سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
مردی از جنس نور
اسفند ماه سال ۸۶، هفتمین سال درگذشت مردی از جنس نور است؛ متفکر و فرزانه، اندیشمند گرانمایه حضرت حجتالاسلام و المسلمین استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی (قدسسره) که زندگی او میتواند الگویی مناسب برای هر فردی باشد.امیدواریم این نوشته کوتاه ،چهره و شخصیت آن عزیز از دست رفته را برای خوانندگان عزیز روشنتر از گذشته نماید، لیکن آنچه از خدای بزرگ خواستار و بدان دلبستهایم، این است که گذر زمان آرام آرام لایههای عمیقتر و تابانتری از «زندگی» و «اندیشه» آن گرامی را در تاریخ واضحتر نماید.
ایشان در بیستم آبان ماه سال ۱۳۲۲ دیده به جهان گشود. ایام کودکی را در سایه مهر مادری نمونه که خود پرورش یافته بیت روحانیت بوده و در محیط تربیت پدری کمنظیر که بیشک در سلسله جلیله روحانیت از «مظاهر کمال» محسوب میشوند، سپری ساخت.
پدر ایشان آیتا... العظمی حاج سید نورالدین حسینی الهاشمی (معروف به آیتا... شیرازی) از مراجع طراز اول ایران در آن زمان و موسس حزب دینی و ضداستعماری «برادران» بوده که زندگانی پرشور و مساعی جاودانه آن فقیه فرزانه سرفصل زرینی از خدمات بیشائبه و مبارزات مستمر علمای ربانی با استعمار و ایادی استعمار به شمار میرود.
پرورش یافتن در خاندان علم و فضیلت و جهاد و بصیرت، زمینهساز صفات و خصلتهای برجسته فراوانی در شکلگیری شخصیت ایشان است.سن ایشان حتی به دوازده سال نمیرسید که پدر خود را به گونهای بسیار مشکوک در سال ۱۳۳۵ از دست داد و در حالی که فشار مصیبت مرگ پدر، روح او را در تنگنا قرار داده بود، ناگهان در آن «صغر سن» بار مسئولیتی عظیم و سنگین را بر دوش خود احساس نمود. هیجان افکار عمومی مردم شیراز پس از رحلت «آیتا... شیرازی» موجب درخواست قاطبه مردم متدین که عموما از ارادتمندان آن مرحوم بودند، برای ملبس شدن «استاد عزیز» که ارشد اولاد ذکور آیتا... فقید بودند، در سن دوازده سالگی به لباس مقدس روحانیت شده و باز همین شورو هیجان از یک سو و فقدان رهبر برای حزبی فعال و نیرومند که سالهای سال کل استان فارس را جولانگاه قدرت سیاسی خود قرار داده بود از سوی دیگر، سبب شد «شورای مرکزی حزب» در اقدامی، ایشان را در آن سن و سال اندک، به عنوان جانشین آیتا... شیرازی و رهبر حزب سیاسی مذهبی «برادران» معرفی نماید.زندگانی ایشان از همین مرحله وارد دورانی متلاطم و پر نشیب و فراز شد که بیشک اگر لطف خدا و نورانیت باطن و فطرت زنده و صفات نیکویی که پدر در ایشان پرورش داده بود، به مدد نیامده بود، سقوط آن نوجوان بیتجربه در گرداب حوادث ناخواسته و ناپسندی که مسیر او را به سرنوشتی شوم سوق میداد، حتمی بود. لیکن بدون تردید، اراده پیروز «خدای مهربان» این سلاله پاکان را از این گرداب رهانید و نهایتا به سرمنزل مقصود رساند.
در آن زمان استانهای بوشهر، هرمزگان، کهکیلویه و بویراحمد، سواحل و جزایر خلیجفارس همه و همه جزو این استان محسوب میشدند. میتوان گفت که «استان فارس» در آن روز تقریبا کل مناطق حساس جنوب ایران را در بر میگرفت و در این استان پهناور مرحوم آیتا... حاج سیدنورالدین، مرجع مذهبی رهبر سیاسی و تکیهگاه اصلی حیات دینی و اجتماعی مردم بود. حالا وظیفه پسرش سنگین بود و از همان جا بود که شخصیت پسر شکل گرفت.
به این چند جمله از نوار خاطرات ایشان دقت کنید: «پدرم هرگاه مجلس عمال دولتی بود، به من میگفتند: مستقیما وارد مجلس میشوی و به هیچکس اعتنا نمیکنی و در کنار من در صدر مجلس مینشینی و هنگامی که مجلس علما بود، میفرمودند: دست بزرگان را یک به یک بوسه میزنی و در آخر نزدیک دم در مینشینی.»
هیچکس باور نمیکرد نوجوانی که تازه در آستانه بلوغ واقع شده، بتواند به زودی با «اراده استوار» و «ثبات قدمی شگفتانگیز» در برابر انحرافات ایستاده و سخنانی تازه و عمیق در جامعه مطرح نماید.کسانی که ایام نوجوانی و جوانی (از اواخر ۱۴ تا ۲۴ سالگی) استاد را به خاطر میآورند، به یاد دارند که در این مرحله از زندگی آن زندهیاد، اصلیترین موضوع مورد اهتمام، خواندن و بازخواندن، فکر کردن و دقت کردن و طرح و بازگو نمودن مطالب و مباحث مرحوم آیتا... شیرازی بود و همین مطالعه پیگیر و عمیق آثار پدر، نخستین پایه استوار رشد عقلی و اجتماعی استاد را برای او به ارمغان آورد.
روزها بدین منوال گذشت تا استاد بزرگ و بزرگتر شد و سپس برای پیگیری دروس حوزوی به قم رفت. در آنجا در صف مبارزان انقلاب قرار گرفت. نیمه دوم سال ۱۳۴۳ که با تبعید امام (ره) مقارن شد، یکی از سختترین و تلخترین ایام در زندگی استاد محسوب میشد. از نوار خاطرات بشنویم: «بعضی بزرگ کردن «تبعید امام» را به ضرر حوزه میدانستند. ساعت دو یا سه صبح که آمدیم مدرسه فیضیه گفتند آقا را تبعید کردند. خیلی زود معلوم شد به ترکیه بردهاند. ابتدا به منزل آقامصطفی فرزند امام رفتیم و ایشان در بیت امام نشسته بودند. طبیعتا مردم دسته دسته میآمدند و میرفتند. » استاد از زمستان سال ۴۳ دوباره به شیراز بازگشت تا مبارزات خود را در آنجا ادامه دهد.
در اواخر سال ۱۳۴۶ استاد به سفر حج رفت و سپس به عراق که همزمان شد با انتقال امام خمینی (ره) از بورسای ترکیه به خاک عراق و اقامت و استقرار ایشان در جوار مولا علی (ع). در آنجا بود که استاد سید منیرالدین در درس امام (ره) به ویژه بحث «ولایت فقیه» شرکت جست.به بخشهایی از نوار خاطرات دقت کنید: «دوازده جلسه در بحث ولایت فقیه امام (ره) شرکت کردم. از آنجا یک تغییر اساسی در ذهن من ایجاد شد و روی روابط اجتماعی و تنظیم امور مسلمین فکر میکردم. چه تنظیم نظامی و چه نظام اجرایی و عملی برای گردش کار لازم است.»
ایشان بهمن سال ۱۳۴۹ از نجف اشرف وارد ایران شد و در شیراز اقامت گزیدند. شرایط کشور نسبت به گذشته تحول بسیار یافته بود و سیل خروشان انقلابی وارد بستر بسیار خطیری شده بود. فعالیتهای چریکی آغاز و ایران در آستانه جنبش قرار داشت و محیط دانشگاهها مرکز اصلی هیجانات سیاسی شده بود. از طرفی در مدت اقامت ایشان در نجف «آیتا... حائری شیرازی» با همشیره ایشان ازدواج نمود و در حقیقت به خاندان «آیتا... العظمی شیرازی» پیوسته بودند. ایشان در آن زمان مشخصترین چهره روحانیت شیراز در رابطه با جوانان انقلابی محسوب میشدند. مبارزه استاد همچنان ادامه داشت تا اینکه در بهار سال ۵۱ حضرت آیتا... حائری شیرازی به فومن و استاد عزیز به گنبدکاووس تبعید شدند. به گوشهای از نوار خاطرات توجه کنید: «در هنگام تبعید در گنبد، رییس شهربانی گفت: شما متخلف هستید. من گفتم: براساس کدام قانون؟ سپس بحث قانون اساسی را پیش کشیدم و فلسفه حقوق... پس از آن بحث، رییس شهربانی خواست که روزی یک ساعت پیش او بروم و به او درس بدهم! من به او فلسفه حقوق در اسلام درس میدادم.»
ایشان در زندگی شخصی، تمام ویژگیهای یک انسان از جنس نور را داشت. همواره فقر و تنگدستی و مشکلات مردم، ایشان را رنج میداد و غصه میخورد. در طول زندگانیاش دل کسی را درد نیاورد و مردی باخدا بود.
پس از درگذشت ایشان، مقام معظم رهبری به حضرت حجتالاسلام والمسلمین سید معزالدین حسینی الهاشمی پیام تسلیت فرستادند به این مضمون:
«درگذشت تاسفبار برادر گرامیتان جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای حاج سید منیرالدین حسینی را به جنابعالی و خانواده محترم ایشان و دیگر بازماندگان صمیمانه تسلیت عرض میکنم. از خداوند متعال علو درجات آن فقید سعید که عمر خود را در خدمت به اسلام سپری کرد، مسئلت مینمایم و برای بازماندگان ایشان صبر و اجر آرزو مینمایم.»
این پیام به تاریخ سیزدهم اسفندماه سال ۱۳۷۹ بود.
منبع : مجله حضور
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس شورای شهر تهران سازمان هواشناسی قتل
خودرو سایپا قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو چین بانک مرکزی مالیات
تلویزیون سریال سینمای ایران سینما موسیقی دفاع مقدس رسانه تئاتر فیلم زنان رسانه ملی بازیگر
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اینستاگرام تسلا ناسا اپل فناوری تبلیغات ماه گوگل همراه اول آیفون بنیاد ملی نخبگان
داروخانه مسمومیت دیابت خواب کاهش وزن طول عمر سلامت روان بارداری هندوانه