چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

ترور رفیق حریری، اهداف و دست‌های پنهان


ترور رفیق حریری، اهداف و دست‌های پنهان
گمانه‌زنی‌ها در علل ترور وی و اینکه چه کسی یا کسانی و حتی چه کشور‌هایی در ترور وی نقش داشته‌اند، هنوز ادامه دارد. آنچه که از موضع‌گیری‌های کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی برمی‌آید، تلاش آنان به متهم ساختن سوریه و دولت لبنان در این ترور است. تلاشی که بسیار مشکوک است و ناظران و آگاهان سیاسی را واداشته تا اهداف غرب را در پس این تهمت‌زنی جستجو کنند. دیگر آنکه هیچ فرد یا گروهی علت ترور وی را دشمنی شخصی و یا رقابت تجاری ندانسته است. زیرا با توجه به نوع حفاظتی که از وی می‌شد، به ویژه خودروی خاص حریری که به پیشرفته‌ترین وسایل ایمنی تجهیز شده بود، این ترور سازمان‌یافته باید به وسیله دولت‌ها برنامه‌ریزی و اجرا شده باشد. آنهم توسط دولت‌هایی که از فنآوری پیشرفته در اجرای چنین مواردی برخوردار باشند و سابقه چنین اقدامی را نیز داشته باشند.
پس از ماجرای ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ در آمریکا که به ماجرای ۱۱ سپتامبر مشهور شد، جهان شاهد موضعگیری شتاب آلود جرج بوش، رئیس جمهور و دیگر دولتمردان رژیم ایالات متحده در ساعات اولیه حمله به برج های تجارت جهانی نیویورک و ساختمان پنتاگون، نسبت به آن واقعه و متهم ساختن مسلمانان بود، در حالی که هنوز هیچ تحقیقی درباره آن صورت نگرفته بود و احتمال حمله به دیگر نقاط آمریکا در همان روز به‌زعم آنان منتفی نشده بود. همچنین جورج بوش در اولین سخنرانی خود اعلام شروع جنگ صلیبی کرد، هرچند بعدها آن را به جنگ با تروریسم تغییر داد. همه اینها نشانگر وجود برنامه از پیش تعین شده آمریکا برای حضور بیشتر و آشکارتر در سرزمین های اسلامی و منطقه انرژی خیز خاورمیانه بوده و هست. این نکته ای است که کارشناسان سیاسی و نظامی جهان که تحولات جهان را رصد می کنند در آن شک نداشته و ندارند.
در نخستین گام، پیکان حمله به سوی افغانستان نشانه رفت. افغانستانی که رنجور از اشغال شوروی و جنگ فراگیر داخلی بیست و چند ساله بود.
آمریکا و انگلیس و برخی دیگر از کشورهای غربی به بهانه حضور تروریست ها در افغانستان و سازمان دهی و هدایت تیم های ترور از آنجا، افغانستان را اشغال کردند. و این اولین حضور اشغالگرانه آمریکا در کشورهای اسلامی است. پس از آن حمله و اشغال کشور عراق در دستور کار قرار گرفت. عراقی که از ستم وحشیگری صدام همچنین حملات دوازده ساله غرب علیه مردم بی دفاع عراق و محاصره شدید اقتصادی در رنج بود. حمله به عراق و اشغال آسان و شک برانگیز آن به بهانه‌ی واهی وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق و حملات هر روزه به مردم، نظر کارشناسان را در اینکه ماجرای ۱۱ سپتامبر در آمریکا، توسط خود آنان برنامه ریزی شده است را تأیید می کند. اما آنچه که این نظریه را بیشتر تقویت می کند، بیان طرح خاورمیانه بزرگ از سوی غرب است( روایت آمریکایی و روایت اروپایی).
