پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


خطایی خطیر !


خطایی خطیر !
کجاست استاد روح الله خالقی که نظر کند بر آنچه می خواهند به نام ترانه ملی و به عنوان نماد فرهنگی ایران زمین در مهمترین اتفاق ورزشی جهان و در برابر نگاه و توجه حداقل نیمی از جمعیت کره زمین ، به جهانیان عرضه کنند .
استاد روح الله خالقی در مقاله ای که در بهمن ماه ۱۳۳۵ نوشته و اینک در کتاب " ای ایران " منتشر شده متذکر شده است : " عیب ما این است که خیال می کنیم با تقلید از دیگران و ترک آثار ملی خود متمدن می شویم. ایرانی مقلد بسیار خوبی است، همه چیز را زود تقلید می کند و هر ضرری هم می کشیم از همین تقلیدهای نارواست .
این جمله را هم بگویم که چند ماه قبل وقتی در پاریس بودم و نواری از موسیقی اصیل ایرانی را که عبارت بود از سولوی تار و سه تار و سنتور و آواز و به وسیله هنرمندان ایرانی اجرا شده بود، برحسب تقاضای شعبه موسیقی به یونسکو دادم، روز بعد مرا خواستند و در اطراف این نوع موسیقی که بسیار مشتاقش بودند توضیحات بسیار خواستند وچند بار نوار را شنیدند.... و گفتند موسیقی اصیل ایرانی همین است که مکرر دنبالش گشته اند و صفحه آن را نیافته اند...." .
اینک کجاست استاد روح الله خالقی که نیم قرن پس از چاپ این مقاله، نظر کند بر آنچه به نام ترانه ملی و به عنوان نماد فرهنگی ایران زمین می خواهند در مهمترین اتفاق ورزشی جهان و در برابر نگاه و توجه حداقل نیمی از جمعیت کره زمین، به جهانیان عرضه نمایند.
کجاست ابوالحسن زریاب که مشاهده کند پس از ده قرن و بیش از هزار سال که او موسیقی ایرانی را در تمامی کشورها و سرزمین های شمال افریقا از مصر و سودان تا موریتانی و صحرا اشاعه و گسترش داد و این گستردگی بعدها توسط یاران طارق همدانی از تنگه جبل الطارق هم گذشته و سرزمین اندلس و جنوب غرب اروپا را درنوردیده است (مقاماتی به نام ایصفهان، سیگا و... در موسیقی تونس و لیبی و مراکش شاهد این مدعایند) حالا یک ملغمه بی ریشه و بدون هویتی که روشن نیست خاستگاهش کجاست و نیز تاریخ دقیق پیدایشش چه زمانی است وفقط مسلم و مسجل شده که ایرانی نیست، به عنوان یک کالای فرهنگی ایرانی در بازاری پرتوجه ارائه نمایند و به اصطلاح چشم جهانیان را خیره و انگیزه قهرمانان را مضاعف سازند ، در حالی که همان بی هویتی و ملغمه گونگی تازه نسخه ای بدل است که اگر اصلی برای آن قائل باشیم در لس آنجلس قراردارد و قطعا به آلمان هم خواهد آمد.
در نشریه ای نوشته شده بود که رئیس محترم سازمان میراث فرهنگی به عنوان مسئول فرهنگی تیم ملی فوتبال ایران منصوب شده است ، چنانچه این انتصاب صحت داشته و روز بعد در همان نشریه تکذیب نشده باشد باید عرض کنم به فرض چنانچه سازمانی جهانی یا جشنواره ای بین المللی از ایران تقاضای چند نماد ملی بنماید تا مثلا در یک مجموعه به همراه دیگر کشورها ثبت و درج گردد چه نماد یا شاخص فرهنگی را باید معرفی کرد.
نیشابور (شادیاخ)، اصفهان (جی) ، همدان (هگمتانه)- یزد (ایساتیس) و کاشان را یا مثلا منطقه آزاد کیش یا شهرک مسکونی منطقه عسلویه یا زیست خاور مشهد را ، آیا حمام گنجعلی خان و میدان نقش جهان و مجموعه بازار و حمام وکیل شیراز یا خانه بروجردیها یا مسجد سید و پل الله وردی خان و بندامیر (شوشتر) و... را یا مثلا برج میلاد تهران یا برج مورد مناقشه جهان نما در اصفهان یا پل فلزی و همبرگر فروشی ستاره و.. را!
روزگاری به مدت چندین سال برجهای دوقلوی سنگاپور بزرگترین وبلند ترین ساختمان در جهان محسوب می شد ولی آن روزها تمام شد اما بنا و ساختمان تاج محل با تمام کوتاه قامتی های ظاهری اش (در مقابل برج دو قلو) و یا معابد مقدس بانکوک و پکن همچنان پرچمدار فرهنگ و ملیت سرزمین های خود هستند.
شب یلدای یکی از سالهای میانی دهه ۵۰ یکی ازهنرمندان برجسته و معروف انگلیسی، میهمان شبکه یک تلویزیون ایران بود . جالب است بدانند تصمیم گیرندگان و انتخاب کنندگان این نوع موسیقی برای سرود تیم ملی که تهیه کنندگان و دست اندرکاران آن شب برنامه تلویزیونی مزبور با تمامی ضعفهای هنری و فرهنگ ستیزی های متداول و کم دانشی های رایج آن روزگار اما، این قدر توجه داشتند که به رغم محبوبیت ها و معروفیتهای خوانندگان پاپ آن روزها از دو خواننده ای استفاده کنند که به واقع کارشان رنگ وبویی ایرانی داشته باشد و آن دو در مقابل میهمان خارجی به اجرای موسیقی پرداختند و یادم هست که کم اندیشان و سطحی نگران کلی گلایه واعتراض داشتند که مثلا چرا از شاه ماهی هنر آن روز ایران استفاده نشد و... بماند.
سکوت فرهنگمداران و علاقمندان به فرهنگ و ملیت و سربلندی و عزت این کشور بسیار شگفت انگیز است. دفترموسیقی وخانه موسیقی چرا مهر سکوت بر لب نهاده اند؟ بنیاد ایرانشناسی چه نظری دارد؟ دکتر محمد علی اسلامی ندوشن ودیگر بزرگان بنیاد فردوسی چه نظری دارند، مرکز موسیقی حوزه هنری چه موضعی دارد و... . اگر فرصت هم نیست که موسیقی واقعی این مرز و بوم ارائه شود خوب ارائه واجرایی نداشته باشیم بهتر از این است که با ارائه یک شاخه موسیقی که درجای خود و در کارکرد مناسب اش (مثل سرگرم کردن تماشاچیان در بین دو نیمه یا روحیه سازی ورزشکاران در اردوها) بسیار هم ضروری و محترم است، موجب سرشکستگی در بین اهل خرد و اندیشمندان جهان واقع شویم .
منبع : خانه موسیقی