دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شب به تدریج


شب به تدریج
● پیش صحنه:
کمیته مشترک سازمان بین‌المللی کار (ILO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) تعریفی از ایمنی کار ارائه داده است و هدف از بهداشت حرفه‌ای را به این شکل بیان می‌کند: «بهداشت حرفه‌ای عبارت است از علم و هنر تامین بالاترین سطح سلامتی برای کارگران، تطبیق کار با مقتضیات روحی و جسمی آنان، حفظ سرمایه از طریق ایجاد محیط کار سالم، انتخاب کارگر مناسب برای هر کار و پیشگیری از حوادث و بیماری‌ها و توجه به مشکلات کارگران و افراد وابسته به آنان، تا هر کارگر بتواند با برخورداری از حداکثر سلامتی و رفاه فردی مؤثر برای جامعه‌ای باشد که در آن زندگی می‌کند و به کار می‌پردازد.» این تعریف ایجاد محیط کار سالم و تامین بالاترین سطح سلامت جسمی و روانی برای کارگر را شرط اساسی «کار» معرفی می‌کند. حال آنکه از نگاه کارفرما رعایت این ضوابط مانعی برای سوددهی بیشتر است، و همین نگاه ابزاری به کارگر است که درام موجود را شکل می‌دهد.
بنابه گزارش همین سازمان، روزانه نزدیک به ۶هزار کارگر در سراسر جهان در اثر بیماری‌ها و حوادث ناشی از کار جان خود را از دست می‌دهند که بیانگر ١٠ درصد افزایش نسبت به سال ٢٠٠٢ است.
بنابر همین گزارش در حدود ٢٧٠ میلیون حادثه شغلی هرکدام سالانه منجر به از دست رفتن بیش از سه روز کاری می‌شود و از ١۶٠ میلیون کارگری که دچار بیماری‌های شغلی می‌شوند ٢/٢ میلیون نفر جان خود را از دست می‌دهند.
از این تعداد نزدیک به ۶۰ هزار مورد مرگ و میر تنها در کارگران ساختمانی روی می‌دهد که ١٧ درصد از مرگ ناشی از کار را شامل می‌شود. به عبارتی در هر ۱۰ دقیقه یک کارگر ساختمانی در جهان جان خود را از دست می‌دهد و میزان صدمات غیرمرگبار حاصله بسیار بیش از این تعداد است.
نگاهی به نتایج به دست آمده از مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که کارگران مرد بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از کار هستند، درحالی‌که بیماری‌های شغلی ناتوان‌کننده همچون ناهنجاری‌های استخوانی ــ مفصلی، اختلالات عصبی و نیز عفونت‌های قابل سرایتی مثل سل، بروسلوز یا تب مالت، مالاریا و لپتوسپیروز بیشتر کارگران زن را مورد تهدید قرار می‌دهد.
همچنین بیماری‌های تنفسی شغلی شایع‌ترین عامل قابل پیشگیری بیماری‌زایی و مرگ و میر ناشی از کار به شمار می‌آیند و تنها در ایالات متحده سالانه هزینه‌ای بالغ بر ١٧٠ میلیون دلار را به خود اختصاص می‌دهند.
هم اکنون بین ٢٠ تا ۳٠ درصد از مردان و ٥ تا ٢٠ درصد از زنان شاغل در حرف کارگری در معرض عوامل آلوده‌کننده استنشاقی قرار دارند و در طول زندگی کاری خود به سرطان ریه مبتلا می‌شوند. استنشاق مزمن سموم شیمیایی و غبار محرک معلق در فضاهای نامناسب کاری عامل اصلی تاثیرپذیری ریه کارگران و بروز عوارضی است که در درازمدت نارسایی تنفسی و گاه مرگ آنان را در نتیجه ابتلا به بیماری‌هایی همچون سرطان ریه، آسم شغلی، آزبستوز، مزوتلیوما، بیسینوز، پنوموکونیوز، ناهنجاری‌های ازدیاد حساسیتی، سیلیکوز و سل به دنبال خواهد داشت.
از این میان آزبستوز به تنهایی سالانه منجر به مرگ بیش از ۱۰۰ هزار کارگر در سراسر جهان می‌شود. آزبست (Asbestos) یا پنبه نسوز یا همان آمیانت که در معادن به پنبه کوهی شهرت دارد، الیاف سیلیکات منیزیم و کلسیم است که به عنوان عایق حرارتی به‌کار برده می‌شود و استنشاق مداوم فیبرهای آن می‌تواند منجر به ناهنجاری‌های متعددی در دستگاه تنفسی شود که آزبستوز، مزوتلیوم بدخیم و در نهایت سرطان ریه از جمله پیامدهای این مواجهه طولانی‌مدت است.
