جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
توقیعات
● پرسش: توقیع به چه معناست؟
▪ پاسخ: توقیع در لسان روایات، مطابق با مفهومی است که عرف آن را به کار گرفته است، وآن عبارت است از کلمات کوتاه که بزرگان، ذیل نامههای رسیده وعریضهها مکتوب میداشتند، وبا آن خواسته سائل را برآورده مینمودند. در نتیجه توقیعات حضرت مهدی (ع) همان مطالبی بود که حضرت به خطّ مبارک خود در جواب سؤالها وعریضهها ذیل نامهها مرقوم میداشتند وتوسط یکی از سفرا به صاحبان نامهها باز میگرداندند.
اگر چه به لحاظ معنای اصطلاحی، «توقیع» در معنا ومفهوم آن سؤال از مسألهای نهفته است ولی در برخی موارد بر بیانات حضرت که به صورت ابتدایی صادر میشد -اگر چه از آن سؤال نشده بود- نیز توقیع اطلاق شده است.
● پرسش: نقش سفیر در توقیعات چه بوده است؟
▪ پاسخ: اگر چه در صدور توقیعات حضرت مهدی (ع) جایگاه حضرت از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا اوست که ذیل نامه را به خطّ مبارکش تزیین کرده است، ولی نمیتوان نقش سفیر را در پدید آمدن آن نادیده گرفت. این سفیر است که نامه را از سائل گرفته وبه دست امام رسانده ودر مدت اندک یا طولانی جواب آن را به سائل رسانده است، بلکه به تعبیری، سفیر واسطه در ایجاد توقیع نیز بوده است، زیرا اگر امام چنین سفیر امینی نمیداشت هرگز نامه رسیده را توقیع نمیفرمود.
● پرسش: در چه مدت زمانی توقیع از طرف حضرت صادر میشده است؟
▪ پاسخ: از برخی روایات استفاده میشود که مدت زمان خروج توقیع در جواب سؤال معینی دو یا سه روز بوده است، همان گونه که راوی در برخی روایات میگوید: بعد از چند روز صاحب من گفت که به سوی ابوجعفر بازگردم تا از جواب سؤالها بپرسم.( بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۲۱، ح ۴۲)
در روایتی دیگر آمده است: آن گاه سفیر بعد از سه روز، مرا از جواب حضرت خبر داد.( الغیبة، طوسی، ص ۳۲۰)
در برخی موارد نیز جواب، شفاهی بوده است که سفیر از حضرت میگرفته وبرای سائل میآورده است. مثل اینکه حسین بن روح نوبختی به عدهای میگوید: «شما امر شدید که به حائر روید».( همان، ص ۳۰۹)
ودر برخی از موارد نیز جواب سؤال کننده به جهت مصالحی داده نمیشد. از باب نمونه در موردی سائل از امام خواست که برای او دعا کند که خدا به او فرزندی دهد، ولی به جهت مصالحی جواب نیامد.( همان، ص ۳۲۰)
وگاه کسی سؤالی را برای حضرت فرستاد که جواب نیامد، وبعد از چند روزی مشاهده شد که جزء قرامطه درآمده است. گرچه در برخی از موارد نیز جواب سؤالها ظرف چند ساعت داده شده است.( ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۵۹)
ودر برخی دیگر از روایات میخوانیم که جواب آمد در حالی که هنوز مرکب بر روی کاغذ خشک نشده بود ( الغیبة، طوسی، ص ۳۱۶)
ونیز در برخی روایات میخوانیم که به مجرّد خطور سؤال در ذهن شخص جواب بر روی کاغذ مکتوب بوده است، ولی این موارد زیاد نبوده است.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۳)
● پرسش: آیا توقیعات به خطّ خود حضرت مهدیعلیهالسلام بوده است؟
▪ پاسخ: از مجموعه روایات استفاده میشود که برخی توقیعات به خطّ خود حضرت بوده، وبرخی نیز به خطّ سفرا با دستور امام (ع) بوده است.
اسحاق بن یعقوب میگوید: «توسط محمّد بن عثمان عَمْری مسائل مشکلی را به ناحیه مقدسه فرستادم وجوابش را به دست خطّ مبارک امام زمان (ع) دریافت داشتم».( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹)
محمّد بن عثمان عَمْری میگوید: «از ناحیه مقدسه توقیعی صادر شد که خطّش را خوب میشناختم».( همان، ص ۳۳)
شیخ صدوق؛ میفرماید: «توقیعی که به خطّ امام زمان (ع) برای پدرم صادر شد اکنون نزد من موجود است».( انوار النعمانیه، ج ۳، ص ۲۴)
شیخ ابوعمروعامری میگوید: «ابن ابیغانم قزوینی با جماعتی از شیعیان در موضوعی اختلاف ومشاجره نمودند وبرای رفع نزاع، نامهای به ناحیه مقدسه نوشته وجریان را به عرض رساندند. پس جواب نامه آنان به خطّ مبارک امام (ع) صادر شد».( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸)
از این روایات معلوم میشود که توقیعات، قرائن وشواهد صدق به همراه داشته ویا اصحاب حضرت، دست خط او را میشناختند، ولذا مورد قبول آنان قرار میگرفته است. لیکن در مقابل، روایاتی وجود دارد که برخی توقیعات به خطّ حضرت نبوده بلکه به خطّ سفیران وبه امر حضرت نوشته شده است.
ابو نصر هبة اللَّه میگوید: توقیعات صاحبالامر (ع) به همان خطّی که در زمان امام حسن عسکری (ع) صادر میشد به وسیله عثمان بن سعید ومحمّد بن عثمان برای شیعیان صادر میگشت.( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶)
● پرسش: چه مقدار توقیع از ناحیه مقدسه صادر شده است؟
▪ پاسخ: حدود هفتاد توقیع یا بیشتر در مصادر مهدویت موجود است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱) توقیع به علی بن محمّد سَمَری.( کمال الدین، ص ۵۱۶)
۲) توقیع به ابی جعفر عَمْری در سوگ پدرش.( همان، ص ۵۱۰)
۳) توقیع به سعد بن عبداللَّه قمی.( همان، ص ۴۶۳-۴۵۹)
۴) توقیع به اسحاق بن یعقوب.( همان، ص ۴۸۳)
۵) توقیع به محمّد بن عبداللَّه بن جعفر حمیری در جواب مسائلش.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۰-۱۵۱)
۶) توقیع دیگری به حمیری درباره زیارت حضرت.( همان، ج ۹۹، ص ۸۱، ح ۱)
۷) توقیع به احمد بن خضر بن ابی صالح خجندی.( کمال الدین، ص ۵۰۹)
۸) توقیع به حسن بن فضل یمانی.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۰)
۹) توقیع به ابوعمرو وفرزندش ابوجعفر محمّد.( کمال الدین، ص ۵۱۰)
۱۰) توقیع به محمّد بن ابراهیم مهزیاری.( همان، ص ۴۸۶)
۱۱) توقیع در ردّ جعفر کذّاب.( الغیبة، طوسی، ص ۲۸۷)
۱۲) توقیع به احمد بن حسن مادرایی.( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰۳، ح ۱۹)
۱۳) توقیع درباره قصه احمد بن ابیروح.( همان، ج ۵۱، ص ۲۹۵)
۱۴) توقیع به حاجز وشا.( کمال الدین، ص ۴۹۳)
۱۵) توقیع به محمّد بن جعفر.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۴)
۱۶) توقیع به محمّد بن صالح بعد از مرگ عبرتایی.( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۸)
۱۷) توقیع در جواب نامه سَمَری.( دلائل الامامة، ص ۲۸۶)
۱۸) توقیع در جواب سؤال مردی از اهل فانیم.( اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۹۹)
۱۹) توقیع در جواب نامه محمّد بن حسن مروزی.( الغیبة، طوسی، ص ۴۱۵)
۲۰) توقیع در جواب نامه محمّد بن یوسف.( کافی، ج ۱، ص ۵۱۹)
۲۱) توقیع در جواب سؤالهای محمّد بن جعفر اسدی.( کمال الدین، ص ۵۲۰)
۲۲) توقیع در ردّ غلات به محمّد بن علی بن هلال کرخی.( بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۲۶۶)
۲۳) توقیع به محمّد بن شاذان.( کمال الدین، ص ۵۰۹)
۲۴) توقیع برای احمد بن حسن خازن.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۳)
۲۵) توقیع برای علی بن محمّد بن اسحاق اشعری.( کمال الدین، ص ۴۹۷)
۲۶) توقیع در خبر دادن از ضمیر عبیداللَّه بن سلیمان.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۵)
۲۷) توقیع در جواب نامه ابن ابیغانم قزوینی.( الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵)
۲۸) توقیع در کیفیت تعلیم نماز.( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲-۲۰)
۲۹) توقیع در جواب آنچه محمّد بن شاذان برای حضرت فرستاد.( جامع الرواة، ج ۲، ص ۶۳)
۳۰) توقیع در جواب نامه محمّد بن یزداذ.( کمال الدین، ص ۴۹۳)
۳۱) توقیع در جواب خواست قاسم بن علا.( کافی، ج ۱، ص ۵۱۹)
۳۲) توقیع در جواب نامه مردی از اهل ربض.( کمال الدین، ص ۴۹۴)
۳۳) توقیع در جواب سائلی که از قم رسیده بود.( الغیبة، طوسی، ص ۳۷۳)
۳۴) توقیع به حسن بن عبدالحمید.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۱)
۳۵) توقیع در توثیق محمّد بن جعفر عربی.( الغیبة، طوسی، ص ۴۱۵)
۳۶) توقیع در جواب سؤال ابوالحسن خضر بن محمّد.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۷)
۳۷) توقیع اول به شیخ مفید؛.( احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۷)
۳۸) توقیع دوم به شیخ مفید؛.( همان، ج ۲، ص ۴۹۸)
۳۹) توقیع در جواب نامه علی بن بابویه.( رجال علامه، ص ۹۴)
۴۰) توقیع در جواب نامه محمّد بن کشمر.( کمال الدین، ص ۴۹۵)
۴۱) توقیع در جواب نامه جعفر بن حمدان.( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۶)
۴۲) توقیع در جواب نامه علی بن زیاد.( کافی، ج ۱، ص ۵۲۴)
۴۳) توقیع به حسن بن قاسم بن علاء.( الغیبة، طوسی، ص ۳۱۵)
۴۴) توقیع به ابیالقاسم بن ابی حلیس.( کمال الدین، ص ۴۹۳)
۴۵) توقیع در جواب رقعه بلخی.( همان، ص ۴۸۸)
۴۶) توقیع بر احمد بن حسن.( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰۳)
۴۷) توقیع به محمّد بن همّام.( همان، ج ۵۳، ص ۱۸۴)
ودیگر توقیعات.
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
آمریکا عراق جنگ حماس نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی روز معلم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس سیل معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال پایتخت مهران مدیری تلویزیون عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین روسیه ترکیه نوار غزه اوکراین چین انگلیس ایالات متحده آمریکا بنیامین نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل عیسی زارع پور تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت کاهش وزن