در هر دو روایت از این طرح، تأکید برحل قضیه فلسطین شده است. شدت یابی انتفاضه و تبعات منفی آن بر رژیم صهیونیستی هم در حوزه اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی داخلی و هم در تغییر نگاه جهانیان به این رژیم، موجب شده که حل قضیه فلسطین و به زعم غرب، بحران خاورمیانه ، آن هم به طور موقتی در اولویت قرار گیرد. زیرا منشأ همه دشمنی ها به زعم آنان همین بحران است و بایستی فعلاً به گونه ای مهار شود.
با بیان طرح خاورمیانه بزرگ در کنار آن حمله به افغانستان و عراق و اشغال آن دو کشور،فضای تهدید و ارعاب در منطقه مستولی شد و اکثر قریب به اتفاق دولت های منطقه که از فقدان پایگاه مردمی در رنج هستند، برای تحقق طرح خاورمیانه بزرگ ( خواسته های آمریکا در قالب آن طرح) اعلام آمادگی کردند.
از آنجائیکه حل قضیه فلسطین به شدت با دو کشور سوریه و لبنان گره خورده است و منابع و امنیت ملی این کشور(سوریه) نیز در قضیه فلسطین به شدت به هم گره خورده است، ( اردن و مصر دو کشور دیگر همجوار با فلسطین اشغالی با پیمان صلحی که با رژیم صهیونیستی منعقد کرده اند، برای صهیونیست ها فعلاً مشکل آفرین به شمار نمی روند) بنابراین برای حل قضیه فلسطین، در آغاز باید این گره خوردگی سوریه و لبنان را بگشایند.
جامعه لبنان ،جامعه‌ای طایفه گرا است و عرق ملی در آن از درجه چندم اهمیت برخوردار است. با نگاه به این موضوع، ایجاد اختلافات قومی و طایفه‌ای در لبنان می تواند، تحقق اهداف غرب و صهیونیست ها را تسریع بخشد.
تحولات لبنان در سه دهه اخیر بیانگر آن است که همه ترورها در زمانی رخ داده که اختلافات قومی در لبنان شروع شده است و خود این ترورها نیز عامل شدت بخشی تشنجات و اختلافات داخلی گشته است.
قطعنامه ۱۵۵۹ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شد عاملی برای ایجاد تفرقه جدید در جامعه لبنانی است.
وظیفه اصلی و اولی سازمان ملل متحد «استقرار صلح و امنیت» در سطح جهان است و این آرامش حاصل نخواهد شد مگر با ایجاد همدلی و وحدت میان ملل جهان.
با توجه به این مهم است که در این سازمان بخش های گوناگونی که فعالیت های مختلفی را انجام می دهند لحاظ شده است. از جمله این فعالیت ها، فعالیت های فرهنگی سازمان است که با هدف ایجاد همدلی و وحدت در جامعه جهانی با تکیه بر مشترکات ملل است. هرجایی که این مهم به خطر افتد، شورای امنیت موظف است که که موضعگیری کند. در صدور قطعنامه ۱۵۵۹ از سوی این شورا، چنین رسالتی دیده نمی شود. مردم لبنان قویاً خواستار حضور سوریه در لبنان هستند. زیرا حضور نیروهای سوریه موجب ثبات در لبنان و منطقه شمال فلسطین شده است. اما این قطعنامه آنان را جدا از هم می خواهد.
همچنین مقاومت در برابر اشغالگری و تجاوز امری است که عقل سلیم و عرف جاری آن را تأیید می کند. در لبنان، حزب الله لبنان رسالت مقاومت در برابر اشغالگری و تجاوزات پیوسته رژیم صهیونیستی به لبنان و مردم بی دفاعش را بر دوش دارد. جامعه لبنان نیز علی رغم همه اختلافات طایفه ای از حزب ا... و مقاومت آن حمایت می کند. اما قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت خواهان خلع سلاح حزب ا... است.
تردیدی نیست این قطعنامه خلاف خواست عمومی مردم لبنان است. درخواست برگزاری همه پرسی برای پذیرش یا عدم پذیرش قطعنامه ۱۵۵۹ در لبنان که از سوی مقاومت و برخی شخصیت های لبنانی مطرح شد، نیز راهپیمایی یک میلیونی لبنانیها در مخالفت با این قطعنامه، با توجه به این خواست عمومی بوده است.
