دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


آفت آسان خواهی


آفت آسان خواهی
سالهاست ­که داوری کتابهای سال، با مسامحه‌کاری و سهل‌انگاری توأم است. داوری کتاب سال، به نحوی بذل توجه ـ به دقت نظر وافر ـ در مطالبه و احراز حقوق نویسنده است؛ که متأسفانه اغلب نادیده انگاشته می‌شود.
چه، آثاری که با کمی صبوری و تعمق بیشتر از سوی داوران و برگزارکنندگان، می‌توانستند در فهرست آثار برگزیده و انتخابی قرار گیرند؛ اما با بی‌تدبیری و یک سونگری، این شانس از اثر و صاحب آن دریغ شده است. بسیاری از عوامل، چنین وضعیتی را موجب می‌شوند، که به نظر می‌رسد برشمردن تیتروار برخی از آنها، سرآغاز مناسبی برای چنین گفتاری خواهد بود.
دیرآغازی تهیه و گردآوری آثار منتشرشده توسط برگزارکنندگان جشنواره، ناآشنایی و ناکارآمدی گردآورندگان آثار نسبت به آگاهی از وجود فهرست کامل کتابهای منتشرشده، اقدام ناقص در تهیه و آماده‌سازی کتب منتشره، فرصت کوتاه زمان اختصاص‌یافته به بررسی آثار ـ به دلیل نابسامانی در مدیریت و زمانبندی برگزاری جشنواره ـ، استفاده از داورانی که خود از مسئولیتهای چندگانه و متعدد برخوردارند و فرصت لازم را، برای مطالعه و بررسی اثر به خرج نمی‌دهند و ... سرانجام همه و همه این عوامل دست به دست هم داده و ناگزیر به وضعیت نابسامان انتخابها و احیانا‌ً گزینشهای شتابزده کتاب سال می‌انجامد.
دیرزمانی است که دیگر شاهد انتخاب تنوع آثار در جشنواره‌های کتاب نیستیم. این سالها، جشنواره‌ها همچون بسیاری از تولیدات فرهنگی که جنبه کاربردی صرف یافته‌اند، راهی موازی را در پیش گرفته‌اند. از سویی، به غلط چنین پنداشته می‌شود که وجود کتابهای مشابه در فهرست انتخابی داوران در جشنواره‌های متعدد، نشانه‌ای بر تأیید و درستی انتخابهاست. حال آنکه شق دوم مخالف این تصور ـ یعنی آن وجه دیگر ـ بیشتر قابل تصور است.
این یک واقعیت تلخ است که داوری کتاب سال، در این سالها، از آفات پیشروی، در انتخابها مصون نبوده است. اما اینکه تا چه میزان در کاستن از این آفت‌زدگی و فاصله گرفتن از اشتباهات گذشته تلاش شده است، جای گفت و سخن بسیار دارد. در این میان، علل این تشابه انتخابها را بیش از همه در داوری باید جستجو کرد.
متأسفانه به نظر می‌رسد، داوران در بسیاری موارد، در مطالعه و بررسی اثر، فرصت کافی به خرج نمی‌دهند. این کم‌کاری باعث می‌شود، در فرصتهای باقی‌مانده از زمان بررسی، توجه داور به کتابی خاص معطوف شود و گامی فراتر از آنچه که به دست آمده، بر ندارد. بسیار پیش آمده که داوری، به دلیل نخواندن کتاب و یا به دلیل مطالعه شتابزده اثر، به ضعف در تصمیم‌گیری دچار شده و ناگزیر گوش به انتخاب داور دیگر سپرده است و در نهایت، متأثر از انتخاب همکارش، رأی به انتخاب داده است.
به طریق اولی، ثمره این‌گونه انتخابها، به هیئتهای داوری در جشنواره‌های مشابه نیز تسری می‌یابد. آنان نیز به علل مشابه، چشم به انتخاب داوری جشنوارهٔ پیش از خود دوخته، که پیشتر به انتخابهای خود دست یافته و حتی مراسم جشنواره و اهدای جوایز را نیز به پایان رسانده‌اند. و یا آنکه داوران آن جشنواره‌ها، به دلیل آنکه خود فاقد جسارت لازم در انتخاب کتابی متفاوت بوده‌اند، به همان آثار برگزیده جشنواره‌های مشابه پیشین، بسنده می‌کنند.
