چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

به بهانه جشنواره تئاتر فجر؛ یک دریا با عمق ناچیز


به بهانه جشنواره تئاتر فجر؛ یک دریا با عمق ناچیز
من مدت زمان بسیار کوتاهی مدیریت دفتر نمایش‌های مذهبی را در مرکز هنرهای نمایشی عهده‌دار شدم. این اتفاق مربوط به دوره مدیریت حسین پارسایی است. اما اختلا‌فاتی بین ما ایجاد شد که من در نهایت استعفا دادم و خودم را از این کار کنار کشیدم.
متاسفانه باید بگویم که بعضی‌ وقت‌ها احساس می‌کنیم، تئاتر مذهبی و مضاف‌الیه‌هایی از این دست از نگاه برخی مدیران برای محدود کردن تئاتر است. در حالی‌که تئاتر تمام این موارد را در خود دارد و نیازی به مجزا کردن گونه ای از تئاتر از دیگر تئاترها نیست. متولیان فرهنگ با باب کردن چنین چیزهایی آبشخورهایی ایجاد می‌کنند که در آن راه سوءاستفاده باز می‌شود. تئاتر و فرهنگ مثل کارخانه نیست که یک متولی برای نظارت و هدایت آن نیاز باشد، اما فضای مرکز هنرهای نمایشی امروز تبدیل به چنین جریانی شده است تا همه چیز را تحت سیطره خود درآورند.
آنها به‌جای آنکه به فکر خدمات‌رسانی به اهالی تئاتر برای برقراری اجراهای حرفه‌ای‌تر باشند و زمینه را برای کار کردن نویسندگان، کارگردانان، بازیگران، طراحان صحنه و لباس و آهنگسازان فراهم کنند، به دنبال دیده شدن مدیران هستند.
بنابراین مدیران فعلی اصلا‌ کشته‌مرده تئاتر نیستند و در زمینه تئاتر نیز پرونده کاری‌شان برای همه آشکار است زیرا تاکنون کار درخوری را ارائه نکرده‌اند بنابراین حنای‌شان پیش ما اصلا‌ رنگی ندارد.
اما درباره جشنواره تئاتر فجر باید بگویم که جشنواره ویترینی شفاف است تا بیانگر دلسوزی مسوولا‌ن برای تئاتر باشد. در سال‌های اخیر روبرتو چولی در جشنواره تئاتر فجر حضورش کمرنگ شده است.
او دقیقا به اندازه بضاعت تئاتری‌ها در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته است. او تا سال ۸۲ کارهای زیادی را به تهران می‌آورد و آثاری را برای حضور در جشنواره مولهایم دعوت می‌کرد، اما تئاتر طی این سال‌ها سیر نزولی داشته است. قبلا‌ جشنواره و مرکز هنرهای نمایشی بر آن بودند با معرفی نسل جدید تفکر بین‌المللی شدن را در تئاتر ایران رواج دهند، اما امروز به‌جای مطرح شدن جوان‌ها، پارسایی، حیدری و رایانی مخصوص از تمام امکانات دولتی استفاده می‌کنند و در صدد هستند مدیریت خود را ثابت‌تر کنند.
به نظرم مرکز هنرهای نمایشی دارد به بیراهه می‌رود و هیچ پاسخی هم به بچه‌های تئاتر در مورد خطاهای خود نمی‌دهد.
آنها درصدد هستند ایدئولوژی خاصی را بر تئاتر تحمیل کنند اما این نوع برخورد در تعارض ۱۸۰ درجه‌ای با نفس تئاتر قرار می‌گیرد.
عمق فکری تئاتر، جامعه است و افرادی که نخواهند این ایدئولوژی را بپذیرند، حق دیده‌شدن ندارند.
شاید جشنواره امسال جشنواره پرسروصدایی باشد، اما از عمق اندکی برخوردار است. جشنواره امسال مثل یک دریا با عمقی در حد یک سانتی‌متر است.
من ضمن احترام به بسیاری از دوستان که در جشنواره امسال حضور دارند، باید بگویم که در مرحله بازخوانی عده‌ای دعوت شدند تا دوستان دیگر خود را رد کنند. نمی‌دانم چرا باید هنرمندان در جایگاه بازخوان قرار گیرند تا متن‌های دیگران را رد کنند. این کار باعث می‌شود اهل تئاتر به‌طرز غریبی به جان هم بیفتند.
من الا‌ن هم از اینکه در مرکز هنرهای نمایشی کار کرده‌ام شدیدا پشیمان هستم و اگر با کسی برخورد یا ظلمی کرده‌ام، از او می‌خواهم که مرا ببخشد. ظرف همین چند ماه کار کردن دریافتم که برخی درصدد هستند تئاتر را خفه کنند و پیکرش را به خاک بسپارند.
حالا‌ با تمام این اوصاف حسین پارسایی هر چقدر دلش می‌خواهد در برنامه دو قدم تا صبح حرف بزند، چون برای سخن گفتن که مالیات نمی‌گیرند. فضای تئاتر به‌شدت انحصاری شده است. اگر به روابط خانوادگی افراد توجه کنیم خیلی چیزها دستگیرمان می‌شود. امیدوارم که با تغییر مدیریت- نه هرگونه تغییر مدیریتی مشابه مدیریت فعلی - این چهار، پنج سال عقب‌ماندگی تئاتر را جبران کنیم.
تا سال ۸۲ تئاتر ما نقاط مثبتی داشت که الا‌ن تنها رنگی از آن باقی مانده است.

حسین مهکام‌
نویسنده و کارگردان تئاتر
منبع : روزنامه اعتمادملی


همچنین مشاهده کنید