پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

انقلاب احمدی‌نژاد در حوزه گاز طرحی برای شکست تحریم‌های اقتصادی


انقلاب احمدی‌نژاد در حوزه گاز طرحی برای شکست تحریم‌های اقتصادی
ایالات متحده می‌تواند با هدایت كردن عملیات كارشكنی و خرابكارانه مخفی در مقابل نقاط بحرانی موجود در زیرساخت‌های گاز طبیعی ایران، این فرآیند را با تاخیر مواجه كند.
● طرح ایران برای براندازی و واژگون سازی تحریم‌های آمریكا
در حالی كه ایران به دنبال كردن فعالیت غنی‌سازی اورانیوم مصمم است تا تبدیل به یك قدرت هسته‌ای شود، صدای تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل در مقابل تهران بلندتر از همیشه است. پیشنهاد دهندگان تحریم‌ها، آسیب‌پذیری استراتژی ایران را نشانه رفته‌اند كه عبارت است از: كسری ظرفیت پالایشگاهی برای تامین نیاز داخلی به بنزین و دیگر محصولات نفتی پالایشی ضروری. افزایش جمعیت از سال ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۹ شمسی) تاكنون از ۴۰ به ۶۸ میلیون نفر، ‌مصرف بنزین در ایران را سالانه نزدیك ۱۳ درصد در طول ۵ سال اخیر افزایش داده است.
در نتیجه این كشور بیش از ظرفیت تولید پالایشگاه‌هایش، بنزین مصرف می‌كند. تولید بنزین به میزان نزدیك به ۵/۱۰ میلیون گالن در هر روز، در مقایسه با تقاضای روزانه ۵/۱۸ میلیون گالن كه منجر به واردات ۴۳ درصد بنزین مصرفی شده است، ایران را به دومین وارد كننده بزرگ بنزین در جهان تبدیل كرده است. تحریم همه جانبه‌ای كه برای واردات بنزین در دست مطالعه است، می‌تـواند شدیدا اقتصاد ایران را زمین‌‌گیر و فلج كند. بدون سوخت وارداتی برای حمل و نقل، این كشور ثروتمند نفتی كه دومین تولید كننده نفت اوپك است، قادر نخواهد بود تا ناوگان وسائل نقلیه‌اش را به حركت اندازد و آشوب اجتماعی به زودی می‌تواند فوران كند و به سرعت رژیم افراطی جمهوری اسلامی را تضعیف كرده و رو به زوال برد.
▪ محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران كاملا از پاشنه آشیل كشورش آگاه است و برای كاهش وابستگی‌های كشورش به بنزین وارداتی از طریق یك استراتژی در سه محور، فعالیت‌هایی را در دست اجرا دارد، این سه محور عبارتند از:
۱) توسعه موثر ظرفیت پالایشگاهی ایران: در حالی‌كه هیچ پالایشگاهی در ده‌های اخیر در ایالات متحده ساخته نشده است كه منجر به رشد پیش‌بینی‌ شده تقاضا برای واردات بنزین از پالایشگاه‌های خارجی از ۱۰ درصد مصرف امروز به ۳۰ درصد در ۱۵ سال آینده خواهد شد، زیرساخت‌های پالایشگاهی ایران یكی از سریع‌ترین برنامه‌های توسعه در جهان را دنبال می‌كند كه شامل ساخت یك پالایشگاه با ظرفیت ۲۲۵۰۰۰ بشكه در روز در چابهار و یك پالایشگاه با ظرفیت ۱۱۵۰۰۰ بشكه در روز در جزیره قشم می‌شود.
۲) تامین واردات بنزین از كشورهای دوست و هم پیمان؛ ایران امیدوار است كه واردات محصولات پالایشگاهی را از ونزوئلا قطعی كند. این گزینه در دیدار رئیس‌جمهور ونزوئلا ، هوگو چاوز، از تهران در ماه جولای مطرح شد.
۳) كاهش مصرف بنزین؛ از طریق سهمیه‌بندی كنترل‌های قیمتی و تغییر وضعیت به سمت محصولات غیرنفتی.
احمدی‌نژاد در یكی از مصاحبه‌های اخیر خود با شبكه خبر ایران، طرح خود برای استقلال انرژی را افشا كرد. او تائید كرد كه ایران برای كاهش تاثیرات بنزین، با یك برنامه فشرده به دنبال تغییر سوخت خودروها برای حركت با سوخت گاز طبیعی است. ایران پس از روسیه بیشترین ذخایر گاز طبیعی جهان را دارا است. ذخایر اثبات شده گاز ایران كه در حدود ۲/۲۸ تریلون متر مكعب (بیش از ۹۰۰ تریلون فوت مكعب) ارزیابی شده، ۱۶ درصد از كل منابع گاز جهان است كه مقادیر زیادی نیز هنوز كشف نشده است؛ لذا این ذخایر قطعاً یك منبع دائمی سوخت ارزان برای حمل و نقل را در چندین دهه تضمین می‌كند.
▪ یك كمیته ویژه توسط دولت تشكیل شده كه چهار برنامه عمده زیر را پیگیری می‌كند:
۱) تبدیل بیشتر خودروهای موجود به گاز سوز در طول ۵ سال با میزان متوسط ۲/۱ میلیون خودرو در هر سال. كه با تبدیل ۶۰۰۰۰۰ خودروی عمومی و دولتی به گاز سوز شروع خواهد شد.
۲) از رده خارج كردن خودروهای فرسوده (حدوده ۲/۱ میلیون خودرو) تا سال ۲۰۱۰
۳) از ژوئن ۲۰۰۷ بیشتر خودروهای تولیدی باید قادر باشد كه با گاز طبیعی هم كار كنند.
۴) در طول ۵ سال اكثر ۱۰۰۰۰ جایگاه سوختگیری ایران باید بتواند گاز طبیعی نیز عرضه كنند. (دو منظوره شوند)
دولت ایران قصد دارد كه اكثریت قریب به اتفاق خودروهایش را تا سال ۲۰۱۵ دوگانه سوز كند.
● چارچوب‌های طرح احمدی‌نژاد
۱) تبدیل
چندین راه برای گازسوز كردن خودروها در سیستم حمل و نقل وجود دارد. گاز می‌تواند بعنوان یك سوخت جانبی در خوردوها باشد. بطوری‌كه خودرو بتواند با هر یك از دو سوخت مختلف كار كند. یك خودروی دو سوخته یا دو گانه سوز به طور معمول دو منبع سوخت مجزا دارد و قادر است با هر دو سوخت گاز و بنزین یا گازوئیل كار كند. دو نوع اصلی خودروی گاز سوز وجود دارد: گاز مایع سوز (LPG) و گاز طبیعی (CNG).
تخمین زده می‌شود كه از مجموع ۶۰۰ میلیون خودرو كه در كشورهای دنیا در حال تردد هستند تنها چهار میلیون خودرو گاز سوز هستند. كه هم اكنون ۱۵۰ هزار دستگاه آن در ایران است.
عملیات تبدیل خودروها از بنزین سوز به دو گانه سوز نسبتاً ساده است، بویژه در كشوری كه بیكاری از ۱۰ درصد فراتر رفته و نیروی كار ارزان است. آنچه مورد نیاز است عبارتند از: سازگاری اولیه موتور كه شامل تغییر شمع جرقه، لوله‌ها، كاتالیست‌ها و حسگرهای فشار است و همچنین یك مخزن گاز در صندوق عقب خودرو باید نصب شود. برای رسیدن به سرعت بالای تبدیل در ایران بیش از ۱۰۷ كارگاه از سه نوع در ۳۷ شهر ایجاد شده است: كارگاه‌های اختصاصی برای تبدیل موتورهای دیزل، تبدیل مینی‌بوس‌ها، تبدیل سواری و ون‌ها، در مجموع بیش از ۱۴ هزار خودرو در ایران به صورت كارگاهی تبدیل شده‌اند.
خودروسازان داخلی، شبكه خدمات پس از فروش موجود خود را برای ارایه خدمات به خودورهای گازسوز آماده كردند. برای تشویق ایرانیان به گازسوز كردن خودروهایشان دولت بیش از ۸۵ درصد هزینه تبدیل را یارانه پرداخت می‌كند و مالك خودرو در حدود ۵۵ دلار پرداخت می‌كند. دولت ایران برای خریداران خودروی CNG سوز مشوق‌هایی ایجاد كرده است و در عین حال یارانه بنزین را كاهش داده است. در نتیجه علیرغم هزینه پایین بنزین در مقایسه با دیگر كشورهای جهان در ایران ۳ تا ۴ مرتبه گرانتر از گاز طبیعی است.
۲) تولید خودروهای گاز سوز جدید
ایران، خودروساز پیشرو در خاورمیانه است. در سال ۲۰۰۵ در ایران در حدود یك میلیون خودرو شماره‌گذاری شده است، كه شامل ۸۸۴ هزار خودروی مسافری سبك و ۱۰۴ هزار خودروی سنگین بوده است، كه در مجموع ۶/۱۱ میلیارد دلار ارزش دارد. دو خودروساز اصلی ایران، ایران خودرو و سایپا، به ترتیب ۵۵۳ هزار و ۴۱۳ هزار خودرو در سال ۲۰۰۵ تولید كرده‌اند و شركت‌های كوچك‌تر مابقی تولید را داشته‌اند. دولت ایران به طور سنتی تلاش كرده است كه واردات خودرو را به منظور كاهش خروج پول از كشور منع و بدون صرفه كند.
