شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

هیچ مانعی در جهان برای انجام کار وجود ندارد


هیچ مانعی در جهان برای انجام کار وجود ندارد
پیرمردی به تنهایی در دهکده ای زندگی می کرد. فصل شخم زدن مزارع بود اما این کار برای او خیلی سخت بود. تنها کسی که می توانست به پیرمرد کمک کند، پسرش بود اما متأسفانه او در زندان بود. پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و برای او درد دل کرد: «پسر عزیزم من حال خوبی ندارم چون امسال نمی توانم سیب زمینی بکارم، مادرت این مزرعه را دوست داشت و من قصد ندارم آن را از دست بدهم. اما چه کنم که برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی مشکلاتم حل می شد. مطمئنم اگر تو اینجا بودی مزرعه را شخم می زدی. دوستدار تو؛ پدر»
چند روز بعد پیرمرد این نامه را دریافت کرد: «پدرجان به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، زیرا من آنجا اسلحه پنهان کرده ام.» قبل از سپیده دم فردا، ۱۲ نفر از مأموران پلیس برای یافتن اسلحه ها مزرعه را شخم زدند، اما اسلحه ای پیدا نکردند. پیرمرد بهت زده به مأموران نگاه می کرد. پس از رفتن آنها بلافاصله نامه دیگری به پسرش نوشت و از او پرسید چه اتفاقی افتاده است و او تصمیم دارد چه کار کند پسر پاسخ داد: «پدر جان حالا می توانی سیب زمینی هایت را بکاری. این تنها کاری بود که از اینجا می توانستم برای تو و مادر انجام دهم.» در جهان هیچ مانعی وجود ندارد. اگر از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید حتماً می توانید آن را انجام دهید. مکان و موقعیت مانع انجام کارتان نمی شود. در واقع این ذهن شماست که ممکن است مانع عملی شدن تصمیمتان شود.
پرستو رفیعی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید