یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

«فزت و رب الکعبه»


«فزت و رب الکعبه»
روز جمعه ۱۳ماه رجب سال دهم قبل از بعثت (سال عام الفیل) فاطمه بنت اسد از شدت درد زایمان به نزدیک کعبه معظمه آمد و از خداوند متعال درخواست کرد که «به احترام جدم ابراهیم سازنده این خانه و به حق کودکی که در رحم دارم تولد او را بر من آسان فرما» درحالیکه فاطمه با پروردگار مهربان خویش راز و نیاز می کرد ناگهان دیوار کعبه شکافته شد و ندایی شنید که او را به داخل کعبه فرا می خواند. پس از آنکه وارد شد شکاف دیوار بسته شد در درون کعبه، کودک فاطمه بنت اسد ولادت یافت و او را علی نامیدند.
علی از همان کودکی با پیامبر اکرم بود. در خانه محمد(ص) می زیست و سالها قبل از بعثت در دامن پیامبر تربیت شد پس از بعثت، علی(ع) نخستین مردی بود که اسلام آورد و بعد از پیامبراکرم و حضرت خدیجه سومین مسلمان بود علی محرم اسرار رسول خدا بود. در خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه در این خصوص چنین فرموده اند: «هرسال که پیامبر(ص) در غار حرا خلوت می گزید جز من کسی او را نمی دید روشنایی وحی و پیامبری را می دیدم و بوی نبوت را حس می کردم» علی در جامعه ای دیده به جهان گشود که هنوز جاهلیت و بت پرستی در آن رواج داشت همانگونه که خود در خطبه ای که قبل از حرکت به سوی نهروان ایراد فرمود چنین به آن اشاره کرد: «و شما مردم در آن هنگام پیرو بدترین کیش و آئین بودید و در بدترین جایگاه بسر می بردید، در زمینهای سنگلاخ و میان مارهای پرزهری که از آوازها نمی رمیدند مانند اینکه کر بودند اقامت داشتید، از آب های تیره و سیاه می آشامیدید و خوراکتان خشن و گلوآزار بود، خون یکدیگر را می ریختید و از خویشاوندان بریده و گریزان بودید.
در چنین جامعه ای علی(ع) در خانواده ای هاشمی، بزرگ و شریف که از سلاله ابراهیم خلیل الله بت شکن بودند متولد شد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب از بزرگان و رئیس قبلیه قریش بود مضافاً اینکه علی(ع) در کنار پیامبر خدا و حضرت خدیجه بزرگ شد و تربیت آموخت و از آنان پیروی می کرد او آنقدر به رسول خدا نزدیک شد که صدای وحی را نیز می شنید در فرازهایی از خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه اینگونه دراین باره فرموده است: «هنگامیکه وحی بر پیامبر خدا(ص) فرود آمد آوای شیطان را شنیدم، گفتم ای رسول خدا این آوا چیست؟ گفت این شیطان است و از این که او را نپرستید نومید و نگران است، همانا تو می شنوی آنچه من می شنوم و می بینی آنچه من می بینم جز اینکه تو پیامبر نیستی، تو وزیری و بر راه خیر می روی، تو بر مؤمنان امیری. علی در تمامی جنگها و غزوات دوشادوش رسول خدا حرکت می کرد و رسول خدا پرچم اسلام را بدست او می داد، او شجاعترین مرد میدان رزم بود و همیشه می فرمود علی جان انت اخی تو برادر منی و در جنگ خیبر رسول خدا درباره علی(ع) چنین فرمود: «فردا صبح پرچم را به دست کسی می دهم که او خدا و رسول را دوست دارد و رسول هم او را دوست دارند و خداوند قلعه خیبر را به دست او فتح می کند» علی(ع) کسی است که در غدیر خم رسول خدا در حضور مسلمانان حدیث غدیر را در شأن و منزلت او قرائت فرمود و خداوند آیه تطهیر و آیه مباهله را در شأن علی و خاندانش نازل کرده است.
زندگی علی(ع) سراسر گذشت، ایثار، تلاش و مبارزه برای اجرای احکام الهی بود او همواره در دفاع از حق و عدالت و ستیز با ظلم و تبعیض سرسخت و سازش ناپذیر بود بدیهی است کسانیکه منافع خودرا در خطر می دیدند از هر گوشه و کنار با او علم مخالفت برمی داشتند و با تبلیغات مسموم و دروغ پردازی و شایعه پراکنی مردم را علیه او می شوراندند، پس از رحلت رسول خدا علی(ع) ۳۰سال زندگی کرد که ۴ سال و ۹ماه آنرا در اواخر سال ۳۵ هجری خلافت امور مسلمانان را برعهده داشت او در امر خلافت و حکومت داری رویه و سنت پیغمبراکرم(ص) را اجرا کرد. از انحرافات به سختی جلوگیری می کرد و در زمامداری خود برای حفظ و تحکیم قدرت با مصلحت اندیشی مخالف بود. مخالفان او که در واقع مخالفین عدالت و آزادی بودند کسانی بودند که شدیداً علاقمند به دوران جاهلیت و ارضای غرایز نفسانی و برتری جویی حرام و نامشروع بودند بنابراین در مدت کوتاه خلافت الهی(ع) سه جنگ بنامهای جمل، صفین و نهروان بر پا کردند که آشفتگی های آن در طول زمامداری علی(ع) وجود داشت و مردم را می رنجاند دشمنان علی(ع) بدنبال کسب قدرت و حکومت بودند تا اینکه با رسیدن به مطامع خویش و خوشگذرانی خود مجدداً چون دوران جاهلیت و قبل از اسلام جامعه و محیط را آلوده به بی عدالتی، ثروت اندوزی های نامشروع و فساد نمایند. علی ابن ابیطالب(ع) که با اصرار مردم خلافت را پذیرفته بود برای اجرای عدالت اجتماعی نه تنها حتی برای یکبار از شیوه های زمامداران و سلاطین فریبکار و ظالم استفاده نکرد بلکه برای حاکمیت اسلام همواره سیاست را با اخلاق در آمیخت و حکومت را از خدعه و نیرنگ، دروغ و فساد، تبعیض و بی عدالتی پاک نگه می داشت.
منشور حکومت داری علی(ع) که منشور اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است برای اجرای عدالت اجتماعی است و این در خطبه های نهج البلاغه از جمله نامه زیبا و بلند امیرمؤمنان به مالک اشتر هنگامیکه او را به حکومت مصر می گمارد به خوبی واضح و مبرهن است پس از گذشت قرنها از آن روزگاران جرج جرداق نویسنده و محقق مسیحی می نویسد «مسئله ای که علی ابن ابیطالب را مجبور به پذیرش خلافت نمود در خطر بودن عدالت اجتماعی بود» ما به دنیا فخر و مباهات می ورزیم که در حاکمیت اسلام و در حکومت اسلامی به رهبری امیرمؤمنان(ع) در حدود ۱۴۰۰ سال قبل از ارزش هایی چون آگاهی، دانش زمان و برخورداری از معنویات و فضائل اخلاقی، شایسته سالاری، مردم سالاری، علم و تقوی برای انتخاب کارگزاران و حکومت کنندگان توسط علی(ع) ملاک قرار می گرفته و بر آن تأکید می کرده است در فرازهایی از نامه مالک اشتر چنین آمده است «... بپرهیز از خود پسندیدن و به خودپسندی مطمئن بودن، و ستایش را دوست داشتن که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان است تا بتازد و کرده نیکو کاران را نابود سازد و بپرهیز که با نیکی خود بر رعیت منت گذاری و یا آنچه که کرده ای بزرگ شماری و یا آنان را وعده ای دهی و در وعده خلاف آری که منت نهادن ارج نیکی را ببرد و کار را بزرگ شمردن نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده خشم خدا و مردم را برانگیزاند. و خدای تعالی فرموده است «بزرگ دشمنی است نزد خدا که بگویید و نکنید» صف آیه۲ و بپرهیز از شتاب در کارهایی که هنگام انجام آن نرسیده یا سستی در آن چون انجامش ممکن گردیده با ستیزیدن در کارهایی که راه راست در آن ناپایدار است، یا سستی ورزیدن آنگاه که آشکار است. پس هر چیز را در جای آن بدار و هر کاری را به هنگام آن بگزار.
بعد از آنکه علی(ع) در محراب مسجد کوفه بدست نابکار و ناپاک ابن ملجم مرادی ضربت خورد و در منزل بستری شد صعصه بن صوحان عیدی به عیادت آن حضرت آمد عرض کرد یا امیرالمؤمنین شما بالاترید یا آدم ابوالبشر؟ حضرت فرمودند تعریف کردن انسان از خودش قبیح است ولی چون سؤال کردی ناچارم بگویم: خداوند به آدم ابوالبشر فرمود» ای آدم تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از نعمتهای آن هر چه می خواهید بخورید و لیکن نزدیک این درخت نروید تا از ستمکاران بوده باشید.» بقره۳۴- و اما من بسیاری از چیزهایی را که خداوند بر من مباح کرده ترک کردم و نزدیک آنها نرفتم.
گفت شما بالاترید یا نوح پیامبر(ع) فرمود: هنگامیکه نوح تکذیب قوم خود را دید بر آنها نفرین کرد ولی در حق کسانی که به من ظلم کردند نفرین نکردم، وانگهی پسر نوح کافر بود و پسران من بزرگ جوانان اهل بهشتند.
عرض کرد یا علی شما بالاترید یا موسی(ع) فرمود: وقتی خداوند موسی را فرستاد برای دعوت فرعون ( قصص ۳۳ و نحل۱۱) عرض کرد خدایا من یکی از اینها را کشته ام می ترسم مرا بکشند خدا فرمود: نترس همانا انبیا نزد من نمی ترسند ولی من در شبی که رسول خدا به غار ثور تشریف بردند به امر آن حضرت در بستر او خوابیدم و از هیچ کس نترسیدم و همچنین زمانیکه رسول خدا مرا فرستاد برای تبلیغ سوره برائت به مشرکین با اینکه بسیاری از بزرگان قریش را کشته بودم در عین حال سوره برائت را بردم وبر آنها خواندم و از احدی نترسیدم.
گفت یا علی: شما بالاترید یا عیسی(ع) امام فرمود: مادر عیسی در بیت المقدس بود وقتی خواست عیسی را به دنیا آورد شنید که گوینده ای از غیب می گوید: خارج شو اینجا خانه عبادتست نه خانه ولادت و اما من هنگامیکه مادرم خواست مرا به دنیا آورد در حرم بود که دیوار کعبه شکافته شد و شنید هاتفی از غیب می گوید: داخل شو! مادرم داخل کعبه شد و من در آنجا بدنیا آمدم و برای احدی غیر از من این فضیلت نیست نه قبل و نه بعد از من.
زبان انسان از بیان حتی جزئی ترین فضایل علی(ع) که قرآن ناطق است عاجز می ماند و هزار دریغ و افسوس که چنین امامی را امت او و مردم زمانش نشناختند. او گاهی که به کردار مردم و درک و فهم آنان می اندیشید کوهی از غم بردل نازنینش فرود می آمد، در میان نخلستانها با خدا مناجات می کرد و چون باران اشک می ریخت، گاهی سر درچاه فرو می برد و با چاه سخن می گفت و دردهای دلش را به چاه می گفت، سرانجام در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۴۰هجری به دست یکی از نابخردان ناپاک زمان خویش ضربتی بر سرمبارکش فرود آمد و در شب ۲۱همان ماه روح مقدس و ملکوتش به سوی معبودش پرواز و در کنار خداوند آرام گرفت به گونه ای که در هنگام شهادت از ژرفای وجودش در آن پگاه دردآلود این صدای ملکوتی شنیده شد که بسم الله و بالله و علی مله رسول الله فزت ورب الکعبه «به خدای کعبه رستگار شدم.»
علی سروش
منبع : روزنامه کیهان