شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
واقعیتهای چند بعدی منشور تلویزیون
هر نوع پرسشی كه تاكنون دربارهی تلویزیون پرسیده شده باشد هنوز هم میتوان پرسید. نظریات بسیار متنوعی از دیدگاههای گوناگون و با استفاده از روشهای پژوهشی متفاوت مطرح گردیده است. از این گذشته، تلویزیون از سطح گفتمانهای عامه به گفتمانهای تخصصی نیز وارد گشته است. این گفتمانها میكوشند تلویزیون را به طرق مختلف تعریف كنند. مثلاً برخی از این گفتمانها، تلویزیون را یك رسانهی خبری خواندهاند، برخی دیگر آن را وسیلهی سرگرمی عموم مردم معرفی كردهاند، بعضی نیز آن را ابزاری برای اتلاف فراوان وقت قلمداد كردهاند. پارهای آن را وسیلهای دانستهاند كه میتوان به كمكش، كودكان را در طی روز آرام كرد و اوقاتشان را پر نمود، اما افسوس كه عنان این وسیلهی مفید از كف انسان خارج شده است. بعضی دیگر از این گفتمانها تلویزیون را منبعی برای انتشار اخبار فاقد ارزش و حتی مبتذل خواندهاند. بعضی نیز آن را منبع بروز آثار منفی اجتماعی دانستهاند.
اگر چندان تحت تأثیر تنوع تعداد دیدگاههای تحلیلی و غیر تحلیلی دربارهی تلویزیون قرار نگیریم، باید اظهار كنیم كه كیفیت چند بُعدی و چند معنایی پدیدهای به نام تلویزیون، خود به خود آن را به موضوع تحقیقی وسوسهانگیز تبدیل كرده است. هر چه میكوشیم كه بدان نزدیكتر شویم، حس میكنیم از شناخت آن بیشتر فاصله گرفتهایم. تلاش برای توصیف تحلیلی تلویزیون، شناخت ویژگیهای نهادین و ساختاری آن، پویایی اقتصادی و برنامههای تولیدیاش، حتی اگر در حوزهی كشور كوچكی مانند سوئد باشد، ممكن است ما را با ناكامی مواجه سازد. هیث۱ معتقد است كه «تلویزیون پدیدهای دشواریاب ،بیثبات و فراگیر است و گویی برای استهزای انسان هم كه شده از هر نوع تحلیل مفهومی میگریزد». اما با وجود این، باز هم میتوانیم ـ و باید ـ «چیزی» درباره تلویزیون بگوییم؛ هر چند باید توجه داشته باشیم كه هرآنچه دربارهی تلویزیون بگوییم؛ ناقص و گزینشی خواهد بود.
در اینجا، برای آنكه بتوان تلویزیون را در چارچوب گسترهی بحث قرار داد، به واقعیت چند بُعدی آن اشاره خواهیم كرد بدون آنكه ادعا شود تمام ابعاد ممكن این رسانه را شناختهایم. در عینحال كه میتوان گفت تمام تولیدات تلویزیونی بر فرهنگ عمومی تأثیرگذار هستند، اما تنها برخی از محصولات تلویزیونی نمود صریح و مستقیمی از گسترهی عمومی سیاسیاند.
تلویزیون پدیدهای است با ابعاد و ویژگیهای فراوان، بنابراین میتوان از مواضع و دیدگاههای متنوعی دربارهاش نظریهپردازی كرد. مثلاً در نظر هوشمندانه سیلورستون۲ (۱۹۹۴)، تلویزیون را میتوان یك «فنآوری دوربرد»تلقی كرد. فنآوری خاص تلویزیون بر نحوهی بهرهبرداری و مصرف بینندگان خانگی از برنامههای پخش شده ـ و نیز سایر فنآوریهای خانگی نظیر ویدیو، تلهتكست، وسایل مخابراتی رایانه و بازیهای رایانه ـ تأثیر میگذارد و محیطی مركب و متشكل از رسانههایی با فنآوری مشابه یا حتی تلفیق شده با یكدیگر ایجاد میكند. در اینجا، علیرغم دیدگاههای مختلف، صرفاً به بحث «منشوری» بودن ایجاد تلویزیون اشاره خواهد شد. تلویزیون در عین حال یك صنعت، مجموعهای از متون دیداری ـ شنیداری، و نیز تجربهی اجتماعی ـ فرهنگی است.
