یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جایگاه نظم در زندگی امام خمینی(ره)


جایگاه نظم در زندگی امام خمینی(ره)
امام(ره) معروف است آن چنان نظمی در امور زندگیشان داشتند كه انسان را مبهوت می كرد. یكی از روش های اساسی كه در زندگی امام به چشم می خورد نظم در امورات زندگی ایشان است .دقیقا این مساله را در زندگی امام(ره) درك می كنیم كه نظم یكی از اساسی ترین برنامه های زندگی یك انسان متعهد در برقرار كردن ارتباط باخالق است. فرمایش امام(ره) در مورد نظم به این مساله راهنمایی می كند: «اگر ما در زندگیمان، در رفتار و حركاتمان نظم بدهیم فكرمان هم بالطبع نظم می گیرد وقتی فكر نظم گرفت و انسان در زندگی نظم داشت یقینا از آن نظم فكری كامل الهی هم برخوردار خواهد شد.» با توجه به نظم دقیق امام(ره) بود كه خانم دباغ كه در پاریس افتخار خدمت در خانه امام را داشت گوید: اگر هر ساعتی از روز كسی سوال می كرد كه امام الان چه كار می كند خیلی راحت می توانستم بگویم كه ایشان مشغول چه كاری هستند.
از ویژگی ها و صفات بخصوص حضرت امام(ره) بردباری وی در مشكلات و تحمل سختی ها و مصائب بود كه برای خاص و عام واضح است كه درطول دوران انقلاب انواع سختی ها را متحمل می شد و در اراده و تصمیم خود اجازه نمی داد هیچ خللی وارد شود بلكه مثل آهن در آتش تندتر می شد و صلابت و قاطعیت وی بیشتر می شد و این نیست جز در اثر زهد در دنیا و بی اعتنایی آن بزرگوار نسبت به مظاهر دنیا، در روایت از امام صادق(ع) وارد شده است كه «... من زهد فی الدنیا هانت علیه المصائب...؛ آن كه در دنیا زهد پیشه كند و بی رغبت باشد تمام مصائب بر او آسان می شود.»
بنابراین صبوری در برابر گرفتاری ها و توان بیش تر در تحمل مشكلات در حضرت امام(ره) از ناحیه زهد وی می باشد شاید یكی از بزرگ ترین مصیبت ها برای هر مردی مرگ فرزند است به خصوص فرزندی شایسته و لایق مثل شهید حاج آقا مصطفی ؛آن هم ناگهانی. نقل كرده اند اطرافیان می ترسیدند آن خبر ناگوار را به امام بدهند اما وقتی معظم له متوجه می شوند با تلاوت آیه استرجاع می فرمایند: امید داشتم مصطفی به درد جامعه بخورد و این تنها جمله ای بود كه حضرت امام(ره) در مصیبت مرگ فرزند گفت و در یك چنین فاجعه دردناك نه تنها برنامه درسی و علمی و اجتماعی و سیاسی خود را به هم نمی زند بلكه صلابت و قاطعیتش افزونتر می شود. یكی از منسوبین دفتر حضرتش می گوید: «در آن ایام به چهره ایشان نگاه می كردم آن چه در تاریخ راجع به حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) گفته می شود در وجود ایشان مجسم می دیدم كه چهره برافروخته تر می شد.»
●توكل بر خدا
از ویژگی هایی كه قرآن كریم به مومنین مقرر می دارد این است كه باید به خداوند متعال توكل كنند و كارها را به او واگذارند. در اختصاص این ویژگی بر مومنین به احتمال زیاد توجه به این نكته داده شده است كه این گروه دارای صفت یقین و باورند بر اینكه: كسی جز خدا در امور استقلال ندارد و همه كارها به او برمی گردد طبیعی است اگر شخصی بر این باور باشد كارهای خود را به او واگذار می كند و از هیچ پیش آمدی و لو ناگوار نگران نخواهد بود و خدا بر او كافی خواهد بود و لذا قرآن كریم می فرماید: «و من یتوكل علی الله فهو حسبه» هر كس به خدا توكل كند او را بس است. حضرت امام(ره) از چنین ویژگی اخلاقی در حد عالی برخوردار بودند و لذا در مقابل ناگواری های محكم ایستادند. یكی از ارادتمندان حضرتش گوید: «هر اتفاق ناگواری كه می افتاد مثل پانزده خرداد و غیره قیافه امام(ره) از حالت عادی برنمی گردید و هیچ تغییر نمی كرد زیرا ایشان تكیه و توكل بر خدا داشتند و این توكل در وجودشان عجین شده بود.»
بله آن كس كه متكی به خداست و تكیه گاهش خداست و خوف خدا در دل دارد از هیچ قدرتی نمی ترسد و تنها چنین كسی می تواند بگوید: آمریكا هیچ غلطی نمی تواند بكند و آمریكا را تحقیر كند چون غیرخدا را موثر نمی داند و از اینجاست كه در فتح خرمشهر فرمود: خرمشهر را خدا آزاد كرد و در انفجار دفتر نخست وزیری علی رغم ناراحتی جهت از دست دادن عزیزانی مثل رجایی و باهنر فرمودند: اگر رجایی و باهنر نیستند خدا با ماست «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ آگاه باشید كه دوستان خدا را هیچ ترس و اندوهی نخواهد بود.»
●كار خود را به دیگری تحمیل نمی كرد
در روایات و منابع اسلامی از این كه فردی زحمت و اذیت خود را بر دیگران قرار دهد منع كرده و شدیدا مورد نكوهش قرار داده است. فرد مومن نباید كار خود را بر دیگری تحمیل كند و تا آنجا كه ممكن است نباید موجب آزار دیگران شود. لذا حضرت امام(ره) مقید بودند تا آنجا كه ممكن بود كار خود را خودش شخصا انجام می داد.
خانم دباغ كه چهار ماه از نزدیك در پاریس خدمت امام(ره) بوده است گوید: «امام كار شخصی خود را دوش دیگران نمی گذاشتند بعضی وقت ها برف و باران بود كه امام تشریف می بردند برای نماز، هنگام برگشت كفشهایشان مقداری گلی و كثیف می شد من با دستمالی گلهای روی كفشها را پاك می كردم همین قدر كه امام متوجه این موضوع شدند مواظب بودند گل و لای به كفشها نچسبد كه مبادا من این كار را برایشان انجام دهم. از خصوصیات اخلاقی امام(ره) این بود كه نه كار شخصی شان را روی دوش دیگران می گذاردند و نه این كه كار خوب دیگران را به خودشان نسبت می دادند.» امام (ره) حتی در كارهای جزئی خانه نیز به دیگران زحمت نمی دادند مثلا گاهی قلم یا كاغذ لازم بود كه در اتاق طبقه دوم منزل بود شخصا می رفتند و خودشان می آوردند.
●استفاده از لحظات عمر
در روایات معصومان(ع) وارد است كه اولین قدم در قیامت برداشته نمی شود مگر این كه از چند چیز از جمله عمر سوال می شود كه این سرمایه زندگی را كجا صرف كردی. بنابراین یك فرد بصیر هرگز اجازه نمی دهد لحظه ای از عمرش به بیهودگی و بدون استفاده تلف شود. حضرت امام(ره) یكی از آن اشخاصی است كه از لحظه لحظه عمرش استفاده مفید نموده است و نگذاشته اند بیهوده از دست برود مثلا بعد از نماز ظهر و عصر كه به صرف ناهار تشریف می آوردند معمولا در فاصله دو دقیقه تا حاضر شدن غذا قرآن می خواندند و یا اگر مصاحبه با خبرنگاران داشتند در لحظه ای وارد مجلس می شدند كه تمام وسایل خبرنگاران آماده شده باشد بدیهی است اگر فردی اجازه ندهد حتی یك لحظه از عمر گرانمایه اش بیهوده بگذرد طبعا فردی پركار خواهد بود بدین جهت امام(ره) فردی پركار بود. شما اگر یك دفتر برداشته با امام حركت می كردید دائما می توانستید از امام كار خوب ثبت نمایید.
خصوصیات اخلاقی حضرت امام(ره) به قدری است كه نمی توان در مقاله ای همه آن ها را بیان داشت نه یك مقاله بلكه كتاب های متعدد باید نوشته شود .بنابراین بناچار نوشته خود را به پایان می برم به عنوان پای ملخی هدیه به سلیمان و این در حالی است كه گفتنی ها زیاد است و هدف عرض ارادت بود و بس.
حجت الاسلام و المسلمین محمد صدقی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید