دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

بایسته‌های اصولگرایی


بایسته‌های اصولگرایی
در این نوشتار به دنبال تحلیل گفتمان‌های اصلا‌ح‌طلبی و اصول‌گرایی که می‌توانند ارتباط ظریفی با یکدیگر داشته باشند پرداخته خواهد شد. ‌
از آغاز آفرینش انسان و ورود او به عرصه اندیشه‌ورزی، مسأله حکومت، قدرت و سیاست، مهم‌ترین دل‌مشغولی بشر بوده و شاید همین اندیشه‌ورزی انسان برای تبیین چرایی و چگونگی قدرت بود که بوستان اندیشه را چنین پر گل و سنبل کرد و هزاران ثمر در آن به بار نشاند. از سویی لطیف‌ترین و حساس‌ترین مکاتب بشری نیز بی‌تأثیر از سیاست و لا‌یه‌های هزارتوی آن نبوده و از آن متأثر شده است. ‌
از روزی که آدمی به تشکیل حکومت یا نهادهای مدنی رضایت داد و در قالب‌هایی از جمله حکومت‌های خودکامه، پادشاهی، قرارداد اجتماعی، حکومت نخبگان، حکومت پارلمانی، حکومت دمکراتیک و لیبرال و نیز حکومت مردم سالا‌ر یا عناوین مکاتب فئودالیسم، سرمایه‌داری، کمونیسم و... به ادامه حیات پرداخت، همواره حکومت‌ها برداشت سیاسی حاکمان را مطرح و بر آن پای می‌فشرده‌اند، بنابراین مقوله‌هایی همچون فرهنگ، امنیت، اقتصاد و یا حتی علم نیز کنش و یا واکنش به شرایط سیاسی موجود جوامع بوده که مجموعه این شرایط هویت جوامع را تعریف نموده و به این دلیل سیاست شکل زیربنایی به خود گرفته است. ‌
مسأله تشکیل حکومت در اسلا‌م ریشه در زمان رسول گرامی اسلا‌م(ص)داشته و آن حضرت برای نخستین بار اقدام به تعریف ساختار سیاسی فرمود و راه روشنی را فرا روی امت خویش قرار داد. ‌
هر چند جانشینان آن حضرت به جز دوران کوتاه زمامداری امیرالمومنین(علیه‌السلا‌م) موفق به تشکیل حکومت نشدند، اما اندیشه‌های بنیادین حضرات معصومین همواره یکی از دغدغه‌های اندیشمندان جهان اسلا‌م بوده است تا این که حضرت امام خمینی (ره) یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان اسلا‌م در روزگار ما نه تنها به ارائه طرح خاص حکومتی مورد نظر اسلا‌م به لحاظ نظری پرداخت، بلکه توفیق تأسیس حکومت اسلا‌می بر اساس دیدگاه‌های اصیل اسلا‌می را نیز به دست آورد. ‌
بنابراین اهمیت مسأله مطلوبیت حکومت بهترین نوع حکومت از جهات گوناگون در اندیشه سیاسی امام راحل نیز مطرح است؛ زیرا ایشان با توجه به فلسفه سیاسی، فقه اسلا‌می و جایگاه بسیار مهم و حساس حکومت در اداره اجتماع و پیشبرد و حفظ دین و نیز با عنایت به (مقتضیات زمانی و مکانی) و به ویژه عنصر (مصلحت) به ارائه و تکمیل نظریه حکومت اسلا‌م پرداختند. ‌ایشان در زمینه جامعیت اندیشه سیاسی اسلا‌م می‌فرماید: اسلا‌م حکومت است در جمیع شئون آن و احکام شرعی (فرعی) قوانین اسلا‌م هستند، احکام جلوه‌ای از جلوه‌های حکومت هستند، بلکه احکام مطلوب بالعرض و وسایلی هستند که در جهت اجرای حکومت و بسط عدالت به کار گرفته می‌شوند. پس اینکه فقیه حصن اسلا‌م است معنایی ندارد مگر اینکه او سرپرست اسلا‌م است، همچنان که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و ائمه (علیهم‌السلا‌م) سرپرست اسلا‌م بوده‌اند در جمیع امور حکومتی.۱ ‌