میتوان از این سه زاویه به تلویزیون نگریست، زوایایی كه هر كدام درك ما را از این پدیده در مسیرهای مختلفی جهت میبخشند. استفاده از استعارهی منشور در اینجا سودمند به نظر میرسد، زیرا بر این اساس، تلویزیون ابعاد زیادی دارد و هر بُعد آن فهم ما را از تلویزیون در جهت خاصی هدایت خواهد كرد. در عینحال شناخت تمام ابعاد به طور همزمان دشوار خواهد بود، زیرا وقتی توجه خود را به یكی از ابعاد این منشور معطوف كنیم سایر ابعاد آن از برابر دیدگان ما ناپدید میشوند (حتی اگر توانسته باشیم به اختیار خود و آگاهانه بر چند بُعدی نگری دست بیابیم). تلویزیون را نمیتوان به یك یا چند بُعد از ابعاد متشكلهاش تقلیل داد، زیرا تلویزیون پدیدهای همواره مركب و پیچیده است. فهمهای حاصل از ابعاد گوناگون این منشور، همگی مكمل یكدیگر هستند. دیدگاه «منشوری» تشابهات آشكاری با رویكرد چند بُعدی ما به گسترهی عمومی تلویزیون دارد. صنعت تلویزیون ـ اقتصاد سیاسی آن ـ برای آن بعد از گسترهی عمومی كه به نهادهای رسانهای میپردازد، اهمیت اساسی پیدا میكند. خود صنعت تلویزیون نیز از ویژگیهای ساختاری جامعه تأثیر میپذیرد. متون دیداری ـ شنیداری تلویزیون، یا حداقل متون خبرنگارانهی آن، عناصر اصلی بعد بازنمایی گسترهی عمومی هستند و بالاخره اینكه تلویزیون از دیدگاه یك تجربهی اجتماعی ـ فرهنگی با بُعد تعاملات اجتماعی ـ فرهنگی گسترهی عمومی ارتباط مستقیم دارد.
وقتی در عمل به پژوهش تلویزیون میپردازیم، با این مشكل مواجه میشویم كه تحلیل همزمان این رسانه از هر سه زاویهی فوق دشوار است از اینرو به ناچار نگرش خود را بر یك دیدگاه متمركز میسازیم. بهتر آن است رویكردی اتخاذ كنیم كه به دو دیدگاه دیگر نیز حداقل به شكل حاشیهای نیمنگاهی داشته باشد. توجه به پویایی موجود در تعامل مابین این سه دیدگاه ما را از نتیجهگیریهای تقلیلگرایانه برحذر خواهد داشت. شكی نیست كه رویكرد «منشوری» تنها نقطهی آغازی برای شناخت تلویزیون در ارتباط با گسترهی عمومی خواهد بود. این رویكرد به خودی خود، ما را به طرح رهنمون پرسشهایی میگردد اما قادر به ارائه پاسخهای كامل به آنها نخواهد بود. اما به هر حال هر چه بیشتر در ابعاد گوناگون این منشور تعمق كنیم، نقش تلویزیون، تواناییها و محدودیتهای آن به عنوان یكی از ویژگیهای گسترهی عمومی برای ما بیشتر آشكار میشود.
نویسنده :یارمحمد بای
پاورقی:
۱. Heath
۲. Silverstone
این مقاله برگرفته ازكتاب چشم جهانی است.
منبع:www.islamicart-crc.org
پاورقی:
۱. Heath
۲. Silverstone
این مقاله برگرفته ازكتاب چشم جهانی است.
منبع:www.islamicart-crc.org
منبع : خبرگزاری فارس
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت جمهوری اسلامی ایران رئیسی رئیس جمهور دولت سیزدهم توماج صالحی گشت ارشاد پاکستان
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی پلیس سلامت سازمان هواشناسی سازمان سنجش زنان وزارت بهداشت
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا خودرو دلار بازار خودرو مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
فضای مجازی سینمای ایران سینما سریال پایتخت تلویزیون کیومرث پوراحمد سریال موسیقی رهبر انقلاب فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا وحید شمسایی لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سرطان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس نخبگان بنیاد ملی نخبگان ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل