سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آلودگی صوتی


آلودگی صوتی
در سال ۱۹۹۶ در گزارش سبز (Green Paper) منتشر شده از سوی اتحادیه اروپا درزمینه میزان فشار ناشی از آلودگی صوتی بر مردم و سکنه اروپا اعلام شد که حدود ۱۷ تا ۲۲ درصد از جمعیت اروپا تحت تاثیر درجات بالا و خطرناک آلودگی صوتی محیط قرار دارند.
این در حالی است که تا پیش از این ادعا می‌شد خسارت‌های ناشی از آلودگی صوتی قابل محاسبه نیست اما خوشبختانه طرح این قبیل آمار و ارقام درباره خسارت‌ها و عوارض خطرناک آن در محیط‌زیست انسانی و همچنین در محیط‌زیست حیات‌وحش راه رابرای هرنوع بی‌توجهی بسته است.
اکنون ابزارها و روش‌های علمی متعددی برای
اندازه گیری شدت و ضعف آلودگی‌های صوتی در جهان وجود دارد. این روش‌ها در بیشتر کشورهای توسعه یافته جهان امکان پیشگیری یا حذف بسیاری عوامل خطرناک را در محیط‌زیست شهری فراهم کرده است.
امروزه استفاده از این امکانات و محاسبه این خسارت‌ها در کشورهای توسعه یافته جهان سبب توقف یا پیشگیری از برخی فعالیت‌های زیان‌آور اقتصادی شده است که به ظاهر سودآورند ولی در نهایت چندین برابر خسارت مالی در پی داشته اند. اعمال فشار برای تغییر در ساخت موتورهواپیما‌ها در انگلستان و یا توقف برخی طرح‌ها همانند احداث بزرگراه‌ها یا فرودگاه و خطوط هواپیمایی، در برخی کشورها نظیر انگلستان از این جمله است.
دکتر باقر میلانی کارشناس اقتصادی و از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران در این زمینه می‌گوید: «اخیرا درکشور نروژ هزینه سرانه خسارت ناشی از آلودگی صوتی محاسبه واعلام شده است. این بررسی‌ها که توسط محققان سازمان بهداشت جهانی صورت گرفته روشن کرده است که سرانه خسارت ناشی از آلودگی‌های صوتی در این کشور، سالانه بین ۸۸ تا ۵۴۱ دلار است. این خسارت‌ها عمدتا هزینه‌هایی است که بر اثر بروز بیماری‌های روانی، قلبی ـ عروقی، اعصاب، بروز تصادفات رانندگی در بزرگسالان و نیز عوارض مخرب آن بر سطح یادگیری و هوشیاری و اختلال حافظه در افراد مسن و کودکان بر جامعه تحمیل می‌شود که برخی از این خسارت‌ها جنبه دائمی داشته و تا پایان عمر افراد مبتلا هزینه‌های هنگفتی را بر جامعه تحمیل می‌کند.»
وی در ادامه می‌افزاید: «بدیهی است که چنین رقمی در کشوری چون نروژ، که از نظر معیارهای شهرسازی درسطح بالایی است، بسیار تکان‌دهنده است زیرا نروژ اساسا کشوری است که مقامات آن در طراحی شهری و رعایت پارامترهای خوشبختی بسیار حساس بوده و با دقت عمل می‌کنند. علاوه براین اعمال مقررات دقیق و فرهنگ بالای شهروندی در فعالیت‌های روزانه شهری نیز مانع مهمی در پیشگیری در تضییع حقوق شهروندی مردم دارد.»
به گفته دکتر میلانی در گزارش دیگری از سوی سازمان بهداشت جهانی، خسارت‌ها وهزینه‌های اجتماعی ناشی از آلودگی صوتی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز بالغ بر ۴۲ میلیارد یورو برآورد شده است.
