سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آمریکا ، سودای جنگی دیگر در خاورمیانه


آمریکا ، سودای جنگی دیگر در خاورمیانه
منطقه خاورمیانه در ماههای اخیر شاهد بروز حوادث مهم وپی درپی بوده که بسیاری از این رویدادها جنبه نظامی یا امنیتی داشتند در حالی که رخدادهای سیاسی منطقه نیز با مسایل نظامی وامنیتی مرتبط بودند.
هر چند کانون این رویدادها بیشتر در فلسطین اشغالی ولبنان است اما با توجه به جغرافیای سیاسی منطقه خاورمیانه نمی توان این رویدادها را جدا از نقش مهم دیگر کشورهای منطقه بررسی نمود.
در این میان نقش وحضور مستقیم ایالات متحده امریکا در خاورمیانه پس از اشغال عراق این کشور را به بازیگر اصلی این صحنه مبدل نموده زیرا در رخدادهای همه کشورهای منطقه به خوبی می توان حضور این کشور را به عنوان یکی از طرفهای معادله دریافت .
بدون شک حوادث ماههای اخیر در لبنان و فلسطین در ارتباط با جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه لبنان در تابستان سال ۲۰۰۶ است که نقطه عطفی در حوادث منطقه خاورمیانه پس از اشغال نظامی عراق به شمار می رود و به اعتقاد ناظران این نبرد همچنان ادامه دارد .
ادامه جنگ ۳۳ روزه لبنان فقط به خاطر عدم حل وفصل نهایی درگیری توسط قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل نیست بلکه در واقع این نبرد هم در عرصه نظامی وهم در بعد امنیتی وسیاسی با قدرت دنبال می شود زیرا حزب الله ورژیم صهیونیستی در صدد تقویت بنیه خود برای مرحله ناگریز بعدی می باشند .
البته پیامدهای سیاسی نبرد تابستان سال ۲۰۰۶ کمتر از پیامدهای نظامی نمی نماید زیرا در داخل رژیم صهیونیستی برخی وزیران وبسیاری از مسئولین عالیرتبه نظامی مجبور به استعفا شدند ، هر چند پیامدهای سیاسی لبنان بسیار بیشتر می نماید ودودستگی حاصل میان جبهه مخالفان دولت فواد سنیوره وحامیان آن یکی از بزرگترین رخدادهای سیاسی منطقه است .
ناکامی تلاشهای کشورهای منطقه واتحادیه عرب وطرح فرانسه برای حل مشکل لبنان این اعتقاد را تقویت می نماید که کلید حل این معضل در دست طرف دیگری قرار دارد ودر این راستا سخنان اخیر دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله بیانگر این قضیه است . نصر الله در تازه ترین سخنرانی خود به صراحت اعلام نموده احزاب وگروههای حامی دولت سنیوره بر اساس اطلاعات دریافت شده از سوی ایالات متحده به اعضای خود ابلاغ نموده اند جنگ جدیدی در آینده نزدیک حزب الله را از میان خواهد برداشت وضرورتی برای توافق با جبهه مخالفان دولت وجود ندارد .
نصرالله همچنین ترور شهید عماد مغنیه را یکی از گامهای اسرائیل برای فراهم سازی زمینه پیروزی در جنگ آینده دانست اما تأکید نمود نبرد آینده با جنگهای پیشین متفاوت است ومقاومت لبنان بار دیگر اسراییل را غافلگیر خواهد کرد.
از سوی دیگر کشور قطر ماه گذشته به مأموریت نیروهای خود که در جنوب لبنان و در قالب نیروهای تابع سازمان ملل مستقر بودند پایان داد ودلیل این امر را نیز بازگو نکرد ، همچنین عربستان سعودی وکویت نیز از شهروندان خود خواستند لبنان را ترک نمایند واین در حالیست که فرانسه نیز برخی دفاتر فرهنگی خود در شهرهای مختلف لبنان را تعطیل کرد که به گفته آگاهان این تصمیمات حاکی از اطلاعاتی است که در اختیار این کشورها قرار گرفته است .
به گفته احزاب مخالف لبنانی در ماه گذشته برخی از مسئولین نظامی امریکایی به صورت پنهانی به لبنان رفته وبا سران گروههای حامی دولت که سرگرم ذخیره سلاح ومهمات می باشند ؛ جلساتی برقرار نموده اند وپس از آن بود که ولید جنبلاط رئیس حزب دروزیهای لبنان آمادگی خود را برای "جنگی که تر و خشک در آن بسوزد" اعلام نمود .
اما جدیدترین فصل این داستان استقرار ناوهای جنگی امریکا در سواحل لبنان است که بنا به گفته مسئولین امریکایی پیامی برای سوریه وهمپیمانانش در لبنان دارد واین در حالیست که کشتیهای جنگی برخی کشورهای اروپایی نیز تحت پوشش اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ در سواحل لبنان حضور دارند .
از سوی دیگر در فلسطین اشغالی ونوار غزه وکرانه باختری رود اردن نیز اوضاع هر روز پیچیده تر وبحرانی تر می شود وپس از بروز دودستگی در جبهه داخلی فلسطین روند حوادث به سیر صعودی خود ادامه می دهد . تلاش برخی گروههای مقاومت فلسطینی وکشورهای عربی هنوز نتوانسته به اختلاف میان تشکیلات خودگردان وجنبش حماس پایان دهد در حالی که حلقه محاصره غزه هر روز تنگ تر وتنگ تر می شود واز سوی دیگر مذاکرات تشکیلات خودگردان واسراییل پس از کنفرانس آناپولیس همچنان بی نتیجه مانده است .
برخی از ناظران معتقدند مشارکت برخی از کشورهای عربی در محاصره غزه وحملات سهمگین اخیر رژیم صهیونیستی به این منطقه وسکوت پر معنای کشورهای عربی پس از اعلام "هولوکوست فلسطینی" از سوی این رژیم ممکن است حاکی از رضایت این کشورها از برچیده شدن سیطره حماس در نوار غزه باشد .
البته حملات خونبار اسراییل به شمال غزه که با هدف پایان دادن به حملات موشکی گروههای مقاومت آغاز شد علیرغم به خاک وخون کشیدن صدها فلسطینی نتیجه ای برای اسراییل نداشت واین حملات موشکی همچنان ادامه دارد واین امر تجربه تلخ جنگ تابستان ۲۰۰۶ در لبنان را برای اسرائیل تداعی می کند .
نقطه مشترک میان جنگ لبنان وغزه برای اسرائیل ناکامی این رژیم در تحقق پیروزی در هر دو جبهه است هر چند که جنگ در این دو محور همچنان ادامه دارد . مسئولین اسرائیلی نیز به خوبی معنای این امر را درک می کنند ومی دانند به گفته بن گوریون اولین شکست برای آنان آغاز پایان این رژیم است .
به گفته تحلیل گران ، اسراییل راهی به جز ورود به جنگی برای دست یابی به یک پیروزی ندارد واین امر نیز به وضوح در گزارش کمیته وینوگراد مشهود بود زیرا این کمیته تصمیم جنگ در لبنان را اشتباه ندانسته بلکه عدم پیروزی را یک اشتباه بزرگ معرفی نمود ودر حقیقت توصیه این کمیته به سران اسرائیل ؛ گرفتن انتقام است واین امر عدم سقوط کابینه ایهود اولمرت را توجیه می کند .
اما بسیاری از تحلیگران اسرائیلی معتقدند نتایج جنگ ۳۳ روزه اعتماد اسراییل به ارتش خود را کاهش داده وشاید از این روست که ایالات متحده مستقیما دست به کار شده وضمن کمک نظامی به مخالفان حزب الله در لبنان کشتیهای جنگی خود را به سواحل لبنان فرستاده است که این امر شرایط لبنان را بسیار شبیه به شرایط سال ۱۹۸۲ میلادی نموده است .
در این میان عده ای نیز براین باورند که تحرک نظامی امریکا مانوری حساب شده برای کسب دست آوردهای سیاسی در منطقه است و واشنگتن نقشه ای برای ورود به عملیاتی نظامی ندارد .
اما امریکا در فلسطین نیز دست به کار شده و کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه این کشور در سفر اخیر خود به فلسطین اشغالی از کمک نظامی به تشکیلات خود گردان ونیروهای محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین علیه جنبش حماس سخن به میان آورد ومدعی شد حماس از ایران کمک نظامی دریافت می کند وایالات متحده نیز باید نیروهای محمود عباس را مجهز نماید.
بدون شک جنگ احتمالی اسراییل در منطقه بدون کمک مستقیم ایالات متحده نخواهد بود زیرا بنا بر اطلاعات منتشر شده در رسانه های اسراییلی طرح این حمله شامل در گیریهایی ، هرچند محدود ، با سوریه است که عواقب آن برای سران تل آویو نامعلوم است واز سوی دیگر ارتش اسراییل نمی تواند پیروزی حتمی بر حزب الله ومقاومت فلسطینیان را تضمین نماید واین خود ضرورت حضور وحمایت امریکا را توجیه می کند.
با توجه به حوادث فوق الذکر بعید به نظر نمی رسد اسرائیل وامریکا دست به تحرکی نظامی در این منطقه بزنند به ویژه اینکه جورج بوش رییس جمهور امریکا قرار است در بهار سال ۲۰۰۸ در شصتمین سالگرد تأسیس رژیم صهیونیستی شرکت نموده وامیدوار است ناکامی های دوران ریاست جمهوری خود در دو جنگ افغانستان وعراق واعتراف به عدم وجود راه حل نظامی برای حل مسأله هسته ای ایران را با ثبت پیروزی در جبهه لبنان وفلسطین جبران نماید تا هم اسراییل از وضعیت کنونی واحتمال سقوط نجات یابد وهم حزب جمهوریخواه امریکا این دستاورد را زمینه پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری امریکا قرار دهد .
اما برخی تحلیلگران معتقدند ایالات متحده ممکن است بنا به دلایل مرتبط با اوضاع سیاسی واقتصادی داخلی وشرایط بین المللی ومنطقه ای اقدام به این ریسک ننماید زیرا این احتمال نیز وجود دارد ، ناکامی در لبنان وفلسطین به کارنامه ناکامی های هشت سال ریاست جمهوری جورج بوش اضافه شود.
منبع:
ف . زاغی
سایت خبری العالم
منبع : خبرگزاری آریا