پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


مهاجرت


مهاجرت
اعتبار هر کشوری وابسته به دانایی و فراست نیروی انسانی متخصص، آموزش‌دیده و اندیشمند آن است. از همین روست که کشورهای صنعتی به روش‌های گوناگون سعی در جذب نیروهای متخصص کشورهای در حال توسعه دارند. با این همه در چنین شرایطی، کشورهای در حال توسعه تحلیل دقیقی از ریشه‌ها و شیوه‌های فرار مغزها، مهاجرت دانش‌آموختگان و نخبگان خود ندارند.
بدین ترتیب که عده‌ای با نگاهی بدبینانه، مهاجرت‌کنندگان به ورای مرزها را خائن به وطن تلقی می‌کنند، ولی شماری نیز مهاجرت و چرخش مغزها را از ویژگی‌های جهانی شدن اطلا‌عات می‌دانند. به‌طور کلی، با توجه به شکل مهاجرت در عصر جهانی شدن دیگر نمی‌‌توان به سادگی هر مهاجرتی را به فراسوی مرزهای ملی فرار مغزها و مهاجرت نخبگان نامید و آن را مقوله‌ای ذاتا منفی نام برد، بلکه اکنون باید فرصت‌های ناشی از امکان مهاجرت نخبگان را شناسایی و بهره‌برداری کرد.
ولی در جامعه کنونی ما این پرسش قابل طرح است که: چرا در خلا‌ل سه دهه اخیر، بسیاری از تحصیلکرده‌های دانشگاهی، نخبگان و جوانان کشورمان از ایران مهاجرت کرده‌‌اند، یا بهتر بگوییم این عده مهاجرت یا کوچ کرده‌اند؟ سپس پاسخ داده شود که این مهاجران چه دستاوردی در مسیر توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور ما ایفا کرده‌اند؟ در واقع با پاسخگویی به بخش دوم این پرسش می‌توان پی برد که ما از مهاجرت مغزها مغبون گشته‌ایم یا سود برده‌ایم؟
عمدتا کوچ یا مهاجرت نخبگان و تحصیلکرده‌های دانشگاهی کشور ما و کشورهای نظیر ما که درباره آن بحث می‌کنیم می‌تواند جنبه‌های متفاوت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، رفاهی و یا اجتماعی داشته باشد، یعنی به خاطر فشارهای مستقیم، غیرمستقیم و تنگناهای سیاسی و اقتصادی - معیشتی در یک جامعه، شماری از شهروندان ناگزیر از جلا‌ی وطن می‌شوند. عامل حرکت گاهی می‌تواند سیاسی و تشتت تصمیم‌های غیرکارشناسی باشد. در شرایط امروزی که جهان به سلا‌ح اینترنت، ماهواره، موبایل و دیگر ابزارهای ارتباطاتی مجهز است، کشور ما به سرعت در حال تحول است و این تحولا‌ت بیشتر جنبه اقتصادی دارد. به عبارت دیگر، ژئوپلیتیک جهان سیاسی- اقتصادی به سرعت در حال تغییر بوده و پدیده‌های جدیدی در تمامی علوم توسط نخبگان فکری به وجود می‌آید که این تغییرها، بیشتر جنبه اقتصادی دارند و در این میان ما با پدیده‌ای به نام جهانی شدن سر و کار داریم که جنبه غالب آن اقتصادی است. در مجموع همان گونه که اشاره شد مهاجرت را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد:
الف) مهاجرت یک امر نکوهیده شناخته نمی‌شود و بیش از آنکه معنا یا جنبه‌ای سیاسی داشته باشد، در ذهن مهاجر راه‌حل ساده‌ای است برای دستیابی و دسترسی بیشتر و بهتر به امنیت و رفاه اجتماعی، علمی، آزادی بیان، اندیشه نو و اقتصاد.
ب) ابزارهای جدید ارتباطی و اطلا‌ع‌رسانی مانند اینترنت، ماهواره و موبایل از طریق تسهیل ارتباط میان فرد و خانواده و محفل دوستان قدیمی خارج از کشور باعث شده است که مهاجران بدون فاصله‌گیری از فضای عاطفی روزمره خود در وطن، دست به مهاجرت بزنند. در چنین شرایطی پدیده فرار مغزها و نخبگان، تحصیلکرده‌ها و جوانان از نظر مفهومی نیز دچار تغییر شده است؛ به گونه‌ای که فردی ممکن است پا از کشور بیرون نگذارد، اما به لحاظ اینکه تولیدات فکری و علمی خویش را در اختیار مجامع علمی و اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته قرار می‌دهد و به نوعی دارای رابطه استخدامی با آنها است، جزو مهاجران محسوب می‌شود.
البته همچون دیگر کشورهای توسعه‌یافته، در حال توسعه و گذار، مسائل فراگیر درونی و انگیزشی فراوانی زمینه را برای میل سرمایه‌گذاران و نخبگان تحصیلکرده‌های دانشگاهی و جوانان به جست‌وجوی رفاه و خوشبختی بیشتر در فراسوی مرزها فراهم آورده است. برای جذب و جلوگیری از فرار مغزها، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی تنها هنگامی اثربخش خواهد بود که از نظر زمانی به موقع اتخاذ شود. اساس سیاستگذاری یا مدیریت کردن کشور عبارت است از سنجش و تدارک و تلا‌ش توسعه پایدار و منظم برای اصلا‌ح و بهبود وضعیت یک جامعه به‌ویژه کم کردن فاصله طبقاتی فقرا و مرفهین جامعه. در پدیده‌های پیچیده و چندجانبه‌ای نظیر مهاجرت، مشکل این است که سیاستگذاری‌ها بهنگام و متکی بر مطالعه نیست. تنها هنگامی که پدیده‌ای بروز می‌نماید و شکل بحران به خود می‌گیرد، به آن توجه می‌کنیم و سعی خواهیم کرد از سیاستگذاران و برنامه‌ریزان استمداد بگیریم، حال آنکه برنامه‌ریزی باید مبتنی بر دانش و تحلیل کافی توسط نخبگان و کارشناسان حوزه مربوطه باشد.
● فرار مغزها و ریشه‌های آن:
۱) موقعیت و شرایط متفاوت کشورهای توسعه‌یافته با کشورهای در حال توسعه ‌
۲) ضعف امنیت علمی، فرهنگی، ارتباطات با مجامع مهم (علمی، فرهنگی دانشگاهی) و آزادی‌های فردی و اجتماعی ناشی از ضعف جامعه مدنی و اقتصاد آزاد
برای مقابله با این مشکلا‌ت می‌باید در پی آن بود که با بهبود شرایط اجتماعی - اقتصادی و گسترش مناسبات و اعتماد میان دولت - ملت و نخبگان و گسترش فضای امن، مقدمه تبادل آرا و اندیشه و ایجاد فضای اعتماد میان متخصصان و دولت زمینه را برای جذب نخبگان و حتی بازگشت مغزهای آن سوی آب‌ها به ایران فراهم کرد. در همین راستا باید دو رویکرد را به طور کامل و همزمان مورد توجه قرار داد:
الف) دولت می‌تواند در درجه اول به استقبال دعوت مغزها برود تا میزان ارتباط و تعامل میان آنان با نهادهای مختلف اجتماعی ایران حفظ شود.
ب) از طریق ارتقای جایگاه قدر و مرتبه فرهیختگان، نخبگان، تحصیلکرده‌ها و سرمایه‌داران که در کشور مانده‌اند، زمینه‌هایی فراهم آورد که باعث افزایش انگیزه آنان به ماندن و خدمت به ملت و کشور باشند.
نادر هوشمندیار
منبع : روزنامه اعتماد ملی