بی‌تردید همین بررسی‌ها اتحادیه اروپا را واداشته است تا طی قطعنامه‌ای کشورهای عضو را موظف کند «نقشه آلودگی صوتی» شهرهای بزرگ را در کشورهای تابعه تهیه کرده و برای مبارزه با آلودگی صوتی در نقاط پرسرو صدا برنامه‌های عملی مشخصی تدوین و پیاده کنند.
این قبیل بررسی‌ها اگر چه در ایران و شهرهای بزرگ آن صورت نگرفته اما با توجه به هزینه هنگفت خسارت ناشی از آلودگی صوتی در کشورهای اروپایی، در شرایطی که عمدتا برخوردار از بیشترین استانداردهای ساختمان‌سازی و معماری ازیک سو و استانداردهای شهرسازی ازدیگر سو هستند، می‌توان دریافت که میزان خسارت ناشی از آلودگی صوتی در کشورها و شهرهایی چون تهران به چه میزان است.
دکتر میلانی می‌گوید: «روشن است که با توجه به عوامل یاد شده، خسارت‌های ناشی از آلودگی صوتی در ایران چند برابر کشورهای اروپایی نظیر نروژ است، بنابراین روشن است که جامعه ایران، دربیشتر فعالیت‌های اقتصادی خود بیش از کسب سود و درآمد دچار زیان‌های اقتصادی است اما این زیان‌های اقتصادی برای عوام مردم نامرئی و برای متخصصان اقتصاد و محیط زیست و افراد مطلع جامعه کاملا مرئی و حتی قابل محاسبه است.»
ناگفته نماند که برخورداری از سطح بالای فرهنگ شهروندی در تمام فعالیت‌های روزانه شهری این کشورها نیز نکته مهمی است که باید در نتیجه نهایی مورد نظر قرار گیرد.
امروزه تاثیر آلودگی‌های صوتی در حیات وحش حیوانات و گونه‌های حیات وحش کاملا روشن است چراکه این صداها سبب ایجاد احساس ناامنی در حیوانات می‌شود که تاثیر زیادی بر تولید مثل این گونه‌ها دارد. ازاین رو یکی از دلایل مهم در مباحث حفاظت از محیط زیست علاوه بر پیشگیری از انقراض گونه‌ها براثر شکار بی‌رویه و نابودی زیستگاه و مواد غذایی، تامین امنیت محیطی برای این جانداران است.
حال این احساس ناامنی و فشار‌های جانبی بر روان انسان آثار و عوارضی مشابه و احتمالا به مراتب بیشتر و خطرناک‌تر درپی دارد. چنان که همه می‌دانیم خطر مشکل آلودگی صوتی در نواحی نزدیک به فرودگاه‌ها و همچنین در بزرگراه‌ها به مراتب بیشتر از دیگر نواحی شهری است.
این میزان خسارت اقتصادی ناشی ازآلودگی صوتی را باید بر خسارت‌های اقتصادی ناشی از آلودگی هوا، آلودگی و تخریب خاک و آب نیز افزود که هریک سالانه میلیاردها دلار خسارت اقتصادی به عموم افراد جامعه تحمیل می‌کنند.
این کارشناس اقتصادی تاکید دارد که با توجه به پیوستگی روزافزون محیط‌زیست و اقتصاد جهانی، اگر ما خود اقدام به کاهش خسارت‌ها و رفع آلودگی‌های زیست‌محیطی کشور نکنیم، نظام جهانی ما را ناگزیر به اقدام می‌کند. در حالی که اگر اکنون خود اقدام کنیم، علاوه بر کسب پرستیژ جهانی و فرهنگی آن، این اقدامات با هزینه و مخاطرات کمتری صورت می‌گیرد در صورتی که اقدام بر اثر فشارهای جهانی، اقداماتی الزامی و بسیار پرهزینه‌تر و پر دردسر خواهد بود.
اما عوارض روانی آلودگی صوتی که گاه با آلودگی‌های منظر همراه است چیست و چرا اتفاقا این دو مقوله کمتر توسط کارشناسان و متخصصان امر مورد توجه قرار گرفته است.
این موضوع را با دکتر قاسم زاده متخصص روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد درمیان گذاشتیم. وی در باره عوارض روانی ناشی از آلودگی‌های صوتی در شهرهای بزرگ ایران ابتدا تعریفی از بهداشت روانی ارائه می‌کند و می‌گوید: «بهداشت روانی عبارت از شرایطی است که سیستم بدنی و روانی فرد در آن شرایط از نظر ایجاد تعادل قدرت و توان کافی را به‌دست آورد. هرعاملی که بتواند در توازن جسمی و روانی فرد ایجاد اختلال کند طبق این تعریف از عوامل بیماری‌زاست.»
به گفته وی روشن است که طبق این تعریف هرگونه آلودگی زیست‌محیطی و به طور اخص آلودگی‌های صوتی و تصویری اثر مستقیمی بر روان فرد دارد حتی اگر از نظر جسمی آسیبی به فرد وارد نیاورد.
وی درمورد آلودگی‌های صوتی به طور خاص اظهار می‌دارد: «دستگاه شنوایی انسان تا به‌طور طبیعی قادر به تحمل میزان معینی صداست و اصوات بالاتر از ۱۰ دسی‌بل فراتر از توانایی تحمل گوش انسان است. از این رو حتی اگر عوارض این اصوات ناهنجار در ظاهر فرد قابل شناسایی نباشد عوارض آن را در رفتار‌های پرخاشگرانه، کاهش آستانه تحمل فردی و ازهمه بدتر فراموشی و اختلال یادگیری در کودکان به وضوح و در رفتار مردم در ازدحام خیابان‌ها و کوچه‌های شهر قابل مشاهده است زیرا کاهش آستانه تحمل فردی در عموم مردم خود تشدید تحریک‌پذیری هیجانی افراد را در پی دارد که معمولا رفتارهای خطرناک و آسیب را در پی دارد.»
وی در ادامه گفت: «بنا به تجربه شخصی خود دریافته‌ام که میزان بوق‌زدن درکشور ما بیش از کشورهای پیشرفته است. این موضوع تاحدی به دلیل فقدان فرهنگ شهروندی و رانندگی است اما این موضوع اساسا یکی از معضلات مشترک در بیشتر کشورهای فقیر است که به معضل سرانه بهداشت روانی مردم اهمیت کمی می‌دهند و در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور در زمینه‌های اقتصادی فرهنگی و شهری و مانند آن، حتی در تصمیم‌گیری‌های بهداشتی، مساله بهداشت روان در برابر بهداشت جسمی در اولویت بسیار پایینی قرار دارد.»
به گفته وی مهم‌ترین عامل در بروز این نگرش نادرست آن است که مشکلات و ناهنجاری‌های روانی برخلاف مشکلات جسمی موضوعی است که چندان قابل مشاهده مستقیم نیست اما در نابهنجاری‌های رفتاری و آن هم به‌طور مستمر آشکار می‌شود.
به هر روی برآیند نهایی این نگرش در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی اولا در کلیت جامعه و روابط اجتماعی افراد بسیار گسترده است و ثانیا بسیار مسری است و در نهایت هزینه فعالیت‌ها و روابط اجتماعی را افزایش می‌دهد.
تردیدی نیست که روابط و سود حاصل از فعالیت‌های اجتماعی در شرایط کاهش سلامت و بهداشت روانی افراد، کاهش یافته و در مقابل خسارت‌های آن بیشتر می‌شود.
بنابراین ادامه بی‌توجهی‌ها به اولویت سرانه بهداشت روانی مردم به اقتصاد ناسالم دامن خواهد زد.
با توجه به عوامل یاد شده روشن است که بهداشت روانی و یا عکس آن، اختلالات روانی در میزان سهم هر فرد در تولید درآمد ناخالص ملی و مصرف آن به‌شدت موثر است. اگرچه اقتصاد ناسالم و توزیع غیرعادلانه ثروت، خود یکی از عوامل تهدیدکننده سلامت روانی است و این به معنی ایجاد یک دور باطل است.
میترا اسدنیا
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید