شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


به تصویر کشیدن دو روی سکه؛ تردید و انحراف


به تصویر کشیدن دو روی سکه؛ تردید و انحراف
اوضاع کسالت بار سینماهای شهر (به علت اکران لجوجانه اخراجی ها۲) باعث شد به سراغ سینمای جهان رفته و حال و احوال آن را جویا شویم.
اما با نهایت تاسف و تاثر باید عرض کنیم اوضاع تولیدات سینمایی در جهان به شدت وخیم می باشد و رکود اقتصادی دنیای تصویر را نیز مستفیض کرده است.
به همین دلیل بهتر دانستیم یکی از فیلم های برجسته سال ۲۰۰۸ میلادی را انتخاب کرده و بررسی کنیم.سینمایی «شک» را حتما به خاطر دارید؟ بارها و بارها در موردش نوشته ایم، زیرا فیلم سینمایی «شک» یکی از نامزدهای اسکار ۲۰۰۹ بوده است، علاوه بر چهار بازیگر اصلی فیلم که نامزد جایزه اسکار شدند، فیلم نامه «جان پاتریک شنلی» نیز در فهرست نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی قرار داشته است.
این فیلم تنها در جشنواره اسکار مطرح نشده بلکه در مراسم جوایز فیلم بریتانیا نیز در همین پنج رشته نامزد بوده و از سوی دیگر «مریل استریپ» برای ایفای نقش «خواهر آلویسیوس، کج خلق و شکاک» برنده جایزه انجمن منتقدان امریکا شده است.از این رو بد ندانستیم شما را بهتر و بیشتر با این پدیده تصویری آشنا کنیم پس با ما باشید، شاید مفید و جالب باشد، سینمایی «شک» (DOUBT) به کارگردانی «جان پاتریک شنلی» از تولیدات سال ۲۰۰۸ کشور امریکا می باشد، که با داستان اقتباسی اش توانست نظر بسیاری از منتقدان و مخاطبان را جلب کند.
سینمایی «شک» از نمایش نامه ای به همین نام اقتباس شده که توسط خود «جان پاتریک شنلی» نوشته شده است.
نمایش شک در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۵۲۵ بار روی صحنه رفت(خدا مزد دل بازیگران را بدهد، کم نیست، ۵۲۵ بار !!!) و سال ۲۰۰۵ برنده جایزه «پولتیزر»، بهترین نمایشنامه در ژانر درام نیز شد.(این جاست که داستان و اساس فیلم نامه نقش سرنوشت سازش را نشان می دهد)
پس تا به این جای قضیه به بنیاد داستان و چارچوب مستحکمش پی بردیم، شالوده فیلم بر خلاف تئاتری بودن در قالب و پرده سینما نیز موفق بوده و خوب جواب داده است.(بهتر است بدانید «شنلی» برای فیلم «ماه زده» برنده بهترین فیلمنامه اسکار بود.)
مراحل تولید فیلم «شک» از اول دسامبر سال ۲۰۰۷ آغاز و فیلم در یک مدرسه مذهبی کاتولیک فیلم برداری شد.
فیلم سینمایی «شک» یکی از بنیادی ترین و اساسی ترین حس های بشری را مطرح می کند، که همیشه در همه اعصار و قرون تعیین کننده بوده است.
داستان فیلم با مضامینی بنیادی و اعتقادی شروع شده و در ادامه داستان از خط اصلی و عمیق اولیه، خارج شده و به ماجراهای انحرافی کشیشی با خصایصی دو گانه و البته منزجر کننده می پردازد.
شخصیت پردازی ها چنان با ظرافت و نکته سنجی صورت پذیرفته است که جای هیچ گونه تردیدی در مورد وجود یا فقدان آن ها صورت نمی گیرد.با تمام دو گانگی شخصیتی که در همه کاراکترها موجود است، اما چنان توسط کارگردان به خوبی طرح شده و توسط بازیگران بازی شده که مخاطبان با تمام آن ها ارتباط برقرار کرده و موقعیت و لحظاتشان را به خوبی درک می کنند.
فیلم «شک» بیش از ۷۸ درصد نقدهای مثبت سایت های معتبر سینمایی را به خود اختصاص داده است.
اغلب منتقدان مهم ترین نکته فیلم را بازی های فوق العاده گروه بازیگران عنوان کرده اند، که فیلم سنگین و جدی را برای تماشاگران جذاب و دیدنی ساخته است.معتبرترین منتقدان سینمای امریکا فیلم «شک» را در فهرست ده فیلم برگزیده سال ۲۰۰۸ قرار داده اند.
و اما فیلم: سال ۱۹۶۴ (یک سال از ترور کندی گذشته و همچنین تبعیض نژادی ریشه در جامعه دارد)، مدرسه مذهبی سنت نیکلاس.
پدر فیلین (فیلیپ سیمور هافمن) نماینده خط و مشی های نوگرایانه واتیکان می باشد، با دانش آموزان راحت تر کنار می آید و صمیمانه تر رفتار می کند، یک کشیش محبوب که سعی می کند تا فضای به شدت سنتی و بسته مدرسه را اندکی بازتر کند.در حالی که مدیر مدرسه، خواهر آلویسیوس(مریل استریپ) نمادی از نظم و قانونی متعصبانه و رعب آور است او به ایجاد ترس برای حفظ قانون در میان دانش آموزان معتقد می باشد، هر روزی که شاگردان در مدرسه به جای مداد از خودکار استفاده می کنند، برای او جهنم است، او اعتقاد دارد خوش نویسی در مملکت نفس های آخر را می کشد.
امریکا در دهه ۶۰ به سرعت در حال تغییر و تحول است و به علت های سیاسی به سوی فضایی بازتر پیش می رود و به همین علت مدرسه سنت نیکلاس نیز در مسیر همین تغییرات برای نخستین بار دانش آموزی سیاه پوست به نام «دانلر میلر» را می پذیرد.(جوزف فاستر نقش دانلر را بازی می کند)
خواهر جیمز(ایمی آدامز) معلم جوان و تازه کار تاریخ مدرسه، او مانند گوسفند رامی است که بین دو گرگ گیر افتاده باشد) ( اشاره به پدر فیلین و خواهر آلویسیوس).
او به پدر فیلین شک کرده که رابطه ناسالمی با تنها دانش آموز سیاه پوست مدرسه برقرارکرده است و در نهایت این ماجرا را با خواهر آلویسیوس در میان می گذارد.(ظرافت هایی که شنلی در شخصیت پردازی ها به کار برده و در خلق کاراکترها استفاده کرده است موجب شده اثر ارزشمندی تولید شود)
فیلین و آلویسیوس دو شخصیت روحانی با خصوصیاتی کاملا متفاوتند.
اولین باری که خواهر آلویسیوس را می بینیم از ته سالن به سمت محراب در حرکت است و با زدن ناغافل بر سر و گردن شاگردان سعی در بیدارسازی آن ها و حواسشان دارد و هیچ توجهی به سخنان فیلین ندارد، در حالی که پدر فیلین در حال صحبت در مورد تردید و شک پیرامون آموزه های دینی است، آلویسیوس بی خبر در حال هدایت گوش های شاگردان به سمت سخنان فیلین می باشد.(این غفلت فاحش آلویسیوس نشان ا زشخصیت متعصب و خبیث اش دارد)
خواهر آلویسیوس که دل خوشی از رفتارهای نوگرایانه پدر فیلین ندارد، می کوشد از این مطلب به عنوان نقطه ضعفی استفاده کرده و باعث اخراج او از مدرسه شود.
آلویسیوس بدون در دست داشتن شواهد و مدارک محکمه پسند مصمم می شود که فیلین را برای رابطه اش با دانلر از اوج قدرت به زیر بکشاند و قدرت را به دست بگیرد.
آلویسیوس، پدر روحانی را برای جلسه ای با حضور خواهر جیمز به دفترش دعوت و او را بازخواست می کند.
در ابتدای امر پدر روحانی با کتمان حقیقت و رد همه اتهامات در جایگاه قدرت قرار می گیرد.
اما با پرسش های مصرانه آلویسیوس جایگاه عوض شده و پدر روحانی با سکوت در مقام گناهکار قرار می گیرد.
(جالب است شنلی در این سکانس دست به حرکتی نمادین و جذاب زده است که تکلیف مخاطب را با شخصیت ها و ماهیت شان در مورد این قضیه، مشخص می کند وقتی آلویسیوس در حال مواخذه از کشیش می باشد، کره کره های پنجره دفترش را باز می کند و فضای اتاق روشن می شود، که این نمادی از قصد روشن سازی و شفاف سازی او را می رساند و در مقابل وقتی که پدر فیلین، زیر فشار بازجویی های آلویسیوس، در حالی که آماده پاسخ دادن می شود، کرکره ها را مجدد می بندد و جلوی تابش نور را می گیرد، به تعبیری سعی در لاپوشانی و مخفی کردن حقیقت دارد)
خواهر جیمز نیز بین تفکر متضاد این دو شخصیت، که هر دو معلم و استاد او محسوب می شوند، سرگردان مانده و دچار دو گانگی حسی شده است.(باید بدانید در ابتدای امر قرار بوده«ناتالی پورتمن» بازیگر جوان و قدرتمند فرانسوی، نقش خواهر جیمز را بازی کند.
اما در نهایت این نقش را به بازیگری تازه کار به نام «ایمی آدامز» داده اند که او به خوبی از پس ایفای این نقش برآمده است، جالب تر این که «جان پاتریک شنلی» مدعی است شخصیت «خواهر جیمز» را از شخصیت «خواهر مارگارت جیمز» معلمش در دوره دبستان اقتباس کرده است.)
خواهر جیمز در گفت و گویی با پدر فیلین دلیل سکوت او در برابر اتهام ها را جویا می شود و توسط فیلین مجاب می شود.
اما «خواهر الویسیوس»« دست بردار نیست و مادر پسرک (دانلرمیلر) را به مدرسه فرا می خواند و موضوع را برایش شرح می دهد، اما مادر پسر به علت فشارهای شدید اجتماع بیان می کند هر اتفاقی که پیش بیاید، اهمیتی نداشته و فقط ادامه تحصیل فرزندش برای او اهمیت دارد و او می خواهد پسرش به هر قیمتی در مدرسه بماند، زیرا این تنها راهی است که باعث ورودش به دبیرستان می شود.
او از «خواهر الویسیوس» می خواهد که موضوع را هر چه که هست، در سکوت بگذراند و به پایان برساند.
الویسیوس که هیچ مدرکی نداشته فقط بر پایه اطمینان به شک خودش به فیلین می گوید که با خواهر روحانی در کلیسای دیگر تماس گرفته و از تخلف قبلی او آگاهی پیدا کرده و از او می خواهد هر چه سریع تر از «سنت نیکلاس» تقاضای انتقال کند.
فیلین در آخرین جلسه موعظه اش از مردم خداحافظی می کند و به کلیسای دیگری منتقل می شود.
در سکانس پایانی الویسیوس روی نیمکتی در حیاط کلیسا نشسته و «خواهر جیمز» به سراغ او می آید و در کنارش می نشیند.
و آن ها درباره سرنوشت فیلین و الویسیوس که تا چه حد وجدانش از این تصمیم راحت است، صحبت می کنند.
الویسیوس اعتراف می کند که هرگز با یک روحانی دیگر در کلیسای دیگر تماس نگرفته واتهاماتش به پدر فیلین دروغین بوده است و فقط به لحاظ اطمینانی که به قضاوت خودش داشته متوسل به این دروغ شده است.
سپس می گوید: فیلین با انتقال به کلیسای جدید در مقام بالاتری قرار گرفته و به او ترفیع داده اند و این زن روحانی که به عنوان مظهر استواری در ایمان و اعتقاد به مذهبش معرفی شده یک باره از اوج پایداری فرو می ریزد و با اشک ریختن عقده دلش را برای خواهر جیمز می گشاید و اعتراف می کند که او نیز گاهی دچار شک و تردیدمی شود.
● و اما تفاوت
شاید ابتدا چنین به نظر برسد که این فیلم همه به گونه ای همان رویارویی همیشگی، نیکی و بد سرشتی می باشد، اما این جا این کشیش آرام و به ظاهر دوست داشتنی است که مرتکب انحراف شده و آدمی که بد طینت و منفور است در پای عدالت خواهی می باشد.
منبع : روزنامه خراسان