برای رسیدن به این هدف، دولت به صنعت خودرو در كشور یارانه می‌دهد در حالی كه برای واردات خودروهای خارجی، تعرفه سنگینی از ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصد ارزش خودرو، وضع نموده است؛ در نتیجه واردات خودرو ایران در سال ۲۰۰۵ تنها ده هزار دستگاه بوده است. این اندازه مداخله دولت، ایران را قادر می‌سازد كه بر الگوهای عرضه و تقاضا به نفع خودروهای گاز سوز تاثیر گذارد و خودروهای عمومی و دولتی جدید به تدریج گازسوز خواهد شد. تعداد ۵ سازنده عمده تجهیزات، به طور متداول در حال تولید خودروی گازسوز هستند. تا كنون بیش از ۳۳ هزار خودرو گاز سوز در ایران تولید شده است.
۳) قطعات و اجزای CNG
بنا به گزارش انجمن بین‌المللی خودروهای گاز طبیعی سوز (IANGV)، احداث یك كارخانه تولید مخزن CNG در ایران با ظرفیت اسمی بالغ بر ۱۲۰ هزار مخزن در سال تكمیل شده است و هم اكنون سهمی از نیازهای كشور را تامین می‌كند. دیگر كارخانه تولید مخزن CNG در اصفهان با ظرفیت بیش از ۲۰۰ هزار مخزن در سال در حال ساخت است و احداث كارخانه‌های دیگر مخزن سازی نیز در جریان است. شركت‌های محلی سازنده كمپرسور، اجزای اصلی تجهیزات جایگاه CNG را با مشاركت شركت‌های خارجی در دست تولید دارند. دولت امیدوار است كه به تولید سالانه ۳ میلیون مخزن بعد از ۵ سال متوالی برسد.
۴) زیر ساخت‌های سوختگیری
تا سپتامبر ۲۰۰۶ تعداد ۳۲۶ جایگاه CNG احداث شده و در حال بهره‌برداری است و ۴۳۲ جایگاه دیگر توسط دولت و بخش خصوصی در دست احداث می‌باشد. مجموع ظرفیت این جایگاه بیش از ۱۰ میلیون متر مكعب در روز خواهد بود. ۴۱۸ جایگاه دیگر نیز عقد قرارداد شده و در سالهای آینده احداث و بهره‌برداری خواهد شد. بیش از ۵۶۰ شهر هم اكنون جایگاه CNG دارند. طرح دولت این است كه تمامی ۱۰ هزار جایگاه گاز كشور علاوه بر بنزین، گاز طبیعی نیز عرضه نمایند و به ازا هر جایگاه ۳۰۰ هزار دلار یارانه پرداخت نماید.
▪ وضعیت جایگاه‌های CNG در ایران (آگوست ۲۰۰۶)
۵) آموزش عمومی
به منظور تضمین سازگاری سریع با گاز طبیعی به عنوان یك سوخت جایگزین، دولت ایران سازمان بهینه سازی مصرف سوخت IFCO را تاسیس نموده است. این سازمان به همراه شركت ملی نفت ایران NIOC ، دست به یك رشته عملیات آموزشی عمومی برای ترویج این سوخت و شفاف كردن مسائل ایمنی نموده است.
● مزایای اقتصادی استفاده از گاز طبیعی در خودورها
استفاده از گاز طبیعی مزایای اقتصادی مهمی برای ایران دارد. تغییرات سریع‌تر ناوگان، بیش از ۵/۲ میلیون خودروی بنزینی و گازوئیلی كم بازده را جایگزین می‌كند و با تغییر سوخت وسائل نقلیه ضمن كاهش نیاز به محصولات نفتی در داخل، فرصت صادرات نفت به بازارهای جهانی نیز ایجاد می‌شود. در سال ۲۰۰۴ مصرف بنزین در ایران به مرز ۱۶ میلیون گالن در روز (در مقایسه با ۳۸۳ میلیون گالن در ایالات متحده) رسید كه ۴۳ درصد از این میزان از طریق واردات تامین می‌شود. تغییر سوخت از بنزین به گاز طبیعی نه تنها بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار ارز ایران را بخاطر سود حاصل از عدم پرداخت یارانه واردات ذخیره می‌كند، بلكه میزان ۹ میلیون گالن بنزین، توانایی صادرات روزانه ۴۵۰ هزار بشكه نفت مازاد به ایران می‌هد كه با قیمت ۶۰ دلار در هر بشكه می‌تواند بیش از ۹ میلیارد دلار در سال ثروت تولید كند.
