مندان آواز، متشکل از آوازخوان های کوچک و بزرگ تلاش می کنند در آواز خواندن خود، تمام معیارهای فنّی و حرکتی استاد شجریان را - اعم از شکل تکان دادن لب و دهان و دندان و دست و همان روش خواندن و حتّی تحریر زدن!- رعایت نمایند، به همان میزان هم خوانندگان امروزی ما از عنصر خلاقیت و ابداع در لحظه و مطالعه به دور هستند. فرآیند آواز خوانی در موسیقی ایرانی تنها متشکل از ردیف و چهارتا گوشه خواندن و تحریر زدن نیست.
مهم ترین معیار را برای خوب خواندن، رعایت اصول مبتنی بر پرورش ذهن و درک موسیقایی و بدون شک کمک به رشد قوّه ی تخیِل-درست عین همان کاری را که شاعران باید انجام دهند.- بایستی به حساب آورد.
اینها را خوانندگان امروزی ما گم کرده اند و بر همین اساس، چون ناتوان از اجرای ایده آل موسیقی آوازی هستند و از آن طرف هم نیازهای روز جامعه را نه آنان و نه آهنگسازان ما به درستی درنیافته اند، رفته رفته از علاقه مندان به آواز ایرانی کاسته شده است.
شاید در نگاه نخست این عبارت عجیب به نظر بیاید، امّا واقعیت آن است که تنها مسایل سیاسی و بی توجهی ها به موسیقی نیست که آن را دچار مشکل ساخته است، به هر حال بحث آهنگسازی که در جای خود، این خوانندگان هم هستند که در بیان آوازی نو دچار مشکل هستند، چرا که به صرف یادگیری ردیف، به دنیای خوانندگی در حوزه ی موسیقی ایرانی روی آورده اند.
انتخاب شعر از دیگر بخش های مهم یک اجرای آوازی است که متأسفانه این گزینه هم به باد فراموشی سپرده شده است.
خواننده ای این شعر را با این مطلع در دشتی می خواند: "آمد بهار ای دوستان! منزل سوی بستان کنیم"!!! عجبا! ذره ای ذوق هم اگر بود، شک نکنید که این بیت و شعر در آواز دشتی خوانده نمی شد! اتفاقاً خیلی جای خوشحالی و تعجب هم زمان هم دارد که چنین آدمی، ردیف را فرا گرفته است و شده است آواز خوان!
هر چند محور بودن خواننده در موسیقی ما مسأله ی بغرنجی است، به هر صورت حال در چنین وضعی مشخص است که خواننده، باید دارای آن چنان شخصیت هنری و فنّی باشد که حتّی گروه را هم تحت تأثیر قرار دهد و در پی آن، تک تک مخاطبان را.
وقتی خواننده ای بداند که چطور بخواند، گروه از او انرژی می گیرد و این انرژی از گروه به مخاطب منتقل می گردد تا آن که تأثیر متقابل این سه، در کنار اجرای خوب موسیقی به علاوه ی بیان تازه و معنی دار، اثر عالی خود را بر مخاطب خواهد گذاشت و باعث خواهد شد که بار دیگر هم متقاضی اجرای چنین اثری باشد و به تدریچ تأثیر اجرای چنین موسیقی در چنین فضایی گسترده خواهد شد و نتیجه اش مفید خواهد بود.
امیدواریم نظیر کارگاه جناب شجریان باز هم برگزار شود و علاقه مندان آموزش های مؤثری ببینند تا راه را از چاه تمیز دهند و معیارهای گم شده ی موسیقی آوازی را هم همین علاقه مندان خود بیابند، آن گونه که کسانی چون شجریان بیش از آن چه که از این و آن بیاموزند، خودشان به خودشان یاد دادند!
http://www.iranava.blogfa.com/۸۶۰۳.aspx