دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیروزی با عرق شرم


پیروزی با عرق شرم
می گویند در مثل مناقشه نیست اما در میان عوام گاه ضرب المثل هایی هست که مکتوب کردن آن به دلیل ملاحظات ادبی عرصه مطبوعات اگر نگویم ممکن نیست، دست کم بعید است. گویی اهالی مطبوعات غیر از سانسور و خودسانسوری با محدودیتی دیگر هم مواجهند که می شود اسمش را گذاشت؛ «شرم قلم». اول این مطلب هم قرار بود ضرب المثلی بیاورم با این مضمون که طرف بهترین اطعمه و اشربه را پیش روی خود می بیند، اما نمی تواند آن را بخورد. چرا؟ چون اتفاقی برای آن افتاده که نمی شود به خاطر همان شرم قلمی که ذکرش رفت، اسمش را نوشت، البته خوانندگان عزیز که با خود تعارف ندارند، لابد همین توصیف هم برایشان کفایت می کند که العاقل یکفیه الاشاره.الغرض؛ داستان انتخابات مجلس هشتم و پیروزی جریان حاکم به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ، چیزی شده شبیه وضع همان بنده خدا که نه تنها نتوانست غذایی بخورد که اگر خودش را کنترل نکرده بود، یحتمل که حالش هم بهم می خورد. دوستان ما که خودشان را «اصولگرا» می نامند، در این انتخابات که بعد از این همه طراحی، مهندسی، حذف رقیب و صحنه سازی ابزار و آلاتش فراهم شد، نهایتاً به ادعای خود به ۷۰ درصد کرسی ها در کل کشور و ۲۹ کرسی تهران دست یافتند، ولی بندگان خدا می بینند که در شام پیروزی شان چیزی به اسم مشارکت ۲۶ درصدی شهروندان در دور اول و ۱۳ درصدی دور دوم افتاده که رویشان نمی شود بگویند ما چنین شامی را خورده ایم. البته این «پیروزشدگان شرمنده» با آن بنده خدایی که خودش را با آن غذای مهوع مواجه دید، یک فرق مهم دارند و آن اینکه آشپز این شام تاریخی خودشان بوده اند نه اینکه به میهمانی رفته باشند. شاید اگر مثل آن ضرب المثل معروف دیگر، آشپز انتخابات دو تا بود، حداکثر غذای این بندگان خدا شور یا بی نمک می شد؛ نه اینکه چنین چیزی در آن بیفتد،
● حمله عجیب به مجلس ششم
البته این شرمندگی که در بند قبل ذکرش رفت، دلیل نمی شود برادران جناح مقابل حرف کم بیاورند به طوری که با وجود پایان انتخابات مجلس، برخی نامزدهای حامی دولت هنوز در فضای انتخاباتی سیر می کنند و دست از حملات تبلیغاتی به مجلس ششم برنداشته اند. مصاحبه روز دوشنبه «حمید رسایی» از شاگردان مصباح یزدی و نامزد حامیان دولت در تهران، با خبرگزاری فارس از این جمله است. وی در مقام رد اختلافات درونی اصولگرایان بر سر ریاست مجلس به آنچه «رقابت مجلس ششمی ها بر سر کسب ریاست مجلس» خوانده، پرداخته و گفته؛«برخلاف آن چیزی که در مجلس ششم وجود داشت و برخی افراد که رای بیشتری را کسب کرده بودند بر سر کسب ریاست مجلس با یکدیگر دعوا می کردند، اصولگرایان نشان خواهند داد که بعد از انتخابات مجلس هشتم باز هم وحدت خود را حفظ خواهند کرد.» این ادعای عجیب در حالی مطرح شده که در چهارساله مجلس ششم، آقای کروبی بدون رقیب در جایگاه ریاست قرار گرفته بود.