● استنباط‌ هایی برای ایالات متحده
برای ایران، دلیل این طرح، اساساً استراتژیك است. با گاز سوز شدن اكثر خودروهای ایران، ظرفیت پالایشگاه‌های ایران برای تولید سهم بزرگی از محصولات نفتی غیر از بنزین مثل سوخت جت آزاد خواهد شد كه با انجام تحریم‌های بین‌المللی، نیروی هوایی و خطوط هوایی تجاری ایران را مصون نگه می‌دارد و همچنین سوخت نفت گاز برای حفظ قدرت ماشین آلات ارتش، نیروی دریایی و كارخانجات ایران ذخیره می‌شود. ایران در یك تلاش موازی برای كاهش وابستگی به بنزین وارداتی، برای گسترش ظرفیت‌های پالاشگاهی‌اش در حال كار جدی است.
زیر ساخت‌های پالایشگاهی ایران یكی از سریع‌ترین روندهای توسعه را می‌گذراند كه شامل احداث یك پالایشگاه در چابهار با ظرفیت ۲۲۵ هزار بشكه در روز و یك واحد دیگر در جزیره قشم با ظرفیت ۱۱۵ هزار بشكه در روز می‌باشد. ایران همچنین امیدوار است كه واردت محصولات پالایشگاهی را از ونزوئلا تامین كند كه این مورد در دیدار هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا از ایران مطرح شد.
این دیدگاه، عقیده محكم احمدی‌نژاد را افشا می‌كند كه اختلاف با غرب و جاه طلبی (بلندهمتی) هسته‌ای او اجتناب ناپذیر است و اینكه ابقای رژیمش به توانایی او برای آماده ساختن ملتش برای یك دروه حمایتی تحت تحریم‌های بین‌المللی بستگی دارد.
انقلاب احمدی‌نژاد در زمینه گاز علامت واضحی است كه ایران در حال آماده‌سازی خود برای امكان جنگ است و اینكه در حال توسعه یك استراتژی جنگی اقتصادی جامع برای تكمیل ابتكار نظامی و دیپلماسی‌اش است. این استراتژی كه از سوی غرب مغفول مانده است، نه فقط در برگیرنده تاكتیك‌های دفاعی همچون تامین انرژی در داخل است و بلكه شامل تاكتیك‌های تهاجمی نیز می‌شود. كه نمونه آن ابتكار عمل اخیر برای تضعیف دلار آمریكا با ابداع یك بورس نفتی است كه نفت را با یورو معامله خواهد كرد.
● گزینه‌هایی برای ایالات متحده:
۱) ارزیابی مجدد سودمندی گزینه تحریم
بدون شك تحریم‌ها تاثیراتی بر اقتصاد ایران دارد؛ به ویژه زمانی كه برای تولیدات صنعتی اتفاق بیافتد، لیكن احتمال اینكه چنین تحریم‌هایی تغییری در رفتار بین‌المللی ایران پدید آورد وجود ندارد، چه رسد به اینكه منجر به تغییر رژیم در ایران شود. با افزایش ثبات در بازارهای جهانی انرژی ،‌نفت و گاز ایران حتی ارزشمند‌تر خواهد شد و احتمال آن می‌رود كه بتواند تحریم‌ها را بی‌تاثیر كند و محصولاتش را با قدرت به بازارها وارد كند. حتی اگر ایران به خاطر تحریم‌ها، نفت و گاز كمتری صادر كند آسیب‌های اقتصادی با درآمدهای بیشتر ناشی از قیمت‌‌های بالاتر نفت خام،‌تعدیل خواهد شد . این مقاله نتیجه می‌گیرد كه دریچه‌های شانس كه باعث فشار اقتصادی به ایران می شود به سرعت در حال بسته شده است.
سیاستمدارانی كه از تحریم‌های اقتصادی حمایت می‌كنند باید بفهمند كه زمان این گزینه گذشته است. هر سال كه می‌گذرد ایران نسبت به تحریم‌ها انعطاف پذیرتر و مقاوم‌ می‌شود.
در سایه افزایش مصونیت ایران نسبت به تحریم‌ها، ایالات متحده باید امكان استفاده اثربخشی این مكانیزم را مجددا مورد ارزیابی قرار دهد. با این اوصاف در صورتی كه برای دنبال كردن این گزینه تصمیمی اتخاذ شود، مدت زمان پیاده‌سازی آن باید مختصر شود.