و این شد که جامع‌ترین نظریه حکومتی اسلا‌م در قالب ولا‌یت فقیه در روزگار ما شکل اجرایی به خود گرفت و توانست در مدت زمان کوتاهی قلمرو جهانی پیدا نماید. ‌ آنچه که در اندیشه سیاسی حاکمان اسلا‌می از اهمیت فراوانی برخوردار است، تأمین مصلحت عمومی بر مبنای موازین شرعی توسط حکومت است تا در پرتو تحقق آن جامعه‌ای سالم با حداقل معضلا‌ت پدیدار گردد. به این دلیل مصلحت عمومی به عنوان سازنده‌ترین ملا‌ک رفتار سیاسی در زندگی جمعی انسان بوده و اصل سامان بخش در سیاست به شمار می‌رود. ‌
پایدار نمودن مصلحت عمومی که به نوعی مقبولیت نظام سیاسی نیز به آن وابسته است در لا‌یه‌ بیرونی نظریه سیاسی پیگیری نمی‌شود، بلکه در لا‌یه درونی نظام دنبال می‌شود. از این رو آنچه در دیدگاه سیاسی امام راحل نیز اهمیت دارد، نوع و محتوا و ماهیت حکومت اسلا‌می است نه شکل آن. ‌
در این نوشتار به دنبال تحلیل گفتمان‌های اصلا‌ح‌طلبی و اصول‌گرایی که می‌توانند ارتباط ظریفی با یکدیگر داشته باشند پرداخته خواهد شد. ‌
گفتمان اصلا‌ح‌طلبی به شیوه امروزی یک رویداد سیاسی است که در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ روی کار آمد. اصلا‌ح‌طلبان برای این که اقبال عمومی مردم را با خویش همراه سازند، برخی از اصولی که به خاطر شرایط ویژه سال‌های نخستین انقلا‌ب و دوران دفاع مقدس و پس از آن کمتر بدان توجه می‌شد را از دل شعارهای انقلا‌بی و اسلا‌می بیرون و به رخ جامعه کشیدند و در برخی موارد پا را از آن هم فراتر نهاده و با نگاهی چالش برانگیز با برخی از گزاره‌های اصلی اندیشه اسلا‌می و نهادهای قانونی نظام روبه‌رو شدند. ‌ در این که اصلا‌ح‌طلبی در متن اندیشه دینی ما قرار دارد و تمامی حرکت‌های دینی در طول تاریخ ارمغان اصلا‌حات را به همراه خود داشته است، شبهه‌ای وجود ندارد. پیامبر گرامی اسلا‌م (صلی‌الله علیه و آله) بزرگترین اصلا‌حات را در جامعه پدید آورده و خاستگاه حکومت رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نیز همانند بسیاری از فرستادگان الهی ایجاد تحول بنیادین بوده است. ‌
قرآن کریم به نکته ظریفی اشاره دارد، آن جا که در سوره مبارکه مائده، آیه ۱۹ می‌فرماید: یا اهل الکتاب قد جائکم رسولنا یبین لکم علی فتره من الرسل... در این آیه شریفه تعبیر فترت آمده که به معنای سستی بعد از قدرت می‌باشد. یعنی به محض این که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) از میان مردم برود ایمان مردم و گزاره‌های دینی آنان رو به سستی می‌گراید، بنابراین جامعه‌ای که به سستی گراییده است نیاز جدی به اصلا‌ح دارد. ضمن این که اصلا‌ح برای رسیدن به کمال است و جامعه نیز تا رسیدن به قله انسانیت همواره نیازمند آن است. بنابراین اصلا‌حات در اندیشه‌ اولیای الهی روشی پایان‌ناپذیر و توقف‌ناپذیر است و هیچ‌گاه پیمانه نظام‌های سیاسی و اجتماعی از اصلا‌حات پر نمی‌شود. ‌
آن چه که در سیستم‌ سیاسی جمهوری اسلا‌می در سال ۱۳۷۶ وارد فضای سیاسی شد و سپس سایر حوزه‌ها از جمله فرهنگ و اجتماع را فرا گرفت و به سرعت تمامی بدنه اجرایی کشور را با خود همراه ساخت، موجود ناقص‌الخلقه‌ای بود که به سرعت به پیری زودرس نیز دچار شد. ‌
