فرش کرمانشاه

سابقه تاریخی:
درهزاره سوم وچهارم پیش از میلاد اقوامی دردامنه ها ودردوره های زاگرس ممكن گزیدند مه پس ازبه قدرت رسیدن ،به تصرف شهرهای بین النهرین پرداختند .این اقوان درتاریخ به نام گوتی یاكالی موسومند .ساكنان كوهستان زاگرس ،به استناد كتیبه های بابل ،آشوروعپلام ،طوایفی،مانند لولویی،گوتی،منابی، ناپری،آماوا،وپارسوابوده اند .لولوبیها یا لولو ها درگذشته دور سرپل زهاب وشهر زور وسلیمانیه زندگی می كرده اند .نیشامی یه منطقه ماهدیئت كنونی اطلاق می شده كه به علت وجودمراتع معروف ،برای پرورش ونگه داری اسب درآن زمان مشهور بوده است.درمورد كلمه كرمانشاه یا كرمانشاهان،دقیقا مطلبی كه بتواند گویای تاریخ به گفته سپاهان خارجی ،درروزگار صفویه ،كرمانشاه ،شهری پر نعمت وآباد بوده وكاروانسراها وپل های متعدد داشته است.خاصه به علت علاقه شدید صفویه ب اماكن متبركه واهمیت ارتباطی این شهر ،رونق فراوان یافته است.دردوران حكومت نادر ،قلعه قدیمی شهر ویران شده وقلعه تازه ای ساخته شده است .درزمان زندیه ،كرمانشاه به تصرف كریم خان درآمدوبالاخره درعهدقاجاریه مركز ولایات غرب ووالی نشین شده ومحمدعلی میرزای دولتشاه ،فرزند فتحعلی شاه ،برای مقابله باعثمانیها درشهركرمانشاه اقامت نمود.كرمانشاه بخشی ازحوزه فرهنگی كهنی است كه دیرینه ترین فرهنگ های شناخته شده جهان درآن پاگرفته است وبرسریكی از مهمترین گذرگاه ها وراه های تاریخی درسرزمین های آسیای غربی قراردارد.گذرگاهی كه راه ها ‏، پل ها ،كاروان سراها ودیگر نشانه های تاریخی ،خط آن رااز آن سری كنگاور تاقصر شیرین وزهاب یسم كرده اندوچه بسیار اقوام وطوایف وكوچندگان وكاروان های بازرگانان ،سپاهان دقیق آن باشد دردسترس نیست ،ولی دربعضی ازسفرنامه های گذشتگان ، به مطالبی دراین مورد به شرح زیر برمی خوریم .مورخان دردامنه كوه طاق بستان نام شهری رایادداشت كرده اند كه نام یكی ازمحلات آن گمبادنه بوده است .این شهر رابه بهرامچهارم ساسانی هم نسبت می دهند بهرام پادشاه ساسانی كه درسال های ۳۳۹-۳۳۸ میلادی بر امپراتوری وسیع ساسانی فرمانروایی داشته، این شهر رابنا نهاده است وی درزمان سلطنت برادرش شاهپوسوم ‏،حكومت كرمان راعهده داربوده وخودرابدین مناسبت شاه كرمان یا كرمانشاه می نامیده .بنابراین شهر راكرمانشاه نام نهادند .كرمانشاه درابتدای تسلط اسلام وعصر خلفای عباسی ،مورد توجه بوده ومسجد جامعی دربازار ساخته است عضدالدوله دیلمی ،قصری زیبادركنار جاده كرمانشاه ساخته است درروزگار سلجوقیان،كرمانشاه شهری آباد بودهوخلیفه عباسی برای مقابله بامسعود سلجوقی بدین شهر آمده است .دردوره مغول ودرحمله هلاكوبه بغداد این شهر آسیب فراوان دیده است درقرون نهم ودهم هجری،بارها مورد توجه تهاجم عثمانیها قرارگرفته است.