۲) كند كردن روند تغییر انرژی ایران:
ایالات متحده و هم‌پیمانانش می‌توانند با تلاش‌های زیركانه و استوار، فرایند حركت ایران به سمت گاز طبیعی را كند كنند و بنابراین زمان بیشتری برای كاركرد موفق تحریم‌ها ایجاد كنند. چندین گلوگاه در طرح ایرانی‌هاست.
پیاده‌سازی این طرح وابستگی بسیار به تامین حداقل ۵/۱ میلیون مخزن گاز در هر سال دارد. مخازن CNG از مواد فولادی و كامپوزیتی ساخته می‌شود و نیاز به فرآیند تولید خاص دارد.ایالات متحده می‌تواند با هدایت كردن عملیات كارشكنی و خرابكارانه مخفی در مقابل نقاط بحرانی موجود در زیرساخت‌های گاز طبیعی ایران، این فرآیند را با تاخیر مواجه كند. حملات خرابكارانه بر علیه كارخانه‌های تولیدكننده مخازن CNG و كارگاه‌های تبدیل به همراه ایجاد معیارهای تنبیهی بر علیه شركت‌های اروپایی مثل TUV اتریش و Calgary based AFS كه طرح انرژی ایران را با تامین قطعات و لوازم بحرانی و فراهم كردن خدمات ضروری تسهیل می‌كنند، می‌تواند تاثیر قابل توجهی در اجرای برنامه داشته باشد. به هر حال این دیدگاه قصد ندارد كه برنامه را متوقف كند؛ ولی در بهترین حالت می‌تواند باعث تاخیر شود.
۳) تدبیر كردن برای یك استراتژی نزاع اقتصادی متقابل:
ایالات متحده باید شروع به پاسخ به استراتژی نزاع اقتصادی ایران به طور متقابل كند. با گذشت بیش از ۵ سال از زمان مقابله جهانی بر علیه تروریسم، ایالات متحده هنوز هیچ استراتژی جامع نزاع اقتصادی برای درگیر شدن با كشورهای اصلی ثروتمند نفتی ندارد. یك استراتژی نزاع اقتصادی موثر، بیشتر از تحریم‌ها موثر است. این استراتژی شامل استفاده از سیاست‌های داخلی و بین‌المللی ابداعی در زمینه انرژی، ابزارهای مالی، اهرم‌های تجاری و فناوری‌های پیشرفته است. تمامی این موارد در صورتی كه هماهنگ به كار گرفته شوند باعث پیشبرد هدف استراتژیك شكستن پشتوانه اقتصادی كشورهای چموش می‌شوند.
یكی از بنیان‌های فكری این استراتژی، باید بر مبنای كاهش وابستگی آمریكا به نفت خارجی و قابلیت آن در ایجاد شكست باشد. در حالی كه ایران در حال برداشتن گام‌های معنی‌دار برای كاهش آسیب‌پذیری استراتژیك است، ایالات متحده از حیث امنیت انرژی دقیقا در حال عمل كردن برخلاف این مورد است.
ایالات متحده بیش از ۶۰ درصد نفت خود را وارد می‌كند و سهم در حال رشدی از وارداتش را از كشورهایی انجام می‌دهد كه مخالف امریكا و سیاست‌هایش می‌باشند. با برداشتن گام‌هایی برای حداقل كردن ریسك شكست تامین نفت، ایالات متحده برای اجرای اهداف سیاست‌خارجی‌اش آزاد می‌شود؛ كه یكی از این اهداف، استفاده از اقدامات تنبیهی و مجازات‌ها بر علیه ایران، بدون تحمل تاثیر زیان‌آوری روی اقتصاد خود است.
منابع و مراجع :
- شركت ملی نفت ایران
- سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایران
- نقشه راه ایران در گازسوز كردن خودروها: سیدمصطفی‌میرسلیم، مهدی احمدی، سیدعلی‌قریشی و مریم حبیبیان، انجمن بین‌المللی خودروهای گازسوز، بروز رسانی در ۳۱ اگوست ۲۰۰۶
- گزارش بروز خودروهای گازسوز ایرانی، انجمن بین‌المللی خودروهای گازسوز، ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶
- خودروهای دوسوخته، نشریه ایران دیلی ، ۵ سپتامبر ۲۰۰۶
- مروری بر تجربه بزرگ و پیشرفت سریع خودروهای گازسوز و زیرساخت‌ها در ایران: شریفی و خاكی، ارایه قبل از همایش بین‌المللی خودروهای گازسوز ۲۰۰۶، مصر، قاهره
▪ توضیحات :
۱- موسسه بررسی امنیت جهانی IAGS یك مركز مطالعاتی غیرانتفاعی است كه در خصوص امنیت انرژی تمركز دارد و بنا به موارد ارجاعی از كنگره، اقدام به انجام پژوهش‌های مورد نظر می‌كند. این سازمان آموزشی عمومی در پی ترویج آگاهی عمومی نسبت به تاثیر بالای استقلال انرژی بر اقتصاد و امنیت و ارایه راه‌حل ‌های سیاسی و فنی بی‌شمار برای حركت به سمت آغاز استقلال انرژی، افزایش صلح و كامیابی در جهان است.
مدیران و مشاوران این موسسه از مشاوران كنگره و دولت ایالات متحده در حوزه‌های مرتبط با انرژی و امنیت جهانی هستند. در سابقه برخی از آنها مشاورت عالی كابینه در بخش‌های وزارت دفاع، انرژی و امور خارجه و همچنین مشاورت پروژه‌های مهمی همچون خط لوله باكو- تفلیس- جیهان به چشم می خورد.
گفتنی است R.james Woolsey رئیس اسبق سازمان اطلاعات مركزی امریكا (سیا) بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ نیز از مشاوران این موسسه است. خانم دكتر آن كورین و آقای دكتر گال لوفت مدیران اصلی این موسسه هستند كه مقاله حاضر نیز توسط این دونفر تهیه شده است. در زیر به مختصری از رزومه این دو شخص اشاره می‌شود:
۲- دكتر آن كورین Anne Korinخانم آن كورین از مدیران موسسه IAGS و ویراستار نشریه امنیت انرژی است. او همچنین مدیر مركز "اتحاد برای آمریكای آزاد" كه یك اتحادیه امنیت ملی، زیست محیطی، كارگری و گروه‌های مذهبی است كه راهكارهای كاهش وابستگی امریكا به نفت خارجی را ترویج می‌دهد. كورین بر روی موضوعاتی همچون مخاطرات تامین انرژی، اوپك، افریقا، تروریسم‌دریایی، امنیت انرژی، استراتژی‌های انرژی و نوآوری‌های تكنولوژیكی متمركز شده است. وی به طور متناوب در رسانه‌ها ظاهر می‌شود و مقالاتی برای نشریاتی چون Foreign Affairs- The American Interest- Commentary Magazine- The Journal of International Security Affairs نوشته است. او به طور متناوب در كنگره حاضر می‌شود و ا عضای كنگره از مشورت‌های او استفاده می‌كنند. وی دارای مدرك مهندسی در علوم رایانه از دانشگاه جان هاپكینز و در حال تحصیل برای دكترا در دانشگاه استنفورد است.
۳- دكتر گال لوفت Gal Luft :
گال لوفت مدیر اجرایی موسسه IAGS است و از مدیران مركز "اتحاد برای امریكای آزاد" است كه یك اتحادیه امنیت ملی ، زیست‌محیطی، كارگری و گروه‌های مذهبی است كه راهكارهای كاهش وابستگی امریكا به نفت خارجی را ترویج می‌دهد. او متخصص استراتژی، جغرافیای سیاسی،تروریسم خاورمیانه و امنیت انرژی است.
مجله news week به وی لقب "حامی مستقل و خستگی‌ناپذیر امنیت انرژی " داده است. دكتر لوفت تعداد زیادی از مطالعات و مقالات خود در مورد امنیت و انرژی را در بسیاری از روزنامه‌ها و نشریه‌ها همچون Foreign Affairs- The American Interst- Commentary Magazine- LA Times -Middle East Quarterly- The Washinton Post- Wall Street Journal منتشر كرده است. او به طور متناوب در رسانه‌ها ظاهر می‌شود و به مراكز مطالعاتی گوناگون و سازمان‌های خبری در سرتاسر جهان نیز مشاوره می‌دهد.
دكتر لوفت قبل از كمیته‌های كنگره امریكا، كمیته‌های دیگری را نیز تجربه كرده است از جمله : روابط خارجی سنا، روابط بین‌الملل و كمیسیون تجدیدنظر در اقتصاد و امنیت امریكا- چین. او عضو هیات مدیره مركز دفاع انرژی و عضو جامعه رهبران صنعت (Society of industry leaders) ،‌كمیته خطر جاری (The Committee on the present danger) و دیگر گروه‌های غیرانتفاعی است. او حائز مداركی در روابط خارجی، اقتصاد بین الملل، مطالعات خاورمیانه و مطالعات استراتژیك است و مدرك دكترای خود را در مطالعات استراتژیك از مدرسه مطالعات پیشرفته بین‌المللی Paul H. Nitze SAIA از دانشگاه جان هاپكینز اخذ نموده است.
كمیته خطر جاری The committee on the present danger
این كمیته كه اعضای آن را برجسته ترین عناصر سیاسی و نظامی آمریكا تشكیل می‌دهند در جدیدترین تصمیم خود در مهر ماه ۱۳۸۴ با توجه به استحكام نظام جمهوری اسلامی و شكست ده‌ها استراتژی در مقابل ملت ایران در طول سال‌های گذشته جنگ سخت را بی‌فایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرم‌افزاری "براندازی از درون"‌شدند.
مارك پالمر، از اعضای برجسته این كمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی امریكا، اخیرا در گفتگویی با "دبوراه سولومود" خبرنگار روزنامه‌ امریكایی نیویورك تایمز، صراحتا با ایده تهاجمی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت كرده و اعلام نموده است:
"ایران به لحاظ وسعت سرزمینی،كمیت، جمعیت، كیفیت نیروی انسانی، امكانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین‌المللی به قدرتی كم بدیل تبدیل گردیده كه دیگر نمی‌توان با یورش نظامی آن را سرنگون كرد".
در گزارش كمیته خطر جاری كه توسط مارك پالمر جمع‌بندی و تدوین شد براندازی نظام جمهوری اسلامی با تمركز فعالیت‌ها بر روی سه محور دكترین مهار، نبرد رسانه‌ای و ساماندهی نافرمانی مدنی، مورد تاكید و توصیه قرار گرفت.
كارشناسان مسایل سیاسی با توجه به تجارب تدوین‌كنندگان این گزارش و تاثیر تصمیمات این كمیته بر سیاست‌های دولت امریكا معتقدند كه این گزارش حتی اگر به دستورالعمل‌ اجرایی تبدیل نشود یقینا سیاست خارجی امریكا در آینده از روح كلی آن الهام خواهد گرفت.
گزارش كمیته خطر جاری كه به عنوان "ایران و امریكا، رهیافت جدید" تنظیم شده است دارای پانزده محور كلی به ترتیب زیر است:
۱- این كشور علاوه بر برنامه هسته‌ای‌اش، باحمایت گروه‌هایی چون حزب‌الله،‌ حماس و جهاد اسلامی و گروه‌هایی در عراق، مانع تحقیق منافع امریكا در منطقه می‌شود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران ،توانایی و ظرفیت آن را در داخل كشور و منطقه افزایش می‌دهد. فرصتی كه در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاست‌های اقتصادی و اختلافات درونی ایرانی است.
۲- ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی امریكا در چهار سال آینده برود . واشنگتن اكنون به رویكرد جدیدی نیاز دارد باید همه نیروها برای این استراتژی بسیج شوند. باید درس‌های گذشته مورد بازبینی قرار گیرد. درس‌هایی كه از فروپاشی بلوك شرق به یادگار مانده است و همچنین درس‌هایی كه در تغییر حكومت‌ها در كشورهایی مثل شیلی یا اندونزی گرفته شد.
۳- دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشكل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است.
۴- باید برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران ابراز تمایل كنیم. همزمان باید یكی از بلندپایه‌ترین مقامات خود را به عنوان فرد شماره یك در این سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی كنیم. این فرد می‌تواند یكی از كنسول‌های وزارت خارجه باشد و باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموكراسی در ایران مورد تاكید قرار داد. از این طریق می‌توانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت كنیم.
۵- باید شبكه‌های متعدد رادیو تلویزیونی را برای ایرانیان تدارك دید و پیام‌های خود را با پیشرفته‌ترین تكنولوژی‌های روز، به دست مردم ایران برسانیم.
۶- اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها كه قدرت واقعی و كافی برای تصمیم‌گیری ها دارند انجام شود؛ همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران، باید دانست در این باره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند.
۷- درباره فعالیت هسته‌ای ایران باید با احتیاط و دور اندیشی و چند جانبه عمل كرد. باید فشارها را بر ایران بیشتر كرد و در صورت استنكاف ایران، پرونده این كشور را به شورای امنیت فرستاد. اگر چه اولویت اول، اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان، به گونه‌ای است كه ایران داوطلبانه از فعالیت‌ها و برنامه هسته‌ای خود چشم پوشی كند.
۸- حمایت از اپوزیسیون هم می‌تواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان خارجی از كشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویكرد است، این افراد می‌توانند به عنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز به جنبش‌های مدنی و نافرمانی‌ها بپیوندند.
۹- باید فعالیت NGO های آمریكایی را در ایران تسهیل كنیم و به صدور ویزا همت گماریم. دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج، برای شركت در سمینارهای كوچك هم، اقدام مهمی است، این كار در صربستان، فیلیپین، اندونزی و شیلی و كشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات آمریكایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی.
۱۰- سفارتخانه‌های كشورهای دیگر هم می‌توانند در تهران برای ما موثر باشند حضور در جلسات محاكمه، درخواست مشترك برای آزادی زندانیان سیاسی، كمك مالی به خانواده‌های زندانیان و گروه‌های مخالف حكومت و حتی نظارت یا مشاركت در اعتراض‌ها، ازجمله این راه‌های تاثیرگذار است. كنگره باید تصویب قانونی به نام "آزادی ایران" را بررسی كند تا از طریق آن حمایت كافی از آن را به عمل آورد.
۱۱- تضعیف ستون‌های حمایتی حكومت ایران كه همانا سرویس‌های امنیتی و نظامی این كشور می‌باشند، باید در دستور كار قرار گیرند.
۱۲- سرویس‌های امنیتی و قضایی امریكا و متحدانش باید در همكاری با سازمان‌های حقوق بشر به جمع‌آوری مدارك و شواهدی در متهم كردن مسولین ایرانی به موارد شبیه میكونوس اقدام كنند.
۱۳- گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور كار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایرانی و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دوطرف نشان دهیم.
۱۴- باید رهبران روحانی ایران را كه در راس قدرت هستند، وادار كرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت‌آمیز كناره بگیرند.
۱۵- باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی و یا به طور كلی آن را حذف كرد.

كمیته خطر جاری در دو دهه ۱۹۷۰ و در اوج جنگ سرد، توسط گروهی از سناتورهای امریكایی ، مسولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسی، موسسه مطالعاتی "امریكن اینترپرایز"‌ و گروهی از مدیران با سابقه سیا و پنتاگون تاسیس شد.
هدف از تاسیس این كمیته خروج از بن‌بستی بود كه در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالات متحده امریكا و اتحاد جماهیر شوروی در توازن هسته‌ای به وجود آمده بود. به گونه‌ای بود كه كارشناسان ارشد نظامی به صراحت اعلام كرده بودند در صورت وقوع جنگ هسته‌ای میان دو ابرقدرت ، هر دو طرف جنگ بازنده نهایی خواهند بود، چرا كه تسلیحات اتمی در اختیار دو قطب بلوك شرق و غرب برای نابودی كامل موجودات زنده كره زمین برای ۲۵۰بار كفایت می‌كند.
در میان اعضای این كمیته در دهه ۷۰ میلادی اسامی افرادی چون "نییوت گینریچ" رئیس سابق مجلس نمایندگان ،‌جورج شولتز وزیر خارجه دولت ریگان ،‌ جان لیبرمن سناتور دموكرات، جان كیل سناتور جمهوری‌خواه، جوزف شولتز از سناتورهای برجسته آمریكایی، جیمز وولوسی رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریكا ،جرج تنت از مدیران برجسته سازمان سیا و مسول بخش خاورمیانه ، جوزف بایدن و مایكل لدین ازعناصر افراطی‌ یهودیان امریكا ،‌ مادلین آلبرایت وزیر خارجه امریكا ، كنت پولاك مدیر تحقیقات مركز سیاست‌ خاورمیانه‌ای سابان در موسسه بروكینگز و همچنین مدیر موسسه مطالعه خاور نزدیك وابسته به یهودیان هوادار اسراییل "مارك پالمر" از استراتژیست‌های امریكایی كه در كاخ سفید از وی به عنوان یكی از نوآوران سیاست خارجی امریكا نام برد و كاندولیزا رایس وزیر خارجه كنونی امریكا كه در آن زمان قایم مقام پنتاگون در حوزه آسیای قفقاز و اتحادجماهیر شوروی بود دیده می‌شود.
اعضای این كمیته با منتفی دانستن "جنگ سخت" بین دو ابرقدرت تنها راه به زانو درآوردن رقیب را در "جنگ نرم" و "فروپاشی از درون " طراحی و به مرحله اجرا درآوردند. بر اساس این طرح "جنگ نرم" با اتخاذ راه‌كارهای "دكترین مهار" ،‌"نبردرسانه‌ای " و "ساماندهی نافرمانی مدنی" همراه گردید كه این استراتژی زودتر از آنچه كه تصور می‌شود به ثمر نشست.
منبع : خبرگزاری فارس