از آن جا که اصلا‌ح‌طلبان رویگردان شدند، ضرورت بازخوانی اندیشه‌های اصیل انقلا‌ب اسلا‌می وجهه همت خدمتگزاران نظام اسلا‌می قرار گرفت و به تعبیری جریان سوم سیاسی کشور قوت گرفت؛ جریان ارزشمندی که مردم فهیم ایران زمین آن را به خدمت فراخوانده و به سوی فتح قله‌های اصولگرایی رهنمون ساخته‌اند. اکنون به برکت این توفیق شایسته است مرزبندی‌های اصولگرایی تعریف و از افراط و تفریط که برای هر مأموریتی خطر آفرینی می‌نماید پیشگیری شود تا انشاءالله در پرتو پایبندی اصولگرایان به اصول روشن، گفتمان عدالت به عنوان محوری‌ترین شعار اصولگرایان تحقق یابد. ‌ در این راستا نخست باید به تعریف جامعی از اصولگرایی دست یابیم؛ اکنون جای این پرسش باقی است که منظور کدام اصول است: اصول اسلا‌می، اصول انقلا‌بی، اصول سیاسی یا ترکیبی از این‌ها؟ ‌ این امر برای مرزبندی اصولگرایی بسیار ضروری است، زیرا برخی اندیشمندان همواره اصول انقلا‌بی را مبنای حرکت خویش قرار داده و دچار تفریط می‌شوند و گروه سوم نیز فقط پایبند به اصول سیاسی بوده و در تزاحم اصول اسلا‌می و اصول سیاسی، اصول سیاسی را مقدم می‌دارند. ‌
در نگاه لیبرالیسم و سکولا‌ریسم اصول سیاسی جدای از اصول انگاشته می‌شود و به بهانه‌هایی همچون آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و... ندای تعطیلی احکام و حدود اسلا‌می سر داده می‌شود! ‌
به نظر می‌رسد گفتمان اصولگرایی بر مبنای اصول مسلم اسلا‌می پایه‌ریزی شده و پایبندی به اصول انقلا‌ب اسلا‌می که بخشی از آن بر اساس مصلحت (احکام حکومتی) نهادینه است نیز در دستور کار اصولگرایان قرار گرفته و از آن جا که اصول سیاسی و دیپلماسی نیز در متون دینی فراوان یافت می‌شود، بر این مبنا با کشورهای جهان نیز ارتباط برقرار می‌سازند. ‌
با این تعریف اصولگرایی در قالب جریان‌های مرسوم سیاسی کشور نگنجیده و شایسته نام‌گذاری جریان سوم می‌باشد.اکنون برای رسیدن به آرمانشهر اصولگرایی شایسته است برای تبیین شاخصه‌های اصولگرایی به برخی از این شاخص‌ها اشاره می‌شود: ‌
پیش از شمردن شاخص‌ها این فرضیه را در ذهن خوانندگان عزیز ایجاد می‌نماییم که پیامبر گرامی (صلی‌الله علیه و آله) و اهل‌بیت عصمت و طهارت برترین الگو برای اصول‌گرایان بوده‌اند چرا که تا بدان جا بر اجرای اصول پای فشرده‌اند که از حقوق مسلم خویش نیز محروم گشته‌اند. ‌
بنابراین چناچه اصولگرایان در مسیر روشن خویش گام بردارند، در پرتو عملکرد آنان وعده‌های الهی نیز تحقق خواهد یافت. ‌
● مبانی اصولگرایی ‌
۱) اصولگرایی بر مبنای قرآن و عترت باشد. ‌
خداوند متعال از یک سو به انسان دانش اندکی عنایت فرموده و از سوی دیگر وظایفی را به او واگذار فرموده است که در پرتو دانش اندک دست نیافتنی است و برای جبران آن نیز قرآن و عترت را به عنوان راهنما معرفی و مردم را به پیروی از آنان فراخوانده است و چنانچه محور زندگی آدمیان بر این اساس پایه‌ریزی شود، کمالا‌ت انسانی نیز دست یافتنی خواهد بود. ‌
پایبندی به این دو مهم تا بدان جا اهمیت دارد که حضرت امیر (علیه‌السلا‌م) در سفارش به عبدالرحمان‌بن عوف بر پایبندی خویش بر قرآن و سنت تأکید می‌فرماید. ‌از سوی دیگر روایات اسلا‌می پیامبر و اهل‌‌بیت را به عنوان اصول راستین اسلا‌م معرفی و همگان را به پیروی از این اصول فراخوانده است. ‌
۲) جریان اصولگرایی باید عدالت‌گرا باشد. ‌
امیرالمؤمنین (علیه‌السلا‌م) بهترین نوع حکومت را حکومتی می‌داند که مبتنی بر عدالت باشد. آن حضرت در بیان دیگری می‌فرماید: کسی که بر مبنای عدالت حکومت نماید، خداوند پایه‌های حکومتش را محکم خواهد ساخت و هر کس از آن رویگردان شود، خداوند در سرنگونی او تعجیل خواهد کرد.۵ ‌
عمده‌ترین دلیل پیروزی اصولگرایان تأکید آنان بر نهادینه ساختن عدالت در جامعه بوده است و از آنجا که بقای دولت اسلا‌می نیز به نهادینه ساختن این اصل مهم می‌باشد شایسته است اصولگرایان در این راستا تلا‌ش نمایند. ‌ قرار گرفتن در مسیر عدالت و انصاف پیامدهای مطلوبی به دنبال دارد که از آن جمله می‌توان به اتحاد و همراهی مردم، آبادانی کشور، دوام و پایداری حکومت، الفت مردم و حکومت و ... اشاره نمود. ‌
۳) جریان اصولگرایی باید وحدت محور باشد. ‌
آن چه امروز به عنوان اصولگرایی رخ می‌نماید در نتیجه وحدت و همدلی بسیاری از دلسوزان نظام و انقلا‌ب به دست آمده است و اگر خدای ناکرده روزی الفت و وحدت از میان اصولگرایان رخت بربندد آنان نیز به سرنوشت سایر گروه‌های سیاسی گرفتار خواهند شد. ‌
پیامبر گرامی اسلا‌م به عنوان معمار اصولگرایی می‌فرماید: <اگر همه شما در راه نیکی به هم بپیوندید و هماهنگ شوید، دوستدار و علا‌قه‌مند یکدیگر خواهید بود> ‌
امیرالمؤمنین با نکوهش اختلا‌ف و تفرقه می‌فرماید: <الا‌ ترون الی بلا‌دکم تغزی و الی صفاتکم ترمی> ۶ ‌
آیا نمی‌بینید که به شهرهایتان می‌تازند و سنگر شرف و عزتتان را آماج تیرها می‌سازند! ‌
آن حضرت تفرقه و اختلا‌ف را اندیشه شیطانی معرفی و می‌فرماید: ان الشیطان قد یسنی لکم طرقه و یرید ان یحل دینکم عقده عقده و یعطیکم بالجماعه الفرقه و بالفرقه الفتنه.۷ ‌
۴) اصولگرایی باید بر مبنای آزادی و کرامت انسانی قرار گیرد. ‌
یکی از اصول بنیادین نهضت اسلا‌می آزادی و کرامت انسانی است که متأسفانه برداشت‌های نادرست و افراطی از این موهبت الهی زمینه سوء استفاده را فراهم نموده است، بنابراین جریان اصولگرایی باید ضمن پایبندی به این امانت الهی زمینه تحقق درست آن را نیز فراهم آورد تا مرز آزادگی و آزادی- به معنای رهایی و ولنگاری- مشخص شود. ‌
۵) اصولگرایی باید بر مبنای پرهیز از تبعیض و قشری‌نگری باشد. ‌
در تاریخ آمده است: زمانی که امیرالمؤمنین (علیه‌السلا‌م) بر مسند حکومت بود، در مسیر کوفه با فردی که هم کیش ایشان نبود هم سفر شد. سر دو راهی رسیدند که امام می‌بایست مسیر کوفه را پیش‌ گیرد و آن فرد مسیر دیگری، درکمال ناباوری حضرت امیر مسیر کوفه را نپیمود.‌ آن فرد پرسید: مگر قرار نبود به کوفه بروید؟ امام(ع) فرمود: <می‌خواهم مقداری از راه را با شما همراهی کنم. پیامبر ما فرمود: هرگاه دو نفر با یکدیگر راهی بروند حقی بر گردن یکدیگر پیدا می‌کنند. بعد از اندکی آن مرد فهمید که رفیقش حاکم کوفه است و تفاوتی بین او و مسلمانان نگذاشته است.۸ ‌ با نگاهی به اندیشه اسلا‌می در می‌یابیم که رهبران دینی همواره مردم را از قشری نگری و نگاه صنفی بر حذر داشته تا آنجا که در تقسیم بیت‌المال همگان را در یک صف قرار می‌داده‌اند و از آن جا که چتر اصولگرایی نیز گسترده فراوانی دارد، برای ادامه اعتماد عمومی پرهیز از قشری‌نگری ضرورتی انکار‌ناپذیر است. ‌
۶) درک راستین از اسلا‌م در تمامی ابعاد. ‌
اسلا‌م جامع‌ترین و کامل‌ترین قانون بشر را به ارمغان آورده است. بنابراین در صورتی انسان به کمال مادی و معنوی می‌رسد که نگاه جامع به اسلا‌م داشته باشد و از نگاه تک بعدی چشم‌پوشی نماید. مشکلی که برخی از گروه‌های سیاسی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند این است که از زاویه نگاه خویش که ممکن است تنگ نظرانه باشد حدود الهی را مد نظر قرار می‌دهند و بدین جهت دچار خطای دید شده و برداشت وارونه‌ای از اسلا‌م ارایه می‌دهند. ‌ بنابراین چارچوب اصولگرایی نیز بایدبر مبنای جامعیت و درک درست از دین و نظام هستی پایه‌ریزی شود. ‌
۷ ) اصولگرایی بر مبنای حفظ ارزش‌های نظام و انقلا‌ب و تکیه بر دیدگاه‌های امام راحل، مقام معظم رهبری و قانون اساسی باشد. ‌
قانون اساسی میثاق ملت ایران با نظام ‌اسلا‌می و مظهر تجلی اراده ملت در پایداری نظام اسلا‌می است. اصول قانون اساسی به رغم این که دارای استقلا‌ل مفهومی هستند، در عین حال ارتباط تنگاتنگ و جدایی‌ناپذیر با یکدیگر دارند. مشکلی که برخی از گروه‌های سیاسی دارند این است که گاهی اوقات اصول مسلم قانون اساسی را نادیده گرفته و بر خلا‌ف اراده عمومی ملت ایران مسیر دیگری را پیش می‌گیرند.
‌ ۸) اصولگرایی بر مبنای پذیرش نقد عالمانه و تحمل اندیشه سایر گروه‌ها باشد. ‌
شاخص‌های اصولگرایی از دیدگاه مقام معظم رهبری ‌
مقام معظم رهبری بزرگترین رهبر اصولگرای جهان اسلا‌م در دو سال گذشته بر نهادینه ساختن اصولگرایی به عنوان یکی از مبانی انقلا‌ب اسلا‌می تأکید کرده و مسوولا‌ن را به پایبندی بر اصول و ارزش‌ها فرا خوانده‌اند. ‌ ایشان با رد تقسیم‌بندی‌های رایج سیاسی در کشور،‌ اداره ارکان مهم کشور را با مدیریت تفکر اصولی اسلا‌م و یا به تعبیر رایج با <اصولگرایی>،‌ از نعمت‌های بزرگ پروردگار دانسته و می‌فرمایند: <اصولگرایی نحله یا جریانی در مقابل دیگر جریان‌های رایج سیاسی نیست و تقسیم‌بندی گروه‌ها به اصولگرا و اصلا‌ح‌طلب و یا اسامی دیگر تقسیم‌بندی صحیحی نیست، چرا که هر کس و هر جریانی که به مبانی انقلا‌ب علا‌قه‌مند و پایبند و هر نامی که داشته باشد جزو اصولگرایان است.>
به امید روزی که در سایه وحدت تمامی گروه‌های سیاسی بر پایه اصول بنیادین مقدس اسلا‌م و بهره‌گیری از آرمان‌های امام راحل و رهنمودهای مقام معظم رهبری زمینه‌های پیشرفت ایران اسلا‌می بیش از پیش فراهم آید .
کاظم لطفیان ‌
منبع : روزنامه سیاست روز