به گفته سیاهان خارجی،درروزگار صفویه ،كرمانشاه ،شهری پر نعمت وآباد بوده وكاروانسراهاوپل های متعدد داشته است خاصه به علت علاقه شدید صفویه به اماكن متبركه واهمیت ارتباطی این شهر ،رونق فراوان یافته است.دردوران حكومت نادر،قاعه قدیمی شهر ویران شده ودرقلعه تازه ای ساخته شده است .درزمان زندیه ،كرمانشاه به تصرف كریم خان درآمد وبالاخره درعهد قاجاریه مركز ولایات غرب ووالی نشین شده ومحمد علی میرزای دولتشاه ،فرزند فتحعلیشاه،برای مقابله باعثمانیها درشهر كرمانشاه اقامت نمود.كرمانشاه بخشی ازحوزه فرهنگی كهنی است كهدیرینه ترین فرهنگ های شناخته شده جهان درآن پاگرفته است وبرسریكی از مهمترین گذرگاهها وراههای تاریخی درسرزمین های آسیای غربی قراردارد.گذرگاهی كه راه ها، پل ها ،كاروان سراه اودیگر نشانه های تاریخی،خط آن راازآن سوی كنگاور تاقصر شیرین وذهاب رسم كرئه اند بسیار اقوام وطوایف وكوچندگان وكاروان های بازرگانان ،سپاهیان وكشورگشایان كه ازاین گذرگاه به این سووآن سورفتند.هر كدام زمانی دراین جابار افكندند،برخی ماندندوماندگار شدند وبعضی گذشتندورفتند.ماندگارانشان همراه بادیگر ساكنان قبلی این سرزمین مردمان امروزی كرمانشاه اند.
كهن دیار همیشه زنده :
جغرافیای استان كرمانشاه
ازبلند قله شمشیر،برفراز دره ها ودامنه های « اورامان» باانبوه درختان بلوط كه هم چون گل های گلیم ،دامنه هاراتاكنار جویباران زلال جاری دركف دره ها فرش كرده اندواز بلندی كنگره ستیغ های زاگرس تادشت فراخ « ماهیدشت» واز كرنه های آرام «گاماسیباب» وكوهپایه های «بیستون» تارود خروشان «الوند» ودشت ودره های زهاب وتاقصر شیرین ،پهنه سرزمین كرمنشاه است. سرزمینی كه هم چون درهم تنیدگی تمدن ها وفرهنگ های كهن دارد
جای جای این سرزمین قدمگاه ونظر گاه وامام زاده ای است. درختان وسنگ ها وچشمه هاكه هر كدان یادگار گذشته ای رابردوش می كشند،احترامی آمیخته به تقدس دارندمانند رنگین كمان موج های اورامانی كه وقتی برمتن نجیب وساده سجاده هامی نشینند. نامی دیگر می گیرند ومحراوه می شودو احترامی درخودمی یابند.
- كرمانشا بركنار فلات ایران جای گرفته وازاین جاست كه دیواره های فلات بلندی می گیرد وهر چه ازجنوب ومغرب به سمت شمال ومشرق پیش برویم ،زمین بلندوبلندتر می شود تاجایی كه تمام شمال وشمال شرقی كرمانشاه رابلندی های زاگرس باطبیعتی غیر قابل وصف می پوشاندبه طور كلی ،ناهمواریهای كرمانشاه به شرح زیر است:
كوه های دالاهور :درغرب استان واقع شده ودارای پوشش جنگلی ومراتع سرسبز دردامنه وهم چنین قله های برفگیر وچشمه سارهای متعدد می باشد وسر چشمه رودهای دایمی ایت .این كوهبرجلگه كرند وجلگه عراق مسلط است. كوههای پرآو: بلندترین كوه پرآو،كوه بیستون است كوهستان به طرف شرق درامتدادالوند قرارگرفته وباجهت شمال غربی به طرف كوههای طالق بستان پیش می رود.
سفید كوه:
درجنوب شهركرمانشاه قرارگرفته وبه طرف لرستان امتداد دارد
كوه شاهو:
این كوه ،از مشرق بخش روانسروجوان رود وپاوه گذشته وقسمت غربی آن به رودخانه سیروان منتهی می گردد .كوه تخت نیز دردنباله شاهو قرارگرفته است
كوه آتشكده یا آتشگاه :
رشته كوهی است كهاز شاه وجدا شده واز مغرب روستای شمشیر،واقع درناحیه اورامانات گذشته وبه دره رودخانه سیروان منتهی می گردد.
كوه گزن:
دنباله كوه آتشكده است كه درغرب رودخانه سیروان مرتفع می گردد دراطراف شهرستان های سنقروكلیایی،قصر شیرین ،گیلان غرب ،سر پل زهاب وكنگاور نیز كوه های مرتفع ومتعددی قراردارند .اغلب رودخانه های كرمنشاه از چشمه ساران وجویباران همین كوهستان ها سرچشمه می گیرند كه بخشی راجلگه بین النهرین رادرپیش دارند وبه دجله میروند وبرخی راهی دشت خوزستان می شوند وهمراه كرخه وكاروان به دریا می روند وبعضی دردشت میانی كرمانشاه گم می شوند .بسیاری از كوههای این سرزمین به سبب آهكی ومتخلخل بودن سنگ ها ورسی بودن خاك ،جریان های آب زیرزمینی دردل خوددارند ودراین مورد قصه هاوافسانه ها بر سرزبان ها است .آنجاكه این رودههای پنهان یر ازدل كوه ها به درمی كنند «سراب» نام می گیرند.كرمانشاه سرزمین سراب هااست .نامی كه برچشمه های پر آب جوشیده از بن كوه ها نهاده اند.هر سراب رودی است وبركتی است جاری بر پهنه خاك ومایه حیات ،زندگی بخش گندم زاران وباغستان ها وتاكستان ها وامید بخش كشاورزان. آب سراب ها تاسال ها چرخ سنگی وسنگین آسیاب هارانیز می گردانید ،گندم ها راآرد می كرد وبه سوی نان تازه رادرفضای خانه های روستایی می پراكند.از آن جمله اند سراب های هرسین ،نیلوفر ،بیدسرخ وسراب گرم زهاب و……. دركنار هر یراب نیز روستایی پاگرفته است باكهن درختان چنار كه ریشه دردل خاك دارند وسربر آسمان پاك بر« دارگل »های قالی، هرسراب دشتی رابه زیر كشت می بردوبر بستر رودخانه ها جریان می یابد و جای جای مزرعه وآبادی وره در امتدادآن شكل می گیرد .زندگی مردم این ناحیه ،از گذشته دور تاكنون ،همواره به این دشت های حاصلخیز كشاورزی بستگی داشته است.زمین كشاورزی ،عامل جذب واسكان وتمركز جمعیت شده است .برخی دشت های آبرفتی كرمانشاه ،ازبهترین زمینهای كشاورزی بوده وشایدازمستعدترین بخش های فلاحتی كشور ما باشد .دشت ماهیدشت وكلیایی ازآن قبیل هستند .مساعدت آب وهوا نیز دراین مورد كمك شایانی بوده وسبب شده است كه باكمترین امكانات وابتدایی ترین وسایل ،محصول نسبتا فراوانی به دست آید .دشت های مههم كرمانشاه به قرار زیر است :
دشت واقع بین ارتفاعات الوند در مشرق وكوه بید سرخ صحنه
دشت بین صحنه وكرمانشاه
ماهیدشت
دشت اسلام آبادوكرند
دشت وافع بین ارتفاعات پاطالق وخسروی (مرز عراق وایران)
این دشت هاباآب فراوان وخاك حاصلخیز برای زراعت یاكنین منطقه از اهمیت خاصی برخودار دارند. چه بسیار ازآبادی هاوروستاها وحتی شهر هاكه طی هزاران سال تاریخ این سرزمین در كنار سراب ها ورودها وكشتزارها پدید آمدند وبالیدند سپس نابود شدندوازآنها تنها تل ها وتپه هایی بر جای ماند وامروزكه به دنبال نشانه ای درآن ها می كاویم دیواره های فروریخته وكاسه كوزههای شكسته ودیگر یادمان های مانده درزیر خاك ازآن كانون های زندگی روایت دور دست های تاریخ رابرای بازگو می كنند ازاین دست است تپه باستانی « گودین » هفت لایه تمدن رادردل خویش نهفته دارد وازروز گار نوسنگی آخرین لایه كه درزمانی بیش ادوسه نسل برآن نمی گذرد آباد وپررونق بوده است .