در هر جامعه ای عده قلیلی هستند که خلاف خواست عمومی جامعه حرکت می‌کنند. در داخل جامعه لبنان نیز عده قلیلی همسو با خواست غرب و صهیونیست‌ها حرکت می کنند و غرب این خواست را بزرگنمایی کرده و خواست عموم لبنانیها جلوه می دهد!
با صدور قطعنامه ۱۵۵۹ تلاش غرب برای تفرقه افکنی در لبنان وارد مرحله جدیدی شد. استعفای رفیق حریری در مخالفت با حضور سوریه و ابقای امیل لحود بر پست ریاست جمهوری لبنان را برخی در همین راستا می دانند. حال آنکه رفیق حریری پیشتر نیز چنین اقدامی را در سابقه خود داشته است. ترور رفیق حریری در فضایی انجام می گیرد که بذر تفرقه با قطعنامه شورای امنیت در جامعه لبنان پاشیده شده است.
با ترور رفیق حریری انگشت اتهام غرب به سوی سوریه دراز می شود تا جامعه لبنان را در موضوع حضور یا عدم حضور سوریه به چالش کشاند.
به نظر می رسد در پشت پرده ترور رفیق حریری، غرب و صهیونیست ها حضوری قوی و پر رنگ دارند. موضعگیری شتاب آلود مجموعه‌ی غرب اعم از سازمان ملل متحد و دولتمردان کشورهای غربی شکی در آن باقی نمی نهد. این ترور بی شک اقدامی جنایتکارانه و محکوم است. اما این اقدام شتاب زده در متهم ساختن سوریه نشانگر آن است که هدف اولیه و اصلی از ترور حریری، بی ثباتی در جامعه لبنان است تا با دامن زدن به آتش اختلافات داخلی زمینه خروج نیروهای سوریه از لبنان فراهم گردد.
هرچند عده ای می کوشند با بزرگ نمایی اختلافات حریری با دولت لبنان و سوریه، دولت لبنان و در نهایت سوریه را در ترور وی متهم سازند. اما حقیقت آن است که حریری علی رغم اختلافاتی که با دولت لبنان داشته، در صحنه‌ی سازندگی لبنان فردی موثر و پر تلاش بوده است. با حضور و همکاری نیروهای سوریه در لبنان که آرامش را به آنجا بازگردانده اند، وی توانسته در پیشبرد اهداف خود موفق باشد. افزون بر آن وی فردی بوده که مقاومت لبنان در برابر اشغالگری صهیونیست‌ها را متعلق به همه ملت لبنان می دانست نه متعلق به یک قشر و گروه یا قوم و مذهب خاص. مقاومت لبنان از آن لبنان و افتخار لبنان و همه مردم منطقه است. وجود اختلافات در صحنه‌ی مدیریت یک کشور هم امری معمول و ساری در همه جهان است.
غرب و صهیونیست ها تحقق خواست خود را در متهم ساختن سوریه در این ترور و شعله‌ور کردن آتش اختلافات قومی و طایفه ای در لبنان می بینند. حقیقت آن است که مردم لبنان هم مزه پیروزی در برابر اشغالگری را با حفظ وحدت و یکپارچگی و با حضور سوریه چشیده‌اند و هم دشمنان خود و منطقه را به خوبی می شناسند و هوشیارتر از آنند که گرفتار چنین دام هایی گردند. به نظر می رسد با فروکش کردن جو ملتهب و پر احساسی که زائیده طبیعی چنین رویدادهایی است، جهان شاهد حرکت منطقی و توأم با آینده نگری مردم لبنان خواهد بود. حرکتی که همه توطئه‌ها را خنثی خواهد کرد، زیرا لبنانیها وحدت و امنیت بدست آمده را غنیمتی می دانند که شایسته جان فشانی است.
منبع : جمعیت دفاع از ملت فلسطین