پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

طرحی برای غزه


طرحی برای غزه
● مقدمه :
نوار غزه همواره به عنوان تهدیدی استراتژیک برای رژیم اشغالگر قدس به شمار می رفته تا جایی که نخست وزیران اسرائیل بارها آرزو کرده اند که این قطعه خاک از ارض فلسطین به زیرآب برود تا از شر آن رهایی یابند.این امر همچنان ادامه یافته است تا جایی که هم اکنون تهدید نوار غزه به پاشنه آشیل کنفرانس صلح پاییز مبدل گردیده و پرواضح است تا زمانی که مشکل امنیتی این منطقه مقاومت‌خیز حل و فصل نگردد ،امنیت پایدار برای مناطق غربی و مرکزی اسرائیل پدید نخواهد آمد.
گفتگو ها برای رسیدن به صلح مابین محمود عباس و اولمرت در حالی در جریان است که رژیم صهیونیستی به میزان توان محمود عباس برای به اجرا گذاشتن ضمانت هایی که به رژیم صهیونیستی اعطا کرده چندان امیدوار نبوده است و چرایی این موضوع هم کاملا عیان می باشد چراکه اگر حکومت ابومازن از اقتدار کافی برخوردار می بود حداقل توانایی مقاومت در برابر نیروهای یگان اجرایی را در نوار غزه می داشت و عناصر مزدور این تشکیلات به طور تحقیر آمیز از نوار غزه اخراج نمی شدند تا انبارهای مهمات و اسناد اطلاعاتی به دست نیروهای دلیر یگان اجرایی وابسته به جنبش مقاومت اسلامی بیفتد.
سوال پیش روی دولتمردان رژیم صهیونیستی این است که واقعا با نوار غزه بایدچگونه برخورد کرد؟تحریم ؟حمله سراسری؟ راه انداختن جنگ داخلی؟فرستادن مزدور؟ خودمختاری؟ و ...
جواب این است که رژیم صهیونیستی همه این راهها را امتحان کرده و نتیجه ای جز شکست و تقویت نیروهای مقاومت در این خطه نگرفته و هربار که نوار غزه را مورد تهاجمات سبعانه خود قرار داده باعث تقویت روحیه و ابتکار نیروهای مقاومت برای رویارویی با این رژیم گردیده .
در این بین دوباره شاهد ارائه طرحی از سوی ایهود باراک وزیر دفاع (جنگ) کابینه رژیم صهیونیستی و نیز گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم به کابینه بوده ایم که طی آن نوار غزه به عنوان منطقه ای متخاصم شناخته می شود که با اسرائیل در حالت جنگ به سر می برد و بر اساس همین طرح تحریم های اعمال شده از سوی رژیم اشغالگر قدس بر ضد ملت مظلوم فلسطین افزایش می یابد.
● تعریفی بر منطقه متخاصم :
در عرف بین الملل منطقه متخاصم به منطقه ای گفته می شود که آن منطقه به عرصه مقابله نیروهای درگیر تبدیل شده و با آن عینا به شکل منطقه جنگی رفتار می شود هرچند که این منطقه در عمل تشکیل شده از شهروندان بی پناه باشد. در واقع منظور اسرائیل از متخاصم خواندن نوار غزه این است که این منطقه به عرصه رویارویی بین ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت متشکل از گردانهای قدس و عزالدین قسام شده و لذا این حق را به خود می دهد تا به هرشکلی که در حالت جنگی با یک منطقه جنگی رفتار می کند با نوار غزه رفتار کند. در این طرح دیگر شهروند ، زن و بچه ، تاسیسات زیربنایی شهرو مسکن از ماهیت خود خالی گردیده و به عنوان مثال اگر به خانه مسکونی حمله موشکی شود مثل این می ماند که به سنگر دشمن حمله شده و ادامه این وضعیت یعنی به بار آمدن فاجعه انسانی ،امری که این روزها در نوار غزه در حال خودنمایی می باشد.
بلافاصله پس از اعلام متخاصم بودن نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی ، دبیر کل سازمان ملل آن را نقض قوانین بین الملل خواند و اردن و مصر و چین از این رژیم خواستند تا در موضع خود تجدید نظر نماید که این درخواست تا کنون بدون پاسخ باقی مانده و حتی محمود عباس هم با ظالمانه خواندن این طرح از آن انتقاد کرده با این حال حملات به نوار غزه همچنان ادامه دارد.
● نگاه اسرائیل به نوار غزه :
یکی از موارد تهدید کننده امنیت ملی برای رژیم صهیونیستی‌،رشد مقاومت اسلامی در منطقه خاورمیانه مخصوصا نوار غزه و کرانه باختری و کشورهای همسایه می باشد.در این بین نوار غزه به دلیل تمرکز اسلامگرایان و مبارزان فلسطینی در آن از اهمیت خاصی برای به چالش کشیدن امنیت ملی اسرائیل برخوردار است و به کابوسی برای مقامات این رژیم تبدیل گردیده است تا جایی که اسحاق رابین نخست وزیر اسبق اسرائیل اظهار داشته: آرزوی ما این است که همه بخش های نوار غزه به زیر آب برود.
لذا هیچ گاه نمی توان بر این واقعیت چشم پوشید که مقاومت گروههای جهادی مهم ترین عامل عقب‌نشینی رژیم اشغالگر قدس از مناطق مذکور بوده و این مقاومت اسلامی بوده که با بالا بردن هزینه حضور اسرائیلی ها در غزه آن را مجبور به عقب نشینی کردند.
در چشم انداز وضعیت امنیتی مناطق تخلیه شده نوار غزه از نگاه اسرائیل ،علاوه بر نظارت اسرائیل بر مرزهای هوایی و دریایی نوار غزه ،ذکر سه مورد حائز اهمیت می باشد:
۱) طبق توافقات موجود فی مابین ،منطقه غزه عاری از سلاح های ممنوعه خواهد شد.
۲) اسرائیل حق دفاع از خود مانند اقدامات پیشگیرانه و استفاده از نیروهای نظامی علیه تهدیدات آتی در نوار غزه و شهرک های واقع در شمال کرانه باختری را برای خود می داند.
۳) اسرائیل به حضور نظامی در امتداد مرز میان نوار غزه و مصر (مسیر فیلادلفیا)ادامه خواهد داد.این حضور یک نیاز امنیتی ضروری می باشد.
به دلیل بالا بودن هزینه کنترل نوار غزه توسط نیروهای ارتش اسرائیل ،این رژیم سعی نموده تا با استفاده از نیروهای داخلی و بومی منطقه به کنترل همه جانبه آن بپردازد تا هم کنترل بهتری صورت پذیرد و هم هزینه آن به حدقل برسد.
بر این اساس اسرائیل پیمانی سه جانبه میان خود و مصر و فلسطین منعقد کرده که متعاقب آن مصر و دولت خودگردان فلسطینی اقدام به حفظ امنیت نوار غزه خواهند کرد.در این طرح مصر نقش (نظارتی) و فلسطین نقش (اجرایی) خواهد داشت.
اکنون که وزارت کشور در دست جنبش حماس قرار دارد طرح مزبور عملا کارایی خود را از دست داده و نهادهایی که برای تامین امنیت اسرائیل ایجاد شده اند امروزه در دستان دشمنان درجه یک اسرائیل در منطقه قرار دارند و لذا طبیعی است تا اسرائیل تمام تلاش خود را به کار گیرد تا موجبات سرنگونی دولت کنونی به رهبری حماس را فراهم سازد.
اسرائیل از پایگاه مردمی نیرومند حماس در غزه مطلع است و به خوبی می داند که با یک جریان کودتاگر نمی توان این دولت را ساقط کرد و لذا در تلاش است تا با استفاده از نیروی زمینی و هوایی خود ونیز ربودن و ترور رهبران و مهره های کلیدی این جنبش به کمک جریان کودتاگر به رهبری محمد دحلان بشتابد که حمله هوایی به پادگانهای تحت امر حماس و نیزآماده سازی ۳ لشکر برای حمله به نوار غزه از مصادیق آن به شمار می روند.
● اهداف اسرائیل از حمله به نوار غزه :
▪ رهایی از سرخوردگی دولت و ارتش اسرائیل با فتح نوار غزه وبازسازی وجهه ارتش
▪ ریشه کن کردن مقاومت اسلامی در نوار غزه و تحقق طرح صلح با فلسطینیان که حماس از موانع عمده در راستای تحقق آن به شمار می رود
▪ تامین امنیت برای شهرک های همجوار نوار غزه ( سیدروت و عسقلان ) که هم اکنون در تیر‌رس نیروهای جهاد اسلامی و دیگر گروههای مقاومت قرار دارند
▪ استفاده از حمله به مثابه یک راهکار برون رفت از فشارهای داخلی که ائتلاف کنونی متشکل از احزاب سیاسی اسرائیلی را تا مرز فروپاشی پیش برده است
▪ بهره برداری انتخاباتی که در آینده مورد استفاده قرار خواهد گرفت
▪ بازسازی چهره حزب کادیما نزد مردم و بالا‌بردن محبوبیت ایهود باراک به عنوان وزیر دفاع کنونی این رژیم و همچنین ایهود اولمرت
▪ برهم زدن توازن قوایی که پس از پیروزی حزب‌الله به نفع مقاومت اسلامی اعم از حزب ا..، حماس‌،ایران و سوریه به‌وجودآید
▪ جلوگیری از شکل گیری حزب الله دوم در کنار مرزهای اسرائیل
▪ تفوق و برتری اسرائیل در میز مذاکره برای صلح با اعراب در کنفرانس صلح پاییز
▪ شکست حماس و انجام کودتا در خلال جنگ و روی کار آوردن دولتی دست نشانده به سرکردگی دحلان و یا حتی توسعه حیطه اعمال قدرت سلام فیاض
بر این اساس سیاست اسرائیل در قبال تحولات نوار غزه را می‌توان در تشدید درگیری ها و حمایت از جریان برانداز و کودتاگر در فتح خلاصه کرد.
● نتیجه گیری و جمع بندی :
رژیم صهیونیستی تا کنون راه حل های بسیاری را برای حل مشکلا‌ت امنیتی خود در مواجهه با نوار غزه به کار بسته که تاکنون از هیچ از آنها نتیجه‌ای نگرفته است‌؛ حملات نظامی این رژیم به نوار غزه و اعمال تحریم های سنگین بر ضد ملت مظلوم فلسطین نه تنها از پایداری آنها نمی کاهد بلکه باعث افزایش حمایت آنها از جریانهای مقاومت در داخل می شود. نمونه بارز آن بالارفتن سطح محبوبیت جنبش حماس در میان مردم نوار غزه است که این روزها به علت حمایت از مقاومت و تفکر مقاومت متحمل این مسئله سنگینی گردیده‌اند.
به هرحال همان طور که رهبران مقاومت هم اعلام کرده اند انجام این گونه طرحها چیز جدیدی نبوده و نتیجه جدیدی هم در بر نخواهد داشت و با توجه به نزدیک بودن روز مبارک قدس و ملتهب‌شدن جو داخلی در فلسطین انتظار می رود هرچه به فرارسیدن این روز نزدیک می شویم از میزان شدت حملات این رژیم به نوار غزه کاسته شود که این امر می تواند به مستحکم شدن پایه های مقاومت درفلسطین بینجامد.شواهد حاکی از آن است که اسرائیل در مواجهه با مقاومت ناتوان گردیده و راهی جز تسلیم در برابرآن را نخواهد داشت که این امر تنها با گذشت زمان به اثبات می رسد.
منبع : روزنامه رسالت