جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پرونده کرکوک، بنیادی ترین اختلاف عراقی‌ها در سال ۲۰۰۸


پرونده کرکوک، بنیادی ترین اختلاف عراقی‌ها در سال ۲۰۰۸
تصویب قانون انتخابات استانی عراق و تقسیم کرکوک به چهار حوضه انتخاباتی به یک بحران ملی در عراق تبدیل شده است . حدود یک ماه قبل ۱۲۷ عضو پارلمان عراق، قانونی را تصویب کردند که بر اساس آن انتخابات استانی عراق در پاییز آینده (اکتبر) در حالی برگزار خواهد شد که انتخابات استان کرکوک از آن استثنا شده است. پارلمان عراق دستور داده هیاتی برای بررسی اوضاع کرکوک تشکیل شود.
کردها که اکنون اکثریت کرسی های شورای استان کرکوک را برعهده دارند معتقدند که قانون جدید انتخابات و ماده ۲۴ آن یعنی تقسیم کرسی های کرکوک بین کردها، عرب ها و ترکمن ها (هر یک ۳۲ درصد ) یک توطئه سیاسی علیه کردها است . کردها که تلاش شان برای از اکثریت انداختن مجلس ملی در زمان رای گیری ناکام ماند، از طریق اختیارات جلال طالبانی رییس جمهور کرد تبار عراق این قانون را وتو کردند و به مجلس برگرداندند اما در مقابل، اعراب سنی و ترکمن ها نیز با حمایت برخی شیعیان مانع برگزاری مجدد جلسه فوق العاده پارلمان شدند و اکنون در غیاب پارلمان که در تعطیلات به سر می برد، احزاب سیاسی نیز موفق به یک توافق دسته جمعی درباره این معضل نشده اند .
این تحولات نشان می دهد تعیین سرنوشت شهر کرکوک در غرب کردستان عراق به دلیل مناقشه کردها، اعراب و ترکمن‌ها بر سر حاکمیت و مالکیت آن از مسائل تنش‌زا و حساس در شرایط گذشته، حال و آینده کردستان و عراق به شمار می‌رود.
● موقعیت جغرافیایی کرکوک
شهر کرکوک مرکز استان تمیم عراق، در ۲۵۰ کیلومتری شمال بغداد قرار گرفته و طبق آمار سال ۲۰۰۳، جمعیت آن ۷۵۵,۷۰۰ نفر بوده است. کرکوک شهری باستانی و ادامه شهر آشوری آرافا (Arrapha) با پنج‌هزار سال پیشینه است. امروزه‌ محله‌ای مرفه‌نشین با همین نام در کرکوک وجود دارد. رودخانه زاب کوچک (از شاخه‌های دجله) از ۴۵ کیلومتری کرکوک می‌گذرد و به آبیاری زمین‌های کرکوک یاری می‌رساند.
اختلافات زیادی بر سر بافت جمعیتی شهر کرکوک وجود دارد. منابع ملی‌گرای کردی عمدتاً اکثریت جمعیت را متعلق به کردها، منابع عربی به عرب‌ها و برخی منابع ترکمنی به ترکمن‌ها می‌‌دانند. با این حال، آنچه پیداست بافت چندقومی این شهر است که غیر از ترکمن‌ها، کردها و عرب‌ها، در بخشی از مناطق این شهر آشوریان نیز زندگی می‌کنند. به دلیل وجود ذخایر نفتی در این منطقه کشمکش‌ها بر سر آن فراوان است. برخی از کارشناسان این شهر را به مثابه انبار باروت می‌‌دانند که می‌تواند تنش‌های قومی را تشدید کند زیرا هر گروه قومی مدعی مالکیت آن است. در این شهر جمعیتی از عرب‌ها وجود دارند که کردها به آنها «ده هزاری» می‌گویند. ماجرای آمدن انها به این شهر این است که در زمان حاکمیت صدام حسین، حکومت بعث، عشایر عرب جنوب عراق را به زور و در ازای ده‌هزار دینار و امکاناتی از جمله قطعه‌ زمینی کوچک در داخل شهر، به کرکوک کوچ داده است. کرکوک یکی از شهرهای مهم در پروژه انفال در زمان صدام حسین بود. بسیاری از روستاهای عمدتاً کردنشین اطراف در جریان این پروژه به طور کامل تخریب شدند. این مناطق بارها هدف حمله شیمیایی و نظامی قرار گرفتند. اسناد و مدارک بسیاری در مورد نسل‌کشی در این منطقه وجود دارد پروژه عربی کردن (Arabization) این شهر مهم‌ترین پروژه عربی کردن در زمان صدام حسین بود. برخی منابع رانده شدن ۲۵۰ هزار نفر را که عموماً کرد بودند، تأیید می‌کنند.
● نفت کرکوک
ذخایر نفت ثابت‌شده عراق حدود ۱۲۰ میلیارد است که ۱۰ درصد ذخایر جهانی نفت را تشکیل می‌دهد. ذخایر گاز طبیعی آن نیز ۱۱۰ تریلیون فوت مکعب است. محور بهره‌برداری از ذخایر نفت در عراق به دو میدان اصلی محدود می‌شود که عبارت‌اند از: میدان الرمیله در جنوب شامل ۶۶۳ حلقه چاه تولیدی و میدان کرکوک شامل ۳۳۷ حلقه چاه نفتی.
میدان نفتی کرکوک در سال ۱۹۲۷کشف شد و از آن زمان تاکنون بهره‌برداری از آن ادامه دارد. لذا این میدان نفتی با مشکل فرسودگی روبه‌رو است، زیرا بهره‌برداری از آن از مدت‌ها پیش آغاز شده است و این موضوع در دوران محاصره اقتصادی عراق در دهه ۱۹۹۰ شدت یافت. در مجموع، کرکوک یکی از غنی‌ترین شهرهای عراق و دارای ۴۰ درصد ذخیره نفت عراق است. اصلی‌ترین چاه‌های نفت کرکوک به نام «باباگرگر» شهرت دارند. سایر حوزه‌های نفتی مهم آن جمبور، بای حسن جنوبی و شمالی، آفانا، خباز، جبل بور و خرماله نام دارند. از پدیده‌های شگفت در منطقه باباگرگر آتش‌های فروزنده بر روی زمین است که در پی نشت گاز از حوزه نفتی به روی زمین پدید آمده‌اند. این آتش‌ها که «آتش جاویدان» نام گرفته‌اند، سده‌هاست که در آن زمین‌ها می‌سوزند.
● خط لوله کرکوک ـ جیحان
خط لوله کرکوک ـ جیحان نفت تولیدی از منطقه کرکوک را به بندر جیحان ترکیه در دریای مدیترانه منتقل می‌کند. جریان انتقال نفت کرکوک به پایانه صادراتی ترکیه در بندر جیهان روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه نفت است. این خط لوله که مسیر اصلی صدور نفت کرکوک به بندر جیحان ترکیه در ساحل مدیترانه است، از زمان حمله امریکا به عراق، به طور عمده به دلیل خرابکاری، تعطیل بوده و تلاش‌های عراق را برای جریان پیوسته نفت به تأخیر انداخته است. ظرفیت کنونی تولید نفت عراق از میدان‌های شمالی ۷۰۰ هزار بشکه در روز است که حدود ۳۰۰ هزار بشکه آن برای مصرف داخلی در اختیار پالایشگاه بیجی در شمال کشور قرار می‌گیرد و بقیه صادر می‌شود.
● خط لوله کرکوک ـ بانیاس
این خط لوله که در اواخر دهه‌ ۱۹۹۰، در چارچوب توافق دولت سوریه و رژیم صدام در عراق راه‌اندازی شده بود، در پی سرنگونی این رژیم مسدود شد. سوریه و عراق در اواخر سال ۲۰۰۶ رایزنی‌هایی برای راه‌اندازی مجدد خط لوله نفتی «کرکوک ـ بانیاس» میان دو کشور با ظرفیت دویست هزار بشکه در روز انجام دادند. راه‌اندازی خط لوله «کرکوک ـ بانیاس» سالانه حدود یک‌میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برای سوریه درآمد خواهد داشت. اقتصاددانان سوری معتقدند راه‌اندازی دوبارة خط لوله نفتی «کرکوک ـ بانیاس» در جبران کاهش تولید نفت سوریه مؤثر خواهد بود. تولید نفت در سوریه در سال‌های اخیر از‪ ۶۰۰ هزار بشکه در روز به حدود ‪ ۳۷۰ هزار بشکه کاهش یافته است.
● ساختار قدرت در کرکوک
شهر کرکوک در جریان حمله امریکا به تصرف نیروهای کرد در آمد. بعد از سقوط رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ بسیاری از کردها و بعضاً ترکمن‌های رانده‌شده به شهر بازگشتند و در مقابل، بسیاری از عشایر عرب اسکان داده‌شده در آنجا به مناطق جنوبی خود بازگشتند. این پدیده در بسیاری از شهرها مانند کرکوک که مورد نسل‌کشی و عربی کردن واقع شده بودند، اتفاق افتاد. در اولین انتخابات شوراهای استانی پس از سرنگونی حکومت صدام در سال ۲۰۰۳، کردها حدود ۲۶ کرسی از ۴۳ کرسی شورای استان تمیم به مرکزیت کرکوک را در اختیار گرفتند و استاندار و رئیس شورای استان کرکوک از کردها انتخاب شدند. در آخرین انتخابات پارلمانی عراق نیز کردها در استان تمیم به مرکزیت کرکوک به پیروزی دست یافتند و از ۹ کرسی این استان در پارلمان ملی عراق ۵ کرسی را به دست آوردند.
در مجموع، در کرکوک ترکمن‌ها، شیعیان و اعراب سنی، منتقد کردهای وابسته به بارزانی و طالبانی هستند، ولی عناصر و ارکان قدرت محلی به طور عمده در دست کردهاست. طی مدت حاکمیت موقت کردها بر کرکوک، بسیاری از کردها که در دوران صدام و در چارچوب دو سیاست انفال (نابودی روستاهای کردنشین) و تعریب (عربی‌سازی مناطق کردی) از کرکوک به اجبارکوچ کرده بودند به این شهر بازگشتند. گفتنی است کردها تا هنگامی که شصت هزار کرد کوچانده‌شده به کرکوک برنگشتند، اجازه برگزاری انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۴ در این منطقه ندادند.
● کرکوک و ماده ۱۴۰
طبق قانون اساسی عراق، مقرر شده است وضعیت کرکوک و سایر مناطق مورد مناقشه در ماده ۱۴۰ قانون اساسی در چارچوب همه‌پرسی تعیین تکلیف شود. در واقع، ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق مبتنی بر عادی‌سازی اوضاع، شمارش جمعیت و همه‌پرسی در کرکوک و سایر اراضی مورد منازعه پیش از تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۰۷ است تا از این طریق نیازهای ساکنان این منطقه مشخص شود. در همین راستا از سوی دولت عراق کمیته‌ای با عنوان کمیته پیگیری ماده ۱۴۰ قانون اساسی تشکیل شده تا مقدمات برگزاری این همه‌پرسی را فراهم آورد.
بودجه این کمیته از طریق دولت عراق تأمین می‌‌شود. مالکی، نخست‌وزیر وزیر عراق، در بهار ۲۰۰۷ با درخواست کمیسیون ماده ۱۴۰ برای اختصاص بودجه‌ای جهت کمک به آوارگان کرکوک موافقت و مقرر کرد به هریک از آوارگان ساکن کرکوک یک قطعه زمین به اضافه ده میلیون دینار و به آوارگان سایر مناطق به میزان پنج میلیون دینار پرداخت شود. هم‌چنین برای هر خانوار عرب غیربومی کرکوک نیز میزان بیست میلیون دینار برای کمک به بازگشت آنها به مناطق اصلی‌شان در نظر گرفته شد.
آخرین موعدی که این کمیته برای برگزاری همه‌پرسی اعلام کرده بود اواخر سال ۲۰۰۷ بود. اما به دلیل عدم برگزاری این همه‌پرسی در موعد مقرر، مأموریت کمیته پیگیری ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق تمدید شد. در این چارچوب، رهبران سیاسی عراق و نخست‌وزیر حکومت محلی کردستان عراق توافق کردند فعالیت‌های کمیته پیگیری ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق به مدت شش ماه دیگر تمدید شود.
● دیدگاه ترکیه و ترکمن ها به کرکوک وجایگاه آن دراهداف و منافع ترکیه در عراق
مهم‌ترین چالش ترکیه و کردهای عراق نیز در شرایط کنونی موضوع حاکمیت بر کرکوک است. کردهای عراق معتقدند که کرکوک یک شهر کردی است و باید به عنوان جزئی از اقلیم کردستان عراق تلقی شود و به همین دلیل بر اجرای همه‌پرسی برای تعیین تکلیف این شهر و سایر مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان در چارچوب ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق تأکید دارند. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان، اعلام کرده است عدم اجرای ماده ۱۴۰ در زمان مقرر می‌تواند به جنگ داخلی در عراق بینجامد.
در مقابل، ترکیه و اکثر ترکمن‌های مقیم کرکوک با این ایده مخالف هستند. وزارت امور خارجه ترکیه اعلام کرده است مسأله تعیین سرنوشت کرکوک یک مسأله داخلی عراق است و به خود ساکنین این شهر ارتباط دارد و برگزاری همه‌پرسی در کرکوک نباید تنها بنا به خواست یک جناح خاص انجام شود، بلکه باید همه عراقی‌ها با انجام همه‌پرسی موافق باشند. اما در واقع ترکیه خواهان برگزاری همه‌پرسی نیست و از قانونی شدن سلطه کردها بر کرکوک نگران است.
بخش‌های مختلف عراق از جمله کرکوک از زمان تأسیس امپراطوری عثمانی در سال ۱۴۵۳ جزیی از این امپراطوری به شمار می رفت. عراق در زمان حیات امپراطوری عثمانی شامل استان موصل(شامل کرکوک )، بغداد و بصره بود که عثمانی ها بر سر تصرف کامل آن با سلسله های حاکم بر ایران قرن ها درگیر بودند ولی در نهایت در دوران قاجاریه، ایران از ادعاهای خود نسبت به اراضی عراق کنونی به ویژه در سلیمانیه دست کشید. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی نیز،‌ نفوذ امپراطوری عثمانی در ساختار سیاسی – حکومتی عراق به پایان رسید. دولت ترکیه به عنوان جانشین امپراطوری عثمانی در ابتدا به دلیل همکاری اعراب با انگلیسی ها،‌ نگرش مثبتی به روابط با کشورهای عربی از جمله عراق نداشت ولی پس از جنگ جهانی دوم،‌ ترکیه و عراق در چارچوب پیمان بغداد تحت هدایت انگلیس به همکاری پرداختند. بعد ها احداث خط لوله صادرات نفت کرکوک عراق به بندر جیهان ترکیه، باعث تقویت روابط دو کشور گردید
در شرایط کنونی ترکیه در عراق دارای اهداف و منافع متعدد و متنوعی است که جلوگیری از حاکمیت کردها بر کرکوک یکی از مهمترین این اهداف به شمار می رود .
▪ محورهای اصلی این اهداف و منافع عبارتند از :
۱) مخالفت با تجزیه عراق و تشکیل دولت مستقل کرد در شمال عراق‌
۲) مقابله با تمایلات کردهای عراق برای تسلط بر شهر کرکوک و قرار دادن آن در چارچوب اقلیم فدرال کردستان
۳) تلاش گسترده جهت اخذ تضمین از آمریکا و دو گروه کرد عمده در شمال عراق در زمینه عدم تجزیه عراق
۴) تلاش برای افزایش نقش و جایگاه ترکمن‌ها در شمال عراق ودر سطح ملی و دفاع‌ از هویت فرهنگی ـ تاریخی آنها در عراق‌
۵) جلوگیری از ادامه فعالیت گروه‌های کردی معارض ترکیه در شمال عراق‌
۶) تلاش برای جلب همکاری مشترک ایران و سوریه علیه کردهای شمال عراق
۷) همکاری مشروط با آمریکا در مسأله عراق به منظور احیای نقش و جایگاه ترکیه در معادلات استراتژیک منطقه
۸) مقابله با گسترش فرهنگ و تمدن کردی در شمال عراق و جنوب و جنوب شرقی ترکیه
۹) دسترسی مطمئن و مستمر به درآمدهای حاصل از صادرات نفت عراق از طریق خط لوله کرکوک به ‌دریای مدیترانه‌
۱۰) بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی ترکیه به عنوان فیلتر تنفسی عراق در واردات و صادرات کالا.
در مجموع از نگاه ترکیه، سرنگونی رژیم صدام حسین و افزایش نقش و جایگاه کردها در حکومت عراق و تحولات داخلی جدید عراق، باعث تغییرات اساسی و جدی محیط سیاسی ـ امنیتی خاورمیانه و مناطق پیرامونی ترکیه و از جمله محیط داخلی عراق به عنوان یک همسایه موثر بر امنیت ملی ترکیه شده است. ترکیه احساس می‌کند که محیط جدید، تهدیدات جدید و جدی‌تری را علیه امنیت ملی این کشور به وجود آورده است. آنکارا پس از تغییر رژیم صدام، احساس می کند که نتایج حضور نظامی آمریکا در عراق باعث افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی ترکیه شده است.
در واقع ترکیه، به افزایش نقش و‌حضور کردها در ساختار سیاسی جدید عراق با نگرانی می نگرد و نگران است که پس از تحولات عراق، با کردهای خود دچار مساله و مشکل بیشتری شود. از دیدگاه ترکیه جلوگیری ازافزایش نقش و جایگاه کرد ها در دولت مرکزی عراق وجلوگیری از تثبیت و اجرای طرح فدرالی شدن و الحاق کرکوک به اقلیم کردستان عراق که کردهای عراقی در پی آن هستند یک ضرورت جدی است زیرا کردهای ذی‌نفوذ در حکومت عراق نظیر طالبانی و بارزانی و زیباری در حال پی گیری تحقق اهداف و آرمان های کرد ها در حکومت جدید هستند و آنکارا این امر را مقدمه تقویت هویت سیاسی مستقل کردهای عراق و در مرحله بعد تشکیل دولت مستقل کرد تلقی می‌کند. علاوه بر این ترکیه به شدت به عملکرد و فعالیت آزادانه پ ک ک در شمال عراق معترض است.
سرد شدن روابط امریکا و ترکیه نسبت به گذشته، حرکت ترکیه به سوی همکاری بیشتر با اعراب سنی عراق و کشور های عربی از جمله سوریه، استقبال سوریه از نزدیکتر شدن به حکومت ترکیه و فاصله گرفتن دمشق از گروه پ ک ک و نارضایتی مشترک سوریه و ترکیه از نحوه شکل گیری حکومت جدید عراق از جمله نتایج عملی پی گیری این نگرش ها از سوی دولتمردان ترکیه بوده است.
● جایگاه کرکوک در راهبردها و استراتژی کردهای عراق
راهبردها و استراتژی کردهای عراق براساس آرمان‌های آنان در سه سطح قابل دسته‌بندی است.
۱) تثبیت دستاوردهای دوران ۱۰ ساله خود مختاری ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۳ (حاکمیت بر سه استان دهوک و سلیمانیه و اربیل )
۲) ارتقاء وضعیت خودمختاری به سطح فدرالیسم و تثبیت فدرالیسم قومی _ نژادی در سند قانون اساسی دائمی عراق(تشکیل حکومت و دولت ایالتی) و الحاق کرکوک و سایر مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان به منطقه تحت حاکمیت این اقلیم.
۳) تشکیل هویت سیاسی مستقل کرد (آرمان غیرقابل دسترسی در شرایط موجود)
براساس اهداف و آرمان‌های فوق، کردهای عراق هم اکنون تشکیل هویت سیاسی مستقل کرد را با توجه به مخالفت‌های منطقه‌ای و وضعیت داخلی عراق، غیرعملی می‌دانند لذا، راهبرد کوتاه مدت و میان مدت خود را بر تثبیت فدرالیسم قرار داده‌‌اند.
لذا مهم‌ترین خواسته کردها در شرایط کنونی، تثبیت مساله فدرالیسم قومی _ نژادی در قانون اساسی دائمی عراق و و الحاق کرکوک و سایر مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان به منطقه تحت حاکمیت این اقلیم است. در واقع با وجود اصرار کردها بر چهار اصل ۱_ رژیم فدرال ۲_ دموکراتیک ۳_ پارلمانی ۴_ واحد (عدم تجزیه)، تمرکز ویژه آنها بر مساله فدرالیسم است. از نظر کردها فدرالیسم باید از نوع قومی و نژادی باشد. از این دیدگاه ایالت کردستان عراق به عنوان جزیی از عراق فدرال شامل تمامی مناطق کردنشین عراق از زاخو در مرزهای مشترک ترکیه، سوریه و عراق تا کرکوک، اربیل، دهوک، سلیمانیه و خانقین خواهد بود. مخالفان این دیدگاه معتقد به نوعی فدرالیسم اداری هستند، یعنی واگذاری برخی اختیارات دولت مرکزی به ایالت‌هایی که الزاما براساس قومیت یا نژاد تقسیم‌بندی نشده‌اند.
جوهره اصلی روابط کردها و اعراب در عراق، بی‌اعتمادی عمیق و در لایه‌های خصوصی‌تر نفرت ویژه کردها از اعراب است. بسیاری از سیاستمداران رده دوم کردها به طور غیرعلنی اعلام می‌کنند که اعراب موجودات غیر قابل اعتمادی هستند. به نظر می‌رسد این دیدگاه تا حدود زیادی در بین مردم کرد نیز نفوذ یافته و یکی از دلایل پیدایش آن را باید رفتارهای حاکمان عرب سنی در ۸۰ سال گذشته دانست. به گونه‌ای که کردها، اعراب را مساوی با رژیم بعث و صدام تعریف و ارزیابی می‌کنند.
این نگرش تند در بین جوانان که عمده دوران زندگی آنها در دوره خودمختاری کردها (۱۹۹۲ تا ۲۰۰۵) طی شده پررنگ‌تر است و آنها ضرورت تشکیل دولت مشترک فدرال با اعراب را زیر سوال می‌برند. البته رهبران کردها نیز با بزرگنمایی این خواسته نسل جوان‌تر تلاش می‌‌کنند از آن به عنوان اهرم فشار در برابر اعراب و تحمیل خواسته‌های خود استفاده و اعلام کنند تحت فشار افکار عمومی کردها قرار دارند و نمی‌توانند در برابر مردمی که خواستار حکومت جدای از اعراب هستند، از اصول و تقاضا های خود کوتاه بیابند.
بنابر این خواسته اصلی کردها برای تشکیل دولت فدرال عبارت است از: ‌پذیرش اقلیم فدرال کردستان براساس نقشه منتشر شده در ماه جولای ۲۰۰۵. این نقشه علاوه بر در برگیری سه استان دهوک، اربیل و سلیمانیه که از سال ۱۹۹۲ در کنترل کردها بوده، مناطق جدیدی را به کردستان اضافه نموده است. مهم‌ترین این بخش‌هاعبارتند از: کرکوک و تمامی مناطق قرار گرفته در حاشیه شرقی جبل حمرین که از کرکوک به سوی شمال شرقی بغداد کشیده شده است، یعنی مناطق جدیدی از استان تمیم به مرکزیت کرکوک، مناطق کردنشین استان دیالی به مرکزیت خانقین، مناطق مندلی، جسان، بدره و زرباطیه در منطقه ما بین بغداد و مرز مهران ایران و نیز مناطقی در حاشیه موصل. اساس و مبنای تحلیلی این خواسته از نظر کردها این است که اعراب و کردها دو ملت جداگانه هستند و در ابتدا باید وجود این دو ملت متفاوت در عراق به رسمیت شناخته شود.
● نگرش دولت مرکزی عراق به مساله کرکوک
در حکومت جدید عراق با توجه به طیف های مختلف حاضر در دولت مالکی نگرش های متفاوتی به مساله کرکوک وروابط با ترکیه وجود دارد.کردها ی حاضر در دولت مرکزی در مجموع به دلیل اختلافات تاریخی با ترکیه دچار نوعی سو ظن تاریخی به انکارا هستند اگر چه در پی تحریک آنکارا نیستند ولی حاضر نیستند به طور خاص از ادعا های خود درباره کرکوک دست بردارند. ضمن آنکه مخالف دخالت های ترکیه در مساله کرکوک به بهانه حمایت از اقلیت ترکمن این شهر هستند. از سوی دیگر با وجود انکه کردهای عراق خیلی به پ ک ک اجازه فعالیت کامل و آزادانه در شمال عراق نمی دهند ولی نمی خواهند این اهرم فشار در برابر ترکیه را از دست دهند.
● موضع اعراب سنی در مناقشه کرکوک
اعراب سنی نیز اگر چه مخالف الحاق کرکوک به اقلیم کردستان هستند اما موضع واحدی در این باره ندارند و حزب اسلامی به رهبری طارق الهاشمی مواضع نزدیکتری به کردها دارد، اگر چه کردها در جریان اخیر تصویب قانون انتخابات به شدت از نقض هم پیمانی با کردها توسط حزب اسلامی و حمایت ان از تصویب این قانون ناراضی و رنجیده هستند. کردها معتقدند که بعثی ها نقش اصلی را در سازماندهی تنش های اخر در درون و بیرون پارلمان در مورد کرکوک دارند و افرادی نظیر مشهدانی رییس مجلس نیز تحت تاثیر بعثی ها عمل می کند.
● دیدگاه شیعیان به مساله کرکوک
موضع شیعیان درباره کرکوک نیز متفاوت است. در حالی که جریان مقتدی صدر مخالف فدرالیسم و الحاق کرکوک به اقلیم کردستان است، جریان حزب الدعوه که نوری مالکی نخست وزیر عراق ریاست آن را برعهده دارد ترجیح می دهد که به جای مخالفت علنی با الحاق کرکوک به اقلیم کردستان، از طریق مانع سازی اداری و حکومتی، برگزاری همه پرسی کرکوک را به تاخیر بیندازد و اعضای این حزب در جریان اخیر تصویب قانون انتخابات استانی علیه موضع کردها رای دادند. در مقابل، کردها ضمن فشار برای برکناری ابراهیم جعفری نخست وزیر سابق که رهبر حزب الدعوه نیز بود، اکنون نیز نوری مالکی را متهم به کوتاهی در اجرای همه پرسی می کنند و حزب الدعوه را در مناقشه اخیر بر سر کرکوک مقصر می دانند و این حزب و جریان مالکی را بازی خورده اعراب سنی و حتی بعثی ها می دانند.
با وجود این، مجلس اعلا ی اسلامی به رهبری عبدالعزیز مواضع نزدیکتری به کردها دارد زیرا مجلس اعلا نیز خواهان برقراری فدرالیسم در جنوب و تشکیل اقلیم جنوب با مشارکت ۹ استان شیعه نشین جنوبی است. اگر چه کردها معتقدند که اعضای سازمان بدر (شاخه نظامی سابق مجلس اعلا) در جریان تصویب قانون جدید انتخابات، هم پیمانی با کردها را نقض کردند.
در مجموع با توجه به اینکه محوریت اصلی تقسیم قدرت در حکومت عراق پس از سقوط حکومت بعث، ائتلاف و همکاری راهبردی شیعیان مذهبی و کردها بوده است، موضع مجلس اعلا و حزب الدعوه نسبت به کرکوک را باید تابع اشتراک نظر ها و اختلاف نظرهای انان با کردها تبیین کرد.
● نقش و جایگاه امریکا در اختلافات ترکیه و کردها بر سر کرکوک
آمریکا به دلیل ‌نگرانی‌های خاص ترکیه (به عنوان عضو ناتو و متحد آمریکا) نسبت به تقویت نقش و جایگاه کردها در ساختار سیاسی آتی عراق‌، مایل به نوعی تلفیق بین دیدگاه های کردهای عراق و ترکیه است‌، لذا آمریکا با سیستم فدرالی عراق مخالفتی ندارد اما مخالف سلطه کامل کردها بر کرکوک است. کردها نیز به دلیل بی‌اعتمادی ناشی از وقایع سال ۱۹۷۵، احساسی دو گانه به امریکایی ها دارند. از یک سو معتقدند که آنها در پی منافع خود هستند و از سوی دیگر در بین مسوولان و نخبگان کرد و مردم عادی، جرج بوش و آمریکایی‌ها به دلیل دو اقدام تاریخی برای کردهای عراق ستایش می‌شوند.
۱) حمله ۱۹۹۱ که منجر به تشکیل منطقه خودمختار کردستان شد.
۲) حمله ۲۰۰۳ که به سرنگونی صدام منجر شد.
رهبران درجه اول کردها نظیر مسعود و نیچیروان بارزانی و جلال طالبانی نگران هستند که در صورت تبانی امریکا و ترکیه، دستاوردهای دوران خودمختاری و حرکت به سوی تثبیت فدرالیسم و تقویت هویت سیاسی _ حقوقی کردها آسیب ببیند.
● موضع کشورهای عربی نسبت به مساله کرکوک
از انجا که کشورهای عربی از افزایش نقش و جایگاه کردها در عراق پس از صدام ناراضی هستند درصدد هستند تا ضمن جلوگیری از برگزاری همه پرسی تعیین وضعیت کرکوک، احزاب کوچکتر کردستان عراق را علیه حاکمیت کنونی اقلیم کردستان سازماندهی کنند. در واقع کشورهای عرب سنی مساله کرکوک را در چارچوب و هدف کلی خود در عراق نگاه می کنند:
۱) جلوگیری از تضعیف هویت عربی و سنی عراق به نفع هویت کردی و شیعی آن
۲) جلوگیری از تجزیه عراق و تضعیف تمامیت ارضی آن و تشکیل دولت مستقل کرد.
ـ تحلیل منافع و مواضع ایران نسبت مناقشه کرکوک، تابع متغییر های ذیل است:
الف) نگاه ساختاری جمهوری اسلامی ایران به جایگاه شمال عراق در امنیت ملی ایران
ب) راهبرد و استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکیه به عنوان همسایه ای با ویژگی های خاص(عضو ناتو،دارای روابط اقتصادی گسترده با ایران و...)
۳) چشم انداز چالش های کلان ایران و امریکا، آینده رقابت های ایران و امریکا در عراق و جایگاه پژاک در منازعات ایران و امریکا
۴) روابط ایران و کردهای عراق و نسبت ان به تعاملات ایران و ترکیه ،ترکیه- امریکا و ایران – امریکا
۵) روابط ایران و کردهای عراق و نسبت آن به ثبات و ماندگاری دولت ائتلافی عراق به عنوان دولت مورد حمایت ایران
در این میان یکی از مهمترین موضوعات ، نوع تعامل ایران و ترکیه درباره عراق و کرکوک است .
● وجوه اشتراک ایران و ترکیه در قبال تحولات شمال عراق:
۱) نگرش منفی ایران و ترکیه به اقدامات و راهبردهای امریکا در عراق
۲) اعتقاد مشترک ایران و ترکیه به حمایت امریکا از گروه های پ ک ک و پژاک( تلاش امریکا برای سوق دادن ظرفیت های پ ک ک و پژاک به سوی تهدید کردن ایران و نا امن کردن مناطق شمال غرب ایران)
۳) عدم حمایت ایران و ترکیه از تجزیه عراق
● وجوه تفاوت منافع ایران و ترکیه و سوریه در قبال تحولات شمال عراق:
۱) حمایت ایران از شیعیان مذهبی عراق در مقابل همراهی ترکیه با اعراب سنی
۲) حمایت ایران از ائتلاف کردها با شیعیان مذهبی برای ماندگاری دولت مالکی در مقابل تمایل ترکیه برای سقوط دولت
۳) دیدگاه منفی سنتی ترکیه به کردهای عراق در مقابل روابط دوستانه ایران و کردهای عراق در سه دهه اخیر
با وجود این نوع تعاملات بین ایران و ترکیه ، ایران دارای روابط تاریخی و دوستانه با کردهای عراق نیز هست .
کردهای عراق به طور تاریخی روابط تنگاتنگی با ایران داشته و دارند. در دهه ۱۹۷۰ کردهای عراق در جنگ خود با دولت عراق از حمایت‌های غیر علنی اما مهم ارتش ایران برخوردار بودند. اگر چه کردهای عراق به عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر دیدگاه مثبتی ندارند اما از سال ۱۹۷۵ به این سو روابط آنها با ایران در اکثر مواقع مثبت بوده است. ایران بعد از شکست قیام کردهای عراق در سال ۱۹۷۵ هزاران آواره کرد عراقی را در خاک خود ذیرفت.
درفوریه سال ۱۹۷۹ (اوایل اسفند ۱۳۵۷) ۱۲ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هنگامی که ملا مصطفی بارزانی رهبر کردهای عراق در امریکا درگذشت به دلیل مخالفت دولت صدام با انتقال جنازه وی به عراق، ایران پذیرفت که وی در نزدیکی ارومیه دفن شود.