● باز هم کم شد
روزنامه «جمهوری اسلامی» از آن دسته مطبوعات خاص کشور ماست که هر اتفاقی که در جامعه بیفتد، همچنان دنبال دغدغه ها و مسائلی است که از سال ۵۸ در پی اش بوده. به همین خاطر است که این روزنامه باسابقه، در شرایطی که سایر مطبوعات در حال تحلیل و گمانه زنی بر سر آرایش مجلس هشتم و تعداد کرسی های هر فراکسیون و تعیین رئیس آینده پارلمان هستند، رفته و آماری ارائه کرده که نشان می دهد تعداد روحانیون در مجلس هشتم نسبت به دور قبل، کم شده است. این روزنامه با اشاره به اینکه «تعداد افراد روحانی که به این مجلس راه یافته اند ۳۹ نفر می باشد»، نوشت که این رقم نسبت به مجلس هفتم دو نفر کاهش نشان می دهد و بدین ترتیب سیر نزولی حضور روحانیون در مجلس شورای اسلامی همچنان ادامه دارد. آنطور که این روزنامه از آرشیو ۳۰ ساله خود درآورده، در دوره اول مجلس شورای اسلامی ۱۶۴ نفر از نمایندگان روحانی بوده اند. این هم تحلیل روزنامه «جمهوری اسلامی» از این اتفاق؛ «یکی از عوامل کاهش تعداد روحانیون در مجلس، فعالیت یک جریان تبلیغاتی است که همواره در حال شایعه پراکنی علیه روحانیت است.» احتمالاً جامعه شناسان و نظریه پردازان سیاسی هم به زودی به همین نتیجه خواهند رسید،
● انقلاب اسلامی یا طرح امنیت اجتماعی؟
چند هفته یی است که جناب علم الهدی امام جمعه مشهد از همگنان و هم سلکان خود در خبرسازی و بحث افکنی پیشی گرفته و هر بار دهان می گشاید، سخنانش در مطبوعات و سایت های اینترنتی به سرعت مشتری پیدا می کند. سخنان این خطیب در دهمین همایش سراسری مسوولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستادهای تابعه سراسر کشور که هفته گذشته ایراد شد، هم از این قاعده مستثنا نبود. ایشان در سخنان خود به انتقاد از برگزاری جشنواره های هنری نظیر فیلم و موسیقی در دهه فجر پرداخته و از جمله گفته؛ «این چه فجری بود؟ مردم روز ۱۷ شهریور در میدان ژاله (شهدا) زیر باران آتش تار می زدند؟ دایره می زدند؟ مطربان و لوطیان پیشاپیش جمعیت بودند؟ والله علما علمدار بودند، «الله اکبر» و «لااله الا الله» می گفتند، این مساله از روز اول به عنوان ضدارزش در انقلاب بوده است؛ همین را وسیله یی کرده اید برای جذب جوان به انقلابی که اساس حرکتش بر ضد این ارزش بوده است.»
وی گفت؛ «ما در انقلاب با چه کسانی جنگیدیم و مقابله کردیم؟ جز با یک مشت شهوتران، عیاش، خوشگذران، دزد، دغل، کاباره نشین، عرق خور، رقاص و نوازندگان و خوانندگان که عرصه این چپاول را فراهم کرده بودند و خدا ما را پیروز کرد؛ حالا دقیقاً انقلاب را به جوان با همان ابزاری که برای آن جنگیدیم، معرفی می کنیم.»
سخنان این امام جمعه محترم، البته گویا و متین است. البته به شخصه به عنوان یکی از همین جوانان که قرار بوده جذب انقلاب شوند و پیامش را در این ۳۰ سال درک کنند، با این بیانات از خواب غفلت درآمدم .
● برادر حسین حرف حق می زند
نمی شود در این مملکت ستون یادداشت سیاسی راه انداخت و به نوشته ها و رهنمودهای برادر حسین شریعتمداری بی توجه بود. مدیرمسوول محترم روزنامه «کیهان» دوشنبه این هفته در ستون پربرکت «یادداشت روز» به طیفی از نیروهای اصلاح طلب توصیه کرده به اردوگاه رقیب (که اسمش را «اصولگرا» گذاشته اند)، بپیوندند. اما چطور؟ طبعاً وقتی قلم روان برادر حسین هست، نیازی به توصیف امثال ما نیست. پس بخوانید؛ «روی سخن در این نوشته با آن دسته از اصلاح طلبان است که نشان داده اند نسبت به مبانی و آموزه های اسلام و انقلاب وفادارند و اگر در پاره یی از موارد با اصولگرایان اختلاف نظرهایی دارند و اداره امور کشور را به گونه یی متفاوت می پسندند، اما در اهداف نهایی و تعریف شده نظام با اصولگرایان اختلاف نظر چندانی ندارند... چرا اصلاح طلبان معتقد به مبانی و اصول انقلاب و نظام مانند مجنون از «ناقه ناهمراه» پیاده نمی شوند و به پای خود راه کوی لیلی را پیش نمی گیرند؟، چاره کار دل کندن اصلاح طلبان معتقد به مبانی و اصول از همراهان ناهمدل خویش است... دوستان مورد اشاره می توانند با حفظ تفاوت نظرها و اختلاف سلیقه های خود یک جریان کارآمد، موثر و اصولگرا، جدای از جریانات اصولگرای شناخته شده کنونی باشند. مگر اصولگرایان ضمن آن که اهداف مشترکی دارند، با یکدیگر در برخی از زمینه ها اختلاف نظر ندارند؟»
محمدجواد روح
منبع : روزنامه اعتماد