این بیماری که بیش از همه کارگران معادن، راه و ساختمان و صنایع ریسندگی و بافندگی را تهدید می‌کند موجب التهاب مزمن بافت بینابینی ریه می‌شود که محدودیت عملکرد دستگاه تنفس و در نهایت نارسایی تنفسی و مرگ را به دنبال خواهد داشت. آزبستوز بیماری غافلگیرکننده‌ای است و فاصله میان اولین تماس تا بروز علائم بسیار متغیر است. اولین شکایت کارگر مبتلا که عموما در سنین ۳٠ تا ٤٠ سالگی خود را نشان می‌دهد، تنگی نفس در حین فعالیت است که با پیشرفت بیماری ضعف عمومی، بی‌اشتهایی، درد قفسه‌ سینه، سرفه همراه با رگه‌های خون و‌ تنگی نفس حتی به هنگام استراحت به آن افزوده می‌شود و سرانجام با ایجاد مزوتلیومای جنب و سرطان ریه، مرگ کارگر را رقم می‌زند.
پنوموکونیوز یا بیماری «سیاه ریه» نیز که در نتیجه استنشاق غبار معلق در فضاهای آلوده و به ویژه در معادن زغال‌سنگ ایجاد می‌شود از شایع‌ترین علل بروز نارسایی‌های مزمن تنفسی است که سالانه جان نزدیک به ۵۰۰ کارگر را می‌گیرد و این درحالی است که بیماری‌هایی از این دست تنها با رعایت موازین ساده‌ای همچون تهویه و پوشش محافظتی مناسب و نیز آموزش کارگران در خصوص بهداشت و سلامت کار قابل پیشگیری است. سل ریوی از دیگر بیماری‌های مهلکی است که سهم عمده‌ای از بیماری‌های شغلی را در کشورهای در حال توسعه به خود اختصاص می‌دهد. هم اینک میلیون‌ها کارگر کودک و بزرگسال در کشورهایی چون ایران، پاکستان، هند، ترکیه و افغانستان ساعات طولانی کار خود را در کارگاه‌های کوچکی که هوای تازه و نور خورشید به زحمت اجازه ورود به آنها را دارد پشت دارهای قالی سپری می‌کنند و استنشاق مداوم غبار پشم و هوای آلوده زمینه ابتلای آنان را به بیماری‌های ریوی همچون سل مساعد می‌سازد.
بیماری سل سالانه و تنها در نپال جان ۵ هزار انسان را می‌گیرد که ۸۰ درصد از آنان را کارگران صنایع نساجی و قالیبافی تشکیل می‌دهند و در هند نیز نزدیک به ۳۰۰ هزار کودک در کارخانجات قالیبافی به کار مشغول‌اند که ۴۰درصد از آنان از بیماری‌های تنفسی، سل و نقصان بینایی رنج می‌برند.
وضعیت حوادث و بیماری‌های شغلی ناشی از کار در ایران نیز از شرایط مشابهی تبعیت می‌کند.
بنابر اعلام سازمان پزشکی قانونی در سال ١۳۸۳، تعداد ۶۹۷ کارگر و در ١۳۸٤ نیز ۸۰۰ نفر بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌اند که البته این آمار به هیچ وجه گویای واقعیت نیست.
در ایران کار ساختمانی با ۳٠ درصد مرگ و میر بیشترین میزان حوادث ناشی از کار را به خود اختصاص می‌دهد. از ۳٠هزار گزارش حوادث ساختمانی در سال ۸۵، ١۶ درصد یا به عبارتی ۴٨٠٠ مورد، مرگ کارگر را به دنبال داشته است. به بیان دیگر در ایران از هر سه کارگر ساختمان فقط یک نفر به سن طبیعی بازنشستگی می‌رسد و دو نفر دیگر ناچار به استفاده از مستمری معلولیت و ازکارافتادگی هستند.
سازمان بازرسی کار شمار کارگران جان باخته در اثر ناایمن بودن محیط کار در سال ١۳۸٤ را هزار و ۱۰۰ نفر تخمین زده و سازمان تامین اجتماعی شمار سوانح شغلی در سال ١۳۸٥ را ۲۵ هزار مورد اعلام کرده است که یک افزایش ۳۵ درصدی را در مقایسه با سه سال پیش از آن نشان می‌دهد. به بیان دیگر، در سال ۸٥ روزانه ۶۸ کارگر به نحوی مصدوم شده و ٢٧ کارگر نیز قربانی سوانح ناشی از کار شده‌اند.
روایتی که می‌خوانید، درامی است در چهار پرده که بازیگران آن کارگرانی هستند قربانی شرایطی بی‌سامان و محروم از رعایت بدیهی‌ترین موازین ایمنی و سلامت در محیط کار. صحنه نمایش را هم می‌توانید هر کارگاهی ــ اگر یک وقتی گذارتان افتاد ــ فرض کنید.
متخصص بیماری‌های عفونی
دکتر مهری خزایی
این گزارش برگرفته از داستانی با همین نام نوشته بهرام صادقی است
منبع : روزنامه کارگزاران