سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


چهارشنبه‌سوری یا چهارشنبه‌سوزی؟!


چهارشنبه‌سوری یا چهارشنبه‌سوزی؟!
۱) دوشنبه‌شب میهمان عزیزی داشتم كه از بستگان نزدیك است؛ می‌گفت در دانشگاه دخترش، استادی دانشجویان را تهدید كرده كه چنانچه در كلا‌س درسش -كه فردا دیرهنگام عصر مقارن با اوج شلوغی‌ها و نا‌امنی‌های ناشی از چهارشنبه‌سوری هست- شركت نكنند آنها را در این درس مردود خواهد كرد. می‌گفت استاد مربوطه ظاهرا یكی از افراد تیپ گروه‌های فشار و تند‌مزاج است و نگران بود كه بازگشت دختر جوانش در ساعات تاریك شب و در اوج ترافیك، برایش مشكل‌زا باشد. تصمیم داشت همراه دخترش در كلا‌س درس شركت كند تا هنگام بازگشت، همراهش باشد. نگرانی‌‌اش كاملا‌ قابل درك است.
۲) دو هفته پیش فیلم چهارشنبه‌سوری را دیدم. تعریف فیلم را از قبل زیاد شنیده بودم ولی آنچه بیش از هر چیز در ذهنم تداعی می‌شد این بود كه دو سال پیش زمانی كه فیلم در زمینه‌ای از آتش و انفجارهای چهارشنبه‌سوری ساخته می‌شد، برادر یكی از هنرپیشه‌های اصلی فیلم در جای دیگری در روز چهارشنبه‌سوری طعمه انفجار یا آتش‌سوزی‌های آن روز شد و جان به جان آفرین تسلیم كرد.
۳) امروز كه به خانه برمی‌گشتم رادیو مصاحبه‌ای داشت با رئیس بیمارستان چشم فارابی كه در آن، او توضیح می‌داد كه آمار مراجعان به آن بیمارستان در سال گذشته به نسبت ۳ سال پیش از آن به یكباره حدود ۸۰ درصد رشد داشته است. او می‌گفت كه سال گذشته چشم‌های ۳ نفر از مراجعان به كلی تخلیه شد و چشم‌های ده‌ها نفر هم به دلیل آسیب زیاد بینایی‌اش را كاملا‌ از دست داد. او می‌گفت كه بیشتر این صدمات ناشی از انفجار موادی به نام نارنجك است كه مثل نارنجك جنگی تركش‌هایی را به اطراف پرتاب می‌كند و تلفات زیادی برجای می‌گذارد و بخشی از مصدومان ناشی از آن، عابرین بی‌گناه و كودكان معصومی ‌هستند كه بی‌خبر از ماجرا از حوالی آن عبور می‌كرده یا احیانا فقط تماشاچی بوده‌اند. همین امروز در گزارش دیگری خواندم كه در سال گذشته ۲۳ درصد از مراجعان به مراكز درمانی كل كشور در روز چهارشنبه‌سوری دچار جراحاتی از ناحیه چشم بوده‌اند كه آمار بالا‌یی است. رئیس مركز آلودگی هوا هم گزارش می‌داد كه در سال گذشته فقط آلودگی ناشی از منواكسید كربن در چند نقطه از شهر تهران به نسبت روز قبل از آن حدود ۵۰ درصد افزایش داشته كه تماما به خاطر احتراق‌های ناقص ناشی از انفجارها و مواد آتش‌زا بوده است كه این رشد سمی‌ در هوای شهر وحشتناك است.
۴) چهارشنبه‌سوری یكی از آیین‌های باستانی ایرانیان است. من كاری به اختلا‌ف تاریخدانان ندارم كه این رسم مربوط به قبل از اسلا‌م و یا بعد از آن است.
آنچه می‌خواهم در اینجا تاكید كنم این است كه آیین چهارشنبه‌سوری نقطه آغاز جشن‌های بهاری است. <سور> به معنای جشن به همین دلیل در تركیب آن آمده است. در این آیین، خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند و با پریدن از روی آتش نمادین، آرزوی دفع شر و بلا‌ در طول سال بعد می‌كنند. آجیل مشكل‌گشا كه از نشانه‌های این مراسم است، نگاه دیگری است به گره‌گشایی از كارهای بازمانده و قاشق‌زنی و پاره‌ای مراسم دیگر نیز نشانه‌های حاجت خواستن و برآورده شدن آنهاست. من در اینجا نمی‌خواهم از منظر روشنفكری به چالش این مفاهیم یا سمبل‌ها بنشینم. آنچه مقصود این یادداشت است طرح این سوال است كه با ترتیبی كه پیش می‌رود آیا نشانه‌های سنت چهارشنبه‌سوری به پاره‌ای روش‌های خشن و بی‌معنا قلب و تحویل نشده است؟ انفجارهای مهیبی كه پاره‌ای از آنها چیزی كمتر از مهمات جنگی ندارندكدامیك از مفاهیم اصیل اولیه را تداعی می‌كنند؟ تلفات و خسارات غیر قابل جبران ناشی از این انفجارها در پی انتقال چه مفهومی‌ است؟ ترویج مهر و دوستی و جشن و شادمانی و گره‌گشایی؟ بی‌تردید هیچكدام. پاره‌ای از تحلیلگران گفته‌اند كه چهار‌شنبه‌سوری بهانه‌ای برای تخلیه انرژی‌های نهفته جوانی شده است. این سخن با توجه به محدودیت‌های زیادی كه در جامعه ما برای جوانان وجود دارد سخن قابل تأملی است اما مهم‌تر از آن این است كه آن‌قدر در طول سالیان گذشته از سوی پاره‌ای نهادهای فرهنگی نسبت به سنت‌های ملی یا تمدنی بی‌توجهی شده و یا تلا‌ش برای جایگزین كردن بدیل‌هایی برای آنها صورت گرفته كه امروز اگر كسی حتی به نحوه و شكل برگزاری این آیین‌ها هم انتقادی كند با واكنش منفی افكار عمومی‌ مواجه می‌شود؛ حساسیت‌ها به قدری افزایش پیدا كرده كه گویی انتقاد به نحوه اجرای آیین‌ها انتقاد به اصل آنهاست. طبیعی است كه از منظر جامعه‌شناختی این حساسیت‌ها با افزایش برخوردهای پلیسی رشدیابنده باشد.
به نظر من اما چهارشنبه‌سوری به شكل وحشتناكی كه این روزها در پاره‌ای شهرهای بزرگ دیده می‌شود برخلا‌ف سایر آیین‌های ایرانی در حال قلب شدن به یك پدیده بی‌معنا، وحشت‌آور، پرخطر و آزاردهنده شده است كه تأمل‌برانگیز و نگران‌كننده است و انتظار این است همه آنانی كه مدعی حفظ نشانگان و آیین‌های ملی هستند بیشتر از دیگران نسبت به تحول منفی در این آیین‌ها و قلب معنا و مفهوم آنها حساس باشند.
كریم ارغنده‌پور
منبع : روزنامه اعتماد ملی