جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
دره
مردی از میان درهای میگذشت که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره زندگی صحبت کردند. بعد، صحبت به وجود خدا رسید.
مرد گفت: اگر به خدا اعتقاد داشته باشم، باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچیک از اعمالم نیستم؛ زیرا مردم میگویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده در دست اوست.
چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش در دره پیچید. بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس. صدای فریادهای چوپان نیز در کوهها پیچید و به سوی او بازگشت.
سپس چوپان گفت: زندگی، همین دره است. آن کوهها، نتیجه کارمان را نشان میدهند و آوای انسان، اراده اوست. آزاد هستیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوییم، اما هر کاری که میکنیم، به درگاه خداوند میرسد و به همان شکل به سوی ما بازمیگردد.
منبع : روزنامه اطلاعات
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق انتخابات دانشگاه تهران حماس حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران بارش باران هواشناسی یسنا هلال احمر قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون صداوسیما عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام بازی سپاهان لیگ برتر ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی کولر گوگل تلفن همراه همراه اول تبلیغات اینستاگرام اپل
خواب فشار خون کبد چرب چاقی رابطه جنسی