تجمع خوبان

تاریخ تنها نام کسانی را در حافظه خود جاودان می کند که اگر در طول حیات جسمانی خود پایه گذار و مجری تحرکات بشری به سوی تعالی و پیشرفت گشته اند، تلولو انوار اندیشه ها مدبرانه و حضور معنوی همیشگی آنان ثمراتی صدچندان و کاستی ناپذیری را در همین مسیر داشته است و به راستی که خمینی (ره) چنین بوده. اگر همه بلندنظریها و بلند همتی های امام راحل که ریشه در ایمان و اعتقاد راسخش داشت را نادیده بگیریم و تنها شکل دادن به خمیره وجدان آزادگی و ظلم ستیزی ایران و ایرانی و خلق جلوه های بدیع کارکرد باور به توحید و عمل به شریعت در تاریخ معاصر را تنها دستاورد او بدانیم، باز هم با سلسله جبالی از درایت و اراده روبه رو هستیم و آرزوی غباری بر دامان یکی از ارتفاعات آن بودن سهم بزرگ و روح افزای ماست از زیستن.
و "بسیج" عصاره و چکیده همه بودن خمینی (ره) است که خود آرزوی قرار گرفتن در این حلقه را داشت. شاید گفتن و نوشتن از این "مشک" عطرافشان انقلاب تقلایی سخت و شاید هم بیهوده باشد، که پیشینه تابناک بسیج خود گویای برجستگی ها و رفعتهای این ساختار سترگ می باشد. بسیج در راستای نیازها و شرایط خاص کشور در زمان جنگ شکل نگرفت، ولی میدان دفاع مقدس بهانه و بستری شد تا ابعاد متعالی این نهاد نوخاسته و مردم محور خیلی زود چشم ها را خیره کند. پیشگامان و سابقون بسیج عرصه جهاد و شهادت را مغتنم شمردند و امضای سرخی زدند بر پای پیمان مقدسی که با فقیه زمان بسته بودند، هم سرنوشت تخاصم به خاک کشور را به نفع اعتلای میهن تغییر دادند و هم خود از خاک جبهه هویتی ابدی یافتند.
پایان جنگ اما آنگونه که بی خبران می دانستند و می خواستند انتهای افتخارآفرینی بسیج نبود، که اساس آن بر کارکردی اقتضائی و شرایطی استوار نبود. بلکه بسیج رود خروشانی تعریف شده بود سرچشمه گرفته از کرامات بی زوال خمینی (ره) و آرمان های جوشنده مردم ایران که مسیرش را کسی مشخص نکرده و نمی کند، این شیب ملزومات اجتماع و تنگناهای بشری هستند که سمت و سوی جریان مداوم آنرا پذیرا هستند و با این دیدگاه است که هر روز و هر لحظه را تشنه «نمی» از «یم »تعالیم بسیج می دانیم. وارثان مفاخر بسیج با هدایتهای بزرگان و پیشکسوتان خود معبرهای نوینی در مسیر حیات این نهاد برکت خیز برداشتند و هر چه زمان به جلو رفت و رنگ و لعاب زمانه دگرگون شده، صلابت و استواری ارزشهای انقلاب اسلامی که در شمایل و قامت بسیج متجلی است، محافظ و بلاگردان کشور از بلایا و خطرات در کمین بوده و خواهد بود.
اینک بسیج همپای نقش آفرینی و خدمت رسانی در کلیه عرصه های اجتماعی که نیازمند عطرآگین شدن با نفس و نوازش با مفاهیم عمیق اعتقادی آن را دارند، مدافع خستگی ناپذیر حریم امنیت ملی است که دشمنان این مرز و بوم به واسطه حضور و ظهور پرفروغ آن جرات عیان نمودن کینه ها و عقده های فروخورده خود را ندارند.
بسیج که تقریبا همسن انقلاب است و بزرگترین حامی و پشتیبان آن نیز به شمار می رود، امروز در بسیاری از حوزه های فعالیتی جامعه همچون علم و آموزش، ورزش و هنر نقش موثر و درخشنده ای دارد و در کنار آن نقطه مطمئنی برای اتکا و سپر نفوذناپذیر محافظت از شرف و کیان ملت ایران در مقابل انحرافات و تبعیض ها و زیاده خواهیهای دشمنان خارجی نظام به شمار می رود.
اما مانند هر مقوله بشری دیگر اگر به تفسیرهای شاعرانه بسنده کنیم و با کند و کاوی عمیق تر به واگویه خطرات پیدا و پنهانی که بنیان و فلسفه فکری و حرکتی این نهاد مقدس را تهدید می کنند نپردازیم، خطر انحراف و افتادن در مسیر عدول و چرخش نسبت به اهداف اولیه همواره وجود خواهد داشت. یکی از این خطرات که بارها توسط خود حضرت امام و رهبر فرزانه انقلاب گوشزد شده است، افول احساس نیاز و حتی رویگردانی در سطوح مدیریتی و در راه مقابله با انواع معضلات کشور، نسبت به روحیه و مرام بسیجی که ریشه و رکن ماهیتی آن اعتلای جایگاه محرومان و مستضعفین کشور و ترویج ساده زیستی، تنفر از فساد و خدمت بدون منت است.
محدود کردن دایره بسیج و بسیجی بودن، یکی دیگر از آفات تهدید کننده آن است، یعنی تاکید بیش از اندازه در معرفی بسیج با شمایل و نمادهای خاص یا با تعاریفی ماورائی و دور از دسترس. بسیج یک مکتب فکری و فطری است که هر که بتواند چارچوب باورهای خود را بر مبنای آن قرار دهد بدون شک بسیجی است. اگر حضرت امام آنروز از الزام تشکیل بسیج بیست میلیونی به عدد جوانان کشور سخن گفتند، فهوای کلامشان اشاره به ممارست برای گستراندن و ترویج این باور و فرهنگ در میان عموم داشت و امروز ثمره این جامع نگری و دید باز ایشان را در نفوذ گسترده تشکیلات بسیج در میان اقشار و تخصص ها و صنوف گوناگون جامعه و استقبال روزافزون از آن به تماشا نشسته ایم. حال اگر در عوض ترویج روحیه و مرام بسیجی بودن سعی غالب ما این باشد که بزرگداشت بسیج را به روزهایی خاص و به افرادی خاص معطوف کنیم، جفایی بزرگ و اقدامی نسنجیده را صورت داده ایم.
کاهلی در راه تلاش و مداومت برای خودسازی معنوی و ارتقا سطح دانش و بینش شخصی بسیجیان جهت کسب رتبه های بالاتری از بصیرت و آگاهی نسبت به رویدادها و فعل و انفعالات درون مرزی و برون مرزی و نیز مصادره آرا و نظرات بسیجیان در جهت مطامع و اغراض جناح های سیاسی، از دیگر زوایای چالش های رو در رو با بسیج هستند.
هر چه به خود تنگ می گیرم، باز هم مناسب ترین پایان بندی این نوشته را سخن حکیمانه امام عزیزمان می یابم که: اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی حاکم شود، چشم طمع جهان خواران از آن قطع خواهد شد.

نویسنده : محسن دقت دوست

منبع : روزنامه مردم سالاری