مردم شناسی:
مردم سرزمین كرمانشاه مسلمان وپیر ومذاهب تشیع وتسنن واهل حق می باشند .این مردم ازطالیفه هاوعشایر مختلف كردند وزبانشان گویش ها ولهجه های مختلف زبان كردی است وعلاوه برآن به فارسی نیزسخن می گویند .درقسمت جنوب وجنوب غربی زبان مردم باسری نیز آمیختگی هایی دارردودرشهر سنقر وبرخی ازروستاهای قسمت غربی وشمالی غربی به سبب ارتباط با مناطق ترك نشین ،مردم بازبان ،تركی نیز آشنایی پیدا كرده اند .ایلات این ناحیه جغرافیایی درتاریخ كهن منطقه نقشی فوق العاده موثر داشته اند .ولی امروزه اكثریت این چادرنشینان ، روستاهاوشهرهای آبادی راایجاد كرده اند. درعین حال ،بعضی باهمان روال سابق یه زندگی چادرنشینی اشتغال دارند .استان كرمانشاه رامی توان یكی از مناطق عشایری ایران دانست مهمترین عشایر استان عبارتند از:
ایل گوران:
این ایل از ایلات باسابقه وقدیمی است.
ای سنجابی:
این ایل درزمان سلطنت نادر افشار ازشیراز به این منطقه كوچ داده است .بنابر به روایتی به دلیل این كه دردوره قاجاریه سواران این ایل بریقه پیراهنشان تكه ای از پوست سنجاب بوده به آن هاسوارانسنجابی یاسنجاب پوش گفته اندوازآن به بعد به ایل سنجابی معروف شده اند.
ایل ذوله :
شامل تیره های زیادی استایل كلهر:
كلهر یكی از ایلات بزرگ ودامدار استان كرمانشاه است كه بیشتر تحركشان درسطح استان است.استان كرمانشاه درتقسیمات كشوری شامل ۱۱ شهرستان است، كرمانشاه اسلام آباد غرب ،پاوه واورامانات ،صر پل زهاب ، سنقروكلیایی ، كنگاور ،گیلان غرب ، قصر شیرین ،جوانرود، هریسن وصحنه . كرمانشاه از سمت شمال با كردستان وازسمت مشرق باهندان همسایه است.لرستان وایلام همسایگان جنوبی آن هستند وسرتا سرمرز غربی آن كشورعراق است. درروستاهای كرمانشاه زندگی بیشتر بر بنیاد كشاورزی ودامپروری می چرخد .زراعت كنگاور وروغن كرمانشاهی دراغلب نقاط ایران شهرت دارند وحتی درضرب المثل ها نیز جاباز كرده اند .دشت حاصل خیز كنگاور باآب فراوانی كهاز سراب ها واز نهر های منشعب از گامالیاب دارد، زراعت راایجابمی كند هم چنان دشت های آبرفتی بیلوار ، روانسر،زهاب،سومار، طالا ندشت، ماهیدشت و………
دامپروری عشایری نیز درمیان طالیفه هایی كهباكوچ های كوتاه وپراكنده هنوز به زندگی چادر نشینی ادامه می دهند به خصوص در قسمت های غربی وجنوب غربی درگذران زندگی مردم اهمیتی شایان توجه دارد وحدود یك میلیون ودویست هزار هكتار مراتع طبیعی سردسیر وگرم سیری زمینه ساز پیدایی واز عوامل عمده تداوم این نوع دام پروری در منطقه بوده است.در قسمت های سردسیری وكوه پایه ای مانند پاوه واورامانات نیز گله داری دركنار باغ داری وكشت مختصر زمینی تامین كننده معاش مردم است از كشاورزی ودامپروری كه بگذریم مشاغل جنبی دیگری هم درروستاهای منطقه وجودكه دراقتصاد منطقه نقش قابل توجهی دارند وازآن جمله اند صنایع دستی كه بسیار غنی ودرخور توجه اند . آثار باستانی واماكن متبركه دراستان كرمانشاه به علت سابقه باستانی وهم جوار بودن با شهرهای مذهبی عراق بسیارندازجمله اند :
طاق بستان درشهر كرمانشاه.
