شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


بازی سرنوشت ساز با نوجوانان


بازی سرنوشت ساز با نوجوانان
رابطه نوجوانان و والدین یکی از دشوارترین و پیچیده ترین مسائل دردوره های مختلف یک خانواده است. توفانی که در جسم و جان کوچک یک نوجوان در این سنین می پیچد، هرآن می تواند سکان را هم از دست نوجوان برباید و هم از دستان والدین. دکتر فرزانه صداقت، روانشناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار «ایران» درباره سلطه جویی (والدین بر نوجوانان و نوجوانان بر والدین) و چگونگی طراحی رابطه ای فارغ از سلطه جویی به نکاتی اشاره می کند.
● والدین - نوجوانان؛ توفان اضطراب
دکتر صداقت می گوید: مؤلفه ای که در دوره نوجوانی (۱۹-۱۳ سالگی) باید به آن توجه شود، طغیان منحصر به فرد نوجوانان است؛ به تعبیر دیگر در این دوره احتیاج به طغیان در میان کل نوجوانان جهان عمومیت دارد و ظاهر شدن آن را به اشکال مختلف می بینیم. آنها موهایشان را بلندتر از حد معمول نگه می دارند و سعی می کنند به طور ناخودآگاه و ناهوشیار مطابق میل والدین رفتار نکنند و حتی این کار را در بین همسالان خود ممنوع بدانند. نوجوانان دوست دارند ساعت های زیادی از روز و اوقات بیداری شان را بیرون از خانه در مصاحبت و تعامل با گروه همسالان خود باشند. این مصاحبت ها بیشتر مواقع با مخالفت والدین روبه رو می شود. درواقع پدر و مادرها معاشرت های این چنین را شایسته نوجوانان خود نمی دانند. ما در آشفتگی قرن پروحشت ۲۱ بارها فریادهای دردآلود والدین را در تراژدی نوجوانان شان شنیده ایم. این توفان، توفان اضطراب نام دارد و بسیاری از والدین را برای رهایی به سمت روانشناسان حرفه ای می کشاند.
وی می افزاید: تحقیقات و پژوهش های علمی نشان می دهد این دو گروه (والدین و نوجوانان) معمولاً به هم عشق می ورزند. اما از روی عادت سعی می کنند بر یکدیگر سلطه جویی کنند. جالب اینجاست که موارد متعدد سلطه جویی نزد والدین و نوجوانان به صورت کاملاً علمی به دست آمده است.
● روش های سلطه جویی نوجوانان بر والدین
▪ گریستن: نوجوان هنگامی که چیزی می خواهد و از سویی به دنبال آن است که هرچه زودتر به خواسته اش برسد، به گریستن و ناله کردن متوسل می شود تا بتواند سلطه اش را حفظ و خواسته اش را عملی کند.
▪ تهدید کردن: نوجوان می گوید اگر به فلان خواسته ام توجه نکنید به زودی می روم خدمت نظام وظیفه، ترک تحصیل می کنم، زن می گیرم، شوهر می کنم و...
اینها و موارد مشابه جلوه های مختلف تهدید از سوی نوجوانان است. سومین روش سلطه جویی نوجوانان بر والدین: «منو دوست ندارین وگرنه فلان کار را برایم می کردید»، «منو به دنیا آوردین انداختین توی دردسر».
اینجا هم کاملاً مشهود است که در واقع تأیید بر عنصر دوست داشتن به صورت ابزاری برای رسیدن به خواسته است.
▪ مقایسه کردن: مقایسه بین همسالان ازجمله مهم ترین روش های سلطه جویی در بین نوجوانان است: هیچ کس موهاشو کوتاه نمی کنه حالا چرا من باید موهامو کوتاه کنم، پدر احمد براش یه موتور جدید خریده، همه می روند کوه، همه می روند کافی شاپ و...
▪ باج گیری: باج گرفتن کار ظریفی است که نوجوانان به شکل یک عادت از آن برای سلطه بر پدر و مادرها استفاده می کنند: به بابام می گم صورتحساب رو ازش مخفی کردی ها... به مامانم می گم اون جا با دوستات می رفتی بیرون... ممکنه مریض بشم ...
▪ انداختن یکی از والدین به جان دیگری: این روش سلطه جویی که از سوی نوجوانان به کار گرفته می شود، شبیه به باج گیری است. اما نوجوان درواقع می خواهد یکی از والدین را علیه دیگری برآشوبد: بابا اجازه می ده ماشین رو بردارم شما اجازه نمی دی، مامان می گه می تونم برم شما نمی ذارین و...
▪ دروغ گفتن: مثلاً می گوید «من دارم می رم کتابخونه» در حالی که اضافه نمی کند پنج دقیقه بعدش می خواهد به مهمانی برود... یا: من در این کار دخالتی نداشتم، من می دانم چه کسی آن را برداشته اما نمی گویم برای این که بی معرفتی است!
▪ خود را به موش مردگی زدن: تمام روش های سلطه جویی را می توان به دو روش مجزا تقسیم کرد؛ فعالانه و منفعلانه. روش «خود را به موش مردگی زدن» که بسیار هم در بین نوجوانان شایع است از روش های منفعلانه سلطه جویی نوجوانان بر والدین است. نوجوان خودش را به بیماری می زند و تمارض می کند تا به خواسته اش برسد. دکتر صداقت می گوید: انتخاب روش های مختلف سلطه جویی از سوی نوجوانان به صورت کاملاً عادی، ناهوشیار و گاهی اوقات هم هوشیارانه انجام می شود تا آنها بتوانند طغیان خود را در آن کانال ها بیندازند. از طرفی در تمامی جوامع تمام شیوه های سلطه جویی که اشاره شد مشهود است و شاید تنها در برخی جوامع تأکید بر روی چند روش خاص باشد.
‌● روش های سلطه جویی والدین بر نوجوانان
▪ وعده دادن: پدر یا مادر به فرزند نوجوان شان می گویند: برو به باغچه رسیدگی کن تا برایت یک حساب پس انداز باز کنم؛ اگر آشغال ها را هر شب بیرون بگذاری کامپیوترت را تعمیر و پول توجیبی ات را زیاد می کنیم؛ اگر فلان کار را انجام دهی بلیت فلان کنسرت را برایت می گیریم.
▪ تهدید کردن: اگر خواهرت را به خانه نرسانی از این به بعد باید پیاده بروی؛ می خواهم بروم مدرسه ات ببینم وضعیتت چه طوریه اگر اذیت کنی، به پدرت می گویم.
▪ مقایسه: برادرت به اندازه تو پول توجیبی نمی گیره ولی هیچ کدوم از ادا و اطوارهای تو رو هم نداره؛ اینقدر از این مریم خوشم می یاد، چقدر دختر نازیه (درواقع غیرمستقیم به نفر مقابل فهمانده می شود که مریم خیلی بهتر از اوست).
▪ دروغ گفتن در وعده: تابستون می فرستیمت پاریس دو سه هفته ای پیش دایی ات بمونی (خودمان می دانیم که هرگز این کار را نخواهیم کرد)؛ اگه معدلت بالای نوزده باشه اون دوچرخه ای که دیدی برات می گیریم (خودمان می دانیم دوچرخه را نخواهیم گرفت).
▪ باج گیری: اگه بابات برگرده بهش می گم امروز چی کار کردی؛ اگه معلمت بفهمه توی خونه این کارها رو می کنی... ؛ اصلاً فردا می خوام بیام مدرسه ببینم چه جوابی داری به معلمت بگی.
▪ بیماری: والدین برخی مواقع از بیماری به عنوان یک حربه و وسیله ای برای سلطه بر نوجوانان استفاده می کنند: اگه دست از این کارت برنداری قلبم دوباره درد می گیره ها، از دست تو بالاخره سکته می کنم و می میرم؛ ساکت شو اینقدر حرف نزن سردرد می گیرم ها.
▪ استفاده از محبت: اگه منو دوست داشتی این کار رو نمی کردی؛ تو اصلاً به من علاقه نداری؛ منو دوست داری یا نه
● بازی برنده - برنده به جای برنده - بازنده
دکتر صداقت معتقد است در طول زندگی یک بازی واقعی با شیوه های مختلف میان والدین و نوجوانان جریان دارد. رابطه درست زمانی شکل می گیرد که بازی به شیوه برنده- برنده ادامه داشته باشد، در صورتی که اگر والدین احساس باخت کنند یا بالعکس نوجوانان احساس کنند در این بازی شکست خورده اند، رابطه های آنها آسیب می بیند.
● خویشتن سازی، پایه رابطه برنده - برنده
با این همه روش و تاکتیک برای ایجاد سلطه در بین والدین و نوجوانان آیا واقعاً جای امیدواری برای طرح ریزی رابطه سالم و برنده - برنده برای والدین و نوجوانان وجوددارد صداقت می گوید: بله، به شرط این که والدین و نوجوانان شروع به خویشتن سازی کنند. والدین ما متأسفانه اهمیتی به خویشتن سازی نمی دهند و بنابراین نوجوانان نیز یاد می گیرند که دغدغه خویشتن سازی را نداشته باشند. والدین باید به این نکته توجه کنند که «به شخص خودشان اهمیت بدهند» و خودشان را تمام و کمال دراختیار فرزندانشان قرار ندهند که بگویند نوکر فرزندانشان هستند. بسیاری از والدین ما زندگی شان را به خاطر فرزند به فنا می کشانند. در سوره بقره آیه ۲۰۲ می فرماید: «برشما نیست که بیش از حد امکان برای فرزندتان کاری انجام دهید؛ نه بر مادر، نه بر پدر». در صورتی که ما دقیقاً خلاف این گفته، رفتار می کنیم و خیلی هم مفتخریم که صبح تا شب ایثار می کنیم و بعد هم ناراحت و اندوهگین می شویم که جواب لازم را نگرفته ایم.
در کشور ما تمام بار زندگی بر دوش پدر می افتد و بقیه از کسب درآمد و تلاش برای معیشت معاف هستند. پدر دیگر نباید دوستش را ببیند، پدر نباید استخر برود، پدر نباید آشنایش را ببیند، پدر نباید... پدر باید فقط کار کند و اگر یک وقت اضافه ای هم آورد بنشیند روبه روی نوجوان و از او عیب و ایراد بگیرد. مادر هم همین طور، فقط به فرزندان خدمت کند ؛ لباس بشوید و غذا بپزد. این رفتارها صحیح نیست. والدین باید خویشتن دوست باشند. برای خودشان وقت بگذارند و الگوی مناسبی برای نوجوانانشان باشند.
● طغیان جهت دار
یافته های روانشناسان نشان داده است که اگر والدین خویشتن دوست باشند، حرمت خودشان را حفظ کنند و برای خودشان وقت بگذارند، آن وقت است که نوجوان هایشان نیز افراد خلاقی می شوند و طغیان ایشان از موی بلند و ظاهرهای آنچنانی و شلوارهای عجیب و غریب به سمت طغیان جهت دار کشیده می شود. طغیان این نوجوان به جای این که ویرانگر باشد، آفریننده و خلاق است. اتفاق دیگری که در این نوجوانان می افتد«حساسیت در ارتباط» است. آنها نه تنها با احساسات گروه همسالان خودشان همدردی می کنند وحساسیت دارند، بلکه با والدین و سایر بزرگسالان نیز همدلند.
سوم این که نوجوان آگاهی پیدا می کند. همان طور که والدین او تلاش می کنند از امروزشان به طریقه صحیح لذت ببرند و تجربه های عالی بیندوزند، او نیز قدم بر جای پای پدر و مادرشان می گذارد و در عین حال گاهی لازم می بیند به دنیای بزرگ تری وارد شود.
درواقع تاریخ و روز و ماه برای این نوجوان دارای معنا و مفهوم است، نه این که چشم روی هم بگذارد و فقط ناظر منفعل گذشت روزها و ماهها باشد. برعکس او مثل پدر و مادرش نه تنها از قایقرانی لذت می برد بلکه قدرت امواج، وزش باد و ترکیب شن و ماسه کف دریا او را به نشاط می آورد.
شکوفه شیبانی
منبع : روزنامه ایران