دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


هیولاهای کوچک!


هیولاهای کوچک!
در یک روز آفتابی در یک بزرگراه خلوت خارج از شهر با سرعت زیادی در حال حرکت هستید و به موسیقی مورد علاقه‌تان گوش می‌دهید، ناگهان انعکاس نور چراغ‌های یک خودرو را از پشت سر احساس می‌کنید که در حال نزدیک شدن به شما است و از شما می‌خواهد تا مسیر را برای او باز نمائید. به آینه داخل خودرو نگاه می‌کنید و در عین ناباوری در حالی‌که نظرتان به عقربه سرعت‌سنج می‌افتد، ملاحظه می‌کنید که خودرو پشت سر چیزی نیست جزء یک پراید! کاملاً به شما برمی‌خورد و پدال گاز را تا انتها می‌فشارید و گیربکس خودکار خودرو شما دنده را معکوس نموده و توانی بیش از ۲۰۰ اسب‌بخار را به چرخ‌های جلو اعمال می‌کند.
چند لحظه بعد احساس می‌کنید که فاصله شما با پراید پشت سرتان در حال افزایش است و راضی از این مسئله لبخندی می‌زنید اما هنوز لبخندتان کامل نشده که مجدداً پراید را در چند متری خود می‌یابید که با چراغ‌زدن از شما می‌خواهید تا از سر راه او کنار بروید و این یعنی چاره‌ای جزء کنار رفتن از سر راه او ندارید!
این اتفاقی است که این روزها برای بسیاری از افراد که از میان خودروهای موجود در کشور انواع قوی‌تر را انتخاب می‌کنند و یا خودروهای انحصاری را از دوبی ترانزیت موقت می‌نمایند تا یکه‌تازی کنند، پیش آمده است و تنها چیزی که نصیبشان شده، بازماندن دهانشان از تعجب بوده است!!
وقتی بازار خودرو کشور محدود باشد، دوستداران سرعت و هیجان دست به هر اقدامی می‌زنند تا خود را راضی نمایند در این بین و در چند سال اخیر انواع مختلفی از پیشرانه‌های خودروهای فورد و مزدا با حجم‌های مختلف به‌صورت استوک از نقاط مختلف و خصوصاً شیخ‌نشین دوبی وارد کشور می‌شود. این پیشرانه‌ها اگر چه انواع بسیاری دارند اما شناخته شده‌ترین آنها برای خودرو پراید نوع B۵ با حجم ۵/۱ لیتر و ۱۶ سوپاپ، نوع B۶ با حجم ۶/۱ لیتر و ۱۶ سوپاپ و نوع اصطلاحاً BP با حجم ۸/۱ و ۱۶ سوپاپ است. علت آنکه نوع ۸/۱ لیتری با نام BP شهرت یافته است این‌که مسابقات با شرکت خودروهای فورد فیستا با نام بی‌پی‌کاپ و در واقع با حمایت شرکت نفتی بریتیش پترولیوم (BP) انجام می‌شود که از این پیشرانه نیز در خودروهای شرکت‌کننده در آن مسابقات بهره گرفته می‌شده است.
این پیشرانه‌ها با دو پوشش سیلندر مختلف با نام‌های فورد و مزدا موجود بوده که قابلیت‌های آنان تقریباً در یک حد است و این به‌دلیل تعلق داشتن مزدا به فورد و تشابه زیاد پیشرانه‌های این دو سازنده است. این روزها اگر قصد داشتید تا با سبزشدن چراغ راهنمائی رقابتی در زمینه شتاب در مقایسه با یک پراید و یا پی‌کی انجام دهید حتماً قبل از آن به‌صدای موتور آن گوش دهید چون اگر خودرو موردنظر از پیشرانه ۸/۱ لیتر و مجهز به سیستم ۴ کاربراتور بهره‌مند باشد و در وضعیت مطلوب تنظیم قرار داشته باشد، دارای توانی حدود ۱۳۰ اسب‌بخار خواهد بود و این مسئله با توجه به وزن کم پراید یعنی نسبت نیرو به وزنی برابر حدود ۷ کیلوگرم به‌ازاء هر اسب‌بخار (این نسبت در پراید استاندارد حدود ۱۳ کیلوگرم به‌ازاء هر اسب‌بخار است) البته هزینه نصب هر یک از این موتورها باتوجه به اینکه تا چه حد دست به تغییرات بزنید، متفاوت است. نصب موتور B۵ از همه ساده‌تر است چون دیسک، صفحه کلاچ، ترمزها و حتی کاربراتور استاندارد پراید نیز با آن همخوانی دارند و البته با نصب این موتور شما خواهید توانست برای خودروهائی همچون پژو ۴۰۵، سمند، پژو پارس و... عرض اندام نمائید. موتور B۶ در رده بالاتری قرار دارد. می‌توان با تغییر کاربراتور و حتی افزایش تعداد آن، توانائی آن را افزایش نیز داد تا خودروهائی همچون سیتروئن زانتیاهای SX۲۰۰۰ و یا تیپ ۵ پژو ۲۰۶ در لیست قربانیان خودرو شما قرار گیرند. اما مدل شاخص همان پیشرانه ۸/۱ لیتری ۱۶ سوپاپه است که جویندگانش آن را BP می‌نامند.
اگر بخواهید این پیشرانه را به‌طور صحیح نصب نمائید تا حدودی سایر اجزاء را نیز هماهنگ کنید لازم است تا دیسک و صفحه کلاچ، دیسک‌های ترمز و مجموع اگزوز را به‌طور کامل تعویض نمائید ضمن آنکه استفاده از لاستیک‌های پهن‌تر و کاهش ارتفاع خودرو برای بهبود هندلینگ آن اجتناب‌ناپذیر است و اگر خواهان یک صدای لذت‌بخش نیز هستید، استفاده از چهار کاربراتور می‌تواند شما را دو چندان مجذوب نماید که این کاربراتورها خود دارای اندازه‌های مختلف از نظر دهانه کاربراتور هستند. البته تمام این موارد مشروط به آن است که توان پرداخت مبلغی بیش از یک میلیون تومان را برای این مجموعه داشته باشید و آنچه که واضح است این مسئله بوده که وقتی رقابت بالا بگیرد می‌توان انتظار داشت که برخی از این نیز فراتر بروند و اقدام به نصب موتورهای مزدا با حجم ۲ لیتر و یا حتی اضافه نمودن سیستم توربو به این پیشرانه و افزایش حجم آن با تراشکاری قطعات مختلف استفاده از پیستون‌های بزرگتر در سلیندرها نیز نمایند.
در تجربه کوتاهی که با یک نمونه مجهز به پیشرانه دولیتری داشتیم در حالی که سرعت‌سنج خودرو رقم صحیح را نشان نمی‌داد، در پایان مسیر راننده خودروئی که به سختی ما را همراهی می‌نمود و فاصله‌اش نیز با خودروها در حال افزایش بود گفت که عقربه سرعت‌سنج خودرواش حتی از رقم ۲۱۰ نیز عبور کرده بود. (خودرو موردنظر تویوتا سلیکا مدل ۱۹۹۱ بود!) و البته این نکته را نیز باید بگوئیم که در چنین سرعتی خودرو پراید مانند یک بادکنک در میان زمین و هوا شناور بود و اگر اکنون می‌توانیم این تجربه را بیان کنیم شاید علتش آن است که به همان تجربه کوتاه بسنده کردیم!!
به هر حال هر روز بر تعداد این هیولاهای کوچک در سطح شهر افزوده می‌شود ضمن آنکه در دو سال اخیر با افزایش عرضه خودرو و PK و به‌دلیل شاسی یکسان آن با پراید و قیمت ارزان‌تر این خودرو طبع تغییر پیشرانه خریداران این خودرو را نیز در برگرفته است و با پرداخت مبلغی کمتر از پنج میلیون تومان برای یک دستگاه خودرو PK و هزینه مبلغی حدود ۲ میلیون تومان، برای پیشرانه و سایر قسمت‌ها در مجموع با مبلغی کمتر از ۷ میلیون خودروئی را خواهند راند که به‌ندرت در خیابان‌ها خودروئی توان برابری با آن را دارد.
اما مسئله‌ای که پس از رانندگی با نمونه‌های بسیار پرقدرت این خودروها مشخص می‌شود این است که شاسی خودروهائی همچون پراید و پی‌کی در مقابل چنین توانائی‌هائی عاجز می‌ماند ضمن آنکه سایر قسمت‌ها چون ترمزها و سیستم فرمان نیز حتی علیرغم تغییرات نمی‌توانند پابه‌پای توان موتور پیش بروند و بایستی گفت پراید و پی‌کی خودروهای قابل قبولی برای بازار فعلی خودرو کشورمان هستند اما برای یک رانندگی نرم و البته با سرعت کمتر از ۱۲۰ کیلومتر، می‌توان گفت صدائی‌که با عبور عقربه سرعت‌سنج از رقم ۱۲۰ کیلومتر به‌گوش می‌رسد نه به‌دلیل عبور شما از حداکثر سرعت مجاز بلکه برای هشدار این نکته است که ممکن است این آخرین باری باشد که این صدا را می‌شنوید!؟

نوشته: مصطفی ممقانی‌اصل
منبع : مجله ماشین