در نگاهی دیگر، فراتر از همه اینها، داوری که در جشنواره اول، متأثر از همکارش دست به انتخاب زده، در جشنواره دوم و احیانا‌ً جشنواره مشابه سوم نیز، عضو هیئت داوری است. به همین مناسبت، بی هیچ تلاش مضاعفی، انتخاب اول خود را (با همان ماهیت‌ِ از بنیان غلط) در جشنواره دوم و سوم نیز اعمال می‌کند. و اینجاست که دیگر اساسا‌ً ماهیت وجودی و ضرورت برگزاری جشنواره دوم و سوم، زیر سؤال می‌رود.
و در نهایت نتیجه همان می‌شود که سالهاست شاهد آنیم. انتخابهای مشابه، کتابهای مشابه در فهرست انتخاب و کتابهایی که به جشنواره دوم و سوم و چهارم نیز راه می‌یابند. و این عمل از آنجا که هر سال تکرار می‌شود، بر دیدگاه ما نسبت به جشنواره‌های کتاب تأثیر گذارده است. چنان که به غلط، چنین پنداشته‌ایم که این انتخابهای مشابه، خود نشانی بر قوت جشنواره‌ها و درستی رأی و انتخاب داوران است. اگر با این گفته موافق باشیم، شاید این اتفاق، لزوم تشکیل هیئتی به منظور آسیب‌شناسی هیئتهای داوری کتاب سال را ضروری بنمایاند.
البته هیئتی که فرد فرد اعضایش، متعهد به انجام وظیفه باشند و فرصت و انرژی کافی را برای مطالعه، بررسی و تحلیل در اختیار داشته و خود از آفات مشابه بری باشند.
از سویی دیگر، نظرات داوران، بی‌شک متأثر از گرایشات و جهتگیریهای متولیان و برگزارکنندگان جشنواره‌هاست. در این رهگذر، هر چند در ابتدا هیئت داوری خود را اندیشه‌ای مستقل از تفکر راهبری جشنواره اعلام بدارد، اما در عمل، ماحصل چنین ادعایی، فقط رضایت خاطر مدیران فرهنگی جشنواره‌ها را در بر خواهد داشت. نگرش دولتی محور، با دیدگاهها و گرایشات سیاسی خاص مسئولان هر یک از حوزه‌های فرهنگی ـ خواسته یا ناخواسته ـ تأثیر هر چند اندک خود را بر انتخابها خواهد گذاشت. و این اتفاق به دلیل آنکه، هر سال، قصه مکرر است، دیگر یک اتفاق‌ِ بر حسب تصادف به شمار نمی‌آید. با این وجود، به خلاف تصور خیلیها، بر این باوریم که
اکنون نیز می‌شود جشنواره‌ای به دور از وابستگیهای دولتی با گرایشات خاص مسئولین برگزار کرد. جشنواره انتخاب کتاب سال شهید «حبیب غنی‌پور» که هر ساله در یک مسجد در جنوب شهر تهران برگزار می‌شود، شاهد مثالی بر این گفته موجود است.
گردانندگان آن اگرچه خود مسئولیتهای فرهنگی و رسمی در سازمانهای دولتی دارند، اما چون بن و اساس تشکیل چنین جشنواره‌ای یک مسجد فعال در حوزه ادبیات داستانی بوده است، جدای از هر گونه تعهد و سمت و سوی سازمانی، ارگانی و دولتی، تصمیم‌گیری‌های خود را در میدان عمل گسترده‌تری وسعت می‌بخشد و در نهایت، چون صاحب استعدادی مستقل است، به توفق عمل نیز دست می‌یابد.
با این تفصیل، برای غنای هر چه بیشتر اندیشه و قلم، نیکوست که راهبری جشنواره‌های کتاب، به تدریج از حوزه‌های فرهنگی دولتی، سازمانی و ارگانی به حوزه‌هایی همچون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و انجمن قلم ایران و حوزه‌های مشابه آن هدایت شود. ضمن آنکه با آسیب‌شناسی هیئتهای داوری کتاب سال، از تضییع حقوق نویسندگان جلوگیری به عمل آورند تا فرصتی برای اثری که پیش از این دیده نمی‌شود، فراهم آید. این راهی است که دیر یا زود می‌بایست پیموده شود. چه بهتر که در فرصتی زودتر این گامها برداشته شود. از هم‌اکنون، چشم‌انتظار فرا رسیدن چنین روزی هستیم.
والسلام
علی اکبر والایی
منبع : سورۀ مهر