جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ستاره پرفروغ آسمان ادب ایران


ستاره پرفروغ آسمان ادب ایران
«شهریار» شاعر پرآوازه پارسی گوی آذری زبان در قلمرو ادب و فرهنگ ایران از چنان اعتبار و خلاقیت شگفت انگیز هنری و مرتبه والای سخن سرایی برخوردار است که آوازه او از مرزهای ایران گذشته است.
همه کسانی که با شعر و ادب الفتی داشته باشند، مقام ممتاز وی در شعر فارسی معاصر را می ستایند. به جرات می توان گفت «شهریار» از برجسته ترین مظاهر جهان شعر و پرفروغ ترین ستارگان آسمان ادب ایران به شمار می رود و آنان که ادبیات شیرین فارسی را نیک می شناسند وی را نظامی، سعدی و حافظ امروز می خوانند و آثار وی را از نظر رعایت نکات اخلاقی، عرفانی و برانگیختن غرور ملی، حس میهن پرستی و نوعدوستی گل سرسبد ادبیات معاصر می دانند.
در آخرین سال تحصیل طب بود که دست تقدیر او را به دام عشقی نافرجام گرفتار ساخت و این ناکامی موهبتی بود الهی، که آتش درون و سوز التهاب شاعر را شعله ور ساخت و در سلک صاحبدلان درآمد.
همنشینی و مجالست وی با زبده ترین هنرمندان معاصرش در دوره تحصیل در تهران همچون «ابو الحسن صبا»، «صادق هدایت» و نیز آشنایی با «نیما یوشیج» و «کمال الملک» همه و همه در شکل گیری شخصیت فکری وی موثر واقع شد.
«شهریار» نیز به مانند هر انسان اندیشه ورز در راستای آفرینش های هنری خود با افت و خیزهایی روبه رو بوده و در گذرگاه حیات خویش فراز و نشیب های بسیاری را دیده و از پیچ و خم های دور و درازی گذشته تا راه خود را در جهت حرکت استکمالی و خلق آثار و سروده هایی جاودانه و ماندگار یافته است.
● زندگی فردی
شهریار نامش سیدمحمد حسین بهجت تبریزی است. درسال ۱۲۸۵ شمسی در شهر تبریز دیده به جهان گشود. ۲۸ سال داشت که پدرش، حاجی میرآقا خشگنابی از وکلای ممتاز دادگستری تبریز که مردی فاضل، خوش محاوره و خوش نویس بود را از دست داد. این حادثه بسیار ناگوار بود. علاوه بر این سرپرستی خانواده پدرش نیز به او واگذار شد و به همین علت، خانواده پدرش را به تهران آورد. هنوز آثار اندوه مرگ پدر در چهره اش از بین نرفته بود که برادرش نیز فوت کرد و سرپرستی مادر، همسر برادر و چهار فرزند برادرش را به عهده گرفت. همانند یک پدر مهربان و دلسوز از آنها مواظبت می کرد. ۴۶ ساله بود که مادرش نیز به دیار باقی شتافت. استاد تنها خانه ای که در تهران داشت، با کلیه وسایل آن به فرزندان برادرش بخشید و خودش یکه و تنها، با یک چمدان به تبریز بازگشت. در سن ۴۷ سالگی ازدواج نمود و صاحب ۳ فرزند شد و سرانجام پس از ۸۳ سال زندگی پرافتخار در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ به ملکوت اعلا پیوست و پیکرش در مقبره الشعرا» تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است به خاک سپرده شد.
● زندگی تحصیلی و شغلی
تحصیل مقدمات ادبیات عرب را نزد پدر بزرگوارش آغاز کرد و در سن ۷ سالگی جهت تحصیل اصول جدید به مدرسه متحده، فیوضات تبریز وارد شد و سپس در دارالفنون تهران تا کلاس آخر مدرسه طب را گذراند. علوم دینی را از سید حسن مدرس آموخت.
چند سالی در اداره ثبت اسناد نیشابور و مشهد و در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی تهران به ادامه شغل دولتی پرداخت.
● زندگی هنری
در ۷ سالگی اولین شعر رسمی خود را سرود. در ۱۳ سالگی، اشعارش را با تخلص «بهجت» در مجله ادب به چاپ می رساند. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع: «که چرخ این سکه دولت به نام شهریاران زد» و بار دیگر «روم به شهر خود و شهریار خود باشم» آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد.
