سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آمریکا؛ امپراتور بدهکاری


آمریکا؛ امپراتور بدهکاری
آمریكا در حال حاضر با كسری دوقلو مواجه می‌باشد. كسری حساب جاری یا تراز بازرگانی خارجی و كسری بودجه فدرال.
كسری سالیانه تجاری ما به مرز حدود ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده است. این كسری معادل نزدیك به ۶ درصد تولید ناخالص داخلی آمریكا كه حدود ۵/۱۲ تریلیون دلار بوده، می‌باشد.
بودجه سالیانه ۲ تریلیون و ۳۰۰ میلیارد دلاری آمریكا در سال ۲۰۰۵ حدود ۴۵۰ میلیارد دلار كسری داشته است؛ یعنی هزینه‌های ملی بیش از درآمد. در این رابطه سازمان ملل هشدار داد كه تداوم كسری‌های آمریكا ریسك بهم زدن تعادل اقتصاد جهانی را در پی خواهد داشت.
بدهی ملی آمریكا در سال ۲۰۰۱ كه جورج بوش بعنوان رئیس جمهور سوگند یاد كرد، در حدود ۷/۵ تریلیون دلار بوده است ولی تا آخر ۲۶ ژانویه ۲۰۰۶ به رقم نجومی ۸,۱۸۹,۹۵۱,۸۱۹,۱۸۸ دلار افزایش یافت.
با جمعیت ۲۹۸ میلیون نفری ایالت متحده، سهم هر شهروند آمریكایی از این بدهكاری در حدود ۴۵۰/۲۷ دلار برآورد شده است. این بدهی ملی معادل حدود ۷/۶۵ درصد تولید ناخالص داخلی می‌باشد كه معادل حدود ۵/۱ درصد تولید ناخالص داخلی هم بابت بهره آن پرداخت می‌گردد.
بخش اعظم این بدهی‌ها، حدود ۴/۴ تریلیون دلار به خارجی‌ها، بخصوص چین و ژاپن و كشورهای صادر كننده نفت می‌باشند كه در اوراق بهادار آمریكا از جمله انواع Bonds ( نوعی بدهكاری، IOU ) و سهام (نوعی مالكیت ) و بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری كرده‌اند.
درحالی‌كه سطح پس انداز در آمریكا ناچیز بوده ولی حدود ۸۰-۷۰ درصد پس‌انداز دنیا را مصرف می‌كند. آمریكا مدیون سخاوت خارجیان بخصوص چین و ژاپن می‌باشد.
تحلیلگران اقتصادی ادعا می‌كنند اگر آنها به قول معروف ۲ شاخه را بكشند، به عبارتی اگر تصمیم بگیرند پول‌هایشان را از سیستم اقتصادی آمریكا بیرون بكشند، ذخایر ارزی خود را از دلار به دیگر ارزها تغییر دهند، خرید اوراق خزانه‌داری آمریكا را كه در ارزشش تردید بسیار وجود دارد، متوقف نمایند و بدهی‌های آمریكا را تأمین نكنند، دلار آمریكا به پرتگاه سقوط خواهد كرد، نرخ بهره افزایش یافته و بازار مسكن هم دچار سقوط می‌شود.
در نتیجه اقتصاد آمریكا با ركود عمیق مواجه می‌شود. بحران جدی‌تر اینجا است كه به دلیل منافع مشترك بین ایالات متحده و شركای تجاری، این عواقب تنها گریبانگیر اقتصاد ایالات متحده نخواهد بود، بلكه یك خودكشی اقتصادی همگانی می‌باشد. سقوط دلار آمریكا یعنی سقوط عمده اقتصاد جهان بویژه چین و ژاپن.
برای مردم آمریكا شگفت‌آور است كه چرا ایالت متحده دارای چنین كسری‌های عظیمی شده است. وضعیت موجود به هیچ وجه برای آنها خوشایند نیست. چرا این كشور، عراق را مورد حمله قرار داده و همچنین جنگ علیه تروریست براه انداخت‌؟ اقداماتی كه مطمئناً اشتباهات پرهزینه‌ای بودند.
آمریكا ارتش می‌فرستد، كشوری را فتح می‌كند و مجدداً صدها میلیارد دلار برای بازسازی آنها هزینه می‌كند. گویی این كشور تصمیم به نابودی خود گرفته است. اول با ورشكسته كردن اقتصاد خود و بعد هم با دشمن‌تراشی در سراسر جهان. اینها دقیقاً همان اتفاقاتی هستند كه نباید رخ دهند ولی می‌بینیم كه دارند اتفاق می‌افتند.
آمریكاییان بر این باور هستند كه با مصرف پول دیگران می‌توانند ثروتمند شوند. آنها همچنین به دلایلی معتقدند كه كشورهای خارجی واقعاً تمایل دارند كه مورد تهاجم و اشغال آمریكا قرار گرفته و تصرف شوند. آنها می‌پندارند كه برای همیشه می‌توانند بدهی‌های خود را افزایش دهند.
در موقعیت فعلی، آمریكا یك ابرقدرت است، حال چه بخواهیم چه نخواهیم. بنابراین باید نقش اساسی را در صحنه جهانی بازی كند. در ایالات متحده، آنچه كه در گذشته فروتنی، خویشتنداری و منش جمهوریت حاكم بوده، حال توسط جریان‌های غالب و قدرتمند امپراتور جدید از هم گسسته و به‌جای آن سیستم خودخواهی، هژمونی و غرور، نیرنگ و بدهكاری ظهور یافت.
قانون اساسی آمریكا دقیقاً همان بوده كه هست با همان عباراتی كه در ابتدا تدوین شده بودند، اما همه اینهایی كه در گذشته تعهد و وظیفه و التزام را به همراه داشتند در زمان حاضر به لاستیكی نرم تبدیل شدند.
اما آمریكا چطور به امپراتور تبدیل شد. در سال ۱۹۱۳ وقتی كه مالیات بر درآمدها و سیستم بانك مركزی فدرال خلق شدند، این دو سیستم ابزار قدرتمندی شدند كه توانستند این امپراتور را تأمین مالی نمایند. واقعه مهم دیگر در تكمیل شكل‌گیری امپراتوری، تغییر ساختار پیمان برتون وودز بوده است.
در این كنفرانس كه در جولای سال ۱۹۴۴ میلادی، اواخر جنگ جهانی دوم در ناحیه‌ای به اسم برتون وودز نزدیك كوه واشنگتن در ایالت نیوهمشایر آمریكا برگزار گردید، علاوه بر نمایندگان ۴۴ كشور جهان، مسئولان سه سازمان بزرگ جهانی از جمله، صندوق بین‌المللی پول، بانك جهانی و سازمان تجارت بین‌المللی حضور به هم رساندند.
در این كنفرانس تصمیماتی در راستای ایجاد استاندارد مشخص جهان در رابطه با سیستم نظارتی هماهنگ در خصوص تجارت، سیستم پولی،‌ثبات مجدد اقتصادی اروپا و ژاپن و همچنین تصویب استاندارد پشتوانه دلار به میزان هر ۳۵دلار آمریكا در مقابل یك اونس طلا و انتخاب دلار آمریكا به عنوان ارز غالب و وابستگی دیگر ارزها به آن اتخاذ شدند.
در سال ۱۹۷۱ در زمان ریاست جمهوری وقت آمریكا، ریچارد نیكسون، پیمان مذكور به معاهده «اسمیت‌سونین» تغییر یافت. این معاهده مشابه پیمان برتون وودز بوده ولی در مورد ارزها، الزام قابلیت تبدیل دلار به طلا به حالت تعلیق در‌آمده كه دلار و متعاقب آن دیگر ارزها به حالت شناور در‌آمدند. در ادامه، مبادلات عظیم ۹/۱ تریلیون دلاری روزانه بازار ارزها را كه امروز شاهد آن هستیم، در سال ۱۹۷۳ شكل گرفت.
ایالات متحده دچار ورشكستگی شده است و روی یخ راه می‌رود. حال چه باید كرد؟ اگر شما به طلبكاران ۴۴۰۰ دلار بدهكار بوده و نتوانید آن را پرداخت نمایید، در دردسر افتادید. ولی اگر به طلبكاران ۴۴۰۰ میلیون دلار بدهكار بوده و نتوانید آن را پرداخت نمایید، آنها به دردسر افتادند. سناریوی اول به خیلی از آمریكایی‌ها و سناریوی دوم به بدهكارترین كشور جهان یعنی ایالات متحده مربوط می‌شود. كاخ سفید بوش در حال حاضر ۲ میلیارد دلار در روز قرض می‌كند كه صرفاً سر‌پا بایستد.
برای بدست آوردن پول، واشنگتن در دهه‌های اخیر با فروش انواع اوراق قرضه، عمدتاً به خارجیان، سعادت فریبنده آمریكا را تأمین مالی كرده است. تمایل و توانایی كشورهای خارجی به ادامه دادن وام‌هایی كه هرگز پرداخت نخواهند شد و با ارزی كه دائماً ارزشش را از دست می‌دهد، دوامی نخواهد داشت.
همچنین پس‌اندازهای داخلی آمریكاییان بر باد رفته و حالا آنها با پس‌اندازهای دیگر كشورها امورات خود را می‌گذرانند. بدتر از این اینكه دولت بوش از سازمان تأمین اجتماعی و ۱۴۹حساب امانات ملی، آخرین دلار‌های باقیمانده را برداشته و خرج كرده است. امروز صندوق‌های وجوهات بزرگترین اقتصاد روی زمین غارت و لخت شده‌اند.
بهره‌هایی كه دولت آمریكا سالیانه بابت بدهی‌هایش می‌پردازد تقریباً مساوی می‌باشد با تمامی مالیات‌هایی كه آمریكاییان می‌پردازند. دولت آمریكا درچنان بدهكاری عظیمی گیر كرده است كه نمی‌تواند از آن رهایی یابد. اكثر لوازم و اجناس آمریكا دیگر ساخت آمریكا نیستند. كشورهایی كه در برابر آمریكا مازاد تجاری دارند، این وجوه را دوباره به عنوان وام و سرمایه گذاری به آمریكا برمی‌گردانند.
انباشتگی بدهكاری‌های گیج كننده‌ای كه دارد در حجم زیادی رشد می‌كند، یك سرنوشت بد و اجتناب‌ناپذیر را برای آمریكا به ارمغان خواهد داشت.
ترجمه - ابوالحسن مروجی
منابع اصلی:
Empire Of Debt, Addison Wiggin William Bonner
Convergence Weekly, William Thomas
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید