شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ابرقهرمانی جدید در سایه اسطوره های مدرن


ابرقهرمانی جدید در سایه اسطوره های مدرن
فروش بالای «مرد آهنی» در هفته های اخیر سال ۲۰۰۸ را برای رابرت داونی جونیور به سالی به یادماندنی تبدیل کرد چرا که بازی اش در این فیلم هم با استقبال منتقدان مواجه شد و هم خوره های فیلم را به وجد و هیجان آورد. وی غیر از نامزدی اسکار برای فیلم «چاپلین» در سال ۱۹۹۲ هرگز با تجربه توفیق اقتصادی مواجه نبوده است و کشمکش هایش برای مقابله با اعتیاد هرگز نتوانسته نامش را برای مدت زیادی بر سر زبان ها نگه دارد.(طبیعتاً نقش مکمل وی در فیلم «بازگشت به مدرسه» در سال ۱۹۸۶ را نمی توان جزء موفقیت های اقتصادی اش محسوب کرد.) اینترتینمنت ویکلی در گفت وگوی پیش رو با این بازیگر میانسال درباره چگونگی دست و پنجه نرم کردن با موفقیت و امید به توفیق «مرد آهنی ۲» صحبت کرده است.
▪ دقیقاً از چه زمانی متوجه شدید این فیلم قرار است وسعت شهرت تو را به کلی دگرگون کند؟
ـ هرگز آن روزی که جان فاوریو (کارگردان) تماس گرفت و گفت برای بازی در فیلم پذیرفته شده ام را فراموش نمی کنم. گرچه از آن روز به بعد کار و تمرین روی فیلم را با همکاری نویسندگان شروع کردیم اما حسی داشتم که به من می گفت شاید کاری که داریم انجام می دهیم کمی متفاوت باشد. تا اینکه وقتی در لون پاینز کالیفرنیا مشغول فیلمبرداری صحنه فرار و فرود مرد آهنی در تپه های شنی بودیم با خودم فکر کردم مثل اینکه این فیلم واقعاً یک اثر حماسی به روز و مدرن است. تا اینکه زمان گذشت و همراه جان تور جهانی تبلیغات فیلم را شروع کردیم و از نزدیک دیدیم که مردم عادی چطور با فیلم ارتباط برقرار می کردند. وقتی فیلم را به یک پایگاه نظامی در کره بردیم و با استقبال ساکنان آنجا مواجه شدیم با خودم فکر کردم حسابی باید هوای این فیلم را داشته باشیم. از آنجا به اروپا و انگلستان رفتیم و در راه برگشت از نیویورک هم غافل نشدیم. جان و من در خلال این پروازهای بین قاره یی به شدت طولانی دائماً همراه هم به موفقیت های احتمالی فیلم فکر می کردیم و درباره جایگاه خودمان پس از توفیق فیلم گپ می زدیم. با خودمان می گفتیم اگر این فیلم موفق شد و تماشاگران از آن استقبال کردند چگونه ماجرای شخصیت اولش را ادامه بدهیم. نمی دانم جان از استعاره پنگوئن استفاده کرد یا کس دیگری اما دائماً فکر می کردیم هر دو ما شبیه پنگوئن های فیلم «رژه پنگوئن ها» هستیم و باید راهی برای گرم کردن تخم پیدا کنیم تا سالم به خانه برسد.
▪ متوجه شدم که همین الان از فیلمبرداری قطعه یی برمی گردید که یکی از بخش های مسابقه فیلم ام تی وی است. ظاهراً این روزها سرتان خیلی شلوغ شده...
ـ آه، خب، تمام امروز صبح را تمرین کردیم و فردا فیلمبرداری داریم. بعد از فیلمبرداری این قطعه بصری به سراغ جیمی کیمل می روم که قرار است کاری با هم انجام دهیم. همزمان درگیر یک برنامه تلویزیونی در شبکه ان بی سی هستم و وقتی افرادی که در استودیو به عنوان مهمان حضور دارند پیشم می آیند و از فیلم تعریف می کنند حسابی کیف می کنم. آنها سراغم می آیند و می گویند «هی، ما از اون فیلم خوشمون اومد»، «پسرم از فیلم خوشش اومد»، «دختر نوجوانم دیوانه این فیلم است» یا «همسرم یا شوهرم که هرگز از این جور چیزها خوشش نمی آمده شیفته مرد آهنی شده است.»
▪ وقتی با جان فاوریو مشغول همفکری درباره قسمت بعدی فیلم بودید تصمیم گرفتید چه عناصری از فیلم اول به فیلم دوم هم راه یابند؟
ـ در فیلم بعدی به ترنس (هاوارد) بیشتر پرداخته می شود و در نقش یک ماشین جنگی به داستان بازمی گردد. البته نقشی که ترنس بر عهده دارد در جهان داستانی «مرد آهنی» و کمیک بود و «مارول» نقشی کاملاً نمادین است که ارتباطی هم با اساطیر مدرن جهان امروز دارد... چند روز پیش در نیویورک پست کاریکاتوری درباره این فیلم چاپ شده بود که در آن مرد آهنی به فرماندار می گفت حتی قدرت های برتر مرد آهنی هم نمی تواند کسری مشکل بودجه فرماندار را حل کند. این دقیقاً همان اتفاقی است که من و جان انتظارش را می کشیدیم و به خاطرش کاملاً هیجان زده هستیم؛ تبدیل تونی استارک و مرد آهنی به بخشی از بافت فرهنگی جامعه. وقتی می شنویم مردم ایده های سیاسی و اجتماعی خود را به وسیله پوستر های تغییر شکل داده شده این فیلم بیان می کنند در پوست خود نمی گنجیم و از فرط خوشحالی فریاد می زنیم.
▪ یکی از عناصر محوری داستان تونی استارک اعتیاد وی به نوشیدنی های الکلی است. در خطوط داستانی فیلم جدید چقدر به این مساله توجه شده است یا شما چقدر دوست دارید به آن توجه کنید؟
ـ خب، می دانی... چند وقت پیش مقاله یی در تایم می خواندم که نویسنده اش تونی استارک را «جمع اضداد» نامیده بود و عیب و نقص های شخصیت وی را با ویژگی های مثبت ابرقهرمان های این جور فیلم ها مقایسه کرده بود. اما جالب است که پاشنه آشیل تونی استارک در این فیلم خودشیفتگی وی است، نه اعتیادش به الکل. با این حال اگر به اعتیاد وی به چشم یک استعاره نگاه کنید از همین نقیصه هم می توان برداشت های مثبتی کرد. اما فارغ از این برداشت ها تصور می کنم برای چنین فیلمی هیچ چیز جذاب تر از ابرقهرمانی نیست که از سرطان رنج می برد. به همین دلیل است که معتقدم این فیلم از اسطوره شناسی مد روز و جذابی برخوردار است چرا که مثلاً اشعه گاما در آن مطمئناً معنایی فراتر از اشعه گاما دارد. باز هم می خواهم از جان مایه بگذارم که با تکیه بر هوشمندی خود اینچنین تعابیری را به بهترین شکل در فیلم جای داده است. اما شاید مهم ترین ویژگی این فیلم در کنار مسائل فوق لذتی باشد که بچه ها از تماشای آن کسب می کنند. برای آدمی در سن و سال من بسیار مهم است که در فیلمی بازی کنم که به درد بچه ها بخورد، آنها را سرگرم کند و باعث به وجود آمدن شور و هیجان در آنها شود. شاید به همین خاطر است که تصمیم گرفته ام از این به بعد نسبت به سال های گذشته آبمیوه بیشتری روی میز تحریرم بگذارم،
منبع؛ اینترتینمنت ویکلی
آدام بی. وری
ترجمه؛ یحیی نطنزی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید