یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خیلی دور، خیلی نزدیک


خیلی دور، خیلی نزدیک
اصلاح طلبان به انتخابات ریاست جمهوری آینده چگونه می نگرند؟ آیا با توجه به برخورد های ناخوشایند و بی سابقه صورت گرفته با این جناح سیاسی فراگیر نظام در سه سال اخیر که نقطه اوج آن در جریان مراحل مختلف میدان انتخابات مجلس هشتم به وقوع پیوست، آنها بار دیگر به فکر حضور حداکثری -تحت هر شرایطی - در انتخابات سرنوشت ساز بهار سال آینده هستند؟ بی شک پاسخ به این سوالات در نمای اول چندان قابل پیش بینی نیست. اصلاح طلبان اگرچه در طول سال های حضور در حاکمیت و در اختیار داشتن قوای مجریه، مقننه و شوراهای شهر و روستا نیز به اشکال مختلف با محدودیت های خاص مواجه بودند اما پس از حذف کامل از ساختار قدرت در تابستان ۸۴ تاکنون، دوران عبرت انگیزی از حیات سیاسی خود را سپری می کنند.
با نیم نگاهی به آنچه در طول افزون بر یک دهه گذشته و آغاز موج تازه اصلاح طلبی در ایران بر فضای جامعه گذشته می توان بر این نکته پای فشرد که چه آن هنگام که پتانسیل حمایت از حرکت اصلاح طلبان در میان بدنه اجماعی هوادار این جریان در نقطه «بیشینه» قرار داشت و چه در دوره یی که به دلایل گوناگون این حرکت فکری و سیاسی آنگونه که انتظار می رفت مورد اقبال طیف نسبتاً وسیع تحول خواه جامعه واقع نشد، برخی فصل مشترک ها به عنوان جزء ثابت رفتار سیاسی جامعه قابل رصد بوده است. اینکه آنها در عین حالی که از برخی تصمیمات اصلاح طلبان گله کرده یا آن را ناکافی می دانسته اند از محدود شدن روزافزون دایره حرکتی اصلاح طلبان مطلع بوده و آنها را به برخی رقبای سیاسی «پرقدرت» در میان اصولگرایان ترجیح داده اند. برخی صاحب نظران جامعه شناسی سیاسی نیز بر این باورند که حتی «کم توجهی» مردم به فرآیند انتخابات در انتخاباتی نظیر مجلس هفتم و به ویژه انتخابات اخیر نه از روی بی اعتمادی به اصلاح طلبان بلکه نوعی اعتراض خاموش به عملی نشدن خواسته های قشر های مختلف جامعه است که با مشارکت ۸۰ درصدی خود در دوم خرداد ۷۶ و انتخابات پس از آن در رای به اصلاح طلبان امید به برآورده شدن آن داشتند.هرچند برخی ضعف های قابل نقد از یک سو و خصوصاً پیاده شدن مرحله به مرحله «طرح ایجاد تصور ذهنی ناکارآمدی» در برخی رسانه های فراگیر ضد اصلاح طلبان از سوی دیگر نیز در ایجاد شرایطی که در انتخابات ریاست جمهوری نهم به وقوع پیوست، اثرگذار بود. در طول دو سال و نیم گذشته اما به رغم حجم غیرعادی تبلیغات مثبت به سود مسوولان اجرایی فعلی و سعی در پوشاندن نقاط ضعف پرشمار و غیرقابل گذشت دولت - که حتی فریادهای اعتراض در میان بخش های مختلف اصولگرایان معتدل و متحدان سابق رئیس دولت را نیز به آسمان برد - مردم به خوبی «تفاوت های» میان دولت اصلاحات و مجریان کنونی امور را دریافته و همین امر نقطه امید اصلاح طلبان برای بازگشت دوباره به صحنه حاکمیت است.
در انتخابات مجلس هشتم اما رد گسترده صلاحیت کاندیداهای شاخص اصلاح طلب و برخی دیگر از رفتارها و عملکردهای شبهه انگیز سبب شد با کاهش محسوس مشارکت به خصوص در شهر های بزرگ، اصلاح طلبان نتیجه مورد نظر خود را دریافت نکنند.سخنان سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم که در آن بر حفظ انسجام و «ائتلاف» موجود میان احزاب و گروه های یکی از دو جناح اصلی نظام تا انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکید شده بود را باید به عنوان یک اعلامیه رسمی برای ماندن اصلاح طلبان در صحنه ارزیابی کرد. در این میان اگرچه زمان زیادی از انتخابات مجلس هشتم نگذشته طبق سنتی معمول در سه سال اخیر پای موضوع انتخابات «بعدی» بسیار زودتر از آنچه تصور می شد به فضای سیاسی کشور باز شده است.طرفه اینکه برخی رسانه ها اعم از خبرگزاری ها، سایت ها و نشریات مختلف با ارائه مقالات، گزارش ها و گفت وگوهایی با برخی فعالان سیاسی هر دو جناح کشور در خصوص انتخابات پراهمیت ریاست جمهوری سال آینده سعی در پررنگ ساختن این مساله در جامعه دارند.
اما اصلاح طلبان تاکید می کنند که هنوز قصد ورود به موضوع انتخابات ریاست جمهوری را حداقل تا اواسط سال جاری ندارند. در واقع طراحی یک مدل برای آن انتخابات با توجه به فضای نابرابر و نامتناسب اخیر و همچنین آسیب شناسی وقایع پرشتاب میدان انتخابات مجلس هشتم به نظر سران جناح اصلاح طلب از اهمیت بسیاری برخوردار است که تا مشخص نشدن نتایج آن نباید وارد بازی رسانه یی برای شروع زودهنگام مباحث انتخاباتی شد. آنها اولویت را نه با تعیین مصداق ها که با تعیین ویژگی های کاندیدای «آرمانی» اصلاح طلبان می دانند.
● دستاوردی به نام ائتلاف
احزاب و گروه های اصلاح طلب پس از عدم نتیجه گیری در انتخابات ریاست جمهوری نهم و کناره گیری ناگزیر از حضور در قدرت اما تصمیم بر آن گرفتند تا با تجدید سازمان بار دیگر بخت خود را برای حضور در انتخابات مختلف و بازگشت به ساختار حاکمیت بیازمایند. انتخابات شورای شهر سوم، اولین آزمون مدنظر این جناح سیاسی بود که با چند اتفاق تازه همراه بود. سران جناح اصلاح طلب به این نتیجه رسیده بودند که یکی از دلایل عدم موفقیت آنها در انتخابات ریاست جمهوری نهم، «چندکاندیدایی» و پراکنده شدن آرای هواداران اصلاحات بوده و هم از این رو بود که مصمم شدند به صورت یک مجموعه هماهنگ وارد عرصه آن انتخابات شوند. تاسیس حزب اعتماد ملی از سوی مهدی کروبی نیز از دیگر وقایعی بود که با توجه به فواید تاسیس احزاب فراگیر و البته عملگرا و واقعی مورد توجه صاحبنظران قرار داشت.
در چنین شرایطی بود که «ائتلاف اصلاح طلبان» به همراه حزب اعتماد ملی به حمایت از یک فهرست مشترک در تهران و شهرستان ها پرداخت که پیروزی هایی نسبی را نیز کسب کردند. انتخابات بعدی اما بااهمیت تر بود چه اینکه «مجلس» دارای نقش موثرتری در ساختار حاکمیت بود.
اصلاح طلبان با در دستور کار قرار دادن استراتژی حضور فعال تعداد زیادی از چهره های سرشناس خود را جهت ثبت نام در این انتخابات ترغیب کردند. اما پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها در هیات های اجرایی منصوب دولت و هیات های نظارت شورای نگهبان بود که بسیاری از کاندیداهای مورد حمایت اصلاح طلبان با مهر قرمز رد صلاحیت مواجه شدند تا هشدارهای رقبای اصولگرای آنها به بهترین شکل ممکن جامه عمل بپوشد.
آنها اما با نامزدهای باقیمانده خود به فعالیت انتخاباتی ادامه داده و در حوزه های انتخابیه شهرستان ها نتایج قابل قبولی را کسب کردند. اکنون اگرچه این جناح سیاسی نسبت به نحوه برگزاری انتخابات، شیوه شمارش آرا و اعلام نتایج انتخابات انتقاداتی را دارند اما به موازات آن در حال بررسی شیوه های نو و «گزینه یابی» برای انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند.