در نواختن سه تار چیره دست بود. خوش نویسی خوش ذوق بود. کتابت قرآن کریم به خط زیبای نسخ نیز ثمره همین هنر است.
در ۲۸ سالگی آوازه شهرتش سراسر منطقه را فراگرفت از ده کوره هایآذربایجان گرفته تا ترکیه و قفقاز و جمهوری آذربایجان، بدون استثنا ممکن نیست ترک زبانی اشعار او را بشنود و منقلب نشود.
در سال های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر جاودانه خود «حیدربابایه سلام» راخلق کرد و برای همیشه به یادگار گذارد. این منظومه تنها در جمهوری های شوروی سابق به ۹۰ درصد زبان های موجود ترجمه و منتشر شده است.
کلیات دیوان شهریار در سال ۷۲ از طرف انتشارات زرین و نگاه در پنج هزار جلد با پشتی زرین درتهران به چاپ رسیده است که شامل چهار جلد است.
جلد اول: مشتمل بر غزلیات، قطعات و رباعیات
جلد دوم: مشتمل بر قصائد، مثنوی ها و متفرقه
جلد سوم: مشتمل بر مکتب شهریار و ترجمه حیدربابا (که اصل آن کتاب جداگانه ای است از شهریار به زبان ترکی)
جلد چهارم: مشتمل بر افسانه شب و باقیمانده اشعار.
در مدت اقامت در تبریز اثر ارزنده «سهندیه» را به رشته تحریر درآورد.
به لحاظ سرودن اشعار کم نظیر در مدح امیرمومنان و ائمه اطهار علیه السلام، به «شاعر اهل بیت (ع)» شهرت یافت.
شهریار شاعری است یکه تاز در میدان توحید و وادی عرفان و خود با اشاره به سروده حافظ می گوید: هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم.
● شهریار از زبان دیگران
ملک الشعرا» بهار او را بداعت شاعری نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار عالم شرق می داند.
دکتر شریعتی نیز درباره شهریار می گوید: «کیست که بگوید ماه در کویر کبود و بی کرانه آسمان تنها نیست و در انبوه هزاران ستاره ای که وی را همواره در میان گرفته اند و همیشه در پی اش روانند غریب نیست؟ کو آشنایی ماه، کو خویشاوند ماه؟»
در همایش بزرگداشت یکصدمین سالگرد تولد محمدحسین شهریار شاعر پرآوازه معاصر ایران نیز که با شرکت اندیشمندان و ادیبان ایرانی، تاجیک و افغان در آکادمی علوم تاجیکستان برگزار شد، درباره استاد چنین بیان نمودند:
«محمد شاه هلال اف» رئیس آکادمی علوم تاجیکستان گفت: شعر شهریار حلقه پیوند فرهنگی ملت های ایران و تاجیکستان در عصر حاضر است.
نام شهریار در ردیف «ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا و پروین اعتصامی» برای تاجیک ها آشنا و مانوس است و این شخصیت بزرگ ادبی معاصر در بین اهل فرهنگ و مردم علاقمند و ادب و شعر فارسی تاجیک شهرت خاصی دارد.
«مومن قناعت» و لایق شیر علی دو شاعر توانای تاجیکستان آثاری دارند که از اشعار و نوع شعر استاد شهریار الهام گرفته است.
«جوره بیک نذری اف» رئیس پژوهشگاه شرق شناسی و میراث خطی تاجیکستان نیز گفت: آشنایی با آثار استاد شهریار برای نخستن بار توسط خوانندگان افغانی که ترانه هایی با اشعار شهریار اجرا کردند، وارد تاجیکستان شده است.
همچنین تهیه چند آثار پژوهشی از سوی دانشمندان تاجیک در مورد اشعار شهریار بیانگر محبوبیت او در میان فرهیختگان تاجیک است.
«علی اصغر شعردوست» مشاور فرهنگی رئیس جمهوری وقت ایران و دبیر کنگره جهانی استاد شهریار نیز در گزارشی درباره زندگی و جایگاه این شاعر توانا در ادبیات فارسی گفت: محققین و ادبیان فارسی شهریار را در ردیف فردوسی، نظامی، گنجوی و دیگر شخصیت های برجسته شعر و ادب فارسی جای داده اند و هم اکنون ثابت شده است که شهریار سروده هایی دارد که از حافظ تشخیص داده نمی شود.
نویسنده : صدیقه بنیادی
منبع : روزنامه مردم سالاری