شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تلویزیون و فرهنگ‌‏های ملی در عصر جهانی شدن‏


تلویزیون و فرهنگ‌‏های ملی در عصر جهانی شدن‏
شاید آخرین مرحله‌‏ی جهانی شدن تلویزیون لرزه بر اندام بسیاری از نهادهای پخش تلویزیونی و دولت‌‏های اروپا و آسیا انداخته باشد، اما جهانی شدن تلویزیون فقط چند تار موی آمریكای لاتین را آشفته كرده است. گذشت آن روزهایی كه سیل خروشان تلویزیون آمریكا لعن و اعتراض‌‏های پرشوری برمی‌‏انگیخت و خواهان اقدامات متقابل می‌‏شد.
در منطقه‌‏ای كه از نظر تاریخی همیشه نگرانی‌‏هایی در مورد جریان بین‏‌المللی نامتعادل اطلاعات وجود داشته است، تقریباً نبود ترس و نگرانی از تأثیر فرهنگی تلویزیون جهانی، نكته‌‏ی قابل توجهی است. اكنون روشنفكران و سیاست‌گذاران، حتی آن‏‌ها كه در خط اول جبهه‌‏ی بحث و مناظرات ان، دبلیو، آی. سی. اُ در دو دهه قبل قرار داشته است، به ندرت در مورد برنامه‌‏های وارداتی اظهار نگرانی می‌‏كنند. اگر چه بعضی از دولت‌‏ها تدابیر و اقدامات حمایتی خاصی را در پیش گرفته‏‌اند. اما مقررات به ندرت نظارت یا رعایت می‌‏شود. هیچ‏‌گونه طرح یا تدبیر منطقه‌‏ای برای تقویت صنایع شنیداری و دیداری و تشویق مبادلات در زمینه‌‏ی تأمین برنامه وجود ندارد. هیچ یك از دو توافق تجاری كه اخیراً در منطقه در حال اجراست، نتوانسته وضع صنایع فرهنگی را به صورت ریشه‏‌ای دگرگون سازد.
توافقنامه‌‏ی تجارت آزاد آمریكای شمالی (ان. ای. اف. تی. ای)۱، مقررات از پیش موجودی را كه تصریح داشت فقط مكزیكی‌‏ها می‌‏توانند پروانه‏‌ی سخن و تصویر پراكنی در این كشور را داشته باشند، تغییر نداد اما شركت خارجی‌‏ها در پروژه‌‏های تلویزیونی كابلی را در مكزیك مجاز دانست و محدودیت‏‌های مالكیت رسانه‌‏ها را در مرز آمریكا و مكزیك از میان برداشت.
«مسئله‌‏ی عمده‌‏ی دیگر، رعایت قانون كپی رایت و حقوق معنوی بود. توافق اتحاد اقتصادی بین كشورهای (آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه)۲ با صنایع سنتی سر و كار داشت و مسائل‏ رسانه‏‌ها را در دستور كار خود قرار نداده بود. این مثال‏‌های تصویرگر یك دگرگونی عمده است؛ نگرانی درباره پیامدهای جهانی شدن صنایع رسانه‏‌ها و هویت فرهنگی، به تصور و تفكر كاری ندارد و همچون گذشته بر برنامه‌‏های سیاسی آمریكای لاتین استیلا دارد. پس این تغییر چشمگیر از كجا آمده است؟ تغییر و چرخش در روح زمانه‏‌ی سخن و تصویر پراكنی، به ویژه بازتاب مسیر و تاریخ سیاسی تلویزیون در منطقه است.
از بسیاری جهات، جهانی شدن تلویزیون خبر كهنه‌‏ای است. حتی پیش از آن‏‌كه خصوصی شدن و مقررات‏‌زدایی به صورت سیاست روز درآید. تكامل تلویزیون از پویایی جهانی شدن رسانه‏‌ها جدایی‌‏ناپذیر بود. از همان آغاز، تاریخ تلویزیون آمریكای لاتین تنها در ارتباط با توسعه‏‌ی جهانی منافع بین‌‏المللی و به‏‌ویژه منافع آمریكا و در پاسخ به چنین ارتباطی معنا و مفهوم داشته است. از این لحاظ آمریكای لاتین از پیش سعی كرده بود با تقویت نقش حكومت در حمایت از فرهنگ‌‏های ملی با جهانی شدن مقابله كند.
به هر حال بدنامی تجربیات گذشته در زمینه‌‏ی دولتی امكان در نظر داشتن حتی عادی‌‏ترین بدیل‌‏ها را در برابر توسعه‌‏ی جهانی قدرت‏‌های رسانه‌‏ای منتفی می‌‏سازد. هرگونه پیشنهاد سیاست‌گذاری در جهت گریز از موج اخیر تلویزیون جهانی و تقویت فرهنگ‌‏های محلی ناگزیر به نغمه‌‏ی دخالت حكومت گوش خواهد سپرد. تلویزیون دولتی در آمریكای لاتین بوی اقتدارگرایی و حكومت‏‌های نظامی و گاهی نیز چند دولت غیرنظامی را می‌‏دهد كه عملاً از تلویزیون به عنوان غنیمت جنگی و تبلیغات رسمی استفاده می‌‏كردند؛ بوی تصوری انعطاف‌‏ناپذیر از هویت ملی كه تكثر و مناقشه فرهنگی را منتفی ساخته و سركوب كرده است. آن تجربه‌‏ها ضمناً با موج رفیع احساسات و سیاست‏‌های ضد امپریالیستی كه با كنار گذاشتن نهضت‌‏های چپ ملی مردمی عملاً از صحنه محو شده بودند نیز مرتبط است.
گذشته از تغییر در حال و هوای سیاسی و فكری وضعیت كنونی تلویزیون آمریكای لاتین، دلایل كمتری برای نگرانی از فقدان هویت‏‌های ملی در عصر جهانی شدن نشان می‌‏دهد. محبوبیت معمول تولیدات داخلی و منطقه‌‏ای جای نگرانی چندانی در مورد «محتوای ملی» تلویزیون باقی نمی‌‏گذارد. در سال ۱۹۹۳ برنامه‌‏های محلی جزو پنج نمایش اول تلویزیون از لحاظ تعداد بینندگان بودند. از این پنج برنامه یكی در بولیوی (دو برنامه منطقه‏‌ای)، چهار برنامه در آرژانتین و هر پنج برنامه در برزیل عرضه شدند. جداول برنامه‏‌های تلویزیون و تعداد بینندگان آن‏‌ها تأییدی بر این حقیقت است كه تلویزیون محلی، هر وقت كه وجود داشته باشد، تولیدات آمریكایی را به ویژه از جداول ساعات پربیننده كنار می‌‏گذارد و بر ترجیحات تماشاگران حاكم است.
این تغییر و جابه‌‏جایی در تأمین برنامه امكانات تازه‌‏ای را در برابر تلویزیون گشوده است. امكاناتی كه تلویزیون را در گفت‌وگوی نزدیك و دائمی با تصویرسازی فرهنگی از جوامع آمریكای لاتین قرار می‌‏دهد. تلویزیون در رابطه‌‏ای پیچیده و چندگانه با تنوع تجلیات فرهنگی درگیر است. اخبار تلویزیونی اغلب به عنوان منبع الهام نویسندگان سریال‏‌ها عمل می‌‏كند. سریال‏‌هایی مثل امپراتریز۳ و پراستاس كالس۴ اشاراتی غیرقابل اشتباه به فساد سیاسی و فقر در ونزوئلا دارند. سریال‏‌های سلسته۵، آنتونلا۶ و پرلانگری۷ به مسائلی همچون ایدز، اهدای اعضاء بدن، سرطان، جنسیت و دیگر مسائل مربوط به آن می‌‏پردازند كه بر اخبار آرژانتین در اوایل دهه‌‏ی ۱۹۹۰ چیرگی داشت. سریال بسیار موفق كلمبیایی به نام كافه تاریخ‏‌های منطقه، فرهنگ‏‌های ملی و مكان‏‌های جهانی را در نوردید.
به جز در موارد اندك جهانی شدن تلویزیون آمریكای لاتین هنوز به ضعف یا رقیق شدن محتوای محلی نینجامیده است. بازار خانگی داخلی همچنان عامل اقتصادی مسلط است. ضمناً برنامه‌‏های ورزشی تلویزیون نیز در ساخت و بازآفرینی هویت‏‌های ملی مهم جلوه می‌‏كنند و شاید حتی در تقویت حس ملیت‏‌خواهی و تفاوت فرهنگی هم نقشی داشته باشند. در آمریكای لاتین، پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال بین تیم‌‏های ملی، به ناچار برنامه‏‌های عادی را قطع می‌‏كند و گیرنده‌‏های تلویزیون را به صورت محل گردهمایی در می‌‏آورد. پخش تلویزیونی مسابقات المپیك، تقریباً به طور اختصاصی بر تیم‌‏های ملی و تیم‌‏هایی كه ‏بالقوه یا بالفعل برنده می‌‏شوند، تمركز دارد.
گذشته از برنامه‌‏های سرگرم كننده، اخبار تلویزیونی اغلب تمامی كشورهای منطقه را به وجد می‌‏آورد و مُهری پاك نشدنی بر خاطره‌‏ی رویدادهایی می‌‏زند كه تاریخ سیاسی و فرهنگی این كشورها را ساخته‌‏اند.
در آرژانتین، پخش زنده‌‏ی محاكمه‏‌ی سران حكومت نظامی و كسانی كه مظنون به قتل یك دختر دانش‏‌آموز بودند، ابعاد این رویدادها را برای همیشه تغییر داد. پوشش تلویزیونی عملیات چریكی تصرف سفارت ژاپن در پرو و سرانجام خشونت‌‏بار آن در واقع زمان‌بندی عملیات را شكل داد و پرویی‌‏ها را در برابر تلویزیون‏‌هایشان میخكوب كرد. پخش تلویزیونی كودتای نافرجام نظامیان ونزوئلا در سال ۱۹۹۲ رهبر شورشیان را یك‏شبه به یك چهره‌‏ی سیاسی ملی مبدل كرد. رسوایی بر سر سرازیر كردن پول‏‌های قاچاق مواد مخدر به مبارزات انتخاباتی رئیس جمهور كلمبیا ارنستوسامپر۸ به محض آن كه یكی از مشاوران نزدیك و وزیر دفاع سابق او اقدام به تشكیل یك كنفرانس مطبوعاتی و تلویزیونی كرد، شدت گرفت.» (اوحدی، ص ۳۲۶)
منظور از آوردن این نمونه‌‏ها ستایش از تلویزیون معاصر به عنوان آیینه‌‏ی دموكراتیك فرهنگ‏‌های ملی در آمریكای لاتین نیست. مشت به سینه كوبیدن‏‌های ملی‌‏گرایانه‏‌ی غول‌‏های تلویزیونی و مسئولان دولتی كه اذعان دارند رشد تولید تلویزیونی در منطقه حاكی از تأیید فرهنگ‌‏های ملی است، از این حقیقت غافل است كه فزونی برنامه‏‌های محلی (تولید شده در محل) در تمامی منطقه یكسان صورت نگرفته، و اصولاً زمین تك محصول آن را نادیده می‌‏انگارند. تلویزیون با خصوصیت چند فرهنگی منطقه و هنوز عمدتاً تمركز گراست و اغلب، تصاویر زندگی طبقه‌‏ی متوسط را ترویج می‌‏كند و اخبار شهرهای بزرگ را به مخاطبان كل كشور می‌‏رساند.
مردمان ناپیدای فقیر، غیرسفیدپوست و بومی فقط در حد برنامه‏‌های جنگ و مسابقات تلویزیونی مطرح‌‏اند. تلویزیون غالباً فرمول‏‌های آزمایش شده، تجارت‏‌گرایی تمام عیار، شخصیت‏‌های مشهور از نظر نژاد، جنس و جنجال آفرینی را ترجیح می‌‏دهد. با این همه، ذكر این نكته مهم است كه علیرغم این كاستی‌‏ها، تلویزیون از زمانی كه تعداد بسیار كمی بیننده برنامه‌‏های محلی داشت، تا امروز راه درازی را طی كرده است و اغلب، در عین‌‏حال ارائه میدانی برای بازنمایی و تغییر ملیت در عصر جهانی‌‏شدن بوده و تخیلی ملی را به شدت جولان داده است.
پاورقی:
۱. North American Free Trade Agreement
۲. Mercosur
۳. Emperatriz
۴. Proestas Calles
۵. Celeste
۶. Antonella
۷. Perla Negri
۸. Ernesto Samper
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید