جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

از ‌آسمان


از ‌آسمان
سرزمین خوزستان، عالمان ربانی بسیار به خود دیده است؛ سرزمینی كه زمانی مهد تمدن ایران و خاستگاه نامداران و دانشوران بزرگی بوده است و یكی از این عالمان، علامه شیخ محمدتقی شوشتری است.
گرچه شهرت اصلی شیخ را در نگارش كتاب نفیس «قاموس الرجال» می‌دانند و بالتبع به دلیل ضمیمه رجالی كتاب، شهرت ایشان نیز معطوف به این علم گردیده است، اما انصاف نخواهد بود اگر از گستردگی و فراگیر بودن دانش ایشان سخنی به میان نیاید. اگرچه پرداختن به «قاموس» نیز یكی از اهداف این نوشته است.
ایشان در آغاز سده چهاردهم هجری در شوشتر به دنیا آمد. پدرش نیز در جرگه عالمان عصر خویش به شمار می‌رفت. او قسمتی از مقدمات علوم دینی را نزد پدر فراگرفت و مشهور است كه سرتاسر عمر از نجف جز به قصد زیارت خارج نگردید. اگر چه شیخ را باید از منظر فقهی و اصولی یكی از شاگردان مكتب شیخ انصار ی نامید، ولی عملا او را نمی‌توان از نسل عالمان نجف دانست.
شیخ انصاری اصول فقه را چنان با عقل آمیخت و چنان آن را محكم و استدلالی نمود كه عالمان پس از او میراث خوارش شدند و مانند دوران مقلده پس از شیخ طوسی چندان نظر مستقل از خود نداشتند.
شوشتری نیز از وارثان شیخ انصاری شد، اما در رجال، نوآور شد. «قاموس الرجال» گرچه در ابتدا حاشیه‌گونه‌ای بود بر «رجال» علامه مامقانی، اما مانند بیشتر كتاب‌های بزرگ و ماندگار، بعداً تبدیل به كتابی جامع و مفصل و البته اثرگذار شد.
رجال مامقانی كتابی است متوسط كه معمولاً در یك مجلد به طبع می‌رسد. شوشتری در جوانی بر آن تعلیقات و تكمله‌هایی نگاشت. اما سپس به این فكر افتاد تا آن را به یك دایره‌المعارف رجالی تبدیل كند. به این منظور «رجال مامقانی» از محور كار خارج شد. از «رجال كشی»، برقعی و شیخ الطائفه گرفته تا «مختلف الرجال» علامه حلی و «امل‌الآمل»
شیخ حر عاملی و «رجال علامه مجلسی» مورد بررسی و تتبع شیخ شوشتری قرار گرفت.
ایشان در« قاموس الرجال» در باب جرح و تعدیل، روش ابتكاری خویش را مطرح كرد. در این نظریه، «جرح» به گونه مطلق بر «تعدیل» مقدم نمی‌شود.بسیاری از عالمان را از روزگاران گذشته نظر بر آن بود كه تا«جرح»و «خدشه» در باب وثاقت راوی مطرح باشد، آن را مقدم می‌انگاشتند و به توثیقات توجهی نمی‌كردند. اما در روش ابتكاری ایشان به ماهیت جرح توجه شده است.
ایشان هر جرحی را موجب تضعیف راوی نمی‌شمرد. از جمله این جرح‌ها می‌توان به تضعیف بر مبنای امور سیاسی، فساد عقیدتی( مخالف بودن)، و مخالفت با فتاوای مشهور اشاره كرد.
به عنوان مثال، شیخ طوسی در «كتاب الرجال» علی بن ابی حمزه بطائنی را با فرض این كه توثیقات عامه و خاصه فراوانی در باب وی منقول است، به سبب این كه فساد عقیده داشته و اصطلاحاً «فطحی مذهب» بوده است، جرح و مخدوش كرده است. بر این مبنا علاوه بر عدم حذف گستره راویان حدیث، چه بسا روایاتی مورد تایید و تقریر واقع شود كه حاوی حكمی عصر مدار و مشكل‌گشا باشد.
شیخ شوشتری به لحاظ رفتار شخصی و نحوه معیشت نیز زندگی ساده و بی‌پیرایه‌ای را برگزیده بود. در شوشتر و در آن گرمای طاقت‌فرسای تابستان، شیخ در خانه می‌نشست و با وجود كهولت سن، به نگارش و تحقیق می‌پرداخت. این همان شیوه شیوای عالمان ربانی است كه مرگشان رخنه‌ای در عالم اسلام است.
منبع : روزنامه همشهری