تخت شیرین ونقش های تاریخی بیستون .
بقعه مالك ،امام زاده احمد بن محمد باقر (ع) درشهر سنقره وتپه های قدیمی وباستانی دراغلب روستاهای آن .
مجاری شیخ خان ،نقش آتو بانی نی ، اتاق مزهار ،محل گچ گنبد،كاخ ساسانی ، خوش كوری وجدا كبی ( چهار تاق یاچهار قاپو) ، ردكان داوود ، نفشی ازفروهر وبقعه شیخ ابو علی احمد بن اسحق درسر پل زهاب وقصر شیرین .
آرامگاه میر عبید الله درنور سود.
زارتگاه های بنیامین وپیرموسی دركرند .
معبد آناهتیا درگنكاور.
بسیاری آثار تاریخی دیگر كه درگوشه گوشه این سرزمین قراردارند وازآبادانی ورونق آن زمان حكایت می كنند.
«گذری بر نقش ونگاره های عامیانه وصنایع دستی»
نقوش عامیانه یكی از تجلی گاه های اندیشه وذوق وهنر واحساس انسان است كه بر اشیاء زندگی اش نفش می بندد این نقش ها باانسان وباآنچه كه با فطرت واندیشه اومربوط است پیوستگی دارد وچون انسان به آن هامی پردازد درحقیقت به خود وبه زندگی خودوبه اندیشه كمال خواهی خود پرداته وعملا یك كار هنری انجام داده است .دروافع هنر مشاهده حقیقتی است پنهان وجاری درهستی وانعكاس این حقیقت دریافته شده به صورت ظاهر وبیرون ویابه مفهومی دیگر هنرمند هم قادر به مشاهده قوانین عالم هستی وهم یك صنعتگر. این نقش ونگارها كه گواه نیروی آفرینش ونشان ذوق وهنر عامی ترین مردم می باشد.درعین سادگی مایه گرفته اززندگی روزمره مردم بوده وبنیاد هنر های تصویری موجود درفرهنگ یك جامعه است این نفش ونگارههای ضمن اینكه ظاهری عینی وطبیعت گرادارندمالا مال از تمثیل واستعاره ورمزورازهای جهان معنوی بوده وبازتابی ازآرزوهای بلند انسان می باشند .این نقش ونگارها مشخصه اصلی هنررادرخود دارند زیرا كه انسان توسط هنر است كه برای رهایی از قید تنگ ناهای پست ودردهای این جهانی زودگذر تلاش می كند وبه یاری آنبه فراسوی دست نایافته ها بال می گشاید وبه كشف وشهود می رسد آفرینندگان عامی این نقش ها نیز بابه وجود آوردن چنان نگاره هایی بیان آنال وآمال هایی رامی كنندآفرینندگان این نگاره ها هم چون مصنفان ترانه های روستایی گمنام وغیر مشخص اند .آثاراین هنرمندان گمنام درطی نسل ها سینه به سینه منتقل می شوند ودر هر دوره عصری به روی اشیاء كاربردی زندگی نقش می بندد واستمرار آن درطول نسل ها بانوعی حالت پویایی به جهت طرح مفاهیم بلندی الهی وانسانی درتمام زمان هاومكان ها قابل درك می باشد. هنر های بومی ونقش ونگاره های آن بازتاب دررهای كوتاه وشخصی ، دل نگرانی ها شادی های مقطعی وخصوصی نیست بلكه چون ذكر معانی بلند بی زمان وانسانی را میكند یك هنر والا ومتعهد است .بدون شناخت ونقش ونگاره ها وتمامی احساس واندیشه وانگیزه واعمالی كه همراه وهم راز وخاستگاه وچگونگی پیشرفت وبالاخره اشاعه آن هاممكن نخواهد بود.این نگاره ها بازتاب بخشی ازادراكات انسان عامی از جهان هستی وقوانین جاری درآن وپرواز اندیشه اوبه فراسوی دلت نایافتی ها است زیرادرمحیطی كه نشانه های دنیای مادی انسان به تعداد معدودی خانه كاه گلی وتعدادی دان وچند من زمین بذر افكن وگسترده محدودی از رسایل كار وزندگی و………….. خلاصه می شود ،انسان سالم كه بر بنیاد فطرت خود ،طالب كمال وجمال مطلق است ،دنیایی تخیل وانریشه های نشات گرفته از فطرت كمال خواهی خوررابه آنسوی جهان مادی ملموس وفانی به پرواز در میآورد اعتقادات بنیادین وراسخ معنوی راجایگزین یاس ها وپوچی ها وكمبودهای مادی می كند ،محتوای احادیث،اخبار ،جكایات، قصه ها ،داستان ها وضرب المثل های نغز وپر مغز رابه یاری
،می طلبداحساس سالم .پاك ،انگیزه آفرین می شود وانگیزه ،اندیشه به دنبال دارد واندیشهباید به عمال بیانجامد ،اگر جهان محدود مادی مانع عملش شود، هنر زاینده وپویا پا به عرصه میدان می گذارد تا بخشی ازاین نارسایی ها راجبران كند .انسان پاك اعتقادات بنیادین وآمارمان های والا ومكنونات قلبی پاك خود رادرقالب انواع هنر تداعی می كند وذكر می گوید. كه به این ذكر به صورت های گوناگون متجلی می شود از جمله به صورت نقش ونگار به یاری جادوی رنگ بر وسایل زندگی اش نقش می بندد چرا كه امكان اعمال پویا وزایا در محیط بسته روستایی وایلی محدوداست .یكی از امكاناتی كه انعكاس اندیشهراممكن می سازد وحالتی انتقالی به آن می دهد وسایر اعضاء جامعه رابه ذكر آن اندیشه وا می دارد ،همان زبان اشكال ونگاره ها ورنگ ها است كه سر شار از زیبایی طبیعی است وبه زندگ بی رنگ وخشك مادی اش رنگی از معنویت می بخشد. انسان عامی سر شار از احساس وانگیزه درمی یابد كه آرمان ها وآمال او می توانند درقالب نقش ورنگ بیان رساتری پیدا كنند كه ازضمیرش لبریز می شود وبه سورت نقش های استعاره ای ونمثیلی بیرون می تراود ،وبه روی اشیاء زندگی اش منعكس می گردد وره چشم ودل دیگران منتقل می شود وحالتی ازذكر وشكر پیدا می كند .بیشترین این نقش ها رادرهنر های دستی هر منطقه می توان دید. وهنر ها صنایع دستی هر منطقه به خصوص دلت بافته های آن عالی ترین زمینه بررسی دراین مورد وبهترین تجلی گاه این نقش ونگاره های عامیانه است. این نقش ونگاره هاآئینه اندیشه وفرهنگ ودل بستگی مردم به مبانی اعتقادیشان است.مردمی كه سالم ویك دست باقی مانده واز آمودگی ها وفرومایگی ها بدورند .شناخت این نفش ها كلیدی برای برای گشایش رمزها ورازها واستعاره ها واشارات زندگی این مردم خواهد بود .نقش ونگارهها عامیانه می توانند درقالب های زیر مورد برسی قرارگیرند :
نقوش روی انواع اشیایی كه كاربردی اعتقادی ومذهبی دارندمثل نقوش روی سجاده ها ،مهرها ،گلیم ها ،زیلوهای وقفی مساجد وزیازت گاه ها ،نقوش روی سنگ قبرها و…….
نقوش مربوط به خانه وپناهگاه ومسكن (نقوش روی سیاه چادرها ،روی دیوارها ،ستون ها ،كتیبه ها،دیوارها، و……
نقوش روی انواع كفپوش ها مثل ،نمد،زیلو، گلیم،فرش،حصیر، و………..
نقوش روی وسایل پارچه ای وبافته شده از اخ وپشم .مو ، ( جاجیم ها،رختخواب پیچ ها، سفر ه ها ،انواع گل دوزی ،روی جالبالی ها ،روبالشی ها ،رومتكاها ،ملافه ها ،رومیزی ها و……….
نقوش روی پوشاك ( كلاه ها ،سر آستین ها ،شلوارها،گیوه ها، جوراب ها ،رداها، قباها و…………
نقوش روی زیورها ی زنانه (گردن بندها ،دستبندها،گیوبندها، گوشوارها ، حلقه مچ پاها،شكل كلی این زیورها،و……..
نقوش روی بدن(خالكوبی ها)
نقوش روی وسایل حمل ونقل (خرجین ها،زین وبرگ و………)
نقوشی كه به علائم مالكیت یادداستد ویا مسائل حقوقی مربوط هستند ،( مهرها،انگشتری ها،مهرهای برنجی به منظور امضاء ،نقوش داغ هاروی حیوانات،علائم عانیانه تجاری و…………….
نقوش روی انواع مواد مثل نقش روی سفال ،روی سب،روی مس،روی چوب، وسایر اشیاء فلزی و……..
خاستگاه و.مفاهیم نقوش عامیانه نیز ازدیدگاه های ذیل قابل بررسی هستند:
الف) خاستگاه كابردی نقوش :
نقوشی كه دارای كاربرد دینی هستند( نقش شانه،تفنگ وگلاب پاش و…… )
نقوشی كه دارای كاربرد باوری هستند (دفع چشم زخم و………)
نقوشی كه دارای كاربرد حقوقی وتجاری هستند( ؟؟؟؟؟؟؟؟ علائم تجاری و…...)
ب) مفاهیم نمادی نقوش كه عبارتنداز:
نقوش ملهم از عقاید دینی ومذهبی وباورها
نقوش ملهم ازنشانه های طبیعی (آسمان ،ستارگان)
نقوش ملهم از تداخل فرهنگی بافرهنگ های هم جوار .
نقوش ملهم از داستان ها وجكایات واساطیر .
نقوش ملهم از محیط طبیعی (آب ،درختان،حیوانات اهلی ووحشی وردپای حیوانات و……….)
نقوش ملهم از ابزار وسایل زندگی ونوع معیشت .
رنگ وجادوی رنگ روی نقوش حائز اهمیت است كه هررنگی دارای یك مفهوم نمادی است
منابع
- هنر های بومی در صنایع دستی كرمانشاه
-فرهنگ دهخدا
- اداره بازرگانی كرمانشاه
- شركت سهامی فرش كرمانشاه

اسماعیل عسكری
با نظارت و كنترل عبد الله احراری

منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران