جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تولد و کودکی‌ پیامبر


تولد و کودکی‌ پیامبر
بیش‌ از هزار و چهار صد سال‌ پیش‌ در روز ۱۷ ربیع‌ الاول‌ ( برابر ۲۵ آوریل‌ ۵۷۰میلادی‌ ) كودكی‌ در شهر مكه‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. پدرش‌ عبد الله‌ در بازگشت‌ از شام‌ در شهر یثرب‌ ( مدینه‌ ) چشم‌ از جهان‌ فروبست‌ و به‌ دیدار كودكش‌ ( محمد ) نایل‌ نشد. زن‌ عبد الله‌، مادر " محمد " آمنه‌ دختر وهب‌ بن‌ عبد مناف‌ بود. برابر رسم‌ خانواده‌های‌ بزرگ‌ مكه‌ " آمنه‌ " پسر عزیزش‌ ، محمد را به‌ دایه‌ای‌ به‌ نام‌ حلیمه‌ سپرد تا در بیابان‌ گسترده‌ و پاك‌ و دور از آلودگیهای‌ شهر پرورش‌
یابد . " حلیمه‌ " زن‌ پاك‌ سرشت‌ مهربان‌ به‌ این‌ كودك‌ نازنین‌ كه‌ قدمش‌ در آن‌ قبیله‌ مایه‌ خیر و بركت‌ و افزونی‌ شده‌ بود ، دلبستگی‌ زیادی‌ پیدا كرده‌ بود و لحظه‌ای‌ از پرستاری‌ او غفلت‌ نمی‌كرد. كسی‌ نمی‌دانست‌ این‌ كودك‌ یتیم‌ كه‌ دایه‌های‌ دیگر از گرفتنش‌ پرهیز داشتند ، روزی‌ و روزگاری‌ پیامبر رحمت‌ خواهد شد و نام‌ بلندش‌ تا پایان‌ روزگار با عظمت‌ و بزرگی‌ بر زبان‌ میلیونها نفر مسلمان‌ جهان‌ و بر مأذنه‌ها با صدای‌ بلند برده‌ خواهد شد ، و مایه‌ افتخار جهان‌ و جهانیان‌ خواهد بود . " حلیمه‌ " بر اثر علاقه‌ و اصرار مادرش‌ ، آمنه‌ ، محمد را كه‌ به‌ سن‌ پنج‌ سالگی‌ رسیده‌ بود به‌ مكه‌ باز گردانید . دو سال‌ بعد كه‌ " آمنه‌ " برای‌ دیدار پدر و مادر و آرامگاه‌ شوهرش‌عبد الله‌ به‌ مدینه‌ رفت‌ ، فرزند دلبندش‌ را نیز همراه‌ برد . پس‌ از یك‌ ماه‌ ، آمنه‌ با كودكش‌ به‌ مكه‌ برگشت‌ ، اما دربین‌ راه‌ ، در محلی‌ بنام‌ " ابواء " جان‌ به‌ جان‌ آفرین‌ تسلیم‌ كرد ، و محمددر سن‌شش‌سالگی‌ از پدر و مادر هر دو یتیم‌ شد و رنج‌ یتیمی‌ در روح‌ و جان‌ لطیفش‌ دو چندان‌ اثر كرد .
سپس‌ زنی‌ به‌ نام‌ ام‌ایمن‌ این‌ كودك‌ یتیم‌، این‌ نوگل‌ پژمرده‌ باغ‌ زندگی‌ را همراه‌ خود به‌ مكه‌ برد . این‌ خواست‌ خدا بود كه‌ این‌ كودك‌ در آغاز زندگی‌ از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای‌ تلخ‌ و جانكاه‌ زندگی‌ را در سرآغاز زندگانی‌ بچشد و در بوته‌ آزمایش‌ قرار گیرد ، تا در آینده‌ ، رنجهای‌ انسانیت‌ را به‌ واقع‌ لمس‌ كند و حال‌ محرومان‌ را نیك‌ دریابد .
از آن‌ زمان‌ در دامان‌ پدر بزرگش‌ " عبد المطلب‌ " پرورش‌ یافت‌ . " عبد المطلب‌ " نسبت‌ به‌ نوه‌ والاتبار و بزرگ‌ منش‌ خود كه‌ آثار بزرگی‌ در پیشانی‌ بناكش‌ ظ‌اهر بود ، مهربانی‌ عمیقی‌ نشان‌ می‌داد . دو سال‌ بعد بر اثر درگذشت‌ عبد المطلب‌ ، " محمد " از سرپرستی‌ پدر بزرگ‌ نیز محروم‌ شد . نگرانی‌ " عبد المطلب‌ " در واپسین‌ دم‌ زندگی‌ بخاطر فرزند زاده‌ عزیزش‌ محمد بود . به‌ ناچار " محمد " در سن‌ هشت‌ سالگی‌ به‌ خانه‌ عموی‌ خویش‌ ( ابو طالب‌ ) رفت‌ و تحت‌ سرپرستی‌ عمش‌ قرار گرفت‌. " ابوطالب‌ " پدر " علی‌ " بود . ابو طالب‌ تا آخرین‌ لحظه‌های‌ عمرش‌ ، یعنی‌ تا چهل‌ و چند سال‌ با نهایت‌ لطف‌ و مهربانی‌ ، از برادرزاده‌ عزیزش‌ پرستاری‌ و حمایت‌ كرد . حتی‌ در سخت‌ ترین‌ و ناگوارترین‌ پیشامدها كه‌ همه‌ اشراف‌ قریش‌ و گردنكشان‌ سیه‌ دل‌ ، برای‌ نابودی‌ " محمد " دست‌ در دست‌ یكدیگر نهاده‌ بودند ، جان‌ خود را برای‌ حمایت‌ برادر زاده‌اش‌ سپر بلا كرد و از هیچ‌ چیز نهراسید و ملامت‌ ملامتگران‌ را ناشنیده‌ گرفت‌ .
منبع : سایت اهل بیت