سخنی با احمدی نژاد و موسوی

نقد آنچه در رقابت های انتخاباتی گذشت مخصوصا ادبیات انتخاب شده توسط آقای احمدی نژاد را موکول کرده بودم به بعد از انتخابات، یعنی زمانی که التهاب سیاسی فروکش کرده، فضای عقلانیت دوباره حاکم شده باشد. هر چند بر این باورم که بخشی از مشکلاتی که هم اکنون شاهد آن هستیم نتیجه عملکردهای صورت گرفته در رقابت های انتخاباتی مخصوصا گفته های ایشان است با توجه به ادامه این روند توسط ایشان و حامیانشان در همایش جشن پیروزی که با نظر صریح مقام معظم رهبری در پیامشان در تناقض آشکار بود پرداختن به نقد آقای احمدی نژاد را ضروری می دانم اما فکر می کنم هم برای تاثیرگذاری بیشتر و هم پرداختن به مسئله ای فوری تر به این موضوع در آینده می‌پردازیم و فعلا فقط یک نکته را به استحضار آقای احمدی نژاد می رسانیم.
● جناب آقای احمدی نژاد!
این که شما چرا در انتخابات از نظر نتیجه برنده شدید بحثی است که در جای خود حتما به آن خواهم پرداخت اما نمی دانم چرا شما دست از روش تان مبنی بر نفی دیگران به جای اثبات خود برنمی دارید؟ هنوز ماجرای انتخابات تمام نشده است شما شروع کرده‌اید به خط و نشان کشیدن. آیا یک مدیر می تواند از روش هایی غیر از روال های قانونی و غیر از سیستم های داخل نظام مسائل مردم را حل کند؟ اگر می خواهید با مفسدان مبارزه کنید فرمان ده ماده ای رهبرمعظم انقلاب وجود داشته و دارد که نقشه راه را روشن کرده است؟ اگر منظورتان مانع تراشی مجلس است آن ها هم همانند شما منتخب مردم هستند. اگر....آیا فکر می‌کنید اگر بی توجه به واقعیت های موجود و فقط براساس آنچه خود فکر می کنید حرف بزنید و اقدام کنید همیشه مورد تایید رهبر انقلاب قرار می گیرید؟ آیا اظهار نارضایتی ایشان از نحوه مناظره را در مرقد امام(ره) متوجه خود ندانستید؟ آیا فکر می کنید اگر در آستانه رای گیری نبود برخورد صریح تری با شما نمی شد؟ اگر دغدغه و نگرانی از مورد تشکیک قرار گرفتن اصل انتخابات وجود نمی داشت آیا شما اکنون از عتاب رهبر انقلاب مصون می ماندید؟ فکر می کنم زمان آن رسیده است که به جای تحریک و ایجاد زمینه تنش در کشور بهتر است شما به فرموده رهبری به دنبال اثبات خود باشید و نه نفی دیگران.
‌● و اما چند نکته برای استحضار جناب آقای مهندس موسوی
۱) همیشه در همه انتخابات ها اشتباهات و تقلب هایی صورت می گیرد اما هیچ گاه نشده است که این تقلب ها درحدی باشد که نتیجه کلی را تغییر دهد. دربسیاری از این موارد نتایج به گونه ای بود که به هیچ عنوان قابل پیش بینی نبود به نحوی که مشهور شده است، مردم ایران غیرقابل پیش بینی هستند. چه کسی فکر می کرد آقای خاتمی با اختلاف رایی آنچنانی از آقای ناطق پیشی بگیرد، چه کسی پیش بینی می کرد که حتی رئیس مجلس چهارم هم در انتخابات بعدی رای نیاورد.چه کسی فکر می‌کرد که احمدی نژاد در دوره قبل رئیس جمهور شود یا آقای کروبی تا این اندازه از شهرستان ها و روستاها رای بیاورد.این ها موارد مهمی است که می توان از غیرقابل پیش بینی بودن انتخابات در ایران مثال زد و به این لحاظ عجیب نیست اگر پیش‌بینی ها کاملا درست از آب درنیاید.
۲)علاوه بر نکته قبل، فراموش نکنیم که حتی براساس نظرسنجی های انجام شده در شهرها نیز رای آقای احمدی نژاد حتما از آرای شما بالاتر پیش بینی می شد و البته پس از بالا آمدن آقای رضایی در نظرسنجی ها تا حدود ۱۰ درصد چند روز مانده به انتخابات دو مرحله ای شدن انتخابات محتمل شد چرا که ایشان بیشتر رای خود را از طرفداران آقای احمدی نژاد گرفت البته با توجه به اینکه آقای رضایی در صف مردم حامیانی نداشت که برایش تبلیغ کنند و به دلیل دو قطبی شدن کامل فضای انتخابات آنچه در روز رای گیری اتفاق افتاد این بود که قریب به اتفاق این آرا به سبد آقای احمدی نژاد رفت علاوه بر آن همه قبل از انتخابات می دانستند که تقریبا تمام روستاها و اکثریت بالایی از شهرهای کوچک آقای احمدی نژاد را بعنوان نامزد خود انتخاب کرده اند. برای همه روشن است این آرا تظاهرات بیرونی ندارد اما از نظر ارزش و نتیجه همانند همان رایی است که در تهران یا مشهد ریخته می شود. علاوه بر این نکات حتی در شهرهای بزرگی مانند مشهد که شما روی آرای آن خیلی حساب می کردید نیز فضا نه تنها یک طرفه به نفع شما نشد بلکه به دو دلیل بداخلاقی های انتخاباتی ایشان و اختلاف سلیقه برخی مردم با طرز فکر برخی حامیان شما، آقای احمدی نژاد از شما پیش افتاد به گونه ای که مثلا در مشهد با احتساب انبوه حاشیه نشینان،این امر کاملا محسوس بود. در نتیجه تمام این موارد، این بار رای مردم قابل پیش بینی بود و به نظر نمی رسد تقلب ها یا اشتباهات جزئی ،که در همه دوره‌ها نیز صورت می گیرد به اندازه ای باشد که آرای آقای احمدی‌نژاد را از ۶۲ درصد به رایی کمتر از رای شما- آنگونه که شما می گویید- برساند.البته تصریح کنم به همان میزان که معتقدم بخشی از آرای ایشان آرای بسیار پاک و تمیزی است و بخشی از آرای ایشان نیز گفتن «نه» به شما است به همان میزان معتقدم بخشی از آرای ایشان نتیجه بداخلاقی های انتخاباتی ایشان است و چون به مبنای مردم سالاری دینی باور دارم شخصا ارزش زیادی برای این نوع جمع آوری رای قائل نیستم البته با توجه به اینکه این نکته در حدی کمتر برای شما نیز وجود دارد و اگر حل نشود باز هم برای دیگران در انتخابات های بعدی تکرار می شود برای حل این مشکل در نظام انتخاباتی ایران و نحوه برخورد با بداخلاقی ها پیشنهادهایی دارم اما در هر صورت نمی توان در اصل بحث یعنی رای دادن مردم به آقای احمدی نژاد شبهه وارد کرد.
۳) بگذارید کمی دقیق تر با شما سخن بگویم. شما به درستی و براساس روال های قانونی کمیته صیانت از آرایی تشکیل دادید و برای تمام صندوق های رای نماینده ای معرفی کرده بودید و در نتیجه آرای شمارش شده در هر صندوق را در اختیار دارید. اطلاع ندارم پس از نامه ای که نوشتید آیا نمایندگان شما در محلی که آرای صندوق ها تجمیع می شود پذیرفته شده اند یا نه اما همین مقدار بدیهی است که شما می توانستید و می توانید با جمع زدن آرای شمارش شده توسط نمایندگان خود نتیجه ای دقیق تر را محاسبه کنید و براساس آن نتیجه ، پیگیری ها و اعتراضات خود را ادامه دهید آنچه برای من روشن نمی شود این است که چرا در بیانیه های خود شما حتی یکبار به این موضوع اشاره نکرده اید یا متوجه نمی شوم جنابعالی حتی اگر امید ندارید از طریق قانونی اعتراضتان به نتیجه نرسد چرا بجای اعتراضاتی مانند تقاضای راهپیمایی و صحبت از شعبده بازی و اعلام حضور مردم در صحنه و ... مشابه آقای رضایی ، تقاضای اعلام نتایج صندوق‌ها به تفکیک را متذکر نمی شوید تا با پیدا شدن تناقضات بین آرای شما و آرای اعلام شده توسط وزارت کشور به صورتی دقیق و اثربخش اعتراضات خود را ادامه دهید آیا نباید این سوال به ذهن برسد که شاید نتایج استمزاجی از سوی نمایندگان تان هم راستا با نتایج وزارت کشور است؟ این سوال زمانی پررنگ تر می شود که جنابعالی عصر جمعه بیانیه ای دادید و اعلام کردید به رغم همه کارشکنی ها و.... شما پیروز قطعی انتخابات هستید و مدتی بعد کنفرانس خبری گذاشتید و از برگزاری جشن پیروزی در روز بعد خبر دادید و اعلام کردید که تخلفاتی صورت گرفته که باید توسط مقام معظم رهبری بررسی شود براین اساس باید اینگونه فرض کرد که جنابعالی با توجه به استمزاج از نمایندگان خود در صندوق ها رای خود را بیش از پنجاه درصد می دانستید. آیا فکر نمی کنید رای بیشتر از پنجاه درصدی شما با توجه به آرای مطلق روستاها و اکثریت بالای شهرستان ها و....خیلی غیرقابل باورتر از رای ۶۰ درصدی آقای احمدی نژاد است؟ آیا اگر چنین بود شما بجای برگزاری مصاحبه شبانه سعی نمی کردید استنادات خود را طرح کنید و حتی اگر از روند پیگیری ناامید بودید برای همان رسانه ها مستندات آرای خود را دقیق تر اعلام می کردید؟ مثلا می گفتید که براساس اطلاعات رسیده از فلان استان یا فلان شهر یا....شما با فلان نسبت برنده انتخابات هستید؟ حقیر هیچ پیش بینی و اطلاعی از نتیجه انتخابات در آن شب نداشتم اما همین بیانیه و کنفرانس مطبوعاتی شما مرا به این نتیجه رساند که شما احتمالا در این انتخابات حائز اکثریت آرا نشدید و حتی همان موقع همین برداشت را در وبلاگ شخصی خود نوشتم.جناب آقای مهندس موسوی حقیقتا با توجه به روزنامه نگار بودنم نمی توانم این نکته را از ذهنم دور کنم که اگر اطلاعات رسیده از سوی نمایندگان شما در کمیته صیانت از آرا چیزی بسیار دور از آرای اعلام شده توسط وزارت کشور بود در یکی از بیانیه های خود حتما به این مساله اشاره می کردید جناب آقای موسوی به نظر شما اگر این تردید در ما زیاد شود که جنابعالی حاضر به پذیرفتن نتیجه آرا نیستید و به این دلیل شمارش آرا را شعبده بازی اعلام کرده اید راه به خطا رفته ایم؟ چه خوب است نامه حضرتعالی که توسط رهبر انقلاب برای بررسی دقیق به شورای نگهبان داده شده است برای اطلاع عموم به رسانه ها داده شود تا مشخص شود با توجه به ۱۲۰ هزار نماینده شما در صندوق های شمارش آرا آیا شما دلیلی مشخص برای تقلب در رای گیری و شمارش آرا ارائه کرده اید یا فقط برای نپذیرفتن نتیجه هر چند که به دلیل مشکلات ساختاری برنده بسیار بیشتر از شما بد اخلاقی کرد - درخواست برگزاری مجدد انتخابات را می کنید؟
۴) جناب آقای مهندس موسوی! بنده خیلی از جزئیات زمان دولت شما اطلاعی ندارم اما تصویری که از شما در ذهنم داشتم شخصی بود که همیشه مورد تایید امام (ره) بوده است. شخصی که در زمان یکی از سخت ترین شرایط کشور را اداره کرد و مردم و مصالح آنان برایش موضوعیت اصلی را داشت. هرزمان نیز طرفداران آقای احمدی نژاد در تخریب شما به یکی ازنامه های امام اشاره می کردند در حمایت از شما تاکید می کردم که ایشان در کل مورد تایید امام بودند.اما حالا که کمی فکر می کنم ترس وجودم را می گیرد! یاد آن جمله آقای کروبی می افتم که در مناظره با شما به اعضای جبهه مشارکت اشاره کرد و شما را درباره برخی اطرافیانتان تذکر داد. همان عده ای که دنبال پیاده کردن خاتمی از قطاراصلاحات بودند و با سیاسی کردن فضای مجلس ششم، اجازه خدمت رسانی را به مسئولین دولت خاتمی ندادند و در نتیجه این بی توجهی به مردم محروم بود که شخصی مانند احمدی نژاد اقبال عمومی پیدا کرد. جناب آقای موسوی آیا به یاد دارید که در جواب آقای کروبی گفتید که آن ها را در حلقه اول نزدیکان خود قرار ندادید حالا می فهمم آقای کروبی با اینکه افرادی مانند سروش و ابطحی و کدیور و مهاجرانی را در اطراف خود نگاه داشت چرا آن عده را ماه ها پیش به آن شکل و با آن همه سرو صدا از خود دور کرد. جناب آقای مهندس موسوی نگرانم شما بدون دلیلی منطقی تحت تاثیر عده ای قرار گرفته باشید که امتحان خود را در بی توجهی به خواسته های واقعی مردم و حتی تعرض به اعتقادات دینی مردم پس داده اند؟ البته طبیعی می‌دانم اگر نسبت به دولت و حتی شورای نگهبان بدبین باشید اما اگر استدلالی دارید برای اطلاع عموم اعلام کنید ولی اگر نکته دقیقی ندارید نگذارید از حسن نیت شما سوء استفاده شود.

محمد سعید احدیان

منبع : روزنامه خراسان