دولت ایران همچنین کمی بعد اجازه داد تا رهبری موقت حزب دمکراتیک کردستان عراق (قیاده موقت) در آذر بایجان غربی مستقر شود. ایران همچنین پس از شروع جنگ تحمیلی ضمن توسعه روابط با این حزب وفرزندان بارزانی به عنوان رهبران جدید حزب، ارتباطات گسترده ای با جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی به عنوان دومین حزب بزرگ در مناطق کردنشین شمال عراق برقرار کرد. در دوران جنگ تحمیلی این روابط در چارچوب عملیات مشترک علیه ارتش عراق مستحکم و تثبیت گردید. پس از جنگ کویت و تشکیل دولت خودمختار کرد ها در سه استان دهوک، اربیل وسلیمانیه روابط فیمابین حفظ شد.
اقدام خاص ایران در سال ۱۹۹۳ مبنی بر اختصاص دادن سه فروند هلی کوپتر برای انتقال جنازه های ملا مصطفی بارزانی و ادریس بارزانی فرزند وی (متوفی در سال ۱۹۸۲ در اردوگاه زیوه ارومیه)به شمال عراق و اعزام یک هیات رسمی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه باعث پیدایش یک حس احترام و سپاس ماندگار بین کردهای بارزانی نسبت به ایران شد که هنوز هم آثار ونتایج مثبت آن در بین کردهای عراق دیده می‌شود.
از سوی دیگر پذیرش و میزبانی صد ها هزار آواره کرد عراقی در دو مقطع بمباران شیمیایی حلبچه در ۱۹۸۸(اسفند ۱۳۶۶)وجنگ کویت در ۱۹۹۱ (زمستان۱۳۶۹) نیز فضای مثبتی بین مردم و مسولان کرد در شمال عراق نسبت به ایران بوجود آورده است. ضمن اینکه در دوره زمانی بین ۱۹۹۲-۲۰۰۳ که کردهای عراق فقط از طریق ایران و ترکیه قادر به آمد وشد و برقراری ارتباط با جهان بودند، ایران از طریق معبرهای متعدد مرزی از جمله معبر های حاج عمران با بارزانی‌ها و باشماق مریوان و پرویز خان قصر شیرین با جناح طالبانی امکان ارتباط با جهان خارج برای آنها را فراهم می ساخت در سال ۲۰۰۳ نیز قبل از شروع حمله امریکا به عراق ،ایران میزبان جلسات متعددی بین گروه های معارضه عراقی از جمله کردها بود.
پس از سقوط حکومت صدام،کردها و سران آنها به عنوان دوستان سنتی جمهوری اسلامی ایران و با سوابق فوق الذکر ضمن حفظ روابط محلی گذشته با ایران در چارچوب حضورشان در دولت و پارلمان ملی عراق نیز تعاملات با ایران را گسترش دادند و جلال طالبانی هم به عنوان رهبر اتحادیه میهنی و هم به عنوان رییس شورای حکومتی انتقالی عراق و بارزانی نیز به عنوان رهبر حزب دمکرات به تهران مسافرت کردند.
در واقع در حالی که می توان گفت نگرش ایران و کردهای عراق درباره اینده کرکوک دارای تفاوت هایی است اما دوستی دیرینه بین ایران و احزاب کرد شمال عراق ، نگرش های مثبت دولت های ایرا و عراق به یکدیگر در دوره بعد از صدام و نیز الزامات همسایگی باعث گردیده تا روابط ایران و مسولین کرد در مال عراق و دولت مرکزی همچنان رو به گسترش و توسعه باشد
● جمع بندی:
مناقشات قومی – مذهبی در سراسر جهان به سختی قابل حل و فصل هستند . تجربه تنش های چند صد ساله در بالکان ، قره باغ ،جنوب افریقا و... نشان می ده که چنین چالش هایی که منشا نژادی و مذهبی دارند در کوتاه مدت فقط قابل کنترل و مدیریت هستند و نه حل و فصل قطعی .لذاتجربه منازعات و مناقشات تاریخی در کرکوک نیز نشان می دهد که این بحران نیز بزودی قابل حل و فصل نیست و حداکثر احتمال موجود کنترل و مدیریت چالش های طرفین در کوتاه مدت از طریق توافقات سیاسی است .کردها ممکن است در مرحله کنونی قادر به الحاق کرکوک به اقلیم کردستان نباشند اما از این ادعای تاریخی دست برنخواهند داشت و ترکمن ها و اعراب نیز بعید است که به راحتی به الحاق کرکوک به اقلیم کردستان تن دهند . امریکا نیز مایل به ادامه بازی و مانور بین ترکیه و کردها و بهره گیری از این نقش بالانسری و توازن دهنده و بهره گیری از ان در خدمت اهداف و منافع خود در عراق و منطقه است.
مراد ویسی، تحلیلگر مسائل سیاسی و کارشناس امور همسایگان
منبع : دیپلماسی ایرانی