مباحثی که به احتمال بسیار زیاد در مذاکرات و لابی های درون حزبی و سپس درون جناحی طرح شده و مشخص نیست چه زمانی برای ارائه آن به بدنه هواداران اصلاحات مناسب تشخیص داده خواهد شد. در سوی مقابل اما برخی از سران اصلاح طلب از هم اکنون استراتژی هایی را مطرح می کنند تا با نوعی «بازی خوانی» در بدترین حالت ممکن کاندیدایی غیرهمسو با جناح حاکم در دولت - حتی در میان احزابی از راست سنتی - را مورد حمایت قرار دهند. در چنین شرایطی است که طیفی از کاندیداهای ایده آل اصلاح طلب تا چهره های معتدل و مستقل محافظه کاران سنتی می توانند مورد بررسی قرار بگیرند.
● کاندیداهای نزدیک
در طول سه سال گذشته اما فعالان سیاسی منتقد، نسبت به عملکرد دولت نهم و محمود احمدی نژاد در مقاطع مختلف به ابراز نارضایتی پرداخته و سیاست های در پیش گرفته شده را «غیرکارشناسی» و «بدون در نظر گرفتن تبعات آن» ارزیابی می کنند. همچنین برخی فعالیت ها و گفت وگوهای منتشر شده از چهره های شناخته شده اصلاح طلبان از سوی ناظران سیاسی به عنوان«پالس» هایی برای کاندیداتوری احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری تعبیر شده است. گفته می شود آنها در دوران سه ساله عدم حضور در قدرت و خصوصاً در چندماه اخیر بررسی هایی در خصوص افرادی که از امکان کاندیداتوری در جبهه اصلاحات برخوردار هستند را در دستور کار خود قرار داده اند.بسیاری از نیروهای حاضر در این جناح سیاسی فراگیر نظام سابقه سال ها وزارت، نمایندگی مجلس و مدیریت کلان را در کارنامه خود داشته و به دلیل سوابق روشن، مورد حمایت نخبگان و روشنفکران نیز قرار گرفته اند. از این حیث شرایط اصلاح طلبان قابل قیاس با جناح مقابل نیست اما پارامترهای دیگری در فرآیند انتخابات دخالت دارد که در غیاب دو عنصر رقابت برابر و بی طرفی نهاد های دیگر نظام، کار را برای اصلاح طلبان دشوار می سازد. به رغم این موانع اما با در نظر گرفتن همه این تنگناها و مشکلات به نظر می رسد ۶کاندیدای احتمالی در حال حاضر مدنظر آنها قرار دارد.
سیدمحمد خاتمی؛ وی به عنوان یکی از محوری ترین سران این جناح سیاسی که از سوی برخی احزاب به عنوان لیدر اصلی اصلاح طلبان شناخته می شود، هرچند پس از فراغت از ریاست جمهوری، هیچ سمت «رسمی» را نپذیرفت اما در قالب دو موسسه تحت مدیریت خود به فعالیت های سیاسی، اجتماعی و خصوصاً فرهنگی شدت بخشید. رئیس دولت های هفتم و هشتم در قامت رئیس موسسه بین المللی گفت وگوی فرهنگ ها و تمدن ها که دارای شناسنامه یی معتبر در محافل علمی و آکادمیک جهان نیز هست دعوت برخی کشورها را برای حضور در مجامع مرتبط با بحث گفت وگوی میان ادیان و تمدن ها پذیرفته و در آنها به ایراد سخنرانی می پردازد. در داخل کشور نیز خاتمی خصوصاً در سال گذشته چندین سفر را به استان های مختلف انجام داده که با استقبال عمومی هم مواجه شد. در همان برهه، مخالفان سیاسی اصلاح طلبان که از محبوبیت رئیس جمهور اصلاح طلب پیشین ایران نگران بودند در حملاتی تبلیغاتی و پرحجم در سایت ها، خبرگزاری ها و نشریات پرشمار خود اینگونه تحلیل می کردند که خاتمی در حال فعالیت برای انتخابات ریاست جمهوری دهم است.
مباحث نسبتاً مفصلی نیز میان موافقان و مخالفان حضور دوباره رئیس جمهور اصلاح طلب پیشین ایران در میان احزاب سیاسی شکل گرفت اما برآیند آنها به سوی حمایت نسبی از حضور دوباره وی در عرصه حاکمیت بود. دانشگاه نیز به عنوان خاستگاه سنتی اصلاح طلبان سال گذشته در روز دانشجو، استقبال قابل تاملی از خاتمی صورت داد که برخی از ایدئولوگ های منتقد را امیدوار به حمایت دوباره دانشجویان از خاتمی کرد. اینچنین است که با نظر به محبوبیت غیرقابل انکار خاتمی در جامعه - از تهران گرفته تا دورترین نقاط کشور - و پذیرفته بودن در میان تمامی احزاب اصلاح طلب به عنوان چهره یی جامع، وی از بیشترین اقبال در میان اغلب احزاب و گروه های اصلاح طلب برای «حمایت کامل» بهره مند است.حملات همیشگی برخی گروه های تندرو و محافل خاص به خاتمی که حتی در دوران ریاست وی بر قوه مجریه نیز قطع نشد از سوی کارشناسان به عنوان نشانه های روشن نگرانی از حضور دوباره «رئیس جمهور محبوب ملت ایران» ارزیابی شده است.
مهدی کروبی؛ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نهم هنوز هم معتقد است نشستن بر کرسی ریاست جمهوری نهم «حق» وی بوده و برخی «نیروهای غیبی» و اعمال نفوذ های «دقیقه نود» هنگام شمارش آرای مرحله نخست انتخابات، وی را از قدم گذاشتن در ساختمان پاستور بازداشته است. او در طول سه سال گذشته چه به صورت پنهان و گاهی نیز کاملاً آشکارا از حضور قطعی خود در میدان انتخابات سال آینده سخن گفته است. مواضع انتقادی کروبی در خصوص بخش هایی از اصلاح طلبان از یک سو و اوضاع و احوال پیش آمده در جریان انتخابات مجلس هشتم از سوی دیگر در تصمیم نهایی کروبی برای ورود به انتخابات موثر خواهد بود، چه اینکه رئیس مجالس سوم و ششم تاکید کرده در صورت وجود کاندیدای مورد اجماع در میان اصلاح طلبان که از نظر حزب وی قابل پذیرش باشد از نامزد مذکور با همه توان حمایت خواهد کرد.
محمدعلی نجفی؛ عضو سرشناس اصلاح طلب شورای شهر تهران مدت هاست به عنوان کاندیدای احتمالی مدنظر برخی از جریانات اصلاح طلب و خصوصاً چهره های جوان و«مدرن» این جناح سیاسی قرار دارد. حتی پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم و تحویل کلید دولت از سوی «تیم خاتمی» به محمود احمدی نژاد و حامیانش، خبری انتشار یافت که در صورت کاندیداتوری نجفی، اصلاح طلبان حاضر بودند روی وی به اجماع برسند. حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی اما بزرگ ترین مانع این مدیر تکنوکرات به شمار می رفت، چه اینکه وی به عنوان عضو برجسته حزب کارگزاران هیچ گاه به عنوان رقیب «پدرمعنوی» خود وارد میدان رقابت های انتخاباتی نمی شد. نجفی به دلیل حضور در دو دولت میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی در قامت وزرای علوم و آموزش و پرورش و همچنین ریاست بر سازمان برنامه و بودجه دولت اول خاتمی، تجربیات گرانبهایی را در عرصه مدیریت کلان در توشه خود دارد. این فارغ التحصیل دانشگاه «MIT» امریکا همچنین سال هاست در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تدریس بوده و همچنین در سال های ابتدای انقلاب بر کرسی ریاست دانشگاه تاثیرگذار صنعتی اصفهان نیز تکیه زده است. هم از این روست که طرفداران حضور نجفی به عنوان کاندیدای واحد اصلاح طلبان در انتخابات سال آینده بر روی حمایت جوانان و دانشجویان هوادار اصلاحات حساب ویژه یی باز کرده اند. مشی متعادل، پرهیز وی از حرکت های پوپولیستی و تکیه بر کار کارشناسی نیز از ویژگی های عضو فعلی کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران است.نجفی سرلیست مشترک ائتلاف اصلاح طلبان و حزب اعتماد ملی در جریان انتخابات شورای سوم در تهران بود که رای نسبتاً قابل قبولی را نیز کسب کرد. گفته می شود مهدی کروبی نیز علاقه مند به کاندیداتوری وی است و ارتباطات نزدیک وی با احزابی نظیر مشارکت و مجاهدین انقلاب، شانس «مرد خوش پوش» شورای شهر تهران را برای اجماع روی وی در میان این جناح سیاسی افزایش داده است.
محمدرضا خاتمی؛ دبیرکل سابق حزب مشارکت و نایب رئیس مجلس اصلاحات نیز از دیگر گزینه هایی است که خصوصاً مورد توجه احزابی نظیر مشارکت و مجاهدین انقلاب قرار دارد. این چهره مورد توجه جوانان پیشروتر اصلاح طلب با کسب آرای بی سابقه در جریان انتخابات مجلس هشتم، رکوردی باقی گذاشت که به نظر نمی رسد تا مدت ها امکان شکسته شدن داشته باشد. وی که افزون بر دو میلیون رای شهروندان تهرانی را در بهمن ماه ۸۲ به خود اختصاص داد به عنوان سرلیست اصلاح طلبان به شدت مورد استقبال جامعه قرار گرفت. این دانش آموخته ارولوژی در مدت زمان حضور خود در مقام دبیرکلی حزب مشارکت نیز استعداد بالای خود در مسائل سیاسی را نشان داد. مواضع صریح و بی پرده نیز از ویژگی های همسر نوه حضرت امام به شمار می رود. محمدرضا خاتمی اما در جریان انتخابات مجلس هفتم در کنار چهره های شاخص اصلاح طلبان با مهر قرمز ردصلاحیت مواجه شد.وی در انتخابات ریاست جمهوری نهم به عنوان معاون «مصطفی معین» یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان معرفی شده و به گفته تحلیلگران،سهم به سزایی در جذب آرای حامیان اصلاح طلبان به سود معین داشت.
حسن روحانی؛ دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت های سازندگی و اصلاحات نیز از چهره هایی است که گفته می شود از هم اکنون تلاش برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را آغاز کرده است. حسن روحانی که بیشتر در میان اقشار جامعه با عنوان مذاکره کننده ارشد پرونده هسته یی در دولت سیدمحمد خاتمی شناخته می شود، اکنون در کنار «رئیس» مورد علاقه خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت را عهده دار است. پس از روی کار آمدن دولت نهم اما در برهه های زمانی مختلف، مسوولان ارشد دولتی انتقادات تندی را علیه عملکرد تیم سابق هسته یی و دولت های گذشته مطرح کردند.
با نگاهی هرچند گذرا به تیترهای نخست صفحات روزنامه ها و خروجی خبرگزاری های کشور در سه سال گذشته یک نکته به وضوح قابل رویت است و آن اینکه حسن روحانی پای ثابت پاسخگویی به اظهارات مقامات دولتی و دفاع از دستاوردهای دولت های آیت الله رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی خصوصاً در بحث هسته یی بوده است. وی مورد حمایت حزب اعتدال و توسعه قرار دارد که در کنار کارگزاران، دو حزب حامی هاشمی رفسنجانی را تشکیل می دهند. اگرچه روحانی به عنوان یک چهره میانه رو شناخته می شود اما روی کار آمدن دولت نهم سبب نزدیکی وی به اصلاح طلبان شده است.
محمدرضا عارف؛ ابراز تمایل وی به کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از سایر چهره های اصلاح طلب جدی تر بوده است. معاون اول خاتمی در دولت هشتم در هفته های اخیر دو بار اعلام کرده که در صورت نیامدن مدیر سابق خود، «برای رهایی کشور از شرایط فعلی» وارد گود انتخابات می شود. این سخنان وی اما بلافاصله با واکنش منفی مطبوعات و چهره های سیاسی اصلاح طلب مواجه شد، چه اینکه آنها معتقدند عارف چهره یی به مراتب ضعیف تر از بسیاری از چهره های شناخته شده تر اصلاح طلب بوده و امکان اجماع و کسب رای جامعه برای وی قابل تصور نیست.
به هر تقدیر آنچه مشخص است اینکه اصلاح طلبان حداقل تا اواسط سال جاری این موضوع را به طور جدی در دستور کار نخواهند داشت.آنها معتقدند بررسی انتخابات مجلس هشتم و مذاکرات داخلی با گزینه های احتمالی و «قابل اجماع» به زمان بیشتری احتیاج دارد. به نظر می رسد در صورت انتخاب کاندیدای واحد، در انتخابات آینده فرصت کافی برای تبلیغات انتخاباتی اصلاح طلبان وجود خواهد داشت. برخی موضع گیری ها اما نشان می دهد رسیدن به کاندیدای واحد در هر دو جناح اصلی کشور، با چالش هایی روبه رو خواهد بود. در این میان اصلاح طلبان به دلیل دوری از قدرت، شانس بیشتری برای معرفی یک کاندیدای واحد به جامعه داشته و در سوی مقابل این اصولگرایان هستند که در یک نبرد تمام عیار درون جناحی، با شرایط به مراتب سخت تری دست به گریبان خواهند بود.
● چهره های دورتر
تئوریسین ها و سران جبهه اصلاحات همواره از غنای این جناح سیاسی از نظر برخوردار بودن از چهره های شاخص و ممتاز برای مدیریت های مختلف کلان کشور به عنوان برگ برنده خود یاد کرده اند. آنها بر این باورند که این جناح سیاسی نظام امکان معرفی چهره های مختلف برای هر انتخاباتی - در صورت رعایت برابری سیاسی و انتخاباتی در مقابل اصولگرایان - را داراست.شاید به همین دلیل است که آنها به رغم اینکه بر روی شش کاندیدای فوق تاکید ویژه یی دارند، نیم نگاهی نیز به سایر گزینه های محتمل خود دارند. این گزینه ها اگرچه در لایه های بعدی کاندیداهای «حاضر به یراق» ریاست جمهوری دسته بندی می شوند اما در برخی محافل مورد بحث قرار گرفته اند.مصطفی معین سیدحسین مرعشی، محسن صفایی فراهانی، بهزاد نبوی، عبدالله رمضان زاده، اسحاق جهانگیری و سیدصفدر حسینی از جمله این چهره ها هستند که اگرچه احتمال مواجه شدن آنها با موانعی قابل انتظار در مراحل مختلف انتخابات دور از ذهن نیست اما سبقه کارشناسی و توانایی های مدیریتی آنها در میان بدنه اجتماعی هوادار اصلاحات شناخته شده است.تصدی وزارتخانه هایی مانند صنایع، امور اقتصادی و دارایی و کار و ریاست بر سازمان هایی مانند میراث فرهنگی و گردشگری، فدراسیون پرحاشیه فوتبال و استانداری و سخنگویی دولت هر کدام به تنهایی برای اثبات توانایی های مدیریتی یک فرد کافی به نظر می رسد. در این میان اما سران احزاب اصلاح طلب تاکید کرده اند بحث بر سر «مصداق های» انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را فعلاً در دستور کار ندارند. به نظر می رسد آنها نسبت به تضمین عدم تکرار وقایع مجلس هشتم هیچ گونه اطمینانی نداشته و هم از این روست که خواستار پرهیز چهره های اصلاح طلب از پرداختن به موضوع انتخابات ریاست جمهوری دهم تا روشن شدن برخی شبهات مهم در مراحل مختلف انتخابات هستند. این امر اگر در لایه های بیرونی دنبال نشود بی شک در لایه های درونی احزاب مورد بحث قرار خواهد گرفت. یک اصل اما از سوی اصلاح طلبان بدیهی اعلام شده است؛ «داستان انتخابات ریاست جمهوری با همه انتخابات ها متفاوت است.» اصلاح طلبان با علم به این موضوع اعلام کرده اند درصدد طراحی یک مدل و یک بسته از ویژگی های لازم برای ریاست جمهوری هستند. تخصص، سابقه روشن مدیریتی، شجاعت و تدبیر، کاریزما و امکان برقراری ارتباط با توده های مختلف، مورد توجه بودن در دانشگاه و بدنه جوانان حامی اصلاحات، توجه به مساله زنان، توانایی تعامل با مقامات ارشد نظام و اولویت های دیگر از جمله این ویژگی ها است که کاندیداهای احتمالی اصلاح طلب با جمع نمرات خود در این حوزه ها مورد اقبال نهایی قرار خواهند گرفت.
حامد طبیبی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید